ساختار اداری ما پاسخگوی نیاز امروز نیست و وزارت ارشاد مبتنی بر وضعیت سی‌ سال قبل عمل می‌كند. بنابراین در صورت ادامه روند فعلی نمی‌توان مشكلات تئاتر را برطرف کرد.

پایگاه خبری تئاتر: با مدیر كل هنرهای نمایشی، یا به بیان دقیق‌تر، آخرین مدیر كل هنرهای نمایشی دولت دوازدهم، درست حدود دو هفته مانده به برگزاری جلسه بررسی برنامه‌ها و صلاحیت وزیران دولت سیزدهم گفت‌وگو كردم؛ چند روز پس از جلسه قادر آشنا با خبرنگاران به بهانه روز خبرنگار؛ جایی كه گزارشی از وضعیت موجود به رسانه‌ها ارایه داد. اگرچه وضعیت موجودِ مورد نظر او با آنچه در برنامه‌های وزیر تازه‌نفس به صورت بدبینانه‌ای مطرح شده انطباقی نداشت. آشنا كه حدود یك دهه قبل بر صندلی مدیر كلی تئاتر تكیه زده بود، به‌ شكلی عجیب یك سال مانده به اتمام كار دولت، دوباره همان سمت را پذیرفت. دوره قبل تحریم‌های فلج‌كننده باعث شده بود دولت احمدی‌نژاد برخلاف چهار سال اولش خزانه‌ای خالی تحویل دهد، این‌بار اما كرونا هم به تحریم‌ها اضافه شد. با حفظ فاصله اجتماعی پشت میز كارش نشست و من روی مبل‌ پذیرایی مهمانان، سمت راست دفتر. از او درباره ورود نهادهای غیرمرتبط به تئاتر پرسیدم، درباره نارضایتی‌ هنرمندان از شیوه تزریق حمایت‌ مالی حرف زدیم و به ماجرای تجمع فعالان تئاتری در برابر تئاترشهر رسیدیم. مشروحِ مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

بعد از یك دهه دوباره مدیر كلی هنرهای نمایشی را برعهده گرفتید، اول اینكه چطور شد، بازگشتید و دوم اینكه با توجه به تجربه قبلی احتمالا می‌دانستید چالش‌هایی در این حوزه وجود دارد. آن چالش‌ها در نظر شما چه بودند.

هیچ تصمیمی برای بازگشت به اداره كل نداشتم، مجموعه شرایط و تكلیف آقای صالحی باعث شد قبول مسوولیت كنم وگرنه اصلا نمی‌خواستم به اداره‌ كل بازگردم. اولین مورد شیوع ویروس كرونا بود. ماجرا آن زمان تازه شروع شده بود و هیچكس نمی‌دانست این بیماری چقدر ماندگار می‌شود، بنابراین شرایط به وجود آمده در اثر بیماری خودش یك چالش اساسی به شمار می‌رفت. به یاد دارم برای پیگیری مسائل مربوطه، همراه آقای گیل‌آبادی مدیرعامل «خانه تئاتر» به وزارت بهداشت رفته بودیم؛ وقتی از جلسه خارج شدیم فرد مطلعی به ما گفت در خوش‌بینانه‌ترین حالت دو سال درگیر بیماری خواهیم بود. تجربه هم نشان داد ایشان حرف كارشناسی زد. البته علاوه بر این چالش‌های دیگری هم پیش‌بینی كرده بودم اما در نهایت بیشتر از آنچه فكر می‌كردم و انتظار داشتم اتفاق افتاد.

جز مسائل مالی فكر می‌كردید چه مشكلات دیگری وجود داشته باشد؟

هم مسائل درون‌سازمانی وجود داشت كه امكان بیانش نیست؛ هم دخالت‌هایی كه به دلایل گوناگون از جنبه‌های مختلف اتفاق می‌افتاد، چون سال 90 كه مسوولیت برعهده داشتم وضعیت به این صورت نبود. از طرفی اصلا فكر نمی‌كردم این‌طور درگیر مساله مالیات شویم. به دنبال بدهی مالیاتی بحث ممنوع‌الخروجی افراد و ممنوع‌المعامله شدن آنها پیش آمده بود كه باید رفع می‌كردیم. تصور كنید از سال 78 تا 93 بدهی مالیاتی 27 میلیارد تومانی وجود داشت كه ما 3 میلیاردش را پرداخت كردیم و همچنان پیگیر حل باقیمانده هستیم.

