ترجمه نمایش‌نامه‌های «جشن برای بوریس» از توماس برنهارت و «لورکای سبزپوش» نوشته نیلو کروز به تازگی منتشر شده است.

پایگاه خبری تئاتر: نمایش‌نامه «جشن برای بوریس» نوشته توماس برنهارت با ترجمه علی‌اصغر حداد  در ۱۰۶ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه با قیمت ۱۰ هزار تومان در نشر کتاب فانوس عرضه شده است.

«جشن برای بوریس» نخستین نمایش‌نامه توماس برنهارت، حدیث زندگی جمعی است. زنی بیمار و فاقد پا، نشسته بر صندلی چرخدار، واقعیت را مطابق توهمات خود تجسم می‌کند و در پرده سوم، در سالروز تولد شوهر خود، برای او جشنی مرگبار برپا می‌کند که شرکت‌کنندگان در آن سیزده معلول‌اند. در این نمایش‌نامه، واقعیت نمودی هرچه کمرنگ‌تر دارد. تنگی فضا، نقص عضو و اختصار کلام نشان‌دهنده روابط بی‌روح انسان‌هاست. این نمایش‌نامه را می‌توان یک رقص مرگ مدرن دانست. توماس برنهارت می‌گوید: «موضوع آثار من مرگ است، زیرا زندگی موضوع آثار من است، به‌گونه‌ای نامفهوم، بی‌کمترین سوءتفاهم.»

در نوشته پشت جلد کتاب  نیز می‌خوانیم: کسی وقت فکر کردن نداره، این یک واقعیته؛ مردم فکر نمی‌کنند چون برای فکر کردن وقت ندارند، و وقت ندارند چون فکر ندارند.

همچنین «لورکای سبزپوش»  نوشته نیلو کروز با ترجمه سارا تاجیک در ۹۵ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۰ هزار تومان در نشر یادشده راهی بازار شده است.

نیلو کروز که  در سال ۲۰۰۳ برای نمایش‌نامه «آنا در گرمسیر» موفق به کسب جایزه‌های پالیتزر و منتقدین تئاتر آمریکا شد درباره این نمایشنامه نوشته است: «لورکای سبزپوش» مانند تب به سراغم آمد، تبی سبز که مجبورم کرد قلم و کاغذ بردارم و بارها و بارها جنایتی را که در سال ۱۹۳۶ در گرانادا اتفاق افتاد به تصویر بکشم؛ قتل نور بشری(اگر بتوان نور را کشت)، مرگ شاعر اسپانیایی: فدریکو گارسیا لورکا.

من در حال ترجمه نمایش‌نامه Dona Rosita the Spinster لورکا بودم و زندگی او را بررسی می‌کردم که با مجموعه اشعار EL Divan del Tamarit وی روبه‌رو شدم. در این شعرهای تاریک  و منحصر به فرد، انگار مرگ غم‌انگیز شاعر پیش‌بینی شده بود؛ همانطور که خداوند به کلمات اجازه داد که تمام آغازها را اعلام کنند، کلمات فدریکو نیز مطلع و دقیق آغاز نابودی‌اش را اعلام کرده بودند.‌

در نوشته پشت جلد کتاب هم  آمده است: تو در خونی سبز، رودخانه‌ای سبز، هوایی سبز  و نوری سبز تطهیر شدی. آن‌جا چشم به راه نشستی تا این‌که کسی نام سبزت را در گوشت زمزمه کرد: فدریکو.