«ما در یک ریتم خاص تمرین می‌کردیم. بازیگران ما 27 دقیقه روی یک پا، با دست بالا تمرین می‌کردند و باید در اجرا نیز چنین حرکتی را حفظ می‌کردند. این اتفاقی نیست که در تئاتر جهان به‌سادگی اتفاق بیفتد. خاطرم هست که در تمرین‌های ابتدایی 30 ثانیه هم نمی‌شد چنین انتظاری از بازیگران داشت؛ ولی کم‌کم به لحاظ ذهنی روی بدن‌شان متمرکز شدند. در نمایش ما همه‌چیز در خدمت یک اجرا است».

پایگاه خبری تئاتر: آرمان شیرالی‌نژاد، کارگردان نمایش «گرگ‌ها در آشپزخانه»، تجربه‌ای جدید را به صحنه برده است؛ نمایشی که در روزهای آغازین اجرا تا به امروز مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرده است. او درباره تجربه اخیرش گفت: «در این نمایش بر روی تئاتر به‌مثابه بدن متمرکز شدیم و تمرین‌های تمرکزی و حسی زیادی داشتیم. می‌توان گفت این نمایش تابه‌حال در ایران تجربه نشده است. اینکه از ابتدا بسیاری دوست داشتند به‌عنوان بازیگر به این گروه ملحق شوند یا در مقام تهیه‌کننده حضور داشته باشند، اتفاق جالبی بود. در نهایت ما یک جمع 37، 38‌نفره شدیم که بازیگران ما همگی از حرفه‌ای‌های تئاتر هستند و البته برخی بازیگران هم در ابتدا به دلیل تمرین‌های بسیار سنگین از ما جدا شدند». او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «برخی از تمرین‌های ما با چشم بسته انجام می‌شد و به‌مرور تعریف تمرین‌های ما و شیوه‌ای که قصد داریم نمایش را روی صحنه ببریم، به گروه‌های دیگر رسید. از ابتدا قصد داشتیم دو سبک متفاوت را با هم تلفیق کنیم و کار جدیدی انجام بدهیم. قطعا برای رسیدن به این هدف نیازمند آگاهی بیشتر بودیم. از فارس باقری دعوت کردیم تا در کنار گروه ما باشد. ساعت‌های طولانی با هم صحبت کردیم و متن بر‌اساس ایده‌ای که شکل گرفته بود، توسط فارس نگارش شد». شیرالی‌نژاد ادامه داد: «ما در یک ریتم خاص تمرین می‌کردیم. بازیگران ما 27 دقیقه روی یک پا، با دست بالا تمرین می‌کردند و باید در اجرا نیز چنین حرکتی را حفظ می‌کردند. این اتفاقی نیست که در تئاتر جهان به‌سادگی اتفاق بیفتد. خاطرم هست که در تمرین‌های ابتدایی 30 ثانیه هم نمی‌شد چنین انتظاری از بازیگران داشت؛ ولی کم‌کم به لحاظ ذهنی روی بدن‌شان متمرکز شدند. در نمایش ما همه‌چیز در خدمت یک اجرا است». او در پاسخ به این پرسش که با چه عنوانی این نمایش روی صحنه رفته است؟ گفت: «نظری ندارم که چه اسمی روی این نمایش بگذارم. این یک تجربه نو است. شاید بهتر است که مخاطبان این اثر نامی برایش انتخاب کنند. سعی کردیم عمیق فکر کنیم و تمرین کنیم. از عملکرد مخاطبان نمایش متوجه شدم که بسیاری در 16 دقیقه ابتدایی اجرا نمی‌توانند چشم از صحنه بردارند، دیالوگی گفته نمی‌شود. آوایی در صحنه طنین‌انداز می‌شود. موسیقی و صدا وجود دارد؛ اما وجود هم ندارد. این اتفاق شامل حال بازبین‌های ما هم شد و گذر زمان را حس نکردند. این اتفاق برای من خوشحال‌کننده بود. گاهی با خودم فکر می‌کنم حقیقتا کاش مکانی برای چنین تجربیاتی در اختیار گروه‌های تئاتری بود و دست‌کم از هزینه‌های این بخش فارغ می‌شدند. من از نمادهای تمرین‌های تئاتر به یک ایده نو رسیدم. وامدار هیچ‌کس نیستم و اسمی برای تئاترم ندارم؛ اما یقین دارم اتفاقی را رقم می‌زنم که با آگاهی از علم روز انجام می‌شود. از طرف دیگر قصد دارم رویکردم را مخاطبان ببینند و درباره درست یا غلط‌بودن آن صحبت کنند». او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «فکر می‌کنم به‌عنوان هنرمند رسالتی داریم. من هم در هنر متعهد شدم که اگر آگاهی در این زمینه به دست آوردم، آن را با دیگران به صحنه ببرم. فکر می‌کنم اهالی تئاتر احترام ویژه‌ای برای چنین تجربه‌هایی قائل هستند. در این دو، سه سال اخیر برخی مناسبات تغییر کرده است و برخی چهره‌های سینما به عرصه تئاتر ورود کرده‌اند و عموما تجربه‌های خیلی ضعیفی داشتند. شنیدم که در برخی از همین نمایش‌ها، صاحبان اثر خودشان گیشه را خریدند، شاید هم واقعیت نداشته باشد. البته تجربه‌های موفقی هم وجود داشته است. معیار این نیست که صرف حضور چهره‌ها، نمایشی به موفقیت می‌رسد یا شکست می‌خورد. بازیگران فوق‌العاده‌ای در نمایش من حضور دارند که همگی از بازیگرانی هستند که تئاتر را تجربه کرده‌اند. هر کسی تعریف خودش را از هنر دارد؛ اما نکته‌ای که همه درباره‌ آن اتفاق نظر دارند، این است که تئاتر هنر لحظه است. همین ویژگی آن را از موسیقی، سینما و... جدا می‌کند. او در پایان از تجربه‌ای دیگر در آینده‌ای نزدیک خبر داد و گفت: «تصمیم دارم هر هفته فرم اجرایم را تغییر بدهم. فکر می‌کنم حالا که دارم تجربه می‌کنم، دوست دارم این شکل از اجرا را هم پیش ببرم. تجربه ثابت کرده است ایده‌های جدید را اهالی تئاتر می‌پسندند.