این 3 میلیارد از بودجه تئاتر پرداخت شد؟

در مورد بودجه باید جامع توضیح دهم چون سوءتفاهم در این بخش زیاد است. نه، سه میلیارد را از محل دیگری پرداخت كردیم. به لحاظ اداری خیلی اذیت شدیم؛ به همین دلیل در نشست با خبرنگاران اعلام كردم «این یك سال و نیم سخت‌ترین دوران كاری‌ام بود». چون از یك‌سو با بحث بیكاری هنرمندان مواجه بودیم، به‌هرحال بودجه تئاتر بسیار ناچیز است و فعالیتی هم صورت نمی‌گرفت كه بتوانیم كمك آنچنانی كنیم. بودجه كمی داریم و موظف هستیم به «تولید» و «رویداد هنری» كمك مالی كنیم. این اصلا در سرفصل بودجه آمده است.

امكان نداشت كه برای گروه‌ها، تولید طراحی كنید؟ چنانكه حسین كیانی هم یادداشتی منتشر كرد و چنین پیشنهادی داد.

كارهای زیادی انجام دادیم كه عرض می‌كنم. ما از طرفی با بدهی 11 میلیارد و چهارصدمیلیون تومانی به هنرمندان مواجه بودیم. تصور اولیه من این بود كه نهایت چیزی حدود 5 تا 6 میلیارد بدهی باید وجود داشته باشد اما این رقم...! من در بدترین زمان سال مالی به اداره كل آمدم؛ بودجه‌ها تقسیم شده بود و دیگر كاری از دست كسی برنمی‌آمد. وقتی كه برنامه سال آینده نوشته شده و اتفاقا نه فقط سال مالی گذشته كه پرونده سال مالی جدید هم بسته است. پس بدهی مالیاتی داشتیم، بدهی مطالبات هنرمندان و تعطیلی ناشی از كرونا. سه رقم بودجه هم انتظار می‌رفت كه دریافت كنیم. بین 18 میلیارد تومان (در بدبینانه‌ترین حالت)، 22 و 24 میلیارد تومان (در خوش‌بینانه‌ترین حالت). این رقم‌ هم برای كل هزینه‌های تئاتر اعم از «نگهداری سالن» و «پرداخت به كارمندان سالن‌های دولتی» و «رویدادها» و غیره اختصاص پیدا می‌كرد، نه فقط حمایت از تولید. صادقانه می‌گویم، به هرحال الان پایان دوره بنده و وزیر فرهنگ است. آقای صالحی پای قول خودش ایستاد و كاری كرد در بدبینانه‌ترین وضعیت مالی موجود 11 میلیارد بدهی هنرمندان از محلی جز بودجه تئاتر پرداخت شود. به این ترتیب گذشته تسویه شد و اداره كل یك نفسی كشید. بگذریم كه پرداخت همین پول هم در وزارتخانه بحث به وجود آورد كه تئاتر 11 میلیارد از بودجه سال جدیدش را دریافت كرده و الباقی را هم می‌دهیم و تمام. درحالی كه من می‌گفتم بودجه تئاتر باید به‌طور كامل و فارغ از این 11 میلیارد پرداخت شود. به هرحال موضوع حل شد اما همین حل شدن چهار ماه زمان برد. چون برخلاف تصور موجود، فرآیندها در وزارت ارشاد به سرعت انجام نمی‌شود و زمان‌بر است.

در نهایت چه رقمی به تئاتر اختصاص پیدا كرد؟

14 میلیارد بدهی پرداخت كردم و 14 میلیارد هم در سند شفاف‌سازی مالی اعلام كردیم. به این ترتیب 28 میلیارد پول آمد كه به اضافه باقی بودجه تخصیصی به تئاتر، رقم می‌شود 34 میلیارد تومان. یعنی در همین فاصله یك‌سال و خرده‌ای كه آمده‌ام، 34 میلیارد تومان تزریق شده است. حالا هم بعید می‌دانم هنرمندی در سطح كشور باشد كه من تعهدی به او داده باشم و این تعهد انجام نشده باشد.

اما در فصل بودجه‌بندی مجلس همواره ارقام بیشتری مطرح می‌شود. اداره كل چقدر بر هزینه‌كرد بودجه تئاتر اشراف دارد؟

سال گذشته بودجه كل تئاتر كشور بیش از 80 میلیارد تومان اعلام شد. امسال هم 120 میلیارد اعلام شده. البته هیچ‌وقت به لایحه بودجه عمل نمی‌شود ولی ما انتظار داشتیم حداقل نیمی از این رقم به اداره كل بیاید. تاكید دارم كه ما در نهایت مسوول رقمی هستیم كه به دست‌مان می‌رسد و در این فرآیند كاهش اعتبار تخصیصی هم نه اداره كل و نه معاونت هنری نمی‌توانند هیچ نقشی ایفا كنند..

