الگو گرفتن از یک متن، طرح و ایده اتفاقی است که در فضاهای مختلفی وجود دارد، این موضوع در ادبیات و نگارش داستان‌ها، فیلمنامه‌ها و نمایشنامه‌ها نیز به شکل دیگری کاربرد دارد. شیوه‌ای که آن را با عنوان آثار اقتباسی می‌شناسیم و قالبی که توانسته مخاطبان و طرفداران خود را در رشته‌های گوناگون پیدا کند.
پایگاه خبری تئاتر: اما دایره اقتباس و استفاده از این شیوه چه‌طور باید باشد؟ موضوعی که منتقدان و نظرات مختلفی پیرامون آن وجود دارد، برخی‌ها معتقدند که اقتباس تنها الگو گرفتن از یک متن یا ایده است و گروهی دیگر پیشرفت نعل به نعل با منبع را هم نوعی از اقتباس می‌دانند. با همه این حرف‌ها در حوزه‌های مختلف به‌خصوص دنیای هنرهای نمایشی، بحث اقتباس به‌صورت پررنگ‌تری پی گرفته شده و هر ساله آثار بسیاری که عنوان اقتباسی دارند، ‌روی صحنه می‌روند. در این میان حوزه تئاتر کودک هم از این ماجرا دور نمانده و نمایش‌های زیادی برای این گروه به شیوه اقتباسی شکل گرفته است. آقای ‌بهرام ‌جلالی‌پور، کارگردان، نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر تئاتر، در گفت‌و‌گو با «صبح‌نو» ابتدا درباره گستره اقتباس و مرزی که برای این موضوع وجود دارد، بیان کرد: پیرامون اقتباس در کنار موارد جزئی که در آن وجود دارد، بحث کلی مطرح است که جای پرداخت دارد. گاهی از اقتباس برای یک موضوع و وضعیت خاص صحبت می‌کنیم و اگر این وجه را در نظر بگیریم می‌توان گفت که اقتباس در ادوار مختلف همیشه وجود داشته و یکی از ابزارهای بسیار مهم تولید است و جنبه‌ها و درجات مختلفی دارد. یعنی شما یک ترجمه صرف را که از زبانی به زبان دیگر اتفاق می‌افتد می‌توانید اقتباس بدانید، چون به‌هر‌حال این مسیر مستلزم آن است که نویسنده دست به بازآفرینی‌هایی بزند، همچنین در سوی دیگر ما سطح عالی آن را یک آفرینش جدید در نظر می‌گیریم، به همین دلیل این حوزه گستردگی زیادی دارد. او ادامه داد: یکی از موضوعاتی که در این باره اهمیت دارد، این است که در هر مقطعی عوامل مختلفی مثل زمان، فضا و... تغییر می‌کند، اتفاقی که باعث می‌شود شما با اشکال مختلفی از اقتباس همراه باشید، مثل اقتباس از یکی از نمایشنامه‌های شکسپیر در سینما، اقدامی که به‌‌واسطه تغییر مدیوم شما به فرم متفاوتی می‌رسید، بنابر‌این المان‌هایی مثل تغییر تاریخ، نگاه، جغرافیا، مدیوم و... در اقتباس دخیل بوده و هست. در حوزه تئاتر هم این مسأله حکم‌فرماست و هر اثری که مورد اقتباس قرار می‌گیرد، عوامل مختلفی را به همراه دارد. گاهی یک اثر بزرگسال با اقتباس به اثری برای کودکان تبدیل می‌شود، مثل نمایشنامه «شازده کوچولو» که من هم آن را برای مخاطب نوجوان اقتباس کردم. تلفیق با زمان و فرهنگ جلالی‌پور در ادامه بحث اقتباس در نمایشنامه‌ها برای کودکان و بزرگسالان تصریح کرد: زمانی که شما می‌خواهید اقتباسی را انجام دهید باید به گروهی که مدنظر دارید، رسانه، تالاری که در آن اجرا می‌کنید و موارد مختلف این چنینی توجه و فکر کنید. همچنین فضاسازی در این آثار به‌خصوص برای تئاتر از دیگر المان‌هایی است که لازمه این کار است، مثلا خود من نمایش «گرفالو» را از روی یک اثر مصور اقتباس کردم، این در حالی است که فضای تئاتر از یک کتاب مصور خیلی متفاوت