در بوتولیسم، به برخی از دغدغه‌ها و رفتارهای نسل جوان امروز (مشخصا متولدین دهه هفتاد شمسی) در چارچوب محدوده‌های مقرر، مستقیم‌ و بی‌محاباتر اشاراتی می‌شود. اما این روایت ظاهرا کم‌پروا در طرح برخی از مسائل، به دلیل رویکرد سطحی‌انگارانه، تقلیل‌گرا و نیز با اتکا به شیوه‌های مبتنی بر سرگرم‌سازی صرف برای جذب حداکثری مخاطب، امکان دریافت و واکاوی عمیق‌تر و آسیب‌شناسانه‌ی اجتماعی، سیاسی، روانشناختی را در ارتباط با نسل جدید و روابط‌شان نامیسر می‌سازد. و مهم‌تر اینکه به دلیل نگاه بافاصله و قضاوت‌گر موجود در نمایشنامه‌ی نوشین تبریزی که صرفا انگاره‌های رایج اجتماع از نسل‌های جدید (دهه هفتادی‌ها) را بازتولید می‌کند، نمایش کمکی در تعدیل نگاه غالب به مساله شکاف نسل‌ها و درک نسل جدید، نمی‌کند
پایگاه خبری تئاتر: بوتولیسم در بهترین حالت، یک بازسازی محدود از لایه‌ی بیرونی روابط و رفتارهای بخشی از نسل جدید بر روی صحنه است بی‌آنکه مخاطب به طور مشخص با دلایل و ریشه‌های بروز چنین مناسباتی مواجه شود. از همین‌رو نگاه آسیب‌شناختی یا معرفتی در این نمایش با شائبه همراه می‌شود و به نظر می‌رسد این بازسازی عینی برخی از رفتارها و مناسبات، به بهانه طرح مسائل و معضلات یک نسل، بیشتر به محملی بدل می‌شود تا ساعتی مفرح و سرگرم‌کننده برای برخی از مخاطبان فراهم کند. معضلات مرتبط با فضای مجازی، مادی‌گرایی، خودخواهی، فرصت‌طلبی، خیانت و دروغ و... همه مسائلی هستند که دامن‌گیر بخش‌هایی از تمامی اقشار اجتماعی، اقتصادی با هر رده سنی و جنسیتی شده‌اند و نه صرفا یک نسل و رده خاص سنی.
بوتولیسم، محصول ایده کارگاهی تحت عنوان «از متن تا اجرا» است و توسط هنرجویانی که یک دوره‌ی یکساله آموزش بازیگری را تحت نظر سیما تیرانداز سپری کردند، اجرا می‌شود. تیرانداز، در سال ۱۳۹۵ نیز نمایش نیازمندی‌ها را به شکل کارگاهی و با رویکرد مسائل اجتماعی روی صحنه برده است.
به طور کلی اجرای عمومی فعالیت‌های چنین کارگاه‌های آموزشی البته فرصت مناسبی برای معرفی استعدادهای ناشناخته و تازه‌کار بر روی صحنه است. اما از طرفی به دلیل ماهیت اقتصادی-مالی، کشف احتمالی استعدادهای درخشان محدود به افراد معدودی می‌شود که توانایی پرداخت شهریه‌های گزاف این دوره‌ها را دارند و مهم‌تر اینکه به دلیل شرایط و مشکلات تئاتری در کشور امکان حضور دوباره‌ی استعدادهای تازه روی صحنه بسیار دشوار و با محدودیت‌های بسیاری مواجه خواهد شد.
در عین‌حال مقتضیات بازار مالی و مساله پذیرش تعداد هر چه بیشتر هنرجوی متقاضی در موسسات آموزشی هنری با وعده‌ی اجرای صحنه‌ای، منجر به تاثیر احتمالی نامطلوب بر کیفیت اجرا روی صحنه می‌شود. به طور ویژه در بوتولیسم، شاهد حضور هفده نفر بر صحنه هستیم. فارغ از کیفیت روان و باورپذیر بازی برخی از بازیگران بر صحنه، تعداد زیاد شخصیت‌ها به بهانه‌ی به روی صحنه آوردن همه این هفده نفر، منجر به عدم پرداخت درست شخصیت‌ها در نمایش‌نامه شده است. دلیل حضور برخی از شخصیت‌ها مشخص نیست و کارکرد آنها صرفا ایجاد سرگرمی و تفریح برخی تماشاگران و پرکردن صحنه به نظر می‌رسد.
بوتولیسم، به روابط چند پسر و دختر جوان هم‌دانشگاهی و مناسبات عاطفی-بولهوسانه‌ی آنها می‌پردازد. ۶ دختر دانشجوی نمایش از شهرستان آمده‌اند و از خانواده‌هایشان دور هستند و در آپارتمانی با هم زندگی می‌کنند. برخی از پسرها هم از شهرستان آمده‌اند و معمولا پنجشنبه‌ها از فرصت به مسافرت رفتن پدر و مادر کوشا (یکی از دانشجویان) استفاده می‌کنند و برای تفریح و نوشیدن در خانه او جمع می‌شوند. هر پرده در فضای جداگانه‌ی دختران و پسران اتفاق می‌افتد و ماجراهای آنها با هم به وسیله برنامه زنده اینستاگرام (ازقبل ضبط شده) به هم مرتبط می‌شوند. تمهید استفاده از پخش اینستاگرامی، کارکردی و در راستای پیشبرد روایت و گره‌گشایی پایانی نمایش است.