و بحث مد نظر آقای كیانی چطور؟ چون می‌شد كارهای تولیدی تعریف كرد و در این وضعیت اسفناك اقتصادی و تعطیلی سالن‌های تئاتر به گروه‌ها كمك مالی اختصاص داد.

ما هم دست روی دست نگذاشتیم. از وقتی سر كار آمدم بر دو نكته تاكید ویژه كردم، یك اینكه با توجه به وضعیت باید به فضای مجازی و امكاناتی كه در اختیار ما می‌گذارد بیشتر توجه كنیم. اجراهای آنلاین بر همین مبنا تعریف شد. از سوی دیگر به تولید و نگارش نمایشنامه‌های جدید نیز اعتقاد داشتم كه نهضت نمایشنامه‌نویسی «قلم روشن» راه افتاد و طی آن ما به جمعی از نمایشنامه‌نویسان كاربلد كشور و نه فقط تهران سفارش دادیم. هزینه تمام این سفارش‌ها هم به سرعت پرداخت شد.

چه تعداد نویسنده در این پروژه كه می‌گویید درگیر شدند؟

همكاران من در اداره كل با حدود 50 یا 55 نفر نمایشنامه‌نویس در سراسر كشور تماس گرفتند و خواهان ارایه طرح شدند. تعدادی ارایه دادند، عده‌ای هم عذرخواهی كردند و گفتند ایده‌ای ندارند. ما به ازای همان یك صفحه طرح هم پرداختی داشتیم. كار در هر مرحله‌ای كه ختم ‌شد ما بلافاصله مبلغ حمایت را پرداختیم؛ حتی اگر متن نیمه‌كاره ماند. در نهایت به 12 نمایشنامه كامل رسیدیم. تعداد دیگری نمایشنامه نیز وجود داشت كه اصلا خارج از این فضا تعریف می‌شد و نویسنده خودش طرحی داشت كه كامل كرده بود. برای نمونه آقای حسین كیانی نمایشنامه «پروین اعتصامی» را نوشته بود كه ما حمایت كردیم. حدود 10 نمایشنامه هم به این صورت حمایت شدند. از طرفی با كانون نمایشنامه‌نویسان «خانه تئاتر» تفاهم‌نامه امضا كردیم و گفتیم آمادگی داریم از 30 نمایشنامه كه شما معرفی می‌كنید حمایت كنیم. حالا اینكه در نهایت چه تعداد معرفی شد، طبیعی است كه به دلیل شرایط می‌تواند كمتر از رقم مد نظر ما باشد.

ولی حمایت از گروه‌های نمایشی به این‌ ترتیبی كه گفتید صورت نگرفت.

به گروه‌هایی كه اجراهای‌شان كامل انجام شده بود پرداختی كامل داشتیم و گروه‌هایی هم كه كارشان به واسطه تعطیلی سالن‌ها نیمه مانده بود، نصف رقم حمایتی را پرداختیم، در این بین بعضی نمایش‌ها فقط مجوز گرفته بودند و اصلا به مرحله اجرا نرسیدند. بعضی بازبینی شده بودند و هنوز به مرحله صدور مجوز نرسیده بودند؛ ما اعلام كردیم از اینها هم حمایت می‌كنیم كه حدود 130 نمایش از سراسر كشور را شامل می‌شد. اینها كه عرض می‌كنم علاوه بر بحث حمایت كرونایی و پرداخت پنجاه درصد ظرفیت خالی مانده سالن است. درنهایت با بررسی فهرست كارهای مطرح‌شده، 80 نمایش در اولویت حمایتی ما قرار می‌گرفتند، اما در ادامه تعدادی گفتند به دلایل خاص خودشان امكان ارایه فیلم یا مستندات ندارند و در نهایت 34 گروه حمایت‌ها را دریافت كردند. همچنین به نظر من «تلویزیون تئاتر ایران» یك فرصت استثنایی بود كه موقعیت خوبی در اختیار گروه‌های نمایشی می‌گذارد.

