حمید فرخ‌نژاد در دام‌چاله حواشی متعددی افتاده که رهایش نمی‌کنند و هر تلاش او برای درآمدن از این وضع، در حقیقت وضعیت را برایش بغرنج‌تر می‌کند. البته چنین چیزی کاملا به صورت تصادفی رخ نداده و از مدت‌ها پیش مشخص بود که او دیر یا زود باید منتظر چنین وضعی باشد. ورود سلبریتی‌ها به حوزه‌های غیرتخصصی‌شان طی چهار پنج سال گذشته مشکلات متعددی برای کشور پدید آورده است. پیج‌های اینستاگرام بازیگران دیگر فقط محل تماشای عکس‌های شخصی این افراد یا پشت صحنه فیلم‌ها و نمایش‌هایشان نیست. آنها در مورد دیپلماسی، اقتصاد، محیط‌زیست، فلسفه، تاریخ و خیلی چیزهای دیگر اظهارنظر می‌کنند و متخصصان و نخبگان هر کدام از این شاخه‌ها معترض هستند که سایه چنین چهره‌های مشهوری روی نظرات و دغدغه‌های کارشناسی آنها افتاده است.
پایگاه خبری تئاتر: چند سال بیشتر نمی‌گذرد از زمانی که گفته می‌شد حتی راجع ‌به یک فیلم هم کارگردان آن نباید اظهار‌نظر کند و این مورد را باید به دست منتقدان سپرد؛ اما حالا نه‌تنها کارگردانان سینما، بلکه هنرپیشه‌ها هم اظهارنظر می‌کنند و این اظهارنظرها هم نه‌فقط درباره سینما، بلکه راجع‌به تمام حوزه‌های اجتماعی موجود در جهان است. اگر کسی مثل حمید فرخ‌نژاد روزگاری در همین فضای مجازی از داشتن یک پیج اینستاگرام با دنبال‌کننده‌های بالا کاملا راضی بود، امروز هم باید طبیعت برخوردی که جامعه با او می‌کند را بپذیرد. فرخ‌نژاد چند ماه پیش در همین صفحه شخصی‌اش از مردم گلایه کرده بود که چرا او را سلبریتی بی‌سواد خطاب می‌کنند و گفته بود که شاید حرف حق را همین آدم بی‌سواد بزند؛ اما معیار حق و باطل را نمی‌شد شهرت و شناخته‌شدگی یک چهره و تعداد بالای دنبال‌کننده‌های اینستاگرام او قرار داد و اعتراض‌ها به او و اظهارنظرهایش همچنان ادامه پیدا کردند. این اعتراض‌ها در بستر اعتراضات کلی‌تری بود که مردم به تمام سلبریتی‌های هنری و ورزشی ایران در چند ماه گذشته انجام می‌دادند و فرخ‌نژاد در این میان وجه برجسته‌تری نداشت تا اینکه در صفحه اینستاگرامش متنی را در اعتراض به کمک‌هایی که به ساخت حرم عتبات عالیات می‌شود منتشر کرد. او متن و تصویر این اعتراض را از یک کانال سلطنت‌طلب تلگرامی کپی کرده بود و کسانی که با ادبیات سلطنت‌طلبان آشنا هستند می‌دانند که لحن طعنه‌های آنها به مذهب و باورهای عمومی مردم ایران چقدر آزاردهنده است و می‌تواند هر شهروندی را خشمگین کند. قبل از فرخ‌نژاد هم چند نفر دیگر از افراد موسوم به سلبریتی در همین خصوص اظهارنظر کرده بودند. آنها در حقیقت سعی داشتند تعیین کنند که افراد مذهبی، پول‌هایشان را در کدام زمینه‌ها انفاق کنند و در کدام زمینه‌ها نکنند. سلبریتی‌ها کم‌کم به اظهارنظر تخصصی در مورد مسائل مذهبی هم رسیده بودند اما ظاهرا فرخ‌نژاد فراموش کرده بود که واژه«پول» را باید با احتیاط بیشتری به کار ببرد. انتشار این پست توسط حمید فرخ‌نژاد شروع یک جریان جدید در پرسشگری از چهره‌های مشهور یا به اصطلاح سلبریتی بود. بحث در مورد عتبات عالیات محدود نماند و به جاهایی کشید که مدت زیادی بود درباره حمید فرخ‌نژاد و خیلی از چهره‌های مشهور مطرح بود، اما گستردگی آنها به این اندازه نرسیده بود. در این فقره جدید علی علیزاده جزء اولین