نشست نقد و بررسی تئاتر خصوصی در ایران به صورت مجازی در هفته پایانی شهریور ماه برگزار شد که در آن فعالیت تماشاخانه‌های خصوصی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۰ بررسی شد.

پایگاه خبری تئاتر: نشست نقد و بررسی تئاتر خصوصی در ایران با حضور شهرو خردمند (کارگردان تئاتر و از بنیان‌گذاران کارگاه نمایش)، مصطفی محمودی (منتقد و مدرس دانشگاه) سید حسین رسولی (منتقد و روزنامه‌نگار)، کهبد تاراج (نویسنده و کارگردان)، محمدحسن خدایی (منتقد و کارشناس)، احسان زیورعالم (منتقد و پژوهشگر) و علی اکبری (بازیگر و منتقد) در پلتفرم اینستاگرام برگزار شد.

در ابتدای این نشست، سید حسین رسولی ضمن تشکر از استقبال علاقه‌مندان تئاتر از نشست‌های نقد تئاتر گفت: تئاتر خصوصی فرصتی مغتنم است که باید از آن حمایت کنیم ولی به شدت احتیاج به نقد و بررسی دارد. ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ بود که مجید جوزانی، از افتتاح سالن‌های شماره یک و دو تماشاخانه ایرانشهر به عنوان جایگاه تئاتر خصوصی در ایران خبر داد. تئاتر گیشه‌محور در ایران فعال بود ولی با حمایت مدیران دولتی، تماشاخانه‌های جدیدی با مدیریت غیر دولتی مثل باران، عمارت مسعودیه، موج نو و امثالهم کار خود را آغاز کردند که اکنون بیشتر آنها تعطیل شده‌اند و مدیر یکی از آنها نیز به دلایلی روانه زندان شده است. ای کاش ما همزمان از توسعه حوزه عمومی یا جامعه مدنی در کنار حوزه خصوصی می‌گفتیم زیرا نمایش ایرانی در فضای قهوه‌خانه‌ها که عمومی هستند رشد کرده نه در فضای خصوصی. اقتصاد نولیبرال نیز ساز و کارهایی لازم دارد که در ایران شرایطش مهیا نیست.

در ادامه، کهبد تاراج با اشاره به تاریخچه فعالیت سالن‌های خصوصی و کیفیت پایین کارهای اجرا شده در آنها گفت: این سالن‌ها چیزی برای دفاع ندارند زیرا اگر پول را حذف کنیم نمی‌توانند کاری بکنند. آنها دنبال چهره‌های سینما و پولداران رفتند و کاری ندارند چه کسی در آنجا اجرا می‌رود پس سالن خود را می‌فروشند و هیچ هویتی هم ندارند. افرادی که از تئاتر خصوصی حمایت کردند در این سالن‌ها اجرا نرفتند و مدارکش هم موجود است. تئاتر خصوصی باعث شده تئاتر ایران پهناور بشود که نتیجه خوبی نداشته است. افرادی در این سالن‌های اجرا می‌روند که نه اسم ساعدی را شنیده‌اند نه اسم اکبر رادی.

در ادامه، احسان زیورعالم، با اشاره به برگزاری سمیناری در سال ۱۳۸۷ و چاپ کتاب آن در زمان مدیریت حسین پارسایی گفت: قرار شد خصوصی‌سازی در ایران بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی شکل بگیرد اما کسی به اصل ۴۳ قانون توجه نکرد. دولت باید بخشی از درآمدهای خصوصی‌سازی را میان تعاونی‌ها توزیع می‌کرد. مدیران دولتی آن زمان کلک زدند زیرا سالن‌ها، اجراها و گروه‌هایی بودند که در فضای خصوصی فعال بودند مثل تئاترهای کمدی. البته مدیران قرار بود با کمک هنرمندان، تعاونی و صنف ایجاد کنند تا چیزی شبیه به کارگاه نمایش شکل بگیرد. سالن‌های خصوصی امروز شبیه به سالن عروسی شده‌اند.

