یک منتقد سینما و تئاتر با اشاره به اینکه نمایش «صد در صد» برداشتی امیدوارکننده از متن مارکس لید است درباره دیگر ویژگی های این اثر نمایشی نوشت.
پایگاه خبری تئاتر: سعید عقیقی فیلمنامه‌نویس، منتقد و مدرس در یادداشتی درباره ویژگی های نمایش «صد در صد» که این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است، نکاتی را مطرح کرده است. در یادداشت عقیقی آمده است: «متن خوب کم نیست؛ اما دستیابی به اجرای خوب دشوار است. چه شکسپیرها، دورنمات ها، یونسکوها، چخوف ها و بکت ها بر صحنه به تئاتر بلواری و تخت حوضی و بازاری بدل شده و تن آفرینندگان بخت خفته‌شان را در گور و عشاق تئاتر را در جایگاه بیننده لرزانده اند. پس از مدتی سرخوردگی از تئاتر دیدن، برداشت امیدوارکننده مرتضی اسماعیل کاشی از متن کمابیش مهجور مارکس لید دلگرم ام کرد؛ متنی با ۲ بازیگر و متکی به ایده ای واحد که در میزانسنی کاربردی و متحرک که صحنه را در ۲ گستره متفاوت طولی به پیش زمینه و پس زمینه تقسیم می کند و عناصر صحنه را از قالب تزیینی خارج می سازد و به حضور نمایشی شان هویت می بخشد. در این مسیر پس زمینه (گرفتن امضا و تصادف اتومبیل) الیزابت افلیج و مایکل الکلی را به هم پیوند می دهد و ایده محرک نمایش (افتادن بازیگر طمع‌کار به دام هوادار سابق و انتقام‌جوی کنونی) را از دالان «بازی در بازی» به سمت ایده ناظر (تقابل ناکامی واقعی و کامیابی جعلی) می کشاند. بازی هوتن شکیبا ساختار سه مرحله ای «مسلط، مردد و مغبون» را پیش از شلیک پایانی به نحوی متقاعدکننده مجسم می کند اما بی‌تردید نقش الیزابت عرصه ای مناسب برای شناسایی توانایی ستاره پسیانی در مقام بازیگر است. او که هنوز «نقش» اش را در سینما بازی نکرده، نشان می دهد بسیار بیش از آن چه در «وارونگی» و «کوچه بی نام» نشان داده در چنته دارد و برای بازی در نقش های بزرگ تر آماده است. متن خوب کم نیست؛ و متن نمایش نیز از ضعف خالی نیست (محض نمونه، بازگشت مایکل پس از گرفتن پول بیش تر از جبر نمایش می آید تا نیاز شخصیت) اما پرهیز از شتاب، نگهداشت روح آن در اجرا و انتقال آن به بیننده نمایش، تا حدی که گمان کنیم چیزی مهم تر از نمایش نزد نمایشگران وجود ندارد، این روزها کم پیدا می شود. خوشبختانه «صد در صد» نمایش را جدی گرفته است.»