محمدامین کریم پور کارگردان فیلم سینمایی «حکم تجدیدنظر» در اولین واکنش به موج انتقادات نسبت به ورودش به عنوان یک چهره اینستاگرامی به سینما، تأکید کرد قصد رها کردن فیلمسازی را ندارد.

پایگاه خبری تئاتر: او از چهره‌های شناخته شده اینستاگرامی است، از آن چهره‌هایی که بارها و بارها ویدیوهای تبلیغاتی‌اش را در بستر نت دیده‌اید و احتمالاً خنده‌اید؛ محمدامین کریم‌پور که همین فعالیت‌های مجازی‌اش در زمان اخذ پروانه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی‌اش برایش دردسرساز شد. کارگردان جوانی که عبارت‌هایی چون «شاخ مجازی» و «اینفلوئنسر» در همان برهه درخواستش برای پروانه ساخت اولین فیلمش به او اطلاق شد و سرانجام سازمان سینمایی را بر آن داشت تا مستنداتی مبنی بر این ارایه دهد که او سابقه سینمایی هم داشته و تحصیلات سینمایی دارد و اتفاقاً چند فیلم کوتاه هم ساخته است.

خودش هم می‌گوید از همان ابتدا به دنبال ورود به سینما بوده و حالا حالاها از این وادی پا پس نمی‌کشد. گرچه می‌گوید با توجه به ویدیوهای طنزش همه از او انتظار داشته‌اند که در همین قدم اول به سراغ فیلم کمدی برود اما او یک درام اجتماعی تلخ را برای اولین تجربه کارگردانی‌اش در سینما برگزید.

محمدامین کریم پور که طی دو سال گذشته نسبت به کلیه حواشی و انتقادات پیرامون خودش و کارنامه‌اش سکوت کرده بود، این روزها فیلم سینمایی «حکم تجدید نظر» را روی پرده دارد. به همین مناسبت گفتگویی با این کارگردان و رضا کریمی تهیه‌کننده این فیلم درباره حواشی ورود او به سینما و البته کم و کیف «حکم تجدید نظر» داشتیم که در زیر مشروح قسمت نخست آن را می‌خوانید:

* آقای کریم‌پور طی یکی دو سال اخیر به‌واسطه سابقه فعالیت‌های شما در فضای مجازی و نوع ورودتان به عرصه سینما، حواشی زیادی پیرامون شما وجود داشت که در واکنش به این حواشی هم سکوت کردید. قبل از ورود به بحث فیلم علاقه‌مندم کمی از زبان خود شما درباره این حواشی بشنوم.

محمدامین کریم‌پور: اینکه طی دو سال اخیر صحبتی درباره این حواشی نداشتم به این دلیل بود که صلاح دانستم فیلمم به نمایش دربیاید. اگر می‌خواستم جواب هرکسی را بدهم، خودش تبدیل به یک حاشیه دیگر می‌شد. من جوابی ندادم و برخی آمدند بریده‌ای از یکی از فیلم‌های کوتاه من را پخش کردند و از طرف خودشان نوشتند که این جواب کریم‌پور به انتقادات است.

* که اصل فیلم هم متعلق به چند سال پیش بود.

بله. بریده‌ای از آن را منتشر کردند.

* و بدون اطلاع شما هم بود؟

بله. حتی بعدها وقتی عوامل آن سایت را دیدم گفتم این چه کاری بود! در کل به نظرم درست نبود به حواشی جواب بدهم.

* به تعبیری می‌خواستید با فیلم‌تان جواب انتقادها را بدهید.

می‌خواستم بگویم من کار خودم را می‌کنم، همه می‌توانید بعدها فیلمم را ببینید و خودتان قضاوت کنید.

* فکر می‌کنید با «حکم تجدیدنظر» توانستید جواب این نقدها را بدهید؟

اگر با افراد منطقی طرف باشم، بله. اگر کسی باشد که بی‌منطق به‌دنبال انتقاد بوده طبیعتاً الان هم حرف خودش را می‌زند. در حد خودم و تلاشی که داشتم فکر می‌کنم فیلم جواب مناسبی بوده است به خصوص برای آن‌ها که منتقد واقعی هستند. عده‌ای به کل از من بدشان می‌آید، برای این افراد اگر من نوعی «درباره الی…» هم بسازم، باز هم می‌گویند بدترین فیلم را ساخته‌ای! البته چون «درباره الی…» را خودم خیلی دوست دارم، آن را مثال زدم. کسی که از من بدش می‌آید و با ذهنیت به سینما می‌رود تا فیلم من را ببیند، قطعاً می‌گوید فیلم بدی ساخته است.

* یعنی این واکنش‌ها را غرض‌ورزانه می‌دانید؟

می‌دانید ماجرا چیست. بالاخره برخی افراد از عده‌ای خوششان نمی‌آید. همین‌طور امکان دارد شما کسی را برای اولین‌بار هم ببیند اما احساس کنید از او خوش‌تان نمی‌آید. این واکنش‌ها درباره خیلی‌ها می‌تواند باشد.

* احساس می‌کنید درباره شما بیشتر است؟

بله. برخی احساس می‌کنند من اگر به سینما آمده‌ام، حق آن‌ها را خورده‌ام. اگر کسی می‌خواهد به هر حوزه‌ای وارد شود، باید خودش پشت خودش باشد. هیچ‌کس برای شما قدمی برنمی‌دارد. اگر امروز محمدامین کریم‌پور به سینما آمده، با سرمایه و پولی که خودش داشته، فیلمش را ساخته است.

* قبول دارید که این مسیر را راحت‌تر از خیلی‌ها طی کرده‌اید؟

بله صددرصد. مسیرهای ورود به سینما متعدد است. من پیش‌تر به‌واسطه فعالیت تبلیغاتی که در اینستاگرام داشتم، درآمدی به‌دست آوردم همان درآمدم را صرف کاری کردم که سال‌ها به آن علاقمند بودم. واقعاً از همان ابتدا فیلمسازی را دوست داشتم.

* یعنی در اینستاگرام کلیپ تبلیغاتی می‌ساختید تا بتوانید از طریق آن وارد سینما شوید؟

نه. بحثم علاقه به سینماست. در آن هفت سالی که در حوزه تبلیغات مجازی کار کردم، هر چه درآوردم را مجدد روی خودم سرمایه‌گذاری کردم. اگر این نبود، چه کسی می‌آمد روی من سرمایه‌گذاری کند تا فیلم اولم را بسازم؟ مگر این قانون وجود ندارد که بنیاد فارابی باید ۳۰ درصد بودجه فیلم‌اولی‌ها را بدهد، اما مگر چنین پولی به من دادند؟

* البته فارابی هم بر مبنای منویات خودش این بودجه را تخصیص می‌دهد که شامل هر فیلمی نمی‌شود و چنین انتظاری انتظار درستی نیست.

رضا کریمی: البته ما اساساً درخواستی هم برای این وام از فارابی نداشتیم.

کریم‌پور: بله درخواست هم نکردیم و از ابتدا هم منتظر نبودیم کسی به ما پولی بدهد تا فیلم بسازیم. تمام بودجه فیلم را خودمان تأمین کردیم؛ من، آقا رضا (کریمی) و خانم موگویی. ما از هیچ‌کس پولی نگرفتیم که حالا کسی بخواهد بگوید این پسر به‌واسطه ارتباطاتی که داشته فیلم ساخته است!