شهرو خردمند در بخش دیگری از این گفتگوی مجازی درباره مدیرت خودش در تئاتر ایتالیا گفت: در آنجا دولت به بیشتر سالن‌های تئاتر سوبسید می‌دهد ولی سالن‌ها نمی‌توانند از هنرمندان پول زیادی بگیرند زیرا دولتی‌ها باید ۲۰ درصد از فروش بلیت را بگیرند. اگر ۱۰۰ یورو درآمد دارید باید ۲۰ یورو را به سالن بدهید ولی اگر سالن خصوصی است باید ۳۰ یورو به سالن بدهید. اگر در ایران از هنرمندان بیشتر پول می‌گیرند اشتباه است. دولت باید مثل ایتالیا از سالن‌های تئاتری حمایت کند.

مصطفی محمودی، با اشاره به اینکه مدیر بخش به علاوه فجر جشنواره تئاتر فجر بوده است گفت: در آن زمان بیش از ۳۰ سالن خصوصی درخواست دادند تا در جشنواره حاضر باشند. ما هم ۲۰ فاکتور هنری، بهداشتی، رفاهی و کیفی را در نظر گرفتیم ولی هیچ کدام از سالن‌ها نتوانستند امتیاز لازم را کسب کنند. من نمی‌دانم چطور به آنها مجوز فعالیت دادند زیرا اگر خدایی نکرده زلزله‌ای بیاید جان و سلامت مردم چه می‌شود؟ کیفیت سرویس‌های بهداشتی، صندلی‌ها، راهروها، اتاق‌های گریم و تعویض لباس و رژی فاجعه است. باید این سالن‌ها را درجه‌بندی کیفی بکنند تا اگر کیفیت خودشان را ارتقا ندادند تعلیق بشوند. آنها کارگاه‌هایی هم برگزار می‌کنند که مصداق بارز سوءاستفاده از علاقه‌مندان تئاتر است.

بخش دیگر این نشست به صحبت‌های محمدحسن خدایی اختصاص یافت. او با اشاره به اینکه سرمایه‌داری هارش یا اقتصاد نولیبرال در هر کشوری با شکلی متفاوت نمایان می‌شود، گفت: نباید تئاتر خصوصی در ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم زیرا این سالن‌ها اشکالات فراوانی دارند اما شکلی از زیبایی‌شناسی و فرم اجرایی را ایجاد کرده‌اند که من در سالن‌های دولتی ندیده بودم. در میان آنها کارهای بسیار خوبی هم دیده می‌شود و فضای بازتری دارند. متاسفانه تحریم‌های آمریکا باعث ایجاد شکلی متفاوت از اقتصاد در ایران شده که سالن‌های خصوصی را هم مجبور کرده با منطق پول و سرمایه پیش بروند.

سپس علی اکبری با اشاره به حضور پر تعداد توده‌ها و مستضعفان در انقلاب ۱۳۵۷ گفت: من به طور کلی با این شکل از خصوصی‌سازی موافق نیستم. انقلاب ما وابسته به طبقات پایین بود ولی تئاتر خصوصی و به طور کلی این فضای خصوصی‌سازی برای طبقات بالاست و به نوعی غارت منابع عمومی است. من تجربه کارگردانی در سالن موج نو را دارم که مدیرانی شایسته و محترم در آنجا بودند ولی نتوانستند با منطق این شکل از سرمایه‌داری به کارشان ادامه بدهند. من آنچنان ضربه‌ای خوردم که تا امروز به سراغ اجرای کاری جدید نرفته‌ام.

گفتنی است در این جلسه آنلاین که سید حسین رسولی اجرای آن را برعهده داشت، هنرمندانی چون هوشنگ هیهاوند و برخی از روابط‌عمومی‌های تئاتر حاضر بودند و به اظهار نظر درباره تئاتر خصوصی در ایران پرداختند.