درباره شوراي مشورتي مدنظر شهرام كرمي نيز اين مساله قابل پيش‌بيني و البته نگران‌كننده است كه اعضاي شورا در صورت تكرار نام‌ها به همان عارضه شوراهاي ديگر دچار خواهند شد. شوراهايي كه مسووليت تصميمات خود را نمي‌پذيرند و درنهايت گام تازه‌اي به سوي قهقرا برمي‌دارند. شايد لازم باشد شكل جديدي از شورا تجربه و اين فرصت به چهره‌هاي جوان‌تر با ايده‌هاي ناب‌تر داده شد.

 

پایگاه خبری تئاتر- روزنامه اعتماد: چندي پيش روزنامه اعتماد در يادداشتي با عنوان «نه مولف شد نه الگو» روند موجود در تماشاخانه ايرانشهر را به ‌نقد و چالش كشيد.

پس از اعلام رسمي اسامي گروه‌هاي اجرايي سال ٩٧، ناگهان همه‌چيز تغيير مي‌كند و به‌جاي اجراي آثار اعلام‌شده، نمايش‌هاي تكراري سال‌هاي گذشته جايگزين مي‌شوند. اين رويه البته كار را به‌جايي كشانده است كه برخي منتقدان وضعيت ايرانشهر را چه در حوزه مالي و چه در حوزه هنري در سراشيبي شكست ترسيم‌ كرده‌اند. چندي پيش خبرگزاري تسنيم در گزارش «كف فروش ۳۰ درصدي و راندمان ۴۰ درصدي» با توجه به اعداد و ارقام اعلام‌شده از سوي تماشاخانه ايرانشهر، اين مجموعه را تحت نظارت شوراي هنري و در صدر آن حسين پارسايي شكست‌خورده معرفي كرد.

بااينكه در روزهاي اخير تغييراتي در بدنه خانه هنرمندان صورت گرفته است؛ اما رجبي معمار، مديرعامل اين مجموعه اقدامي براي تغيير در سطح كلان ايرانشهر نداشته است. گويا از وضعيت مالي و هنري ايرانشهر خرسند است، هرچند در سال ٩٦ اين تماشاخانه بيشترين حواشي در حوزه نظارتي و مميزي داشته است و در حوزه مالي نيز حذف سهم تماشاخانه را از دستور كار خود خارج كرده است؛ يعني ايرانشهر ديگر همانند گذشته از فروش نمايش‌ها منتفع خواهد شد. اين رقم برابر با ٢٠ درصد كف فروش سالن است.

تصميمات پرانتقاد در ايرانشهر در نگاه اول به سوي شوراي هنري اين مجموعه معطوف مي‌شود. اگرچه به نظر مي‌رسد اختيارات حسين پارسايي در اين مجموعه بيش از سه عضو ديگر (آتيلا پسياني، بهروز غريب‌پرور و حسين مسافر آستانه) است؛ اما او همواره منكر قدرت بيشتر خود شده است. حسين پارسايي، دبير شوراي سياستگذاري ايرانشهر است. تشكيل شوراي هنري اما در تئاتر ايران همواره محل مجادله بوده است. بااينكه در اين شوراها اسامي افراد شاخص تئاتري ثبت‌شده است؛ اما عمر آنان بسيار كوتاه و بي‌ثمر بوده است.

 

