اسموکینگ روم، واجد امتیازاتی برای نقد وانموده‌هایی رسانه‌ای‌ست که در خدمت و تسخیر قدرت، یکی از مهمترین ابزارهای بازنمایی وقایع به شکل و وصفی جعلی و دستکاری‌شده، و فرآیندهای نظارتی در سطوح عمومی‌ست، همچنان که می‌تواند یک انفجار مهیب با تلفانی جانی بسیاری را در یک فرودگاه، بجای وجه واقعی آن که انفجاری بدون تلفات و هیاهویِ سیاسی بوده‌ است را جعل و به مخاطبانش القاکند با این وجود نیازمندست با بازبینی بیشتر از الکن بودن نیز عبورکرده و به سطحی قابل قبول از انسجام و تعادل معنایی و اجرا برسد.

پایگاه خبری تئاتر: بحث زبان و کارکردهای زبانی همواره بعنوان سوژه‌ای قابل پرداخت و با ظرفیت‌های متعدد، مورد اقبال نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان به‌ویژه در سال‌های اخیر بوده و از آن، درجهتِ آشنایی بیشتر مخاطب با وجودِ دامنه‌ها و کاربردهای وسیع زبان، بهره برده‌اند.

بحث زبانی در آغاز و در عصر طلایی "نشانه‌شناسی و واقعیت"،حاویِ بالفعل‌کردن نیروهای بالقوه‌ی درون زبانی بود که  مفاهیم و ارجاعات را واکاوی می‌کرد. اما به مرور با حضور پررنگ رسانه و وسایل ارتباط‌ِ جمعی، بحث زبانی و تأویل آن نیز دستخوش بهره‌برداری قدرت قرارگرفت و از ظرفیت‌های آن، به سمت کنترل سرمایه و وضعیتِ سلطه بر جوامع، بهره برده‌شد. آنچنان که در هر کجای جهان و با هر زبان و گویشی و در هر منطقهء جغرافیایی، دیگر آن دیاگرام‌های ساده زبانی، که هر آنچه گفته و اعلام می‌شود، معادل همان واقعیت‌ است، کنار رفت و الگوهای پیچیده‌ای مطرح شد که الویتش، مصالح و منافع قدرتی باشد که از طریق رسانه، زبانِ موردنظر خودش را با هر نوع دستکاریِ مورد لزوم، ارائه‌‌می‌کند و این چونین افکار عمومی را تحت تاثیرخود و با اهداف موردنظرش، جهت می‌دهد.
خصیصه‌ای که امروزه نیز بسیار غالب و برساخته با نفوذ بیشتر غول‌های رسانه‌ای و خبری، اجرا و انجام می‌شود.

نقد نمایش اسموکینگ روم

اینچونین زبان به عنوان سامانه‌ای منعطف و اهرمی، در هر زمان با مولفه‌های تعیین‌کننده، رعب و وحشت می‌آفریند و یا سوپاپ اطمینانی برای تخلیه فشارهای موجود می‌شود. و با قابلیتِ منحصر خودش، وقایع را جدای از ماهیت واقعی و دلایل رخدادش، به شکلی به اذهان و افکار عمومی می‌قبولاند که بقا و تداومش تأمین‌شود.

اسموکینگ روم، در اتاق سیگار فروردگاه آتاتورک با رفت‌و آمد مسافرانی می‌گذرد که تمام دیالوگ‌ها و دستور صحنه را ، مانیتوری بر بالای صحنه، ترجمه و تعیین می‌کند. مانیتور اسموکینگ روم، وام‌گرفته از  کامپیوتر فوق هوشمندی‌ست که در اودیسه فضایی کوبریک، نمونه‌اش را دیده‌ایم. هم‌توانایی ماشینیزه‌بودن را دارد که مترجم زبان‌های مختلفِ مسافران در آن واحدست و هم درک احساسات و عواطف انسانی و حتی اعلام نظر و دستور بر آنها را دارد. همچون دانایِ کلی که به نظر می‌رسد تمام اتفاقات، رویدادها و حوادث راتحت کنترل خود دارد. و اوست که صحنه، کارگردان و بازیگران را با قدرتِ مافوق خود بازی و  سامان می‌دهد. مانیتور فوق، داستان هر مسافر و حرف‌هایشان را  می‌سازد، گاه جعل‌می‌کند و به قصد و نظر خود تغییر می‌دهد در نهایت حتی در زمانی که گروه بازیگری به نظر می‌رسد در طغیان علیه کارگردان و شرایط تحکمِ صحنه هستند و از دستورات مانیتور نیز سرپیچی کرده‌اند، برمی‌آید که آنهم ترفندی از سوی ناظرست که حتی گاها اجازه وسعت عمل به زیردستانش می‌دهد  چنانکه این تصور پیش بیاید که آنها اراده‌ی انتخاب و توانایی تصمیم‌گیری دارند، اما در نهایت بازهم  او تعیین‌کننده‌ی نهایی‌ست که براحتی آنان را تحت قیومیت خود، به هر سمتی که نیازبداند، سوق ‌می‌دهد.