* بالاخره قبول کنید ارتباطاتی هم داشتید که فی‌نفسه بد هم نیست و نقدی هم به آن وارد نیست. شما پذیرفتید راحت‌تر توانسته‌اید اول فیلم بلند خود را بسازید.

کریمی: چرا می‌گویید راحت‌تر توانسته است؟

* به‌واسطه تجربه فعالیت در حوزه تبلیغات، شناخت بیشتری نسبت به اسپانسرهای مالی داشتید و به‌واسطه همین ارتباطات در زمینه تأمین سرمایه برای فیلم اول با سختی مواجه نبودید.

محمدامین کریم‌پور: اساساً فیلم من سرمایه‌گذار نداشت. سرمایه‌گذار این فیلم خود هستم و آقای کریمی. هیچ برند تبلیغاتی‌ای برای ساخت این فیلم پول نداده است. من در حوزه‌ای دیگر تلاش کردم و پولی درآوردم و همان پول را هم خرج اولین فیلمم کردم. حتی اگر بگویید از آن پول هزار تومانش هم برنمی‌گردد، اصلاً برایم اهمیت ندارد چراکه به آنچه دلم می‌خواست و به آن علاقه داشتم رسیده‌ام.

* واقعاً بازگشت سرمایه برای‌تان مسئله نیست؟

کریم‌پور: واقعاً مسئله نیست. البته خیلی دوست داشتم ۱۰ برابر پولی که گذاشته‌ام گیرم بیاید، اما الان به آن صورت برایم مسئله نیست. به نظرم آدم‌ها باید هرطور که می‌توانند به آرزوهایشان برسند. از بچگی این ویژگی را در زندگی داشتم که وقتی می‌گفتم چیزی را می‌خواهم، واقعاً می‌خواستم و هر طور بود آن را به دست می‌آوردم. از ابتدا هم اینگونه نبود که وضعیت مالی خیلی خوبی داشته باشیم. آدم برای آرزوهایش باید تلاش کند تا به آنچه می‌خواهد برسد. اولین فیلمم را هم در قالب یک درام خیلی تلخ ساخته‌ام. دوست نداشتم اولین فیلمم کمدی باشد.

* ولی به‌نظر می‌رسد پتانسیل بیشتری برای فیلم کمدی داشتید.

کریم‌پور: صددرصد، اما فکرم این بود که با فیلمی غیر از ژانر کمدی وارد سینما شوم. آدم‌ها خودشان را نمی‌توانند گول بزنند. به هر حال من فیلم اولم را ساخته‌ام. اگر قرار بر مقایسه هم باشد باید کارم درست مقایسه شود. فیلم اول من را با چه فیلمی می‌خواهید مقایسه کنید؟ عده‌ای هستند وقتی یک فیلم می‌فروشد می‌گویند عجب فیلم چرتی بود که اینقدر فروخت! اگر فیلم دیگری هم نفروشد باز هم می‌گویند ببین چقدر فیلم چرتی بود که نفروخت! بالاخره تکلیف شما با سینما چیست؟ کار به جایی می‌رسد که این‌ها می‌گویند فیلم اصغر فرهادی هم بد است! وقتی به فیلمسازی که دو اسکار دارد می‌گویند فیلم بد ساخته‌ای، دیگر تکلیف من محمدامین کریم‌پور که معلوم است!

* چند بار تأکید داشتید که عده‌ای از شما بدشان می‌آید. فکر می‌کنید دلیلش چیست؟

کریم‌پور: در همه عرصه‌ها چه سینما چه فوتبال و چه هر حوزه دیگری، هر فرد جدیدی که وارد عرصه می‌شود، همه می‌خواهند او را بزنند. لااقل در ایران اینگونه است. حتی کارمند جدید هم وارد مجموعه شما شود، ابتدا همه علیه او هستند. یک سری از افرادی که از من بدشان می‌آید هم از همین جنس هستند. اما گروه دیگری هستند که من آن‌ها را درک نمی‌کنم. دختر و پسر جوانی که در تئاتر و سینما زحمت کشیده‌اند اما هنوز موقعیت کار جدی برای ورود به این حرفه برای‌شان به‌وجود نیامده است، نمی‌دانم این گروه چرا نسبت به من گارد منفی دارند!

اتفاقاً فکر می‌کنم این گروه باید با من خیلی خوب باشند چراکه من نوعی اگر وارد این حوزه شده‌ام دنبال کار کردن با افراد قدیمی این حوزه نیستم و به‌دنبال شکل دادن یک تیم جدید برای خودم هستم. زمانی مهران مدیری در سال ۷۷ تیمی را برای خودش جمع کرد که تا امروز هم همه‌شان دارند کار می‌کنند و انسان‌ها موفقی هم هستند. من دنبال چنین تجربه‌ای هستم. خانم و آقای جوانی که نسبت به من گارد دارید، من آمده‌ام که جوان‌ترها این همه سال پشت در منتظر نمانند. من آمده‌ام بدون رانت و پارتی‌بازی جایگاهی را برای خود به وجود آورده‌ام. هرچند برخی گفتند با پارتی‌بازی به تو مجوز ساخت دادند! خدا شاهد است، من فیلم کوتاهم را به شورای پروانه ساخت دادم. اتفاقاً در آن شورا هیچ‌کس من را نمی‌شناخت و تنها یک اسم شنیده بودند. خودم هم مراجعه نکردم و آقای کریمی پیگیر همه کارها بود. می‌توانید این نکته را از آقای جیرانی که آن زمان عضو شورا بود هم بپرسید؛ بعد از اینکه فیلم کوتاه من را در شورای پروانه ساخت دیدند، هر هفت نفر عضو شورا به من رأی مثبت دادند.

* حالا که صریح می‌گویید بد نیست به این مسئله هم اشاره کنیم که از همان زمان که شورای پروانه ساخت به مستندات پرونده شما اشاره کرد و از فیلم کوتاهی که ساخته بودید نام برد، این شائبه مطرح شد که این می‌تواند رزومه‌سازی باشد و شما چنین سابقه‌ای نداشته‌اید.

کریم‌پور: کدام رزومه‌سازی؟ فیلم کوتاهی که من ساخته‌ام، چند نفر در پشت‌صحنه‌اش بوده‌اند؟ آقا رضا (کریمی) خودشان حضور داشتند، ما به بندر لنگه رفتیم و قبل از تمام این حواشی یک فیلم بیست و چند دقیقه‌ای ساختم. یک فیلم کوتاه برای جشنواره «هشت میلیمتری» ساختم که آن زمان استادم کیانوش عیاری بود. بالاخره آدم‌هایی کنارم بودند و دیده‌اند که من این تجربه‌ها را داشته‌ام.

* این افراد امروز پای سابقه شما می‌ایستند؟

کریم‌پور: نمی‌دانم آن‌ها چه می‌گویند اما واقعیت این است که من در کلاس‌های «هشت میلیمتری» شرکت کرده‌ام، استادم هم آقای عیاری بوده است. فیلم کوتاه هم در آن دوره ساخته‌ام. منظورتان این است که من چنین فیلم کوتاهی نساخته‌ام؟

* بالاخره این شائبه همان زمان درباره فیلمی که به شورای پروانه ساخت ارائه کرده بودید مطرح شد.

کریمی: چنین چیزی چه نیازی به تأیید دارد؟ بالاخره فیلم کوتاهی ساخته شده که من تهیه‌کننده‌اش بوده‌ام، فیلم‌های پشت‌صحنه‌اش هم موجود است که محمدامین کریم‌پور آن را کارگردانی کرده است.

* پس همکاری شما پیش از فیلم «حکم تجدیدنظر» و با فیلم‌های کوتاه آغاز شده بود.

