یوسف باپیری معتقد است جشنواره‌های مختلف تئاتری برای فرار از روزمرگی و افتادن به تکرار باید الگوهای ناموفق و نخ‌نما شده خود را تغییر دهند.

پایگاه خبری تئاتر: یوسف باپیری کارگردان تئاتر و داور بخش نمایش‌های کوتاه جشنواره تئاتر فتح خرمشهر درباره وضعیت برگزاری جشنواره‌های تئاتر در ایران که معمولا بدون حامی و بازده مالی برگزار می‌شود و بیشتر شبیه به دورهمی است تا فستیوال عنوان کرد: معتقدم جشنواره‌ها یک امکان هستند و می‌توانند بخشی از پهنه گستره‌ای باشند که تئاتر دارد در آن اتفاق می‌افتد از همین رو نظر مثبتی نسبت به آنها دارم. فستیوال‌ها می‌توانند به روایت آنتونن آرتو که تئاتر را یک «گردهمایی و جشن همگانی» تفسیر می‌کند یک جشن همگانی باشند؛ چون جشنواره‌ها هم رخدادی متشکل از برگزارکنندگان، تولیدکنندگان و مخاطبان هستند و در واقع می‌توانند پرفورمنسی باشند که مفهوما هم به تئاتر نزدیک است و این فستیوال‌های تئاتری را از دیگر جشنها متمایز می‌کند. اما جشنواره‌های ما از جشنواره تئاتر فجر گرفته تا بقیه جشنواره‌هایی که زیرمجموعه آن حساب می‌شوند دچار یک «روزمرگی» شده‌اند. 

وی ادامه داد: بعید می‌دانم جشنواره‌های ما بتوانند درآمدزایی داشته باشند و موافق الگوبرداری از نمونه‌های خارج از ایران هم‌ نیستم اما اینکه فکر کرد این چرخه اقتصادی که جشنواره برای دوامش به آن نیازمند است چطور می‌تواند عمل کند، قابل بررسی است، اما فعلا پیشنهادی برای این چرخه اقتصادی وجود ندارد و انگار وظیفه‌ای است که باید اتفاق بیفتد چون این چرخه مالی به شکل سنتی بر عهده دولت‌ها بوده است و البته تامین بخشی از هزینه‌های جشنواره‌ها هم باید برعهده دولت‌ها باشد اما این‌ مساله در درازمدت جواب نمی‌دهد و مثل پدری می‌ماند که به فرزندانش کمک مالی می‌کند اما این کمک قرار نیست تا ابد اتفاق بیفتد و همین مساله باعث می‌شود جشنواره ‌های ما رفته رفته کارکرد خودشان را از دست بدهند و دچار روزمرگی شوند.

کارگردان نمایش «اسلو» متذکر شد: از طرف دیگر دولت نیز در قبال هزینه‌های که انجام می‌دهد بازخوردی نمی‌گیرد و این باعث دلسردی می‌شود. طبیعی است که ارگان‌ها و نهادهای مردم نهاد و شهرداری‌ها باید از جشنواره‌هایی که در واقع یک‌جشن همگانی هستند حمایت کنند و دیگر این نهادهایی که رویکرد مشترک با موضوع این جشنواره‌ها دارند باید حواسشان باشد که این حمایت قرار نیست در ازای دخالت در جشنواره‌ها باشد و یا اینکه باید سهمی هم از قدرت داشته باشند پس یک جشنواره می‌تواند از نهادی حمایت دریافت کند و در عین حال منتقد برخی از رویکردهای آن نهاد نیز باشد. 

وی درباره توجه‌ جشنواره‌ها به تبادل فرهنگ و جذب توریست بیان کرد: نکته دیگر درباره راه افتادن چرخه اقتصادی جشنواره، نسبت مستقیم‌ با مساله توریسم دارد به این مفهوم که وقتی جشنواره‌ای را از مرکز به یک شهر دیگر می‌بریم اگر بتوانیم در زمینه اطلاع رسانی و تبلیغات و دعوت از مهمان‌ها درست عمل کنیم و آن جشنواره را تبدیل به رویدادی کنیم که مردم شهر و مهمان‌ها را درگیر خودش کند طبیعتا یک چرخه اقتصادی درست در آن منطقه اتفاق می‌افتد اما واقعیت این است که سیستمی سال‌ها است که در تمام جشنواره‌های ایران جریان دارد به این شکل که؛ هتلی برای گروه‌ها و مهمانان در نظر می‌گیرند و همه در آنجا متمرکز و از طریق اتوبوس به محل اجراها منتقل می‌شوند و سپس از همین طریق به محل اقامتشان برمی‌گردند در حالی که با این وضعیت دیگر تبادل فرهنگی و اقتصادی شکل نمی گیرد.

