کارگردان فیلم «هایلایت» معتقد است: شبکه‌های ماهواره‌ای دفاتر و آدرسی در کشورهای مختلف دارند که قابل دسترسی هستند و اگر عزمی جدی برای مقابله با آن‌ها باشد می‌توان از طریق وزارت امور خارجه و ایجاد یک کارگروه جلوی کار غیرقانونی آن‌ها را گرفت.

پایگاه خبری تئاتر: فیلم سینمایی «هایلایت» ساخته اصغر نعیمی این روزها در اکران آنلاین در دسترس مخاطبان قرار دارد. «هایلایت» در سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و دو سال منتظر اکران ماند. اصغر نعیمی چهارمین تجربه کارگردانی‌اش را با ترکیبی از بازیگران جوان و با تجربه جلوی دوربین برده و معتقد است سینمای ایران نیازمند حضور چهره‌های تازه است. با او پیرامون فیلم «هایلایت» و شرایط تولید در سینمای ایران گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:

ورود شما به فیلمسازی با ساخت فیلم‌هایی بود که بیشتر در گیشه موفق بود و نگاه گیشه‌ای داشت. بعد از آن تجربه‌های شخصی‌تری را دنبال کردید که «هایلایت» در ادامه همان مسیر است. فیلم‌هایی که قصه‌های آن بر بستر مسائل اجتماعی روایت می‌شد. چه اتفاقی باعث تغییر مسیر در فیلمسازی شما شد؟ آیا در ابتدای راه و برای شروع فیلمسازی ناگزیر بودید به سمت ساخت فیلم‌های گیشه‌ای بروید؟ 

برای فیلمسازی مثل من که سال‌ها است در جریان مستقل فیلمسازی کار می‌کنم و همیشه اکراه داشتم از ورود به شکلی از فیلمسازی که استقلال فیلمساز را هدف قرار گرفته و باعث می‌شود که فیلمساز ناچار به تعامل با نهادهای قدرت بشود؛ کار کردن را کمی دشوار می‌کند. چون کار کردن در سینما نیازمند تامین منابع مالی است برای همین کار کردن فیلمسازان مستقلی مثل من دشوار است. ضمن اینکه من به هر دو جنبه فیلمسازی علاقمند هستم. یعنی اینجوری نیست که صرفا به نوعی از سینمای تجربی علاقمند باشم و یا تنها به جنسی از سینما که مخاطب عام داشته باشد علاقه نشان دهم. تجربیات من نشان داده است که همواره سعی کردم هر دو جنبه فیلمسازی‌ام را قوت بدهم. در دو فیلم اولم بیشتر نگاهم به ارتباط با مخاطب معطوف بود بعد احساس کردم در این ظرفیت توانستم دو فیلم پرمخاطب بسازم که در زمینه جذب مخاطب موفق عمل کرده است. برای همین تصمیم گرفتم بعد از آن به سمت جنسی از فیلمسازی بروم که حالت تجربی‌تر داشته باشد و به سلیقه شخصی من نزدیک‌تر باشد. «سایه‌های موازی» و «هایلایت» در راستای همین تجربه ساخت فیلم‌های اجتماعی بود. جالب است بدانید فیلم پنجم که به تازگی ساخت آن تمام شده است با نام «خط استوا» در راستای فیلم‌های اول و دوم جزو فیلم‌های مخاطب پسند است ظرفیت‌های خوبی برای جذب مخاطب در گیشه دارد. اینطور نیست که بخواهم خودم را در یک قالب محبوس کنم بلکه بیشتر وجه تجربی ساختن فیلم برای من اهمیت دارد. 

 جریان نقد فیلم همواره فیلم‌های پرمخاطب گیشه‌ای را نقد و نکوهش کرده است. شما که تجربه ساخت فیلم‌های تجاری را دارید، بگویید چطور می‌شود ساخت این دست آثار را به نحوی پیش برد که جریان نقد در سینما هم نسبت به آن موضع انتقادی نداشته باشد؟ 

