"وقتی از تبلیغات تئاتر سخن می‌گوییم به طور دقیق از چیزی سخن می‌گوییم که نیست. شاید بگویید پس این همه بلیبورد فلان نمایش، تیزرهای تبلیغاتی تئاترها در شبکه‌های ماهواره‌ای و تبلیغات تئاترها در فضای مجازی چیست؟ پاسخ این است که این همه تلاش‌های پراکنده‌ بعضی گروه‌های نمایشی در حوزه تبلیغات تئاتر است و نه یک روند مشخصِ تعریف شده برای تبلیغات در تئاتر که البته همه آن‌ها در برابر میزان فعالیت تئاتر در ایران درصد قابل توجهی نیست. این چند سطر بنا دارد نگاهی کند به شرایط، امکانات و باید و نبایدهای تبلیغات تئاتر در ایران.
پایگاه خبری تئاتر: از چند سال پیش که تعداد سالن‌های تئاتر به یکباره چند برابر شد نیاز به تبلیغ برای تئاترهای روی صحنه بیش از پیش خود را نشان داد، چگونه؟ تعداد سالن‌ها چند برابر شد، تعداد زیادی از فارغ التحصیلان و فعالان تئاتر که به دلیل محدودیت تعداد سالن‌ها فرصت اجرا پیدا نمی‌کردند یا کمتر پیدا می‌کردند فعال شدند، تعداد تولیدات نمایشی بالا رفت، تعداد نمایش‌ها به طور مثال در تهران از حدود 10 اجرا به بالای 100 اجرا در هر شب رسید، فرصت و امکان انتخاب برای مخاطب هم افزایش پیدا کرد اما تعداد مخاطب نه. تعداد سالن‌ها افزایش پیدا کرد، تعداد تولیدات تئاتر افزایش پیدا کرد اما تعداد مخاطبان تئاتر ثابت ماند. اینگونه شد که رقابت برای جذب تماشاگر روز به روز بیشتر شد. با فرض افزایش نسبی تعداد مخاطبان باز هم با افزایش تعداد سالن‌ها و تولیدات، نیاز به تبلیغات برای جلب نظر مخاطبان بیشتر احساس شد. در این راستا تعدادی از گروه‌های نمایشی در گروه اجرایی خود بخشی را با عنوان مشاور رسانه‌ای، مدیر تبلیغات یا مدیر روابط‌عمومی درنظر گرفتند، این روند ادامه یافت تا اینکه اکنون به طور تقریبی می‌توان گفت همه نمایش‌های روی صحنه فردی با این عنوان را در میان تیم اجرایی خود در نظر می‌گیرند. با این همه هنوز و همچنان تبلیغات در تئاتر داری یک روند مشخص و بر اساس برنامه‌ریزی اصولی پیش نمی‌رود چرا که امکانات موجود برای تبلیغات تئاتر بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است و همین امکانات ناچیز هم بر اساس رابطه و رفاقت در اختیار گروه‌ها قرار می‌گیرد که به نوعی به بی‌عدالتی در این عرصه می‌انجامد. صدا و سیما که خود را رسانه ملی می‌نامد هیچ سهمی را برای اطلاع‌رسانی و تبلیغ تئاتر درنظر نمی‌گیرد. در برنامه‌های خبری صدا و سیما خبری از تئاترهای روی صحنه خوانده نمی‌شود، در مجلات خبری شبکه‌های تلویزیونی، خبر تئاتر جایی ندارد، در تبلیغات بازرگانی هیچ تیزری از تئاتر پخش نمی‌شود، برنامه «چشم شب روشن» هم که یک شب خود را به تئاتر اختصاص داده بیشتر درباره موضوعات کلان مدیریتی گفت‌وگو کرده و مشکلات تئاتر را بررسی می‌کند تا اینکه از تئاترهای روی صحنه اطلاع‌رسانی کند. در این میان البته از بعضی نمایش‌ها رپرتاژهای خبری مفصلی در بخش‌های خبری تلویزیون پخش می‌شود که حکایت از حاکمیت رابطه دارد و نتیجه‌اش بی عدالتی است. این همه در حالی است که میزان قابل توجهی از نقدها و تذکرات دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی و نظارتی به نمایش‌ها به خاطر پخش تیزر تئاترها در تلویزیون‌های ماهواره‌ای است. سوال اینجاست اگر صدا و سیما برای تبلیغ تئاتر به میدان بیاید آیا بازهم تیزر تئاترها در شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای پخش خواهد شد؟ شاید بهتر باشد در کنار تذکر به فعالان تئاتر برای عدم پخش تیزر در تلویزیون‌های ماهواره به مسئولان صدا و سیما هم گفته شود که شرایط تبلیغ تئاتر را برای گروه‌های نمایشی فراهم کنند؛ صد البته نه با حرف که با عمل. در صفحات روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها اما اوضاع بهتر است، خبرنگاران تئاتر به قول قدیمی‌ها تا جایی که جا داشته باشد نسبت به اطلاع‌رسانی تئاترهای روی صحنه از مسیر خبر، گفت‌وگو، نقد و گزارش اقدام می‌کنند اما با این همه هنوز جای تبلیغ در رسانه‌های مکتوب چاپی و غیرچاپی خالی است. شاید لازم باشد معاونت مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای درنظر گرفتن سهمیه تبلیغات تئاتر در مطبوعات و خبرگزاری‌ها ساز و کاری تعریف کند تا بتوان از ظرفیت رسانه‌های مکتوب هم برای این حوزه بهره و کمک گرفت. در عرصه تبلیغات هرگز نمی‌توان و نباید تبلیغات محیطی و شهری را از ذهن دور داشت، چه اینکه در دنیای امروز که مردم کمتر فرصت مراجعه به رسانه‌های دیداری و شنیداری و مکتوب دارند تبلیغات شهری گزینه مناسبی برای اطلاع‌رسانی در مورد تئاترهای روی صحنه است. نگاهی به بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهرها نشان می‌دهد به طور تقریبی هیچ سهمی برای تئاتر در این فضا دیده نمی‌شود. تئاتر هنر پول‌سازی نیست، هنر اندیشه است و بیلبوردها بیشتر به هنرها و تولیدات هنری پول‌ساز اختصاص داده می‌شود. در این میان نیاز است و ضرورت دارد شهرداری‌ها به عنوان مسئول تبلیغات شهر، اطلاع‌رسانی تئاتر به صورت جدی مورد توجه قرار دهند. باز در این حوزه هم توزیع نامناسب و رابطه‌ای امکانات موجود دیده می‌شود که باز نتیجه‌اش می‌شود بی‌عدالتی در تبلیغات تئاتر. فضای مجازی اما داستانش فرق می‌کند، تلگرام فیلتر شده است و فضای مهم و رایگانی که برای تبلیغ در اختیار فعالان تئاتر بود از دست رفته است، اینستاگرام بیشتر به صورت شخصی مورد استفاده تبلیغی قرار می‌گیرد که کمتر دیده می‌شود چرا که در این شبکه اجتماعی برای دیده شدن باید متوسل به صفحاتی شد که بعضی از آن‌ها در شان تئاتر نیست و بعضی بی ارتباط با تئاتر است. از همه مهمتر اما درباره تبلیغ تئاتر درفضای مجازی باید درنظر داشت که به دلیل ناپایداری تصمیمات مدیریتی درباره فعالیت شبکه‌های اجتماعی مجازی در ایران، نمی‌توان برای تبلیغات در آن‌ها به برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و ریشه‌ای فکر کرد و اینگونه است که تبلیغات تئاتر که می‌تواند موجب نفس کشیدن آن شود در وضعیت نامناسبی قرار دارد. این چند سطر نوشته شد تا شاید تلنگری شود به آن‌هایی که باید کاری کنند، باشد که این چند سطر را بخوانند آن‌هایی که باید بخوانند.»