کریمی: بله. کسی نمی‌تواند منکر ساخت این فیلم کوتاه شود. بالاخره بازیگران آن فیلم همچنان حضور دارند.

کریم‌پور: ما ۲ فیلم کوتاه به شورای پروانه ساخت ارائه کردیم. یک فیلم ۲۲ دقیقه‌ای و یک ۱۳ دقیقه‌ای. حرف من این است که در آن شورا، بدون اینکه کسی مرا بشناسد، هفت نفر رأی مثبت به من داده‌اند. شب ساعت ۱۰ پروانه ساخت فیلم من صادر و خبرش منتشر شد، ۱۰:۳۰ شب تازه اعضای شورای پروانه ساخت فهمیدند محمدامین کریم‌پور کیست! بعد از آن بود که تازه گفتند که این چرا اینقدر حاشیه پیرامونش وجود دارد؟ می‌خواهم بگویم صدور پروانه ساخت برای من با هیچ رانت و پارتی‌بازی‌ نبوده است. اول خدا خواست، بعد از آن خودمان تلاش کردیم.

* آقای کریمی شما از چهره‌های باسابقه سینما هستید. صادقانه می‌خواهم بدانم در محمدامین کریم‌پور چه دیدید که از همان مرحله ساخت فیلم‌های کوتاهش روی او به نوعی سرمایه‌گذاری کردید تا وارد سینما شود؟

کریمی: قبل از آنکه محمدامین فیلم کوتاهش را بسازد، به دفتر ما رفت و آمد داشت و در جریان علاقه‌اش به سینما بودیم. در پشت صحنه چند کار ما هم حضور داشت. آن زمان کلیپ‌هایی می‌ساخت که هرچند طنز و تبلیغاتی بود اما نشانه‌هایی از استعداد را در همان‌ها می‌دیدم. در کلاس‌های فیلمسازی شرکت می‌کرد و چند فیلم کوتاه هم ساخته بود که آن‌ها را جایی عرضه نکرده بود. در آن مقطع او را خیلی مصر، باانگیزه و بااستعداد دیدم و احساس کردم می‌تواند وارد این عرصه شود.

خود ما هم این دوره را گذرانده بودیم. خود من وقتی می‌خواستم اولین فیلمم را بسازم، زمانی بود که برای اولین‌بار اعلام کردند کانون کارگردانان باید به فیلم‌اولی‌ها مجوز کارگردانی بدهد. حوالی سال ۷۷ بود اگر اشتباه نکنم. این ماجرا خیلی حاشیه ایجاد کرد. آن زمان همه باید مدارک خود را ارائه می‌کردند و اعضای شورای مرکزی کانون هم در آن زمان کارگردانان شاخصی بودند. قرار بود افراد متقاضی فیلم کوتاه و نمونه کار ارائه دهند تا از میان آن‌ها تعدادی اعلام شود که آن‌ها می‌توانند فیلم سینمایی بسازند.

خاطرم هست که می‌گفتند ۳۰۰ نفر متقاضی فیلم اول بودند که در میان آن‌ها چهره‌های باسابقه از تلویزیون و حوزه فیلم کوتاه هم بودند. دوره بعد از دوم خرداد بود و فضای ملتهبی وجود داشت که چه کسی می‌تواند مجوز کارگردانی بگیرد. نهایتاً ۸ نفر معرفی شدند که اجازه ساخت فیلم اول را داشتند که من هم جزو آن‌ها بودم. من سال‌ها در سینما بودم و دستیاری کرده بودم، به همین دلیل خیلی نمی‌توانستند نسبت به من معترض شوند اما دوستان دیگری بودند که جوی علیه آن‌ها ایجاد شد.

معتقدم ساخت فیلم سینمایی و ورود به این عرصه شاخصه‌هایی نیاز دارد. فرد متقاضی باید فیلم کوتاه ساخته و زمینه این کار را داشته باشد. نسبت به فضای سینما آشنا و قصه خوبی هم باید داشته باشد. مهم‌تر از همه اما چیزی که امروز اهمیت بسیار بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده، سرمایه است. زمانی که من می‌خواستم فیلم اولم را بسازم با ۴۰ یا ۵۰ میلیون تومان می‌شد یک فیلم ساخت. امروز اما یک فیلم حداقل به ۳ تا ۴ میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. در این شرایط جدای از قصه خوب و سابقه ساخت فیلم کوتاه، سرمایه اهمیت بسیار زیادی دارد. این فاکتور بسیار مهمی است. خیلی از دوستانی که امروز پشت خط مانده‌اند، به دلیل انتظار برای تأمین همین سرمایه هستند.

* اتفاقاً یکی از دلایلی که طیفی از این دوستان امروز از محمدامین کریم‌پور دلخور هستند بابت همین است که احساس می‌کنند او چون پول داشت، توانست وارد سینما شود.

کریمی‌: اتفاقاً می‌خواستم به همین مسئله برسم. در این شرایط که خیلی به ندرت کسی با سرمایه شخصی حاضر به سرمایه‌گذاری روی یک کار سینمایی از فیلمساز فیلم‌اولی می‌شود، داشتن این سرمایه بسیار مهم است. پیدا کردن سرمایه برای یک فیلم‌اولی خیلی سخت است. محمدامین این مجموعه مشخصاتی را که براساس تجربه احساس می‌کردیم نیاز است، داشت. فیلم کوتاهی هم که ساخته بود کامل در جریانش بودم. در ارشاد هم که می‌رفتم، همین شائبه‌ای که شما اشاره کردید را درباره این فیلم مطرح می‌کردند و می‌پرسیدند آیا تو کمکش کردی؟ پاسخ می‌دادم مطلقاً اینگونه نبود و همه کار، کار خودش بود. همه آدم‌های پشت صحنه هم شاهد هستند. ما در دفتر فیلمسازی خود براساس تجربه‌ای که داشتیم احساس کردیم محمدامین هم قصه خوبی دارد، هم فیلم کوتاه خوبی ساخته است و توان مدیریت یک گروه به‌عنوان کارگردان را دارد. در عین حال سرمایه لازم برای ساخت فیلم را هم دارد.

* اگر محمدامین این سرمایه را نداشت باز هم پای او می‌ایستادید و به‌عنوان یک تهیه‌کننده روی او سرمایه‌گذاری می‌کردید؟

کریمی: همین الان هم من سرمایه‌گذاری کرده‌ام.

محمدامین کریم‌پور: طبیعتاً آن موقع کار سخت‌تر می‌شد.

کریمی‌: بله سخت‌تر می‌شد. من می‌گفتم تا این میزان سرمایه را دارم، باقی آن را با هم باید پیدا کنیم. هر دو باید تلاش می‌کردیم و شاید دو سال هم طول می‌کشید. هم انگیزه را در او دیده بودم هم توانایی‌اش را. ولی خب در زمینه سرمایه‌گذاری یک درصد مشخصی را امکان همراهی داشتم. اگر خودش هم سرمایه نداشت، به او می‌گفتم من برای پروانه ساخت کمکت می‌کنم، فیلمنامه‌ات را هم می‌نویسم اما باید به دنبال سرمایه باشیم. شاید می‌توانست اسپانسر برای فیلمش جور کند.