طبیعی است که جریان نقد نگاهش به فیلم‌های خاص و تجربی مثبت‌تر است و با فیلم‌های پرمخاطب همواره با گارد و نگاه انتقادی برخورد کرده است. یک بخشی از این نگاه به دلیل آسیب‌هایی است که به جریان نقدنویسی ما وارد شده است. اینکه چرا جریان نقدنویسی ما از دیرباز تا امروز تمایلی به آثار پرمخاطب و گیشه‌ای نداشته است. شاید یکی از دلایل آن ظهور جریان چپ به فضای روشنفکری ما است که این جریان چپ برای هنر رسالتی قائل بوده است و اساسا هنر را به عنوان سرگرمی مذموم می‌دانسته است و این نگاه چپ فکر می‌کرده هنری که در خدمت عامه مردم است هنری است که در خدمت سرمایه‌داری است و معتقد بودند هنر حتما باید در خدمت مضامین خاص باشد. این نوع نگاه ادبیات و سینما و تئاتر ما را به عقب انداخته برای اینکه هر نوع هنری با مخاطب است که معنا پیدا می‌کند. به صرف پیام و مضمون نمی‌توانیم به موفقیت برسیم و این عارضه خیلی ریشه‌دار است در جریان فرهنگ و هنر ایران که در جریان نقدنویسی هم نشانه‌های آن روشن است. من خودم در زمان نقدنویسی همواره سعی کردم از این عارضه فرار کنم و تلاشم این بوده که در زمان نوشتن نقد آن فیلم مورد نظر را در جهان خودش معنا کنم نه در یک موقعیت ایزوله میان سلایق شخصی خودم. مهم این است که منتقد هر فیلمی چه پرمخاطب چه فیلم‌های جریان خاص را در جهان خودش بررسی کند که آیا توانسته در آن فضا فیلم موفقی باشد یا نه. در سینما فیلم‌های پرمخاطبی وجود دارند که توانسته‌اند به جهان خودشان وفادار باشند و فیلم‌های درستی در اندازه خودشان هستند ولی منتقدان متاسفانه روی خوش به آن‌ها نشان ندادند. از طرفی با فیلم‌های پراشتباهی در جریان فیلم‌های خاص و تجربی طرف هستیم که فقط به صرف تجربی بودن و پیشینه سازندگان آن‌ها؛ منتقدین توجه ویژه‌ای به آن کردند. 

فیلم سینمایی هایلایت

 در فیلم «هایلایت» به سراغ موضوع حساسی رفتید که به نظر می‌رسد پروسه ساخت متفاوتی را هم تجربه کردید. از چگونگی ساخت این فیلم و نوشتن فیلمنامه آن بگویید؟ 

قصه «هایلایت» جزو قصه‌هایی است که سالهای زیادی در ذهن من بود. یک فیلمساز معمولا ایده‌هایی در ذهنش دارد که مدت‌ها به آن فکر می‌کند و دنبال شرایطی است که بتواند آن ایده را بسازد. احساس می‌کردم شاید به دلیل موضوع ملتهبی که دارد سخت بتوانم آن را تولید کنم. دلیل این ذهنیت من هم به فیلم «زندگی خصوصی» بازمی‌گردد که فیلمنامه آن را نوشتم و در زمان نمایش آن فیلم حاشیه‌های زیادی ایجاد کرد و تا یک مدتی در سینمای ایران بدون اینکه به حرف اصلی فیلم توجه کنند و صرف اینکه تم فیلم درباره خیانت است با آن مخالفت می‌شد و تبدیل به یک تابو شده بود و سرمایه‌گذاران هم نسبت به ساخت آن رغبتی نشان نمی‌دادند و فکر می‌کردند اگر چنین موضوعی ساخته شود فیلم دچار مشکل می‌شود. دولت هم در صدور مجوز این فیلم‌ها سخت‌گیری‌های زیادی در پیش گرفته بود. کما اینکه پروانه ساخت «هایلایت» هم به سختی صادر شد و مدت زمان زیادی در شورای پروانه ساخت منتظر ماند. علاقه من به این قصه باعث شد که یک نسخه از فیلمنامه را بنویسم و کنار بگذارم تا روزی که بتوانم آن را بسازم. تا اینکه آقای ساسان سالور از تهیه‌کنندگان بخش خصوصی به من گفت دنبال فیلمنامه‌ای است که بتوان آن را در جریان مستقل سینما تولید کرد و من فیلمنامه «هایلایت» را پیشنهاد دادم که خوشبختانه منجر به تولید فیلم شد. 