شوراي مشورتي، راهكار شهرام كرمي

قضيه زماني جدي‌تر مي‌شود كه شهرام كرمي، مديركل هنرهاي نمايشي در ٢٠ فروردين در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا از تشكيل شوراي مشورتي سخن مي‌گويد؛ آن‌هم در زمانه‌اي كه باقيمانده نگرش شوراها با شكست مالي و هنري روبه‌رو شده است. كرمي گفته است: «اين شورا دايره محدودي ندارد؛ چراكه با هركدام از هنرمنداني كه ديدار مي‌كنم در خصوص مسائل مختلف تئاتر مشورت مي‌كنم. بااين‌حال يك شوراي مشورتي و راهبردي براي امور اجرايي تئاتر خواهيم داشت كه به من كمك مي‌كنند و اين موضوع اصلا به جشنواره‌ها محدود نمي‌شود؛ بلكه كل مسائل اجرايي تئاتر را در برمي‌گيرد. هدف من همان طور كه در مصاحبه اولم گفتم استفاده از نقش مشورتي هنرمندان است. بر اين اساس مي‌توانم بگويم دايره مشورت‌دهندگان به من تمام اهالي تئاتر هستند كه فرصت گفت‌وگو را برايم پيش مي‌آورند و سعي مي‌كنم اين دايره را وسيع‌تر كنم.»

تصميم شهرام كرمي در چنين وضعيتي حساس مي‌شود. اگرچه او اسمي از اعضاي اين شورا نبرده است؛ اما با توجه به تاريخچه شوراها مي‌توان حدس زد چه كساني نامزد حضور در چنين دايره‌هايي خواهند بود. اين مهم با توجه به سبقه شوراها موضوع را حاد مي‌كند؛ چراكه كسي از شوراهاي هنري خاطره خوشي ندارد. مخصوصا آنكه در مواردي چون ايرانشهر نوعي منفعت‌طلبي نيز به چشم مي‌خورد و اين خطر وجود دارد در فضاي راهبردي‌تري همانند اداره كل هنرهاي نمايشي وضعيت بغرنج‌تر نيز شود. براي مثال تصور كنيد شخصيت‌هاي شاخص خانه تئاتر كه همواره موردانتقاد جامعه تئاتري هستند و البته رابطه خوبي با شهرام كرمي دارند، عضوي از اين شورا شوند. تاريخ نشان داده كه اين گروه تمركز ويژه‌اي بر خانه تئاتر و منافع آن دارند؛ درحالي كه طبق اعداد و ارقام آنان تنها كمي بيش از ١٠ درصد جامعه تئاتري كشور را نمايندگي مي‌كنند.

 

تئاتر شهر و شورايي كه پرپر شد

پريسا مقتدي در مقام تنها مدير زن تئاتر شهر در زمان حضورش، در جهت كاهش تنش‌هاي موجود در ميان اهالي تئاتر براي گرفتن نوبت اجرا فهرستي ١٧ نفره منتشر و آنان را به عنوان اعضاي شوراي مشاوران هنري به رسانه‌ها معرفي كرد. علي رفيعي، حسين پاكدل، حسين مسافرآستانه، حميدرضا آذرنگ، سهراب سليمي، منيژه محامدي، نادر برهاني‌مرند، آروند دشتاراي، امير دژاكام، حميد پورآذري، آرش دادگر، فارس باقري، كتايون فيض مرندي و نيما دهقان هنرمنداني بودند كه قرار بود در كنار رضا دادويي و سيد اشرف طباطبايي و پريسا مقتدي شرايط نوبت‌دهي سالن‌ها را بررسي كنند. سهراب سليمي بلافاصله از اين سمت انصراف مي‌دهد؛ چون اين كار را رودررويي همكاران تئاتري دانست. نادر برهاني‌مرند نيز به سبب اجراي خود در مجموعه تئاتر شهر از اين شورا استعفا داد.

البته تصميم‌گيري در فضاي شورايي امري تازه به‌حساب نمي‌آمد. در زمان مديريت سيد صادق موسوي نيز شوراي هنري به عنوان مرجع تصميم‌گيري درباره چينش اجراها معرفي مي‌شود، مساله‌اي كه در همان زمان به چالش بدل مي‌شود. در آن دوره مرحوم محمود استاد محمد، مسعود دلخواه، محمدباقر قهرماني، رحمت اميني، محمدامير ياراحمدي، محمد يعقوبي و سيد صادق موسوي به عنوان اعضاي شوراي هنري مجموعه تئاتر شهر معرفي‌شده‌اند.