به هرحال انتظار می‌رفت حمایت‌ها دقیق‌تر انجام شود، مثلا چرا باید تئاتری شاهد باشد كه جلو چشم اداره كل هنرهای نمایشی یك سالن نمایش ورشكست و تعطیل می‌شود؟ این یك نمونه‌ از مشكلاتی است كه برای گروه‌ها به وجود آمد و حمایت نظام‌مند و دقیق وجود نداشت.

در مورد سالن‌ها باید بگویم كه درست یا غلط ما امكان كمك مالی به آنها نداریم، یعنی بودجه فقط به من مجوز می‌دهد از تولید حمایت كنم. البته كه سالن‌ها را نادیده نگرفتیم و مثلا توانستیم برای دریافت وام و اندكی كمك‌هزینه به وزارت ارشاد معرفی كنیم. به‌هرحال با دستور مستقیم وزیر 44 سالن را بدون انجام فرآیندها برای دریافت وام‌های 100 تا 150 میلیون به سامانه «كارا» و «تحفه» معرفی كردیم. تاكید می‌كنم كه در سیستم وزارت ارشاد ما با فرآیندها مواجه هستیم، مثلا الان وزارتخانه به ما می‌گوید حمایت از افراد دیگر برعهده اداره كل نیست و باید مستقیم زیر نظر «صندوق اعتباری هنر» انجام شود.

شورای نظارت هم در این مدت بسیار آزار‌دهنده عمل كرد. به نحوی پیام می‌داد و می‌دهد كه باید از من مجوز بگیرید ولی مجوز هم نمی‌دهم! یعنی باید زیر نظر من باشید ولی مسوولیت هم نمی‌پذیریم!

این مورد به هفته‌هایی بازمی‌گردد كه در كشور و پایتخت شرایط قرمز اعلام شد. من به صراحت اعلام كردم در شرایط قرمز كاملا مخالف فعالیت سالن‌ها هستم، بد و بیراه هم شنیدم. همین من كه مورد هجمه قرار گرفتم تلاش كردم تئاتر از گروه سوم مشاغل به دوم بیاید. وقتی كرونای دلتا شیوع پیدا كرد، وضعیت متفاوتی حاكم شد. من هم انقدر تجربه دارم كه قبل از اعلام هر پیامی، مشورت بگیرم. ما در شرایط قرمز و سخت كار كرده بودیم و این‌طور نبود كه به سرعت دستور تعطیلی صادر كنم. اما مشورت‌ها نشان می‌داد گونه دلتای كرونا شوخی‌بردار نیست، البته متاسفم كه پیش‌بینی‌ها درست از آب درآمد.

نقد آنجا وارد است كه دستور شما ضمانت اجرایی ندارد و همان سیاست یك بام و دو هوا ادامه پیدا می‌كند. این وضعیت هنرمندان و گروه‌ها را آزار می‌دهد. زندگی آنها تحت‌الشعاع بی‌برنامگی و بلاتكلیفی قرار می‌گیرد.

صادقانه بگویم. نظارت بر سالن‌ها برعهده ما نیست. نماینده دادستان، وزارت كشور و وزارت بهداشت مسوول رسیدگی به این وضعیت تعیین شده‌اند. از طرفی مشكل اینجا است كه در كشور چندپارگی مدیریت تعطیلی كرونا وجود داشت. رستوران‌ها كار می‌كردند، سینماها فقط در بخش دولتی رعایت كردند و وضعیتی كه می‌دانید. به هرحال من اعلام خطر كردم اما گروهی گفتند ما می‌خواهیم با مسوولیت خودمان كار كنیم. آنجا دیگر در اختیار من نیست كه سالن را تعطیل كنم. اما در بحث مجوز كه در پرسش قبل وجود داشت، ما یا باید صدور مجوز را تعطیل می‌كردیم كه اینجا سیاست كلی كشور پشت تصمیم من نمی‌ایستاد، یا باید مجوز می‌دادیم كه باز هم حمایت نمی‌شدیم. بنابراین چاره‌ای جز قرار گرفتن در یك وضعیت بینابینی كه بر كل كشور حاكم بود، نداشتیم. من هم قبول دارم كه استنباطی جز یك بام و دوهوا به وجود نمی‌آمد. ولی ما راه دیگری نداشتیم.

