«نوه سفارش دادید» نوشته کارینه خودیکیان نمایشنامه نویس ارمنی در سال2011 درایروان چاپ شده و آندرانیک خچومیان نویسنده و مترجم آنرا به فارسی برگردانده است و این روزها در قالب نمایشی با نام «آرسن» به کارگردانی بهزاد صدیقی در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است. نمایشی بی آلایش و بی ادعا که در مدت زمانی حدود یک ساعت درامی اجتماعی شکل می دهد که هر چند تلخ و گزنده است اما گویای برخی واقعیت های زندگی انسان مدرن(!) امروز است.



پایگاه خبری تئاتر- رامین فناییان: صدیقی نمایشنامه نویس که تجربه سالیان دراز روزنامه نگاری به کمکش آمده، بستر نمایش را در موضوعی روزآمد و دغدغه ای اجتماعی قرار داده، نقاط قوت و ضعف نمایشنامه را می شناسد و از آنجاییکه سال ها نقد تئاتر نوشته خوب می داند کارگردان باید چگونه یک متن را تحلیل کند، ریتم و انسجام را حفظ کند و تماشاگر را با یک کلیت منسجم و نمایشی شسته و رفته بدون شلختگی روبرو کند. به گونه ای که او نه احساس ملال کند و نه سوال بی پاسخی برایش باقی بماند. همچنین در مقام کارگردان با متن ارتباط خوبی برقرار کرده و موضوع نمایشنامه برای او و بازیگرانش یک دغدغه است. اینرا از انرژی ای که در بازی ها بویژه بازی خاطره حاتمی موج می زند می شود فهمید. می توان گفت نقطه قوت اثر در واقع بازی اوست که به محض ورود به صحنه نمایش ریتم خوبی پیدا می کند. حاتمی بسیار برونگرا، آتشین و رها و با ضرباهنگی تند و احساسی بازی می کند. شیوه ای که برای ایفای نقش آرسن مناسب به نظر می رسد و او در نقش خود، خوش می نشیند. در مقابل، بازی مائده طهماسبی بسیار کنترل شده و زیرپوستی است و سکوت ها را پر می کند و در نهایت با هدایت کارگردان ریتمی شکل می گیرد که هرچند دیر اما به تدریج، تماشاگر را با خود همراه می کند.
تکنولوژی آری یا نه؟

صرفنظر از آرای گوناگون و نظرهای مثبت و منفی درباره حضور تکنولوژی بر روی صحنه اعم از صفحه نمایش، ویدئوپروجکشن، فیلم، صدا، دوربین و هر فناوری دیگری، نگارنده بر این باور است که صرف حضور یا فقدان این وسایل دلیلی بر ستایش یا نکوهش نیست؛ بلکه آنچه بسیار ضروری می نماید، نحوه و شکل به کارگیری این ابزار است به گونه ای که به طور مطلق در خدمت درام باشند و به اصطلاح، از کار بیرون نزند. در این نمایش ما با دو صفحه نمایش یکی الکترونیکی و دیگری مکانیکی مواجهیم. صفحه اول، یک تلویزیون ال سی دی در عمق صحنه و دیگری یک صفحه بزرگ شیشه ای درست روبروی تماشاگر یعنی میان تماشاگر و صحنه است.

در واقع صحنه اینگونه طراحی شده است که هر آنچه تماشاگر می بیند از پشت یک صفحه بزرگ شیشه ای باشد. ارتباط ظریفی میان آنچه از صفحه تلویزیون پخش می شود با کلیت کار و صفحه شیشه ای پیش رو وجود دارد. گویی نمایش از واقعیتی می گوید که خود مجازی است. واقعیت تلخی که نمایش بر پایه آن شکل می گیرد هم مجازی است. دکور، میز، صندلی ها و دیوارها، اسلحه، تلفن و... از شیشه و آینه است که می تواند استعاره ای از فضای مجازی و غیر واقعی باشد که این روزها همه ما را احاطه کرده است. فضایی بسیار شکننده و قابل تغییر که در آن هیچ اعتبار و اعتمادی نیست. این ارتباط و درهم تنیدگی معنایی عناصر روی صحنه که به مخاطب مجال تحلیل و تفسیر می دهد، هوشمندانه می نماید.