است، زمانه و فرهنگی که آن اثر در آن خلق شده است هم تفاوت زیادی دارد با فرهنگی که ما در آن زندگی می‌کنیم، به همین دلیل سعی من در این اقتباس این بود که بین داستان اصلی با داستانی خاطره‌انگیز از خودمان که حسن‌کچل بود، ترکیبی را ایجاد کنم تا اثر قابل فهم و جذاب‌تری شکل بگیرد. هنر برای مخاطب است او می‌گوید: صحبتی که من دارم این است که نباید به اقتباس به چشم یک کار مکانیکی نگاه کرد و کسی که اقتباس می‌کند هم نباید به‌عنوان شخصی دید که سوژه نداشته یا توان خلق یک ایده را نداشته، در واقع باید ارزش‌های اقتباس را مجزا از ارزش‌های خلق یک اثر صرف دید. جلالی‌پور در پاسخ به پیشروی برخی از اقتباس‌ها به سمت شکل‌گیری آثاری شبه روشن‌فکری هم گفت: من فکر می‌کنم که چه در خلق اثر اورجینال و چه در کارهای اقتباسی مهم‌ترین نکته‌ای که باید در نظر گرفته شود، مخاطب است، شما در هنر برای خودتان کار نمی‌کنید و در این میان نباید خودتان را کاملاً در سطح مخاطب پایین بیاورید و از سوی دیگر نباید چنان از بالا دست به‌صدور پیام و شکل دادن یک اثر کنید که مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار کند. شما از یک‌سو وظیفه دارید که سلیقه و دانش مخاطب را ارتقا دهید و از طرف دیگر و قبل از هر چیز باید بتوانید با او ارتباط برقرار کنید. به همین دلیل من با کارهایی که تحت عنوان شبه روشن‌فکری شکل می‌گیرند چندان موافق نیستم و فکر می‌کنم رسالت یک هنرمند این است که بتواند ارتباط برقرار کند و در غیر این صورت شکست می‌خورد. حوزه‌ای که فراموش شده این نمایشنامه‌نویس در ادامه درباره میزان اقتباس در فضای امروز تئاتر برای کودکان و نوجوانان هم گفت: مدتی است که در حوزه کودک و نوجوان اقتباس حتی بیشتر از حوزه‌های دیگر صورت می‌گیرد اما نکته‌ای که وجود دارد این است که متاسفانه این حوزه هنوز به‌عنوان عرصه‌ای برای فعالیت‌های تخصصی مورد توجه قرار نگرفته و کسانی که در آن فعالیت می‌کنند اغلب از دانش آکادمیک برخوردار نیستند، خیلی‌ها به‌صورت تجربی کارشان را شروع کردند و برخی‌ها از آن به‌عنوان سکوی پرشی برای رسیدن به تئاتر بزرگسال استفاده می‌کنند. همه این‌ها به همان اندازه که در خلق نمایشنامه‌های اورجینال، کارگردانی، بازیگری و... مشکل‌آفرین است، متأسفانه در حوزه اقتباس هم آسیب‌زننده است. این موضوع یعنی امروزه هنوز دانش‌آموختگان تئاتر به تئاتر کودک تمایل ندارند یا راه پیدا نمی‌کنند. حوزه کودک اصولاً فضای مهجور و دست دوم‌تر به حساب می‌آید، به همین دلیل افراد حرفه‌ای و کار‌کرده‌تر، کمتر به آن ورود پیدا می‌کنند. جلالی‌پور که سال‌هاست در این فضا فعالیت می‌کند، یادآور شد: در تئاتر کودک هم مثل تئاتر بزرگسال خیلی نمی‌توان انتظار حمایت داشت، مگر آن‌جا چه کمکی می‌شود که این‌جا هم رخ دهد. خود من هم با دغدغه شخصی که داشتم وارد این حوزه شدم، در این‌باره فکر می‌کنم که کار کردن برای کودکان و نوجوان از دو نظر مهم است، یکی آن که آن‌ها آینده‌سازان کشورند و خیلی آسیب‌پذیر هستند، به همین دلیل کار ضعیف و سست باعث می‌شود که آموزش‌های غلطی بگیرند و از طرف دیگر این گروه تماشاچیان آینده تئاتر ما هستند و هر‌چه‌قدر که آن‌ها را بهتر بار بیاوریم، مخاطبان فرهیخته‌تری خواهیم داشت.