وقتی امکان نفس کشیدن هنری از یک هنرمند به هر طریقی و با هر نیّتی گرفته شود، به معنای کشتن او تلقی می‌شود و این یعنی جنایت در حق حیات هنری او.

پایگاه خبری تئاتر: روح‌الله جعفری(سرپرست گروه تئاتر گیتی و کارگردان نمایش "چجوری ممکنه یه پرنده باشم؟") طی یادداشتی به صحبت‌های روز گذشته قادر آشنا(مدیرکل مرکزهنرهای نمایشی) واکنش نشان داد. او در یادداشت خود به طرح سوال‌هایی پرداخته و به تندی به نقد سیاست‌های مرکز هنرهای نمایشی پرداخته است.

جعفری در بخشی از یادداشت خود آورده است: مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی همچون مدیران بالادستی و چون رأس هرم قدرت دولت‌های نهم و دهم، با پاک کردن صورت مسأله تصور می‌کند اگر مشکلات، نارضایتی‌ها و ناعدالتی‌های موجود در عرصه هنر را نادیده بگیرد و بر آن‌ها خاک فراموشی ریخته و شرایط کنونی را آرام و مدیریت شده نشان دهد، مدیری توانمند است. دریغ که ایشان نیز مانند سلف خویش لحظه‌ای درنگ نمی‌کند که هستند افرادی که به شیوه‌ی مدیریتی دولتی او و مدیران پیش از او معترض هستند.
۱- آقای مدیرکل، شما که دانستن را حق مردم می‌دانید، چرا فراموش می‌کنید که دادن حق هنرمندان از بزرگترین وظایف شما است؟
۲- آقای مدیرکل، این هنرمند نیست که باید به اعمال خویش در این سال‌ها شک کند، چراکه این عزیزان از دار و ندار دنیا چیزی عایدشان نشده که بخواهند از حصار شک و تردید، گذر نمایند بلکه این مدیران هستند که باید به تصمیمات خود که طیف وسیعی از اهالی هنر نمایش را با کارد سلاخی قضاوت‌های نادرست خود به مسلخ برده‌اند، شک کنند.
۳- در جوابیه خود درباره مصاحبه مطبوعاتی اینجانب (مورخ ۲۲/۵/۱۳۹۲)، گفته‌اید هیچ خطایی در رابطه با ندادن سالن نمایش در وقت مقرر (سالن چهارسو مجموعه تئاترشهر- بهمن و اسفند ۱۳۹۲) نداشته‌اید. گویا فراموش کرده‌اید که مدیر وقت تئاترشهر، کتباً تاریخ اجرای نمایش «من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم؟» را مصوب و مکتوب کرده بود و شما و مدیر فعلی مجموعه تئاترشهر آن را نقض کردید و حال می‌گویید از قضایا بی‌اطلاع هستید.
۴- آقای مدیرکل، فراموش نکنید که حیات مدیریتی مدیران وابستگی تام به وجود هنرمندان دارد. اگر آن‌ها نباشند، مدیران جایی از اعراب نخواهند داشت. آیا اگر بعداز چندین و چند بار تغییر زمان اجرای یک نمایش (بیش از ۵ بار)، اگر هنرمندی اعتراض کرد، نباید پاسخ روشنی به او داد؟
۵- آقای مدیرکل، وقتی امکان نفس کشیدن هنری از یک هنرمند به هر طریقی و با هر نیّتی گرفته شود، به معنای کشتن او تلقی می‌شود و این یعنی جنایت در حق حیات هنری او. آیا ندادن زمان، فضا و امکانات هنری به یک هنرمند و سر دواندن او و هنرمند را در یک دور باطل قرار دادن، تا رسیدن به مرحله یأس و ناامیدی، چیزی جز ممنوع الکاری او در میان ارباب و اصحاب خرد، تفسیر و تلقی نمی‌شود؟ این راه که اصرار به رفتن آن دارید جز تیشه به دست گرفتن و بر بدنه و ریشه نحیف و رنجور تئاتر این مُلک، ضربه زدن تلقی دیگری ندارد.

 


منبع: خبرگزاری ایلنا