کسانی بود که خطاب به حمید فرخ‌نژاد موضع گرفت و فرخ‌نژاد هم پاسخ او را این‌گونه داد: «40 ساله توی مملکتمون عده‌ایی خودشیرین و عده‌ای مال‌مردم‌خور با تکنیک جنابعالی که «آب به آسیاب دشمن نریزید» و «در این شرایط حساس کنونی»، مطبوعات و وجدان بیدار جامعه رو به سکوت وا داشتند و چراغ‌ها رو خاموش کردن تا سارقان و غارتگران بیت‌المال با خیال راحت ببرند و بخورند و از حوالی محل اقامت حضرتعالی به ریش این مردم بخندن، نه برادر میگم، بازم میگم! حجم گسترده رانت و فساد اقتصادی و فامیل‌بازی در این مملکت ریشه در همین نگاه جنابعالی داره، اتفاقا سیاه‌نمایی، نگفتن و سکوته.» فرخ‌نژاد در به کار بردن عباراتی مثل «رانت و فساد اقتصادی و فامیل‌بازی» اصلا احتیاط نکرد و با مطرح کردن آنها باعث شد که بحث رفاقت او با محمد امامی، سرمایه‌گذار کلان سینما و شبکه نمایش خانگی که جزء متهمان اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان بود، دوباره و این‌بار به شکلی گسترده‌تر مطرح شود. علیزاده در پاسخ مجددی که به فرخ‌نژاد داد، نوشت: «آقای فرخ‌نژاد. حوالی جایی که من هستم دقیقا یعنی کجا؟ شما مگر خودتان گرین‌کارت آمریکا ندارید؟ چقدر از اموال شما در آمریکا سرمایه‌گذاری شده؟ چقدر از ریال‌های 80 میلیون مردم ایران را به دلار تبدیل کرده‌ و در آمریکا و کانادا به شکل ملک و آپارتمان سرمایه‌گذاری کرده‌اید؟» و در ادامه به رفاقت فرخ‌نژاد و امامی اشاره کرد و گفت: «شما با محمد امامی و فرزندانش در کانادا و آمریکا رفت‌وآمد خانوادگی هم دارید. چرا یک بار یک پست درباره محمد امامی نمی‌گذارید و به مخاطبان‌تان حقیقت رابطه‌تان با محمد امامی را نمی‌گویید؟ چرا نمی‌گویید محمد امامی تهیه‌کننده سریال «شهرزاد» کسی است که 13 هزار میلیارد تومان از صندوق بازنشستگی فرهنگیان دزدیده است» و پس از او افراد بسیار دیگری هم در این‌باره از حمید فرخ‌نژاد سوالاتی پرسیدند که چند مورد آن در فضای مجازی با پاسخ‌ها و توضیحات این هنرپیشه مواجه شد. اما فرخ‌نژاد با هر پاسخی که می‌داد، در حقیقت باعث ایجاد پرسش‌های جدیدی می‌شد. کم‌کم بحث به گرین‌کارت حمید فرخ‌نژاد و خانواده‌اش کشید و اینکه او هروقت بخواهد می‌تواند از ایران برود. خاطره فرار بسیاری از مجرمان اقتصادی به خارج از کشور، مخاطبان ایرانی را نسبت به گرین‌کارت فرخ‌نژاد حساس کرد. البته تا به حال علیه این هنرپیشه در هیچ دادگاهی اقامه دعوا نشده است اما ارتباط نزدیک او با محمد امامی از یک‌سو و منتشر شدن خبر احضار چند سلبریتی به دادسرا بنابر اتهامات مالی و مسدود شدن حساب‌های بانکی آنها از سوی دیگر، جوی را به وجود ‌آورد که کسی چشم از حمید فرخ‌نژاد برندارد. فرخ‌نژاد بعد از به وجود آمدن چنین جوی، یک مصاحبه تصویری بسیار طولانی با یکی از شبکه‌های اینترنتی ترتیب داد تا در آن به تمام اتهاماتی که متوجه‌ او بود، پاسخ بدهد. فرخ‌نژاد در این گفت‌وگو به دو تابعیتی بودن خود و خانواده‌اش اعتراف کرد و گفت که همسر و فرزندانش در آمریکا زندگی می‌کنند اما مساله را این‌طور توجیه کرد که «فربد(پسر حمید فرخ‌نژاد) وقتی در ایران بود در یکی از گران‌قیمت‌ترین مدرسه‌های تهران درس می‌خواند؛ اما با این حال علاقه‌ای برای رفتن به مدرسه