محمدامین کریم‌پور: شما اشاره کردید که برخی از این ناراحت هستند که من چون پول داشتم توانستم وارد سینما شوم. اما این پول را من از کجا آورده‌ام؟ آیا پدرم پولدار بوده؟ آدم‌های اطرافم من را می‌شناسند، می‌دانند خانه‌ام کجا و وضعیت مالی‌مان چگونه بوده است. کسی که من را نمی‌شناسد می‌تواند چنین حرفی بزند اما آن‌ها که از روز اول وقتی کار در اینستاگرام را با یک دوربین شروع کردم من را می‌شناسند، می‌دانند از کجا شروع کرده‌ام. پولی که خرج اولین فیلمم کرده‌ام را خودم از راه حلال به‌دست آورده‌ام، بابت کار تبلیغاتی که طی هفت سال در اینستاگرام برای برندهای مختلف انجام داده‌ام. بابت اجراهای تئاتری است که در کل ایران داشته‌ام. من زمانی با اجرای تئاتر کمدی، سالن ۸۰۰ نفره اریکه را هر شب پر می‌کردم. درست است که الان برای فیلمم نزدیک ۷ هزار مخاطب به سالن آمده اما آن زمان که فعالیت کمدی داشتم، هر شب سالن تئاتر را پر می‌کردم. من اگر پدرم پولدار بود و آقازاده بودم، می‌شد بگویند من با رانت آمده‌ام.

کریمی: اساساً محمدامین اولین نفری نیست که با سرمایه وارد سینما شده است. از پیش از انقلاب در این سینما داشته‌ایم آدم‌هایی را که به‌عنوان کارگردان و بازیگر با پول وارد سینما شدند. بعد از انقلاب هم از این نمونه‌ها داشته‌ایم. افرادی که به‌واسطه سرمایه وارد کار شده‌اند، یا خمیرمایه آن را داشته‌اند و ماندگار شده‌اند یا متوقف مانده‌اند. فقط سرمایه در این زمینه تعیین‌کننده نیست. آدم‌های شاخصی را در سینما داریم که پیش از انقلاب با سرمایه وارد کار شده‌اند و امروز از برندهای مطرح سینما هستند.

* نکته اینجاست که این سرمایه تضمین ماندگاری در سینما نیست.

محمدامین کریم‌پور: صددرصد همین است. اصلاً اگر کس دیگری این سرمایه را داشت آیا حاضر بود چنین ریسکی با آن بکند؟ من با ۸۰ درصد پولی که در زندگی‌ام درآورده بودم، این ریسک را کردم.

* یک رقم می‌دهید؟ چقدر خرج این فیلم کردید؟

کریم‌پور: فیلم ما نزدیک چهار میلیارد و خرده‌ای هزینه‌اش شد.

* و همه این چهار میلیارد تومان را خودتان آوردید؟

کریم‌پور: نه، بخشی از آن را هم آقای کریمی تأمین کردند. بحث من این است که من با ۸۰ درصد درآمد زندگی‌ام این ریسک را کردم و فیلم ساختم. می‌خواهم بدانم چند نفر دیگر بودند که اگر لازم می‌شد خانه‌شان را بفروشند و خرج فیلم کنند، این کار را می‌کردند؟ کسی این کار را نمی‌کند. اگر تورم این چند سال را هم حساب کنید، من اگر پولم را نگه داشته بودم، چند برابر شده بود. خیلی‌ها این ریسک را با سرمایه‌شان نمی‌کنند اما من به دلیل علاقه‌ای که به سینما داشتم این ریسک را کردم. من زمانی از اینستاگرام پول درمی‌آوردم اما نزدیک به ۲ سال است که دیگر ویدئویی در اینستاگرام نساخته‌ام.

* فقط استوری‌های تبلیغاتی می‌گذارید که آن هم پول خوبی دارد.

کریم‌پور: پول در ساخت ویدئو تبلیغاتی بود.

کریمی: چند وقت پیش گزارشی درباره سلبریتی‌ها و چهره‌های سینما می‌خواندم که هر کدام شغل اصلی‌شان چه بوده است. مثلاً یکی را نوشته بود دستفروش بوده و دیگری کارگر صحافی. حالا محمدامین کریم‌پور هم شغل اصلی‌اش ساخت کلیپ‌های تبلیغاتی بوده است. مگر این جرم است؟ اتفاقی که باعث شد دوستان نسبت به محمدامین گارد بگیرند، این بود که کسی او را در سینما نمی‌شناخت. الان شرایط به گونه‌ای است که می‌بینم برخی خوشحالند که فیلم محمدامین نمی‌فروشد! آخر چرا باید برخی چنین احساسی داشته باشند؟

* اتفاقاً اگر کار فروش خوبی می‌داشت، جواب محکمی به منتقدان شما محسوب می‌شد!

کریمی: وقتی با پخش‌کننده کار صحبت می‌کردیم، به‌عنوان یک فیلم اجتماعی که موضوع تلخی هم دارد، سطح استقبال همین اندازه است. برخی در حالی از فروش پایین این فیلم خوشحالی می‌کنند که برخی فیلم‌های دیگر همین الان این فروش را هم ندارد. همان زمان که جوی درباره پروانه ساخت این فیلم به راه افتاده بود در جواب کوتاهی از همه خواستم اجازه دهید او فیلمش را بسازد، بعد او را قضاوت کنید. الان فیلم ساخته شده و به‌عنوان فیلم اول یک فیلمساز آن را قابل دفاع می‌دانم.

کریم‌پور: جالب است برخی از صفحات مجازی راه تازه‌ای یاد گرفته‌اند. در صفحات خود به یک فیلم حمله می‌کنند تا عوامل فیلم مجبور شوند به آن‌ها تبلیغ بدهند! این چه فضایی است؟

* به‌عنوان یک فعال فضای مجازی به‌نوعی هم‌صنفان خودتان را هم زیر سوال می‌برید!

کریم‌پور: این‌ها رسماً کاسبی است. برخی صفحات سینمایی واقعاً دارند کاسبی می‌کنند. فحش می‌دهند بعد تبلیغات می‌خواهند تا ساکت شوند!

* مشخصاً برای این فیلم چنین پیشنهادی داشتید؟

کریم‌پور: بله. مشخصاً همین پیشنهاد را داشتم. طرف یک پیج اینستاگرامی دارد و می‌بیند ما به او تبلیغات نداده‌ایم. ابتدا به فیلم فحش می‌دهد بعد از ما تبلیغات می‌خواهد!

* آقای کریم‌پور یکی از واژه‌هایی که درباره شما در این مدت زیاد استفاده شد و سعی کردند با آن علیه شما مطلب بنویسند، ترکیب «رقاص اینستاگرامی» بود. این قبیل واکنش‌ها برای‌تان آزاردهنده نبود؟

کریم‌پور: من از یکسری چیزها واقعاً ناراحت نمی‌شوم. هرچند هیچکس تا امروز رودرروی خودم چنین حرفی را نزده است و فقط در فضای مجازی نوشته‌اند. برخی وقت‌ها مدل دوست داشتن مردم اینگونه است! از طرف دیگر مگر وقتی رضا عطاران و جواد عزتی در فیلم «هزارپا» در یک سکانس می‌رقصند، مگر می‌توان آن‌ها را رقاص خطاب کرد؟ آن‌ها هم بازیگر هستند. درباره من هم همین است. فقط از آنجا که اینجا مدیا، اینستاگرام است، روی آن حساس هستند. زمانی در دهه ۷۰ مدیای غالب تلویزیون بود و چهره‌ها آنجا معروف می‌شدند، حالا مدیا اینستاگرام است و برخی اینجا معروف می‌شوند. ۲۰ سال دیگر شاید مدیای دیگری مطرح شود. من از این مسیر وارد سینما شده‌ام و ول کن هم نیستم. حتی با تانک هم بخواهند از روی من رد شوند، سینما را ول نمی‌کنم! من هدفی دارم و می‌خواهم یک تیم را با خودم در سینما همراه کنم. می‌خواهم همین تیم ۲۰ سال دیگر مانند اکیپی شوند که در سال ۷۷ با مهران مدیری کارشان را آغاز کردند. هدف بلندمدت من این است و این کار را هم خواهم کرد.