باپیری تصریح کرد: در همه جای دنیا در جشنواره‌هایی که شهر در آن اهمیت می‌یابد طبیعتاً گروه‌ها و مهمانان درون شهر و بین مردم ساکن هستند اما متاسفانه انگار عمدی وجود دارد که یک رویداد مثلا در خرمشهر باشد اما ربطی به این شهر نداشته باشد. البته این اتفاق ربط زیادی به برگزارکنندگان اجرایی جشنواره ندارد و مشخص نیست نهادهای متولی چنین رویدادهایی آگاهانه یا ناآگاهانه این کارها را انجام می‌دهند.

وی درباره تولید آثار فست فودی برای جشنواره‌ها متذکر شد: همچنین نباید این مساله را فراموش کنیم که طبیعتاً وضعیتی که تئاتر در کشور دارد نسبت نزدیکی با وضعیت جشنواره‌های ما پیدا می‌کند به این معنی که اگر وضعیت تئاتر در خود شهرستان‌های ما ایده‌آل بود جشنواره‌های آنها نمی‌توانست بد برگزار شود. وقتی مساله رقابت مساله اصلی جشنواره‌هایی است که در شهرستان‌ها برگزار می‌شود و اینکه گروه‌ها مساله‌شان مخاطب نیست و تنها می‌خواهند برای داوران اجرای خوبی داشته باشند و در نهایت جایزه‌ای بگیرند و حتی از لحاظ مالی روی جایزه‌ای که قرار است بگیرند حساب کرده‌اند و دنبال نوآوری ‌و خلاقیت نیستند، نمی توان انتظار اتفاق مثبتی داشت. این مساله در جشنواره‌های موضوعی مثل تئاتر فتح خرمشهر به مراتب بیشتر به چشم می‌خورد و هیچ دغدغه و نوآوری پشت کارها نیست و بیشتر گروه‌ها ترجیح می‌دهند با شرکت در چنین جشنواره‌هایی به سفری بروند و جایزه‌ای بگیرند. 

وی افزود: آثاری که در این جشنواره‌ها شرکت می‌کنند به تئاترهای جشنواره‌ای معروف هستند و اگر دقت کنید، می‌بینید که هیچکدام از کارگردانان شاخص ما از دل این جشنواره‌ها بیرون نیامدند یا اصلا رغبتی برای حضور در چنین رویدادهایی ندارند. اگر گروه‌های معتبر تئاتری در چنین جشنواره‌هایی حضور پیدا می‌کردند مطمئنا این جشنواره‌ها تبدیل به یک‌ رویداد می‌شد و نظر مردم را جلب می‌کرد و از کنار این گروه‌های حرفه‌ای چند گروه جوان هم می‌توانستند خودی نشان دهند یا دست به مقایسه بزنند اما باید این مساله را آسیب شناسی کرد که چرا چنین اتفاقی نمی‌افتد و این دلزدگی به وجود آمده است. 

وی با اشاره به موفق نبودن رویکرد جشنواره‌هایی که در این سال‌ها برگزار شده و در نهایت شکل فرمالیته به خود گرفته است، بیان کرد: باید دید اداره کل هنرهای نمایشی یا نهادهایی که در تمام طول این سال‌ها جشنواره‌های متعددی را در شهرستان‌ها برگزار کردند و ایده‌هایی مثل ایرانی و اورجینال بودن متن‌ها یا تاکید بر عدالت و داوری و امر آموزش داشته‌اند، آیا توانسته‌اند این ایده‌ها را محقق کنند؟ و حالا اگر این رویکردها محقق نشده چرا همچنان اصرار به عملی کردنشان دارند! 

وی در پایان یادآور شد: چرا تمام هیات‌های انتخاب و بازبینی و کسانی که کارگاه آموزشی برگزار می‌کنند همان افرادی هستند که از دهه ۶۰ و ۷۰ تا امروز در همین سمت‌ها فعالیت داشتند. اگر قرار است با حضور این افراد تحولی رخ دهد که باید تا امروز اتفاق می‌افتاد پس شاید بهتر باشد فضا را برای ورود افراد جدید باز کنیم یا در رویکردی تازه به جای تاکید بر اجرای نمایشنامه‌های ایرانی عنوان کنیم گروه‌ها باید حتما از آثار مهم ادبیات نمایشی جهان برای تولید آثارشان استفاده کنند چون به این ترتیب است که بحث آموزش بهتر شکل می‌گیرد.