بااين‌حال اين شوراي هنري نيز همانند شوراي هنري دوران پريسا مقتدي با انتقادهاي بسياري روبه‌رو شد. به دليل عدم شفافيت درباره نحوه تصميم‌گيري‌ها نمي‌توان به طور دقيق گفت كه اين شوراها به چه نحوي عمل كرده‌اند؛ اما براي مثال درباره شوراي سالن قشقايي در زمان پريسا مقتدي، مي‌توان حذف گروه‌هاي شاخص از اين سالن و در اختيار قرار دادن آن به گروه‌هاي جوان را يكي از دلايل روشن انتقادها دانست.

رويه شوراي هنري پريسا مقتدي در تالار هنر نيز دنبال شده است. اگرچه در سال ٩٥ و اوايل حضور مقتدي در تالار هنر او به خبرگزاري ايسنا گفته است كريم اكبري مباركه، مجتبي مهدي، منصور خلج و فريبا دليري اعضاي سابق موردتقدير قرار مي‌گيرند تا شوراي جديد تشكيل شود؛ اما هنوز نام شوراي جديد درجايي مطرح نشده است. در خبر اعلام نمايش‌هاي ٩٧ تالار هنر با درج آثار منتخب شوراي هنري، مشخص مي‌شود اين شورا وجود خارجي دارد.

 

تكرار اسم‌ها

در شوراهاي هنري اسامي مدام تكرار مي‌شوند. برخي افراد بدون در نظر گرفتن شرايط روز برگزيده مي‌شوند. نگرشي نسبت به فعاليت هنري كنوني آنان وجود ندارد و صرفا به سبب شهرت از آنان براي تصميم‌گيري دعوت به عمل مي‌آيد. اين اعضا همچنين نسبت به تصميمات خود پاسخگو نيستند و در رويدادهاي مختلف با عقب‌نشيني تمام مشكلات شكل‌گرفته را بر دوش مدير مي‌اندازند. نقش آنان در تصميم‌گيري‌ها مشخص نيست و اصولا در زمان معرفي گفته نمي‌شود انتخاب آنان بر اساس چه معياري صورت گرفته است.

در چنين شرايطي همه‌چيز در لفافه‌اي پوشانده مي‌شود كه نمونه بارزش در ايرانشهر رخ مي‌دهد. مرجع تصميم‌گيري در ايرانشهر را شوراي هنري معرفي مي‌كنند؛ اما نهايتا مي‌توان از چيدمان فهميد قدرت يك عضو نسبت به ديگر اعضا به چه نحوي است. اين موضوع در زمان شوراي هنري تئاتر شهر نيز مبرهن بود؛ كما اينكه اعتراضات نيز به همين سمت‌وسو كشيده شد.

اين همان‌جايي است كه شوراي مدنظر شهرام كرمي را به خطر مي‌اندازد و بايد انديشيد چيدمان اين شوراها به چه نحوي باشد تا انتقادها را كاهش دهد و اساسا قدرت اين شوراها به چه اندازه تعريف شود.

 

شوراهاي ما، شوراهاي آنها

شوراي هنري يك پديده ايراني نيست. در تئاتر غرب كه مديريت هنري آن از هر نظر ساختار منسجم‌تري نسبت به ايران دارد، شوراها فعال و مهم به‌حساب مي‌آيند. نكته مهم در اين شوراها حضور دراماتورژها به‌جاي كارگردان‌هاست. در شوراهاي هنري نقش كارگردانان - كه به‌شدت در موضع اجرا ذي‌نفع هستند - پررنگ است. در عوض، نمايشنامه‌نويسان كه بدنه اصلي دراماتورژي را تشكيل مي‌دهند، كمترين نقش را دارا هستند. براي مثال در مورد شوراي هنري ايرانشهر حتي يك فرد نمايشنامه‌نويس شاخص حضور ندارد. نمايشنامه‌نويس به‌مثابه درام‌شناس شناخته مي‌شود و او به فراخور تجربيات و مطالعاتش درك بهتري از درام هنوز بر صحنه نرفته دارد.