نكته مهمی كه انتظار می‌رفت، بحث ایجاد فضایی بود كه هنرمندان احساس كنند امنیت شغلی دارند. یك دهه پیش وقتی مدیر كل هنرهای نمایشی برعهده شما بود، ورود نهادهای غیر مرتبط به تئاتر نیز بهتر مدیریت می‌شد. چون به هرحال آنها همواره میل به برخورد و مانع‌تراشی دارند. ولی وقتی بعد از 10 سال برگشتید چطور؟ حضور آنها در مقایسه با گذشته كمتر بود یا بیشتر؟

بدون تعارف فضا تغییر كرده بود و اینكه چرا فضا به این سمت حركت كرد نیازمند كالبدشكافی است. من وقتی مدیریت را قبول می‌كنم، تمام مسوولیت آن حوزه را هم می‌پذیرم به خصوص در تئاتر كه باید آرامش داشته باشد. قبول دارم در مدتی كه آمدم كارهای زیادی تولید نشد، اما پای همان‌ها تعداد كم هم ایستادم و اجازه توقیف ندادم؛ كمااینكه در دوران سابق هم همین‌طور بود و تعداد توقیف‌ها زیاد نبود. ما باید تلاش كنیم كار با گفت‌وگو حل و فصل شود. به خصوص كه تئاتر اصولا زبان گفت‌وگو است.

بله، تئاتر زبان گفت‌وگو است و هنرمندان تئاتر هم اهل دیالوگ هستند، منتها جریان‌های غیرمرتبط تغییر شیوه داده‌اند و اتفاقا آنها هم به می‌گویند مسائل را می‌توان با گفت‌وگو حل كرد، اما پشت صحبت‌ آنها همیشه یك تحكم و تهدید پنهان وجود دارد كه اگر موافق حرف‌شان نباشید، با یك امضا توقیف می‌شوید.

ببینید، اگر محور گفت‌وگو كارشناسی باشد موضع درست وجود داشته باشد كمتر دچار مشكل می‌شویم. برای نمونه نمایش «گرگاس‌ها» به كارگردانی آقای نعیمی مشكلاتی داشت كه من پای آن ایستادم و دفاع كردم. یعنی وقتی مجوز صادر می‌كنم توان دفاع از آن مجوز را هم در خودم می‌بینم. یكی از ایرادهایی كه به این نمایش گرفته بودند این بود كه شخصیت در جایی می‌گوید «خلایق هرچه لایق» و این تعبیر خاصی شده بود. پاسخ من این بود كه در نظام‌های دموكراتیك، مردم وقتی به دولتی رای می‌دهند پای خوب و بد آن می‌ایستند و این می‌شود «خلایق هرچه لایق». من به كتابی از مقام معظم رهبری ارجاع دادم كه درباره مشروعیت قدرت بحث می‌شود و گفتم ایشان سه ركن مد نظر دارند؛ اسلامیت، مردم و كارآمدی. این تئاتر درباره كارآمدی و ناكارآمدی صحبت می‌كند و ایراد ندارد.

وقتی شما برگشتید تماس‌های نهادهای خاص بیشتر شده بود؟

صادقانه خیر. كمترین فشار را از این جنبه متحمل شدم. چون فردی هستم اهل گفت‌وگو كه كوتاه هم نمی‌آیم.

در هفته‌های اخیر اتفاقاتی رخ داد كه شاید چندان به اداره كل ارتباط نداشت ولی قطعا با شما تماس‌هایی گرفتند. تجمع در برابر تئاتر واكنش‌ها و برخوردهایی به همراه داشت. تحلیل شما از دلایل برگزاری چنین تجمعی كه با حضور بچه‌های تئاتر برگزار شد چه بود؟

به هرحال بحث همدلی با مشكلات كمبود آب در خوزستان مطرح بود ولی من بحث‌های معیشت و عصبیت‌های به وجود آمده ناشی از بی‌شغل شدن و بیكار شدن هنرمندان را در شكل‌گیری این مورد بی‌تاثیر نمی‌دانم. در نهایت یك گزینه وجود ندارد، یعنی قطعا افرادی با اغراض دیگر نیز در تجمع حضور داشتند و مسائلی اینچنین چندبعدی است. اما اینكه جامعه فرهنگ و هنر كشور و نه فقط تئاتر از مشكلات اقتصادی رنج می‌برند واقعیت غیرقابل انكاری است كه باید برایش چاره‌ای اندیشیده شود.

فكر می‌كنید ساختار وزارت ارشاد می‌تواند مشكلات تئاتر را برطرف كند؟

ساختار اداری ما پاسخگوی نیاز امروز نیست و وزارت ارشاد مبتنی بر وضعیت سی‌ سال قبل عمل می‌كند. بنابراین در صورت ادامه روند فعلی پاسخ شما منفی است. خیر نمی‌تواند.

 


منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: بابک احمدی