طراحی موضوعات و درس‌ها در «دوره تخصصی تهیه‌کنندگی تئاتر در ایران» با هدف شناخت استانداردهای مدیریت شبکه تولید، به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شده است که آموختن در فرم گفت‌وگو رخ دهد و از این‌رو می‌توان آن را برنامه‌ای سنجیده و به فوریت مورد نیاز نام نهاد.
پایگاه خبری تئاتر: امروزه دیگر همه می‌دانیم که نبودِ گفتمان تئاتری در ایران، به «بحران فهم و نگرش» دولت و هنرمندان و تماشاگران ایرانی انجامیده و دستاورد آن این است که تئاتر هست ولی نهاد اجتماعی تئاتر ایران هنوز یک رؤیاست. بی‌پرده باید بپرسیم که چه چیزی این امتناع غریب را ممکن کرده است. چگونه این فرایند فراهم آمده که تئاتر، در نبود فهمِ ضرورت خویش، ساخته و پرداخته می‌شود. به زبان دیگر، چگونه پدیده‌ای که زائیده اندیشه و آرمان اجتماعی است، توانسته بی‌نیاز از نهاد اجتماعی، صورت‌بندی شود؟ شاید یکی از دلایل آن زمینه‌های تاریخی باشد که ضرورت‌های آغازین تئاتر در ایران را رقم زده‌اند. هر چند این دلیل به‌تنهایی کافی نیست، ولی می‌تواند نشانه‌ای از این باشد که شتاب و درخشش «ضرورت آغازین» نیز هنوز فهم و تحلیل نشده است. اگر این فرض درست بنا شده باشد، معنایش این است که تئاتر ایران هنوز به چرایی و ضرورت خود، آگاه نیست. از‌این‌رو باید چرایی این نادانستگی را پرسید. برای آغاز می‌توانیم مجموع مسائل یا موضوعات مطرح‌شده در تئاتر ایران در سه دهه گذشته را مرور کنیم تا دریابیم که مهم‌ترین مسئله مورد توجه تئاتر ایران چه بوده است و احتمالا در چه برهه یا درنگ‌هایی، چیزی یا موضوعی مطرح شده است که بتواند شأن «مسئله» داشته باشد. به روشنی مسئله تئاتر ایران چه بوده است؟ و دیگر اینکه با چه مسائلی رو‌در‌رو بوده که به بیان نیامده‌اند. چگونه پدیده‌ای مانند تئاتر که مدعی بیان اجتماعی است، از بیانِ خود وامانده است؟ چگونه پدیده‌ای که این همه در ناآگاهی از تنگناهای خود به‌سر می‌برد، می‌تواند شأنی مانند یک نهاد اجتماعی را برای خود تصور کند؟ این «بحران فهم و نگرش» تئاتر ایران است که شناخت ریشه‌ها و عوامل آن نیازمند پژوهش است. تئاتر ایران برای زنده‌ماندن رنج می‌کشد و توانمندی و نیروهایش را برای به‌دوش‌کشیدن مسئولیت اجتماعی خویش، به زحمت می‌اندازد و با این همه حاضر نیست از خواب خوش تاریخی خود بیدار شود. این همه فریاد و ناله و گلایه جای خالی «بیداری در گفتمان تئاتری» را پر نمی‌کند. هم‌قطار دانشمندمان، رضا سرور، چند سال پیش از این، یادآور شدند که هنرمندان تئاتر ایران تأملات و تجربیات خود را ثبت کنند. این پیشنهاد آغازی برای فراهم‌آمدن امکان نقد و گفت‌وگو در تئاتر ایران است که به صلاحمان است آن را جدی بگیریم. تئاتر ایران هم‌زمان، نیازمند اصلاح و استاندارد ساختارها و فرایندهای تولید است. جشنواره‌ها و رویدادهای مانند آن، فرصتی برای آشنایی و تبادل همین فرایندهاست. پیشنهاد آروند دشت‌آرای برای برگزاری دوره تخصصی تهیه و مدیریت تئاتر که با استقبال چند نهاد اجرائی دولتی روبه‌رو شده است، مجالی برنامه‌ریزی‌شده و هدفمند برای آگاهی از نحوه بهبود فرایندهای تولید و تعامل تئاتر ایران در سطح ملی و بین‌المللی است که به‌سادگی فراهم نیامده و برای نخستین‌بار طراحی و اجرا خواهد شد. به‌ویژه پس از اینکه در سال‌های پایانی دهه 80 خورشیدی، تئاترهای خصوصی آغاز به کار کرده‌اند، گهگاه شاهد واکنش‌ها و بایدونبایدهایی بوده‌ایم که نشان‌گر دو نکته‌اند؛ یکی اینکه برخی نگران‌اند و باور ندارند که این تجربه را بی‌خطا نمی‌توان پشت‌سر گذاشت و از سوی دیگر باید به آنان حق داد، زیرا این تجربه‌ای است که بی‌زمینه و دانش، چه‌بسا مشکلات دیگری را به فرایندهای تولید تئاتر بیفزاید یا تئاتر را به صرف یک بازار، کاهش دهد. طراحی موضوعات و درس‌ها در «دوره تخصصی تهیه‌کنندگی تئاتر در ایران» با هدف شناخت استانداردهای مدیریت شبکه تولید، به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شده است که آموختن در فرم گفت‌وگو رخ دهد و از این‌رو می‌توان آن را برنامه‌ای سنجیده و به فوریت مورد نیاز نام نهاد. مدیران، هنرمندان و استادان خارجی دعوت‌شده برای این دوره، جزء بهترین‌ها هستند که برای نخستین‌بار در برنامه‌ای آموزشی در ایران گرد هم آمده‌اند؛ افرادی مانند توبیاس فایت، یواکیم لوکس و اشتفان وایلند. هرچند ممکن است به نظر آید که برگزاری این دوره، آرمانی است ولی این دوره را می‌توان با نقد و ارزیابی، به آغازی نویدبخش برای آشنایي با به‌روزشدن فرایندهای تولید تئاتر در ایران بدل کرد. برای همه کسانی که در این روزهای پرتلاطم، در جای‌جای کشور، در اندیشه فرهنگ و هنرند، دست سپاس باید برافراشت.