در غرب امور تصميم‌گيري پيرامون اجراي يك نمايش بر عهده دراماتورژها است. آنان قدرت فراواني در تغييرات اجرايي نمايش‌ها دارند و ناظر كيفي نمايش به‌حساب مي‌آيند. در عوض در ايران شوراي هنري هيچ نظارتي بر اجرا ندارند. اگر نمايشي در اجرا بي‌كيفيت باشد اين شوراها ورودي نخواهند داشت؛ چراكه ساختار راي دادن به اجراي يك نمايش بر اساس شكل هنري اثر نيست. همه‌چيز به نام‌ها خلاصه مي‌شود. همانطور كه شورا نيز به نام‌ها ختم مي‌شوند.

در شكل اجراي ايرانشهر براي مثال به‌هيچ‌عنوان متون اجرايي خوانده نمي‌شود و در طول اجرا نيز شوراي نظارتي بر كيفيت نمايش ندارند. شكل انتخاب آثار و كناره‌گيري آنان محصول چنين رويه‌اي است. اين در حالي است كه در شيوه دراماتورژ محور وضعيت به شكل نظارت صفر تا صدي بر متن و اجرا خواهد بود و دراماتورژهاي يك مجموعه مسووليت بخشي از كيفيت نمايش را برعهده دارند.

درباره شوراي مشورتي مدنظر شهرام كرمي نيز اين مساله قابل پيش‌بيني و البته نگران‌كننده است كه اعضاي شورا در صورت تكرار نام‌ها به همان عارضه شوراهاي ديگر دچار خواهند شد. شوراهايي كه مسووليت تصميمات خود را نمي‌پذيرند و درنهايت گام تازه‌اي به سوي قهقرا برمي‌دارند. شايد لازم باشد شكل جديدي از شورا تجربه و اين فرصت به چهره‌هاي جوان‌تر با ايده‌هاي ناب‌تر داده شد.



 

عکس هایی از تمرین نمایش «سرآشپز پیشنهاد می‌کند»

عکس هایی از نمایش «مرثیه ای برای یک دختر»

نمایشنامه «خروس می خواند» وارد بازار کتاب شد

مهدی کوشکی به «تابوت عهد» پیوست

بازگشت امیر آقایی به تئاتر با «مالی سویینی»

3 بازیگر جدید به «لیرشاه» پیوستند

17 اثر نمایشی جدید در تماشاخانه‌های تهران

«عشق شرقی گودو» در ایرانشهر

«هدیه اسرارآمیز» روی صحنه مرکز تئاتر کانون

صابر ابر و الهام کردا به «مالی سویینی» پیوستند

ابراهیم پشت‌کوهی نمایش «مکبث زار» را به آذربایجان می‌برد

مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی کشور استعفا کرد

شهرام ناظری: تحت تأثیر نمایش «آمادئوس» قرار گرفتم

پری صابری: آرزو دارم فیلم «کوروش» را هم بسازم

اعلام زمان معرفی دبیران جشنواره‌های تئاتری

«پسرهای پشت نقاب» تئاتری برای سربازان

نامه فعالان تئاتر استان‌ها به مدیر جدید

مریم بوبانی به «خنکای ختم خاطره» پیوست

روایتی تئاتری از زندگی شاه پهلوی پس از ثریا و قبل از فرح

نادر مشایخی با «لیرشاه» همراه شد

اجرای دوباره نمایش «آن سوی آینه»

مژگان خالقی «تو مشغول مردنت بودی» را در تئاتر شهر اجرا می‌کند

«جوجه‌تیغی» با بهرام افشاری در تماشاخانه ايرانشهر

«اتاق شيشه‌اي» را مه گرفته است

خصوصی‌سازی: راه نجات یا سقوط آزاد تئاتر ایران؟

بودجه تئاتر در سال 97 خوب است/ تئاتر هنری نیست که بدون حمایت دولت‌ها موثر باشد

گم‌گشتگی در مرز...