* درواقع می‌خواهید فعالیت در سینما را به‌موازات فعالیت‌های اینستاگرامی‌تان ادامه دهید؟

محمدامین کریم‌پور: در حال حاضر که جز تبلیغات استوری، فعالیتی در اینستاگرام ندارم. خیلی‌ها هم می‌گویند سینما را ول کن برگرد برای اینستاگرام ویدئو بساز، می‌گویند اینجا پول داشت اما آنجا ندارد.

* واقعاً هم پول خوبی داشت!

کریم‌پور: بله. سینما واقعاً از نظر درآمدی هیچ سودی ندارد ولی ویدئوی اینستاگرامی دیگر نمی‌سازم چون خیلی هم دوست ندارم. بحث فعالیت تبلیغاتی اما فرق می‌کند چرا که زندگی‌ام از این راه می‌گذرد. سر این فیلم که همه پولم رفت (می‌خندد)، باید کار تبلیغات را ادامه دهم تا زندگی‌ام را بچرخانم.

* خیلی از کارگردانان بنام سینما هم همچنان تیزرهای تبلیغاتی می‌سازند و پول آن را به سینما می‌آورند. تا امروز سراغ شرکت حرفه‌ای برای ساخت تیزرهای تبلیغاتی نرفته‌اید؟

کریم‌پور: دوست ندارم. من فیلمسازی را دوست دارم و پول درآوردن را (می‌خندد).

* ترکیبش می‌شود تیزرسازی که پول خوبی هم دارد.

کریم‌پور: ولی من بلد نیستم.

* اشاره‌ای داشتید به اینکه زمانی چهره‌ها در تلویزیون مشهور می‌شدند و حالا شما با اینستاگرام به شهرت رسیده‌اید. نکته عجیبی که جای سوال دارد این است که شما همین الان در اینستاگرام حدود چهار میلیون و هفتصد هزار نفر فالوئر دارید. چرا این‌ها نمی‌آیند فیلم شما را در سینما ببینند!؟

محمدامین کریم‌پور: من همزمان با جام‌جهانی روسیه، دو میلیون فالوئر داشتم، استوری‌هایم نزدیک یک میلیون و سیصد هزار بازدید داشت. امروز چهار میلیون و هفتصد هزار نفر فالوئر دارم، استوری‌هایم را فقط صد هزار نفر می‌بینند. چرا؟ چون محمد امین کریم‌پور مدت‌هاست که در صفحه‌اش فعالیت ندارد. کریم‌پوری که هر روز ویدئو می‌گرفت و استوری می‌گذاشت، مخاطب هم داشت. همان زمان که دو میلیون فالوئر داشتم، ویدئویی ساختم که ۹ میلیون بازدید در اینستاگرام داشت! ۲۴ میلیون‌بار آن ویدئو پلی شده بود. این آمار بالایی بود.

کریمی: نکته اینجاست که تماشاگر تیزرهای اینستاگرام با تماشاگر فیلم در سینما متفاوت است.

* اما محمدامین کریم‌پور زمانی در اینستاگرام می‌گفت مثلاً بروید این خودکار را بخرید و در زمینه تبلیغ هم موفق بود، اما چرا الان که می‌گویید بروید فیلم من را ببینید، کسی پاسخ مثبت نمی‌دهد؟ این اعتبار شما در بازار تبلیغات را کاهش نمی‌دهد؟

کریم‌پور: حرفم این است که زمانی بازدید پست‌های من ۹ میلیون بود، الان به ۴۰۰ هزارتا رسیده است. این یعنی زمانی که فعال بودم، مخاطب بیشتری هم داشتم. از سوی دیگر یک سکانس اعدام که در صفحه‌ام گذاشته‌ام چه جذابیتی برای مخاطبی دارد که از من انتظار داشته او را بخندانم؟ من امروز دارم کار دیگری انجام می‌دهم.

* واقعاً انتظارش را نداشتید که فیلم‌تان مخاطبان بیشتری داشته باشد؟

کریم‌پور: بله. چنین انتظاری داشتم. فکر می‌کردم حداقل ۵۰ هزار نفر فیلمم را می‌بینند.

* که این آمار تا امروز ۷ هزار نفر است. این نشان می‌دهد که مخاطبان صفحه شما در اینستاگرام مخاطب سینما نیستند.

کریم‌پور: احتمالش خیلی زیاد است اما اگر فیلمم کمدی بود، این رقم تفاوت می‌کرد. کل دایرکت‌هایی که همین الان دارم همین است که «فیلمت قشنگ بود ولی کمدی بساز» یا «فیلمت قشنگ نبود، کمدی بساز»! همه انتظار دارند که من فیلم کمدی بسازم. خیلی از دوستانم هم می‌گویند چرا خودت در فیلم بازی نکردی!؟ ولی خودم هم دوست دارم در فیلم کمدی خودم بازی کنم.

* یعنی دنبال تجربه بازیگری هم هستید؟

محمدامین کریم‌پور: صددرصد این کار را می‌کنم.

کریمی: بازیگری خوبی هم هست.

* پیشنهادی برای بازی در فیلم‌های دیگر نداشتید که می‌خواهید در فیلم خودتان بازی کنید؟

محمدامین کریم‌پور: نه پیشنهاد جدی نداشتم. می‌دانید از چه چیزی ناراحتم؟ همان زمانی که ویدئوهای من ۹ میلیون بازدید می‌خورد، آدم‌هایی که برای تبلیغ فیلمشان سراغم می‌آمدند، هیچکدام نمی‌گفتند بیا در فیلم من بازی کن، همه نگاه ابزاری به من داشتند و مثلاً می‌خواستند در یک سکانس بیایی و از جلوی دوربین رد شوی و به ازای آن فیلمشان را در صفحه‌ات تبلیغ کنی! آن زمان خیلی از این پیشنهادات داشتم. نصف فیلم‌هایی که آن زمان روی اکران بود، فیلم‌هایی بودند که من پیشنهاد حضور در آن‌ها را داشتم اما همه با نگاهی ابزاری پیشنهاد می‌دادند! نه فقط من که همه بچه‌هایی که در این فضا کار می‌کنند این تجربه را داشته‌اند. به همین دلیل بود که از جایی گفتم چرا خودمان فیلم نسازیم؟ وقتی می‌توانیم در مدیای اینستاگرام و با ویدئوی یک دقیقه‌ای ۹ میلیون بیننده داشته باشیم، چرا نسازیم؟ منظور لوده‌بازی نیست، اگر در اینستاگرام لوده‌بازی می‌کردم و مثلاً به ترکیه رفته بودم و کارهای دیگر می‌کردم، این حرف را نمی‌زدم.

* یعنی معتقدید ویدئوهایی که در اینستاگرام ساخته‌اید هم لوده‌بازی نبوده است؟

کریم‌پور: غیر از رقص و موسیقی که شاید برخی آن‌ها را لوده‌بازی بدانند که من نمی‌دانم، هیچ لوده‌بازی‌ نداشتم. تک‌تک کلیپ‌هایی که ساخته‌ام را می‌توانم درباره‌اش صحبت کنم. با هر کسی که منتقد است می‌توانم بنشینم و صحبت کنم که هر کدام چه ایده و فکری داشته است. برای کلیپ‌های کوتاه یک دقیقه‌ای هم دوربین و صدابردار می‌بردیم، همین‌طوری که کار نمی‌ساختیم.