نداشت. پسرم درحال حاضر در خارج از کشور ادامه تحصیل می‌دهد و بسیار علاقه‌مند به درس خواندن شده است. در آن کشور نفرستادن بچه به مدرسه نوعی تنبیه برای بچه به حساب می‌آید.» و سفرهای متعددش به آمریکا را هم به این شکل توضیح داد که «هر ۶ ماه یک‌بار به محل اقامت همسر و فرزندم می‌روم تا گرین‌کارتم باطل نشود.» یکی از جملات حمید فرخ‌نژاد که با واکنش بسیار منفی در فضای مجازی مواجه شد، جایی بود که به شرایط سخت زندگی‌اش در اوضاع کنونی اقتصاد ایران اشاره می‌کرد؛ «در حال حاضر شرایط سختی را می‌گذرانم، من زیر ۱۰ هزار دلاری که ماهانه برای همسر و فرزندم می‌فرستم، زاییده‌ام!» به عبارتی او اذعان کرد ماهی ۱۳۰ میلیون تومان پولی که از سینمای ایران در می‌آورد را در قالب ارز مبادلاتی از کشور خارج می‌کند. مخاطبان پس از شنیدن این جملات، می‌پرسیدند که او چرا باید در چنین شرایطی که برای اقتصاد ایران پیش آمده، چنان درآمدی داشته باشد که فقط ماهانه ۱۳۰ میلیون تومان آن را به خارج از کشور بفرستد؟ او چرا باید از کشور ارز خارج کند؟ آیا فرخ‌نژادی که مدعی همدردی با مشکلات معیشتی مردم بود، حالا و با بیان این جملات همچنان می‌توانست چنین ادعایی داشته باشد؟ حمید فرخ‌نژاد درباره مشارکت در پروژه‌هایی که متهم به پولشویی بوده‌اند هم گفت: «اگر مطلع شوم که در یک پروژه پولشویی می‌شود، از بازی در آن خودداری می‌کنم؛ اما این موضوع جزء موضوعاتی است که کمتر از آن مطلع می‌شوم و اگر هم مطلع شوم بعد از ساخت پروژه‌ است.» اما نه‌تنها عکس‌های یادگاری او با محمد امامی بعد از اولین بازداشت این شخص به اتهام اختلاس و پولشویی گرفته شده بودند، بلکه حمید فرخ‌نژاد وقتی محمد امامی در کانادا اعلام می‌کرد که قصد شکایت از آغازگر کمپین «نه به شهرزاد» را دارد، کنار دست او نشسته بود. ظاهرا حواشی حمید فرخ‌نژاد تمامی ندارند. او در یک دور خودویرانگر افتاده که هرچه بیشتر حرف می‌زند تا صحبت‌های قبلی را توجیه کند، مساله‌ای جدیدتر و به مراتب حادتر ایجاد می‌کند. فرخ‌نژاد طی همین یکی دو هفته اخیر، حرف‌های مختلفی را به زبان خودش بیان کرده که منتقدان او و باقی سلبریتی‌ها، مدت‌ها با هزار زبان سعی در اثبات آن داشتند. او مثلا گفته است که «80 میلیون ایرانی برای من مهم نیستند، اگر خم به ابروی بچه‌ام بیاید» و با همین حرف موجی از خشم و نفرت را نسبت به خودش در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرد. او در بخش دیگری از همین صحبت‌ها به اظهارنظرهای خودش به‌عنوان یک سلبریتی در حوزه‌های غیرتخصصی هم اشاره کرد و پاسخی داد که چیزی بیشتر از کلی‌گویی‌های قبلی هنرپیشه‌ها و چهره‌های مشهور در این خصوص که طی ماه‌های گذشته بیان شده‌اند، نداشت. او گفت: «من اگر در صفحه اجتماعی‌ام که بیش از یک میلیون نفر فالوور دارد، به جای پرداختن به موضوعات مختلف، تبلیغ می‌کردم، کلی پول درمی‌آوردم.» آنچنان که به نظر می‌رسد و تا به حال هم دیده شده، چنین جنجال‌هایی فقط شروع می‌شوند و هیچ‌وقت تمام نخواهند شد. فرخ‌نژاد و هیچ‌کدام از سلبریتی‌های دیگر نباید امیدوار باشند که بعضی مسائل حاشیه‌ای آنها تا ابد با سکوت و بی‌تفاوتی جامعه مواجه باشد و به عبارتی «آتش چو برافروخت بسوزد ‌تر و خشک.»