در روزگار شیوع کرونا وجود پلتفرم‌های VOD یک راهکار خیلی خوب برای رونق اقتصاد سینما است ولی با سهل‌انگاری تبدیل به پاشنه آشیل شده است

استفاده از بازیگران جوان در فیلم به خاطر این بود که بتوانید هزینه‌های تولید را کاهش دهید یا برای ورود بازیگران جدید به سینما و معرفی آن‌ها برنامه‌ریزی می‌کنید؟ 

برخلاف ظاهر فیلم، «هایلایت» از لحاظ تولید فیلم ارزانی نیست. در زمان تولید تمام امکاناتی که لازم داشتیم در اختیارمان بود. عوامل پشت دوربین از بهترین افرادی هستند که در حوزه خودشان فعالیت می‌کنند. برای همین ما تلاشی برای ساخت فیلم ارزان قیمت نداشتیم. البته جنبه‌هایی از ساخت فیلم را مدیریت کردیم. به خاطر شکل تامین بودجه فیلم که اصرار داشتیم مستقل باشد و در بخش خصوصی تولید شود، بخش‌هایی از فیلم را صرفه‌جویی کردیم. می‌پذیرم که در ساخت فیلم از بازیگران جوان استفاده کردیم که حضورشان در فیلم باعث شد در کنار تجربه بازیگران دیگر به یک ترکیب خوب برسیم. البته که حضور آن‌ها یک نوع انتخاب بود. یعنی با توجه به فرم و فضای قصه امکان استفاده از چهره‌های جوان را به ما می‌داد. البته در بخش بازیگران خانم این اتفاق افتاد و در باقی نقش‌ها از حضور بازیگران با تجربه استفاده کردیم. پژمان بازغی و جمشید هاشم‌پور در نقش‌های خودشان حضور متفاوتی داشتند. در خصوص بازیگران خانم هم که خانم آزاده زارعی بازی‌شان را در فیلم سامان سالور دیده بودم و احساس کردم توانایی بالایی دارند و وقتی با ایشان صحبت کردم دیدم انگیزه بالایی هم برای حضور متفاوت در نقش دارند. خانم الهه حصاری هم در فیلم بهنام بهزادی دیده بودم و مینا وحید هم حضور کوتاه و متفاوتی داشتند. امروز می‌بینیم که تمام این بازیگران در سطح وسیع‌تری مشغول کار هستند و نشان می‌دهد انتخاب درستی برای استفاده از آن‌ها در نقش‌های مختلف فیلم داشتیم. اگر فیلم‌هایی مثل «هایلایت» ساخته بشوند و شرایط را برای دیده شدن بازیگران جوان فراهم کنند اتفاق خوبی برای سینمای ایران می‌افتد. 

فیلم سینمایی هایلایت

 سینمای ایران خیلی در استفاده از چهره‌های جدید بازیگری ریسک نمی‌کند و از همان فرمول قدیمی و تکراری برای انتخاب نقش‌ها استفاده می‌کند. برای همین در فیلم‌ها می‌بنیم کاراکتری که بازیگر بازی می‌کند با سن واقعی بازیگر حداقل ۲۰ سال تفاوت دارد. 

من همیشه در دورانی کاری خودم در سینما چه آن زمان که دستیار و برنامه‌ریز بودم و چه آن زمانی که کارگردانی می‌کردم، سعی کردم این شرایط را در فیلم‌هایم به وجود بیاورم. همان موقع که من فیلم «بی وفا» را با حضور الناز شاکردوست و حمید گودرزی ساختم هم شرایط مثل الان بود. مثلا حمید گودرزی و الناز شاکردوست به نسبت سال ۸۵ که فیلم را می‌ساختیم به معنای واقعی هنوز سوپراستار نبودند. ولی انتخاب‌های خوبی برای آن نقش‌ها بودند و الان می‌بینیم که هر دو آن‌ها حضور مستمری در سینمای ایران داشتند. البته به اقتضای جنس فیلم و شرایط فیلمنامه گاهی هم پیش آمده که برای ساخت فیلم از ترکیب ستاره‌های مطرح استفاده کردم. اما هر زمان که این امکان برای من و فیلم به وجود آمده که بتوانم از چهره‌های جدید استفاده کنم حتما این کار را انجام دادم. حتی به نظرم کارگردان باید جسارت این را داشته باشد که بازیگر را از قالب‌های کلیشه‌ای جدا کند. من در سریال عصر پاییزی برای اولین بار به کورش تهامی نقش طنز سپردم که متفاوت از بقیه تجربه‌های بازیگری‌اش بود که اتفاقا مورد توجه هم قرار گرفت. درباره بازیگران «هایلایت» هم همین شکل است. اینها بازیگران توانمندی هستند و توانایی اجرای نقش را دارند و اگر فرصت خوبی به آن‌ها داده شود به نفع سینمای ایران خواهد بود. 

 اینکه از بازیگرانی استفاده کنید که امکان فروش فیلم را کمتر کند ریسک کار کردن را بالا نمی‌برد؟

سعی می‌کنم در انتخاب بازیگر تعادل ایجاد کنم. یعنی ترکیبی را انتخاب می‌کنم که به فیلم آسیب نزند. ضمن اینکه ما از سرمایه‌گذار و سرمایه فرمان نمی‌گیریم و به ضرورت‌های ساخت فیلم فکر می‌کنیم و اینکه چطور بتوانیم یک فیلم را به بهترین شکل ساخت.