هیچ چیز آنچنان که ما می بینیم واقعیت ندارد
در حقیقت، "مجاز" در برابر واقعیت که به عنوان شیوه اجرایی آرسن انتخاب شده در این نمایش از رئالیزم فراتر می رود. تلق شفاف شیشه ای که تماشاگر نمایش را در قاب آن می بیند می تواند فاصله شکننده میان واقعیت و مجاز را نشان بدهد. مرزی بسیار باریک و به لحاظ بصری همچون حبابی که هر لحظه امکان ترکیدن دارد. طراحی صحنه و نور نیز فضایی انتزاعی به کار می دهد و مخاطب را از امور ملموس و واقعی دور می کند. یعنی اتفاقات داخل صحنه همه متعلق به یک دنیای غیرواقعی هستند. همچنانکه حضور تلویزیون ال سی دی در ابتدای نمایش به مدت طولانی مجازی بودن فضای صحنه را همراه با تأکید، تکرار می کند.

آینه
 آينه به عنوان يك عنصر بصری و یک شي كه خاصيت ذاتي نقش پذيري و انعكاس چيزهاي ديگري را در خود داشته، بر شكل ظاهري و فرم گرا بودن کار تأکید دارد. بنابراين روي خوب و زيبا، همان خوبي و زيبايي در آينه نمود می یابد و روي نازيبا و زشت نيز به عينه همان گونه منعكس می شود. اگر چیزهایی که می بینیم تلخ، گزنده، تند و عریان است، بازنمود خود واقعی جامعه است.  به قول شاعري پرتغالي     " آينه درست باز مي تاباند، اشتباه نمي كند، چونكه نمي انديشد، انديشيدن لاجرم همان خطا كردن است!"   و یا به قول حضرت مولانا: آينه ام، آينه ام، مرد مقالات نيم/ ديده شود حال من، ار چشم شود گوش شما. و باز حضرت مولانا سروده است: همه حقیقت گردد اگر مجاز کنم.

نکته دیگر اینکه نگاه کارگردان به صحنه و اجرا نگاهی کاملا تصویری است و این را می توان از نکته های کلیدی با اهمیت در اثر برشمرد. کارگردان گویی همه چیز را در قاب می بیند و این وجوه مختلف بصری نمایش، به نوعی بر رئالیزم اجرا می افزاید.

ضربه نهایی
موردی که ممکن است یک درام ساده را به یک نمایشنامه موفق تبدیل کند شناخت درست و استفاده به هنگام از اصل غافلگیری است که در نمایشنامه آرسن دیده می شود. برخورد کارگردان نیز با این اصل نمایشی در این نمایش گویای نوعی آگاهی کنترل شده و تسلط است. در یک ضرباهنگ طبیعی که دیالوگ های دو کاراکتر نمایش آنرا هدایت می کند، به یکباره و در فصل پایان بندی، ضربه نهایی زده می شود و مخاطب پس از یک غافلگیری، سالن نمایش را ترک می کند.

تکمله: تئاتر به عنوان هنری دیرین که ریشه در مراسم و آیین های کهن دارد از پس قرن ها و سده ها تجربه های گوناگون و درک و دریافت ها و قالب های هنری شاید همه چیزش متحول شده باشد اما ماهیت و سیستم ارتباطی خود با مخاطب را به عنوان اساسی ترین رکن حفظ کرده و از همین روست که گفته اند هنر نمایش، هنری است که در مواجه با جمعیت یا مخاطب کامل شده و تنها گونه ای در میان هنرهاست که بدون حضور مخاطب معنا ندارد و گروه اجرایی با مخاطبان به یک اشتراک می رسد. بنابراین در مجموع می توان در این روزها که قالب آثار نمایشی ذیل شعار خصوصی سازی در سودای درآمدزایی اند و به دنبال سلیقه بازار می روند، از تماشای نمایشی که بدون شعار دادن، یکی از دغدغه های اجتماعی قشر فرودست جامعه را مطرح می کند نشست و از تماشای آن لذت برد.

بعد از تحریر: آندرانیک خچومیان مترجم نمایشنامه «نوه سفارش دادید» و بسیاری آثاردیگر سالهاست به طور اختصاصی بر ترجمه نمایشنامه تمرکز کرده و آثار زیادی را در حوزه داستان  و نمایشنامه از زبان ارمنی به فارسی برگردانده و همچون رابطی فرهنگی گفت و گو و آمد و شدی موثر با اهالی تئاتر و نمایشنامه نویسی ارمنستان برقرار کرده که منجر شده است مخاطب ایرانی با تئاتر غنی ارمنستان بیشتر آشنا شود. تلاش او در خصوص ایجاد گفت و گویی فرهنگی میان دو کشور با پیشینه تاریخی مشترک و فرهنگ و هنری غنی قابل تقدیر است.




 



صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام

https://telegram.me/onlytheater