اشاره به سیر نزولی مخاطبانتان در اینستاگرام داشتید. با توجه به جدیتی که برای ادامه کار در سینما دارید، نگران نیستید با از دست دادن پشتوانه مجازی‌ای که داشتید جای پای‌تان در سینما هم سست شود؟

محمدامین کریم‌پور: نه. کاری بعدی‌ای که در سینما می‌خواهم بسازم، مطمئناً یک کار کمدی است. هر کاری هم سختی‌های خودش را دارد. در اینستاگرام هم من از روز اول که پولی در نمی‌آوردم. تا دو سال اول فقط برای خودم ویدئو می‌ساختم، کسی سفارش تبلیغ نمی‌داد و بعد از آن بود که سفارش‌ها رسید.

* درباره واکنش منفی جوان‌ترها صحبت کردیم اما می‌دانیم طیفی از پیشکسوتان و افراد باسابقه سینما هم نسبت به مدل ورود محمدامین به سینما انتقادهایی داشتند. شما به‌عنوان یک تهیه‌کننده باسابقه فکر می‌کنید هم‌نسلان شما چرا در این زمینه احساس نگرانی داشتند؟

رضا کریمی: این مورد به نظرم چندان عمومیت نداشته و واکنش‌هایی هم که من دیده‌ام بیشتر در حمایت از جوان‌هایی بوده است که پشت خط مانده‌اند و اینکه چرا در این شرایط فردی که ما نمی‌شناختیم وارد میدان شده است. این انتقادها هم به نظرم منطقی نبود و نیست. البته برخی دوستان هم بودند که از من حمایت کردند که دارم از محمدامین حمایت می‌کنم.

* سازوکار ورود به سینما در زمان شما دشوارتر از این شرایط بود که کسی بگوید من در اینستاگرام پول درآورده‌ام و حالا چون فیلمسازی را دوست دارم وارد این میدان شده‌ام.

کریمی: البته در صحبت‌هایم تأکید کردم که سرمایه تنها یکی از پارامترها بود و به پارامترهای دیگر کمتر توجه می‌کنند. وقتی هم که می‌گوئیم قبلاً فیلم کوتاه هم ساخته است، بازهم در برابر آن گارد می‌گیرند که مگر می‌شود؟ بله می‌شود. شورای پروانه ساخت ارشاد هم به نوعی در این زمینه راستی‌آزمایی کرده و این مسئله را تأیید کردند. آن‌ها که نیت منفی دارند فقط روی این نکته تأکید می‌کنند که چون سرمایه داشته توانسته است وارد سینما شود. محمدامین دو فیلم کوتاه ساخته که فیلم کوتاه خوبی هم بوده، دوره‌های کارگردانی را هم گذرانده است.

* برخی فیلمسازان فیلم کوتاه هم این نقد را دارند که چرا محمدامین عضو انجمن فیلم کوتاه نیست؟

کریمی: این یک گارد صنفی است که در سینما بسیار شاهد هستیم. مثلاً یک نفر می‌تواند منشی‌صحنه خوبی باشد اما وقتی می‌خواهیم انتخابش کنیم از صنف تماس می‌گیرند که چرا می‌خواهید این کار را بکنید، او در صنف ما نیست! یا حتی اگر کسی در پروژه‌های زیادی حضور داشته باشد، بازهم از صنف تماس می‌گیرند که آیا او دستمزد کم می‌گیرد که همه جا هست!؟ این‌ها واکنش‌های صنفی است که درباره محمدامین هم به این صورت مطرح شده، خب او عضو انجمن فیلم کوتاه نشده است، چه ایرادی دارد؟ من از آنجایی که از ابتدا محمدامین را به‌حق می‌دانستم پایش ایستادم. شاید اگر فرد دیگری جای من بود بعد از هجمه‌ها کنار می‌کشید اما می‌دانستم او به حق است و پای او ایستادم. در جلسات ارشاد هم شرکت کردم و اگر پافشاری دفتر ما نبود شاید اساساً این فیلم ساخته نمی‌شد.

* البته نگاه عجیبی هم برخی از منظر «تقدس‌سازی» دارند و گویی سینما حریم مقدسی بوده که با ورود امثال محمدامین کریم‌پور قداست آن از بین رفته است!

کریمی: این نگاه را که می‌توان به آثار خیلی از فیلمسازانی که فیلم چندم‌شان هم در حال اکران است داشت! خیلی فیلم‌ها روی پرده می‌رود که تقدس سینما را از بین برده و همچنان هم از بین می‌برند! من غالباً در جشنواره فیلم‌ها را می‌بینم نه در اکران عمومی. گاهی با آثاری مواجه می‌شوم که با خودم می‌گویم خدایا مگر ممکن است فیلمسازی با این سابقه چنین فیلمی بسازد! مشخص است که طرف کامل به جریان بیزینس سینما افتاده است.

* برسیم به فیلم «حکم تجدیدنظر» که فیلم تلخی است، چرا برای اولین تجربه سراغ این ایده رفتید؟

محمدامین کریم‌پور: من و حسین سلیمانی با هم دوست هستیم. یک روز می‌خواستم فیلم کوتاهی بسازم و دنبال ایده‌ای بودم. حسین سلیمانی طرحی را برایم تعریف کرد که گفتم که آن را می‌خواهم. طرح خیلی خامی بود که وقتی نشستیم روی آن کار کردیم از جایی به بعد به حسین گفتم این حیف است که فقط از آن فیلم کوتاه بسازیم، باید آن را فیلم بلند کنیم. گفت نمی‌توانیم فیلم بلند از این ایده بسازیم چون برای آقای عیاری هم این ایده را تعریف کردم و او هم از آن خوشش آمده است. گفتم من اجازه‌اش را می‌گیرم.

* یعنی ابتدا کیانوش عیاری قرار بود این ایده را بسازد؟

کریم‌پور: نه طرح اولیه چیز دیگری بود. بعد با حسین پیگیری کردیم که رسید به سریال «۷۸ متر». در آخر قرار شد من آن ایده را بسازم اما گفتم حیف است باید بگذارم وقتی که می‌توانم فیلم بلند بسازم. بعد از آن روی یک طرح دیگر برای فیلم کوتاه کار کردم اما این طرح در ذهنم ماند. یک روز با خانم موگویی نشسته بودیم که گفتم من می‌خواهم یک فیلم بلند اجتماعی بسازم. گفت نه تو باید فیلم کمدی بسازی. گفتم بگذارید قصه‌اش را تعریف کنم. همین‌طور که مشغول کار بود، قصه را تعریف کردم که دست از کار کشید و گفت عجب قصه‌ای دارد. همان شب ساعت ۲ به من پیامک داد که این طرح ذهنم را مشغول کرده است.

طرح اولیه این بود که خانواده‌ای پسرش در انتظار اعدام است. خانواده مقتول دختری دارد که مشکل نارسایی قلبی دارد. ابتدای قصه ما مادر پسر را می‌بینیم که پیگیر رضایت گرفتن از خانواده مقتول است و از جایی به بعد که اتفاقی در زندان برای پسر این خانواده می‌افتد، حالا خانواده مقتول به قلب قاتل برای نجات دخترشان نیاز پیدا می‌کنند، حالا ورق برمی‌گردد و مادر خانواده مقتول به دنبال مادر قاتل می‌افتد تا او را راضی کند. بعد هم که به واسطه اتفاقاتی مادر پسر دست به تصمیم غیرمنتظره‌ای می‌زند. از همان زمان که در بندر لنگه فیلم می‌ساختیم با آقا رضا وارد صحبت شدم تا این پروژه شکل بگیرد.