نقش وزارت ارشاد تنها سانسور و ممیزی فیلم‌ها نیست بلکه باید از حقوق هنرمندان صیانت کند

از اکران آنلاین فیلم راضی هستید؟ 

تصمیم برای اکران آنلاین توسط تهیه‌کننده و با توجه به شرایط سینمای ایران گرفته شد. بازخوردهایی که در این مدت از میزان جذب مخاطب دریافت کردم نشان از رضایت مخاطب دارد و تصمیم درستی گرفتند. ما در بحث اکران آنلاین می‌توانیم خیلی موفق عمل کنیم به شرط آنکه عزمی برای جلوگیری از قاچاق فیلم‌ها وجود داشته باشد. ولی متاسفانه فاصله بین اکران آنلاین و پخش غیرمجاز آن از شبکه‌های ماهواره‌ای کمتر از دو ساعت است و این برای سرمایه‌های فیلم خیلی ناراحت‌کننده است. من فکر می‌کنم دولت باید خیلی جدی‌تر در این موضوع ورود کند و اقداماتی فراتر از تصمیمات سازمان سینمایی گرفته شود و حتی اگر برای جلوگیری از فعالیت شبکه‌های ماهواره‌ای نیازمند بازوی دیپلماتیک هستیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با وزارت امور خارجه تعاملات جدی در این زمینه داشته باشد. نقش وزارت ارشاد که تنها سانسور و ممیزی فیلم‌ها نیست و باید از حقوق هنرمندان صیانت کند. در روزگار شیوع کرونا وجود پلتفرم‌های VOD یک راهکار خیلی خوب برای رونق اقتصاد سینما است ولی با سهل‌انگاری و نبود توجه جدی به حقوق مادی و معنوی مولف تبدیل به پاشنه آشیل شده است. به هر حال شبکه‌های ماهواره‌ای دفاتری و آدرسی در کشورهای مختلف دارند که قابل دسترسی هستند و اگر عزمی جدی برای مقابله با آن‌ها باشد می‌توان از طریق وزارت امور خارجه و ایجاد یک کارگروه جلوی کار غیرقانونی آن‌ها را گرفت. 

 با وضعیتی که کرونا تمامی فعالیت‌های سینمایی را تعطیل کرده آیا می‌توان به آینده این صنعت امیدوار بود؟ 

آینده سینما جدا از بقیه بخش‌های این کشور نیست و همانقدر که صنایع دیگر صدمه خوردند سینماها هم صدمه خوردند. در تمام دنیا هم این اتفاق افتاده و تولید فیلم در دیگر کشورها هم کاهش پیدا کرده. منتها در دیگر کشورها توانستند فضای امنی را از طریق نمایش آنلاین ایجاد کنند که صنعت سینما را زنده نگه دارند. ما در این بخش دچار نقص‌های جدی هستیم و کاری هم برای آن نکردیم. اگر فکری برای این موضوع شود تولید و نمایش فیلم‌ها هم ادامه پیدا می‌کند. ضمن اینکه انگار هیچ عزمی برای اینکه مردم را در این شرایط به سمت سینما بیاورند وجود ندارد و در شکل عمومی همه فکر می‌کنند سینما تعطیل است. در همین وضعیت شاهد هستیم که مردم همه جا می‌روند و همه کاری می‌کنند و انگار فقط حضور در سالن سینما آسیب زننده است. چرا تلویزیون روی رفتن مردم به سینما کار نمی‌کند؟ چرا تیزر فیلم‌ها را پخش نمی‌کند؟ چرا اطلاع‌رسانی برای بازگشایی سینماها با رعایت پرتکل‌های بهداشتی صورت نمی‌گیرد؟ اتفاقا من به سینما رفتم و بسیار دقیق و منظم محوطه سالن سینما ضدعفونی می‌شود. وقتی روی این جنبه کار نمی‌شود طبیعی است که کسی هم سینما نمی‌رود. چرا شهرداری برای تبلیغ فیلم‌ها همکاری نمی‌کند تا سینماها دوباره رونق بگیرد؟ بنیاد سینمایی فارابی می‌تواند امسال بخشی از بودجه تولید فیلم‌ها را به رونق سینماها اختصاص دهد. اگر سالن سینما تعطیل شود کل سینما تعطیل می‌شود.  


منبع: خبرگزاری ایلنا
نویسنده: علی نعیمی