نقد نمایش اسموکینگ روم

بخش پایانی نمایش نیز موید همین رابطه دال و مدلولی‌ست که با خطابه‌ی کارگردان نسبت به اوضاع پیش‌آمده، از انعکاس خبرهای دستکاری‌شده تا واقعیت، ایراد می‌شود.

او نسبت مستقیم سیاست، دال قدرت و آنچه به عنوان خوراک ذهنی از رسانه‌ها به توده‌ها منعکس می‌شود را فاش می‌کند و نوعی آگاهی‌بخشی در کانسپت اتاقِ سیگاری که رندمی از افراد حاضر در فرودگاهند، نگارش و اجرا‌کرده، به مخاطبش ارائه‌می‌دهد؛ هرچند او نیز در دامِ این رمزگذاری‌های زبانی می‌افتد و نمی‌تواند ماهیت اصلی مورد طرح را، روشن‌کرده و اذعان دارد در این آشوب و مارپیچ قدرت هر چیزی نسبی و هر نمودی در حقیقت، وانمود و کپی‌های غیرمشابهی از اصل خود بوده و حتی می‌تواند علیه خودش تداعی‌گر باشد.

اسموکینگ روم ایده‌ی مهمی دارد اما همچون ضعف اغلب نمایش‌های ایرانی، ایده به ثمر و پختگی نمی‌رسد و حتی در بین راه، دچار استحاله شده و از دست‌می‌رود.

نیمه ابتدایی اجرا، که نمودی از حضور مسافران، قصه‌ها و تسلط مانتیور بر اوضاع‌ست، بیش از 50 دقیقه زمان می‌برد تا به بیست دقیقه پایانی و موثر و روشنگرانه مورد نظر یا نقطه اوج نمایش برسد. دراین فاصله زمانی، افراد با زبان‌های مختلف باهم گویش می‌کنند که بیشتر آنان ترجمه نمی‌شود و تنها شرحی از موقعیت آن فرد داده می‌شود. که حتی اگر بیگانگیِ زبانی برای مخاطبان موردنظر باشد، با این حجم صرف وقت و عدم ترجمه دیالوگ‌ها، کسالت‌بار شده و بارها سبب قطع تمرکز و ارتباط‌گیری تماشاگر با محتوای اصلی می‌شود. و این ناهمخوانی از شدتِ دریافت ضربه نهایی می‌کاهد.

نقد نمایش اسموکینگ روم

با اینحال تمایز روشن آنکه اجرا به نوعی تجربی‌ست و حتی می‌تواند کارگاهی نیز قلمداد شود، تجربه‌ای‌ست که این اجازه را برای گروه باقی می‌گذارد که در بند فرم مورد نظر خودش بوده و به اطمینانِ درک کامل و متقابل مخاطبان از اثر، چندان اهمیتی ندهد. همانطور که در پایان سعید زارعی کارگردان اجرا، اشاره می‌کند که شاید اصلا خودشان هم ندانند که چه می‌خواهند بگویند.

دکور محفظه‌ای محصور با فنس‌های فلزی‌ست که سالن را به نمایه سه‌سویه تبدیل کرده‌است.خشونت موجود در طراحی اتاق، درجهت معنایی قابل توجه ا‌ست؛ میزهایی در وسط محوطه داخلی آن، و مانیتوری بر بالای ضلع روبرویی قرارداده‌شده که البته جای تردیدست تماشاگرانی که در جایگاه‌های کناری سالن نشسته‌اند قدرت دید مناسب و خواندن نوشته‌ها را داشته‌باشند.

گروه بازیگران در تلاشند بازی و اجرای خوبی داشته‌باشند با این‌حال با وجود نقش‌های چنددقیقه‌ای و تعدد تعویض شخصیت‌ها و رفت‌و آمدهای پیاپی به صحنه، چندان اجازه محک لازم را دراین‌باره نمی‌دهد.

نقد نمایش اسموکینگ روم

قسمتی از پایان نمایش، حرکاتی گروهی با فندک‌های روشن‌ست که چشم‌نواز و خلاقانه، با هماهنگی قابل قبولی‌ست؛ با این وصف، همچنان نقص در متن وپرداخت حلقه مفقوده‌ای‌ست.
اسموکینگ روم، واجد امتیازاتی برای نقد وانموده‌هایی رسانه‌ای‌ست که در خدمت و تسخیر قدرت، یکی از مهمترین ابزارهای بازنمایی وقایع به شکل و وصفی جعلی و دستکاری‌شده، و فرآیندهای نظارتی در سطوح عمومی‌ست، همچنان که می‌تواند یک انفجار مهیب با تلفانی جانی بسیاری را در یک فرودگاه، بجای وجه واقعی آن که انفجاری بدون تلفات و هیاهویِ سیاسی بوده‌ است را جعل و به مخاطبانش القاکند با این وجود نیازمندست با بازبینی بیشتر از الکن بودن نیز عبورکرده و به سطحی قابل قبول از انسجام و تعادل معنایی و اجرا برسد.

نقد نمایش اسموکینگ روم///.



نویسنده: نیلوفر ثانی