منتقد و نویسنده نیویورکی معتقد است که فیلم سینمایی یلدا داستانی معمایی را با انگیزه‌های بخشش، درست مثل یک اثر جنایی هیجان آمیز روایت می‌کند. نکته ای که همه تماشاگران فیلم در آن توافق داشتند این است که یلدا بدرستی یک اثر کامل است.

پایگاه خبری تئاتر: همین چند ماه پیش بود که هیات داوران مسابقه سینمای جهان در مهمترین جشنواره مستقل آمریکایی ساندنس، جایزه بزرگ خود را به فیلم یلدا ساخته مسعود بخشی اهدا کرد.

این فیلم در حالی با استقبال منتقدین آمریکایی به کسب این جایزه جشنواره نائل آمد که کارگردان فیلم با اعتراض به سیاست‌های تبعیض آمیز دولت آمریکا در جشنواره غایب بود.

اما نینا روت نویسنده و منتقد نیویورکی بعد از تماشای یلدا در نقدی تمجیدآمیز درباره این فیلم نوشته که؛ در جهانی که با قوانین نمایشی و فراواقعی انتقام و شرافت اداره می‌شود، این فیلم غیرمنتظره معنای واقعی بخشش را باز می‌گوید. این ملودرام پرشور شما را بر لبه صندلی می‌نشاند و در چهارچوب همان نمایش رسانه‌ای که به چالشش می‌کشد، به تصویر درمی‌آید.

در متن کامل نوشته این نویسنده و منتقد نیویورکی آمده است: نکته‌ها، مسائل و موضوعات ساخته درخشان مسعود بخشی آنقدر زیاد و فشرده‌اند که مجال بررسی آنها در کتاب می‌گنجد و نه در یک مقاله؛ اما در همین حد هم باید بگویم این فیلم به تمامی شایسته دریافت جایزه بزرگ داوران مسابقه داستانی جهان در جشنواره اخیر ساندنس بود، جایی که فیلم نخستین نمایش جهانی خود را داشت.

اولین نماهای شاهکار بخشی که فیلم نخستش یک خانواده محترم در جشنواره کن ۲۰۱۲ نمایش داده شد، مرا به یاد جهان کارلوس ریگادوس و مایکل بی می‌اندازد، اگرچه او دیدگاهی کاملا متضاد با این هر دو دارد. نماهایی واقعی از تهران در شب و از جمله شمایل عظیم برج میلاد به سرعت تصویری از فضا و مکان قصه ترسیم می‌کند، اما نماهای بعدی گروهی زن را در مکانی سرپوشیده نشان می‌دهد که دستبند یکی کافیست تا کنجکاوی مرا بلافاصله تحریک کند. و فیلم هرگز مایوس نمی کند، حتی یک لحظه فرصت نفس کشیدن نمی‌دهد، و با هر فراز و چرخشش از ابتدا تا پایان مسحورتان نگه می دارد.

در این یادداشت آمده است: اگر ریگادوس ریتم را آرام و تصاویرش را تحریک کننده می‌کند و مایکل بی سینمای اکشن آمریکایی خود را دارد، بخشی به کمال میان این دو و البته تماما متفاوت از آنها قرار می گیرد. او به حیله گری، دستکاری یا تعقیب متوسل نمی شود. قهرمانانش سری پوشیده داشته و بجای اسلحه گوشی همراه بدست دارند، و مصایبی که فیلمساز بدنبال کشف آنهاست درباره برخورد میان قوانین سنتی و جامعه ای امروزیست که می کوشد خود را در جهان پیرامون حفظ کند.

این داستان در ایران امروز می‌گذرد و ما چقدر درباره این کشور معمایی و بد تفسیر شده، می‌دانیم؟ ایران، کشوری که در غرب از آن بسیار کم‌ می‌دانیم اما دائم قضاوتش می‌کنیم. خوشبختانه این بار، قضاوت از روی علاقه و توجه مثبت داوران مسابقه جهانی ساندنس است که بزرگترین جایزه جشنواره را به یلدا اهدا کردند. بخشی از اثر به کمک بازیگران قدرتمندش بهناز جعفری و صدف عسگری، داستانی معمایی را با انگیزه های بخشش، درست مثل یک اثر جنایی هیجان آمیز روایت می‌کند. نکته ای که همه تماشاگران فیلم در آن توافق داشتند اینست که یلدا بدرستی یک اثر کامل است.

یلدا به تهیه کنندگی علی مصفا و با مشارکت موسسه فرهنگی مستقل بن‌گاه و حمایت ایرج تقی پور و بنیاد فارابی، ۵ اسفند (۲۳ فوریه) در نخستین نمایش اروپایی خود در هفتادمین جشنواره برلین روی پرده خواهد رفت. 

بهناز جعفری، فرشته صدرعرفایی، بابک کریمی، صدف عسگری، فرشته حسینی بازیگران فیلم سینمایی یلدا را تشکیل می دهند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «مریم کمیجانی زن جوانی که به دلیل قتل شوهرش ناصر ضیا به مرگ محکوم شده است، در شب یلدا به استودیو برنامه تلویزیونی پربیننده لذت عفو آورده می‌شود تا توسط تنها فرزند مقتول (مونا ضیا) بخشیده شود...»