* منطق استفاده از «آرش ای‌پی» به‌عنوان بازیگر نقش اصلی در فیلم چه بود؟ به نظر می‌رسد بیشتر انتخابی برای بالا بردن مخاطبان فیلم بوده است.

کریم‌پور: واقعیت این است که برخی بازیگران می‌ترسیدند در فیلم ما حضور داشته باشند.

* به دلیل همین حواشی؟

کریم‌پور: بله بله. گروهی که اساساً من را نمی‌شناختند و می‌گفتند مگر بلد است فیلم بسازد! به‌واسطه حواشی برخی نگران واکنش‌های مردم بودند. جوی هم میان خود اهالی سینما راه افتاده بود که به هم می‌گفتند نروید در فیلم فلانی بازی کنید! واقعاً همه با من بد بودند (می‌خندد)! کسانی که حاضر شدند در فیلم من بازی کنند، واقعاً آدم‌های با جراتی بودند و تک‌تک‌شان را دوست دارم. هنرمندانی که حرف دیگران برای‌شان مهم نبود و بازی خودشان را کردند. خیلی آدم‌ها به دفتر ما آمدند اما حاضر نشدند در فیلم بازی کنند. خیلی‌ها حتی پای کار آمدند تا بازی کنند اما وسط کار قال‌مان گذاشتند! اما درباره انتخاب آرش؛ من با آرش رفاقتی از قدیم داشتم و با هم دوست بودیم. خانواده بسیار درست و حسابی هم دارد و آشنایی کامل با هم داشتیم. از آنجایی که جوان اول فیلمم نقشش کوتاه بود اما همه فیلم درباره او بود، به نظر نقش جذابی بود. من خودم هم عاشق چنین نقش‌هایی هستم و اگر روزی بخواهم بازی کنم سراغ چنین نقشی می‌روم که حتی اگر کم هم باشد اما کل فیلم درباره آن باشد. کل این فیلم هم درباره «آرش» است. برای این نقش آرش از همان اول به ذهنم رسیده بود و طبیعتاً شهرتش و طرفدارانی که داشت هم در این انتخاب بی‌تأثیر نبود.

* یعنی نگاه اقتصادی هم به این انتخاب داشتید.

کریم‌پور: صددرصد. وقتی به آرش پیشنهاد دادم، گفت فیلمنامه دیگری دستم دارم که متعلق به یکی از تهیه‌کننده‌های مطرح سینما هم بود. یک فیلم کمدی هم بود که بعدها با حضور یک خواننده دیگر هم ساخته شد. وقتی فیلمنامه‌ام را برای آرش تعریف کردم، خیلی خوشش آمد. برای آن پروژه کمدی هم پول زیادی به او پیشنهاد داده بودند و من گفتم آرش واقعاً ما پولی نداریم.

* پولی برای این نقش به او ندادید؟

کریم‌پور: چرا دستمزد دادیم اما به نظر خودم در حد او نبود و خیلی بیشتر حق‌ش بود. واقعاً رفاقتی پای این کار آمد و شاید به اندازه پولی که برای یک تیتراژ می‌گیرند از ما پول گرفت.

* اما بازی خوبی هم در فیلم ندارد، قبول دارید؟

کریم‌پور: نه قبول ندارم. به نظرم در میان خواننده‌هایی که این روزها بازیگر شده‌اند، آرش خیلی حرفه‌ای بازی کرده‌است.

* آقای کریمی شما چقدر در فرآیند کارگردانی فیلم در کار محمدامین کریم پور دخل و تصرف داشتید؟

کریمی: وقتی فیلمنامه تمام شد به دلیل دوستی و نزدیکی‌ای که با محمدامین داشتم، همچنان باهم تعامل داشتیم. در بخش انتخاب عوامل که طبیعتاً رایزنی‌ها با ما بود و پیشنهادهایی هم می‌دادیم که گاهی محمدامین می‌پذیرفت و گاهی هم دوست نداشت. مشکل بزرگ‌مان هم همین بود که برخی پای این کار نمی‌آمدند. در اجرا اما با توجه به اعتمادی که به محمدامین داشتم، اعتقادی به دخالت نداشتم.

محمدامین کریم‌پور: جاهایی با هم بحث می‌کردیم.

کریمی: بله در مواردی نکاتی را می‌گفتم اما تلاشم این بود که کلیتی از کار اجرایی سینما را با او در میان بگذارم ولی در جزئیات به‌هیچ‌وجه دخالت نمی‌کردم. همه کار کارگردانی با خودش بود. دخالت مستقیم اصلاً نداشتم و فکر می‌کردم خودش باید کار را جلو ببرد. فیلم حاصل نگاه و تجربه محمدامین است.

* از آنجایی که قبل‌تر کلیپ‌های تبلیغی شما را هم دیده بودیم در بخش‌هایی خیلی سبک کارگردانی شما در فیلم «حکم تجدیدنظر» یادآور کارهای اینستاگرامی‌تان بود.

کریم‌پور: مثال می‌توانید بزنید.

* مثلاً جایی که صحبت از یک قمار بزرگ سیستماتیک در فیلم می‌شود، در یک فلاش بک سه نفر را می‌بینیم که در گوشه‌ای ایستاده‌اند و دارند پول می‌شمارند!

کریم‌پور: این پلان را قبول دارم. مورد دیگری هم بود؟

* سکانسی که قرار است یکی از خواهرها از ساختمان به پایین پرت شود و خواهری که در ماشین نشسته تنها با نگاهش مسیر سقوط او را دنبال می‌کند!

کریم‌پور: بله آن سکانس هم داستان دارد. کل آن سکانس را قرار بود در استودیو بگیریم اما اتفاقاتی افتاد که مجبور شدیم آن را در خیابان به آن سبک بگیریم. واقعیت این است خودم که الان فیلم را می‌بینم، برخی جاها می‌گویم کاش این کار را نکرده بودم. بالاخره باید بپذیرید که این تجربه اول من به‌عنوان کارگردان است. از طرف دیگر من از فضای اینستاگرام آمده‌ام و نمی‌توانم بگویم آن فضا روی من تأثیر نداشته است، آن ویدئوها هم فکر من بوده و این فیلم هم از فکر من است. درست است که آنجا کمدی بوده و اینجا جدی اما مطمئنم که کارم در ادامه بهتر می‌شود. همین الان که فیلم را می‌بینم کلی اشکال از آن می‌گیرم و جالب اینکه آن جاهایی که اشکال به فیلم وارد می‌دانم دقیقاً در واکنش‌های مخاطبان هم تأثیر آن را دیده‌ام. این نکته را هم مدنظر داشته باشید که بودجه کم محدودیت‌هایی در اجرا به همراه می‌آورد.

* بله واقعاً فیلم کم‌هزینه تولید شده است.

محمدامین کریم‌پور: اگر قرار بود من برای این فیلم ۱۵۰ جلسه فیلمبرداری داشته باشم، طبیعتاً هر سکانس را ۲۰ بار می‌گرفتم. اما اینجا ما به یک لوکیشن می‌رفتیم و می‌گفتند فقط یک روز اینجا را در اختیار داریم! باید کار را جمع می‌کردم. این موارد هم در خروجی کار تأثیر گذاشته است.