ظاهرا قرار است با خلقیات و اخلاقیات نسل پرهیاهویی مواجه شویم. در اجتماع کنونی، با روابط و مناسبات فراوان مشابه  و وخیم‌تری از این دست روبرو هستیم اما نگاه نمایش به شخصیت‌ها کم‌مایه، یکسونگر و ابتر است و همین رویکرد، مانع از دریافت درستی از وضعیت آنها می‌شود. این نوع پرداخت نسبت به رابطه عاطفی، خیانت، تنوع‌طلبی و نحوه شخصیت‌پردازی‌ها در نمایش بوتولیسم از نمونه‌های ماجراهای زرد سریالی فراتر نمی‌رود و البته همین موضوع جذابیت کاذبی برای برخی از مخاطبان فراهم آورده است.
دختران به طور مداوم از رابطه با پسران دانشگاه حرف می‌زنند یا از مردان متاهلی که دیگر قرار نیست همراه‌شان به فرحزاد بروند و در عین حال منتظر پیام فوتبالیست‌هایی هستند که قرار است آنها را برای تفریح به بیرون ببرند. پول ملاک اصلی انتخاب بیشتر آنها برای رابطه با جنس مخالف است. در این میان شخصیت مارال که درس‌خوان است و اهل بحث‌های سیاسی است به شکل کاریکاتورواری پرداخت و مضحکه شده است. تمام هستی، امیدها و افکار دختران نمایش بوتولیسم به طور توهین‌آمیزی منحصرا به رابطه با یک مرد مطلوب و در حالت آرمانی ازدواج با او فروکاسته شده است.
در اردوگاه پسران وضعیت به مراتب وخیم‌تر است. صحنه شلوغ است و تعدادی از شخصیت‌ها (تیپ‌ها) صرفا برای مسخره‌بازی و ایجاد تفنن برای برخی مخاطبان وارد صحنه شده‌اند.. حضور دوست یکی از آنها که در جمع غریبه است و قرار است نوشیدنی الکلی سفارش دهد. حضور جوانکی که مواد مخدر مصرف کرده و به اصطلاح مشنگ است و یا پسری که بر اساس ملاک‌های کلیشه‌ای جنسیتی، رفتار غالب مردانه‌ ندارد و در پرداختی سخیفانه مانند دستکش ظرف‌شویی بر دست کردن یا لباس زنانه پوشیدن، باعث انفجار خنده برخی از مخاطبان می‌شود. شخصیت‌های دیگر هم یا بر سر یکی از دختران دانشگاه به هم می‌پرند و یا در حال و هوای یک رابطه جدید هستند و لاغیر.
تکرار عینی مناسبات زشت جنسیتی در کلام برخی از شخصیت‌ها و یا تکرار بدون موضع‌گیری در قبال مناسبات ناهنجار روابط در بوتولیسم، لزوما کمکی به آسیب‌شناسی و نقد وضعیت اخلاقی مورد نظر نمایش نمی‌کند بلکه صرفا از این مسائل برای تفنن و کسب رضایت  احتمالی مخاطبانی که خود بخشی از این نسل هستند، استفاده می‌کند و آنرا تثبیت  و عادی‌سازی می‌نماید.
در بوتولیسم بعضی از شخصیت‌ها چند جمله‌ای هم از وضعیت و پیشینه خانواده‌هایشان حرف می‌زنند اما کلیت نمایش به لحاظ پرداختن به مسایل طبقاتی، سیاسی و حتی اجتماعی و روانی، ابتر و نابسنده است.
در انتها به کمک موهبت اینستاگرام (پخش زنده)، به‌طور ناخواسته‌ای حقیقت روابط، خیانت‌ها و دروغ‌هایی افشا می‌شود. اینکه مشخص می‌شود شیما که دوست داشته به زیارت برود و در جستجوی ازدواج کاملا سنتی است، همزمان به دوستش خیانت می‌کرده. در انتها کوشا همه پسرها را از خانه‌اش بیرون می‌کند و شیما که ظاهرا صاحب‌خانه است و دست‌‌اش رو شده، می‌خواهد دخترها را بیرون کند اما آنها چون جایی برای ماندن در تهران ندارند، با شیما مصالحه می‌کنند و دوستی‌شان در ظاهر پابرجا می‌ماند.
بوتولیسم، یک بیماری نادر و کشنده است که عامل ایجاد کننده آن سمی است که توسط یک باکتری تولید می‌شود. بوتولیسم، سم قوطی کنسرو است. ظاهرا قرار است این عنوان نمایش، استعاره ای باشد از جامعه‌ای که روی خیلی از مسائل‌اش درپوش می‌گذارد و این امر تبدیل به سمی می‌شود که همه را از بین می‌برد. غافل از اینکه نگاه تجاری، سطحی و غیرپیشرو نسبت به مسائل اجتماعی در تئاتر، مانند سم مرگباری بر پیکره‌ی این نهاد آگاهی‌بخش عمل می‌کند و کارکردش را مخدوش می‌سازد.
منابع:
۱. گفتگو با سیما تیرانداز، سایت خبری جوانان ایرانی، جی‌پلاس www.jamaran.ir
۲. گفتگو سیما تیرانداز با آوای تیوال نمایش نیازمندی‌ها  www.tiwall.com
۳. فارس‌نیوز