جایزه‌های خصوصی در جهان سابقه‌ طولانی و البته درخشان دارند. جایزه‌های خصوصی در طول 100 سال گذشته به معتبرترین جوایز جهان بدل شده‌اند که داشتن آن برابر با مشروعیت و قدرت بوده است. جایزه نوبل در عرصه علم برآمده از سرمایه شخصی آلفرد نوبل از سال 1895 میلادی تا به امروز مهم‌ترین معیار ارزشگذاری برای فعالیت‌های علمی بوده است. جایزه پولیتزر نیز در حوزه ادبیات خاصیتی مشابه دارد. جوزف پولیتزر با تمرکز بر امر روزنامه‌نگاری جایزه‌ای طراحی می‌کند که امروز معیاری بر برترین داستان، نمایشنامه و عکاسی‌ جهان است.
پایگاه خبری تئاتر: جوایز شخصی یا خصوصی در ایران سابقه نه‌چندان طولانی دارند. عموما هنرمندان ایرانی در تشویق و گرفتن جوایز چشم‌انتظار رفتار دولت بوده‌اند. حرکات کوچک پیش از انقلاب در حوزه تئاتر و ادبیات با تک دوره‌هایی رو به خاموشی نهادند و این جوایز دولتی هستند که باشکوه برگزار می‌شوند و اعتباری برای خود کسب می‌کنند. ابتدای هفته، خانواده داوود رشیدی دومین دوره اهدای نشان داوود رشیدی را در تماشاخانه سنگلج برگزار کردند. علت انتخاب سنگلج نیز نگاه برگزارکنندگان آن با محوریت احترام برومند به ارزش‌های مکان‌مندی بود. جایزه به پاس خدمات فرهنگی، به چهار هنرمند در چهار نسل متفاوت اهدا شد. جلال ستاری، رخشان بنی‌اعتماد، مصطفی پورطهماسب و محمد مساوات شخصیت‌هایی بودند که بابت تلاش‌های‌شان در حوزه فرهنگ بر صحنه سنگلج شادی کردند. نشان رشیدی تنها جایزه خصوصی در حوزه فرهنگ و هنر ایران نیست. در سال‌های گذشته با کمبود جایزه در بخش ادبی و پیش از شکل‌گیری جایزه جلال، جایزه ادبی صادق هدایت پدید آمد. نویسنده‌ای که چندان محبوب دستگاه دولتی نبود، نامش بر جایزه‌ای ادبی و سالانه قرار گرفته بود که مختص به داستان‌های کوتاه منتشر نشده بود. جایزه به همت بنیاد صادق هدایت به راه افتاد. اولین دوره جایزه در سال 81 برگزار شد و تا سال ۸۵ با مشارکت وبگاه سخن ادامه داشت تا اینکه از سال ۸۵ به بعد به تنهایی توسط بنیاد صادق هدایت برگزار می‌شود. جایزه در فاصله سال‌های 87 تا 91 برگزار نشد تا اولین فاز تعطیلی خود را تجربه کند. فاز دوم تعطیلی در فاصله سال‌های 95 تا 97 بود و حال قرار است هفدهمین دوره آن سال آینده برگزار شود. دیگر جایزه مهم شخصی شاید جایزه ادبی هوشنگ گلشیری است که برخلاف جایزه هدایت، سالانه به آثار انتشار یافته در زمینه ادبیات داستانی اعطا می‌شد. بنیاد هوشنگ گلشیری، پس از درگذشت وی در خرداد ۷۹ خورشیدی، به همت فرزانه طاهری، همسر هوشنگ گلشیری و تنی چند از دوستان و دوستداران او شکل گرفت. پس از 13 دوره برگزاری، در تیرماه ۹۳ وبگاه رسمی بنیاد ادبی گلشیری اعلام کرد برگزاری این جایزه به دلیل کمبود منابع و نیروی انسانی متوقف می‌شود و این توقف تا امروز ادامه داشته است. در حوزه تئاتر نیز اهدای جایزه با نام نویسندگان شکل گرفته است. نشان اکبر رادی و نشان استادمحمد دو نشانی است که در سال‌های گذشته در حوزه ادبیات نمایشی به هنرمندان اهدا می‌شود و اصولا برگزاری آنها برعهده خانواده و یک شورا متشکل از چند هنرمند است. در این میان نشان رشیدی از تک بعدی بودن جوایز فوق، اندکی عاری است. در نخستین دوره این نشان در سال 96‌، احترام برومند نشان را به دو روزنامه‌نگار، عمید نائینی و محسن میرزایی اهدا کرد. در همان شب، نشان به یک سینماگر نیز اهدا شد تا علیرضا داودنژاد به اولین هنرمند سینمایی بدل شود که یک جایزه خصوصی در ایران برده باشد. کلیت جوایز خصوصی نشان می‌دهد ظرفیت عمده این جوایز در حوزه نوشتار بوده و اشخاص چندان تمایلی به اهدای جوایز در حوزه سینما یا تئاتر به معنای اجراگری ندارند. شاید دلیلش راحت بودن برگزاری یک جشنواره ادبی نسبت به یک جشنواره سینمایی باشد؛ اما تجربه نشان می‌دهد همین سادگی ظاهری نیز چندان موقعیت روشنی ندارد. جوایز به سبب عدم‌وابستگی به دستگاه‌های دولتی همواره در خطر تعطیلی هستند. با اینکه به مرور زمان هر جایزه توانسته برای برندگانش مشروعیت کسب کند؛ اما عدم تداومش باعث شده است، رقابت میان نویسندگان نیز کاسته شود. مساله مهم دیگر در این باره تلاش خانوادگی برای حفظ این جوایز است. برخلاف نوبل یا پولیتزر که جایزه از ابتدا توسط یک آکادمی اهدا شده است، جوایز خصوصی در ایران به‌شدت خانوادگی مدیریت شده‌اند. برخلاف جایزه نوبل که در نامه‌نگاری‌هایش از یک جمع سخن به میان می‌آید، در ایران همه چیز به آن فرد – که عموما همسر صاحب نشان است – تقلیل می‌یابد. حمایت از نشان نیز حلقه دوستانی است که برای حفظ جایزه تلاش می‌کنند؛ اما سرمایه‌ای عظیم برای حفظ نشان در آینده وجود ندارد و عاقبت جایزه گلشیری برای تمامی جوایز خصوصی محتمل است.