کریمی: بالاخره فیلم بلند مشخصات خودش را دارد. افرادی که با تجربه ساخت فیلم کوتاه وارد سینمای بلند می‌شوند، با تجربیات تازه‌ای هم مواجه می‌شوند. هر فردی هم که پیش‌تر تجربه‌ای داشته باشد، طبیعتاً آن تجربه در فیلم اولش جاری می‌شود. زمان می‌برد تا کارگردانی فرد سروشکل خودش را پیدا بکند. طبیعتاً این نشانه‌ها در فیلم اول محمدامین هم وجود دارد. بخشی از آن شاید به کمبود وقت مرتبط باشد اما بخشی از آن به نگاه محمدامین برمی‌گردد. در مقطعی امکانی فراهم شد که طیفی از کارگردانان شاخص تئاتر فیلم سینمایی ساختند. زنده‌یاد حمید سمندریان، آقای امیرسلیمانی، زنده‌یاد جعفر والی و چهره‌های تئاتری دیگر فیلم‌های سینمایی ساختند که به نظر فیلم‌های بدی هم نبودند اما نشانه‌های تئاتر را در آن‌ها می‌دیدید. بالاخره نگاه فرد، وارد کارش می‌شود. خود من زمانی که فیلم اولم را می‌ساختم پیش از آن تجربه دستیاری داشتم. اینجا هم هر نکته‌ای که شما می‌گوئید، باید توجه داشته باشید که به هر حال درباره کار اول محمدامین صحبت می‌کنیم. این نکات در کار اول هر فیلمسازی با توجه به پیشینه‌ای که داشته قابل طرح است.

* درباره سم‌پاشی‌هایی که پیرامون این پروژه بود و آقای کریم‌پور اشاره گذرایی به آن داشتند دوست داریم روایت شما را هم به‌عنوان یک تهیه‌کننده باسابقه بشنویم. خودتان این سم‌پاشی‌ها را از چه جنسی دیدید؟ چه می‌شد که آدم‌های به‌ظاهر حرفه‌ای سینما کنار می‌کشیدند؟

کریمی: یک واقعیت این است که برای نقش‌های فیلم اول یک فیلمساز، بازیگران غالباً با تردید نگاه می‌کنند و این مربوط به فیلم محمدامین هم نیست. این واکنش در بازیگران به‌صورت طبیعی نسبت به پروژه اول یک فیلمساز وجود دارد. خود من هم در کار اولم این تردید را در بازیگران می‌دیدم. فارغ از سابقه محمدامین این تردیدها وجود داشت. اما زمانی که پروانه ساخت صادر شد و آن فضاها به‌وجود آمد، برخی از دوستانی که با آن‌ها در حال مذاکره بودیم، ناگهان دچار وحشت شدند. برخی مستقیم عذرخواهی کردند و برخی بهانه‌هایی آوردند که مشخص بود دلیلش چیست.

وقتی این فضا را دیدیم، تصمیم گرفتیم سراغ آدم‌هایی برویم که فارغ از این جوسازی‌ها باشند و مسئله‌شان قصه باشد. از این مرحله به بعد به دوستانی مانند خانم ژاله صامتی رسیدیم که دیگر هیچ مشکلی با آن‌ها نداشتیم. درباره عوامل پشت دوربین این ماجرا کمی متفاوت بود اما از آنجایی که محمدامین خیلی آدم‌های پشت دوربین را نمی‌شناخت، بیشتر به پیشنهادات من اتکا می‌کرد. من هم غالباً افرادی را پیشنهاد کردم که با آن‌ها دوست بودم و می‌دانستم از این فضاسازی‌ها فارغ هستند. نتیجه این انتخاب‌ها هم شکل‌گیری تیمی بود که هم در جلوی دوربین و هم در پشت دوربین همه با هم همدل بودند.

محمدامین کریم‌پور: بازهم عده‌ای مریض، در حین کار برای افراد پشت دوربین ویدیوهایی می‌فرستادند تا آن‌ها را تحریک کنند. مثل همان ویدئویی که من در آن گفته بودم «هنرمندان حرف مفت زیاد می‌زنند»!

* واقعاً چرا آن حرف را زده بودید؟ گفتن این حرف در هر زمان بد است، ضمن اینکه در همان مقطع پروانه ساخت هم این ویدئو خیلی بازتاب پیدا کرد!

محمدامین کریم‌پور: یک سال قبل از آن ماجراها، یک خانمی در تلویزیون گفت چرا آدم‌های اینستاگرامی را به تلویزیون راه می‌دهید. بعد هم آدرس برنامه‌ای در شبکه سه را داد که اتفاقاً من در آن حضور داشتم. شروع کرده بود بگوید چرا این‌ها را به تلویزیون راه می‌دهید. تمام صفحات مجازی عکس من را کنار این خانم گذاشتند و از واکنش فلانی به فلانی نوشتند! من سکوت کردم. بعدها در یک تله‌فیلم بازی کردم که به بهانه آن یکی از سایت‌های سینمایی سراغ من آمد برای گفتگو و به‌صورت هدفمند پرسید نظرت درباره هنرمندانی که می‌گویند شما نباید وارد این میدان شوید چیست؟ من هم مثلاً می‌خواستم اسم آن خانم را نیاورم و انتخاب بدتری کردم! همان واژه‌ای که او در سوالش مطرح کرده بود را به کار بردم و گفتم «هنرمندان حرف مفت زیاد می‌زنند!» منظورم من شخص آن خانم بازیگر بود اما همان بریده فیلم بولد شد و بازتاب پیدا کرد. من هم در صفحه خودم درباره آن توضیح دادم و جو آن هم خوابید. یکی دو سال از آن ماجرا گذشت و وقتی فیلم من پروانه ساخت گرفت، عده‌ای دوباره آن ویدئو را پخش کردند!

* برگردیم به فیلم؛ چرا اینقدر حرکت دوربین در فیلم زیاد است! دوربین روی دست می‌تواند در خدمت یک فیلم باشد اما در «حکم تجدیدنظر» این حرکت‌ها گاهی آنقدر زیاد است که مزاحم مخاطب می‌شود.

کریم‌پور: این اولین‌بار است که این مسئله را می‌شنوم. فکر نمی‌کنم اینگونه باشد و واقعاً هم تعمدی برای حرکت اضافه دوربین نداشتیم.

* گاهی دوربین به‌واسطه حرکتی که داشت از بازیگران جا می‌ماند!

محمدامین کریم‌پور: شاید منظورتان سکانس دعوا در زندان است. شاید نظر شما درست باشد اما واقعاً من در فیلم چنین احساسی نداشتم که حرکت دوربین اضافه است. به‌جز صحنه دعوا در زندان، جایی حرکت دیوانه‌وار دوربین را نداریم و آنجا هم به‌واسطه محدوده کوچکی که برای فیلم‌برداری داشتیم، ناگزیر کار را پرپلان گرفتیم و در تدوین هم ریتم را بالا بردیم.

کریمی: شاید یک دلیل فنی‌اش این باشد که دوربین روی دست باید در تناسب با فضای داستان مورد استفاده قرار بگیرد. اگر در صحنه‌ای التهاب به اندازه‌ای باشد که متناسب با آن حرکت دوربین داشته باشیم، این حرکت مخاطب را اذیت نمی‌کند.

* مشخصاً در سکانسی که دو نفری به خانه آرش رفته‌اند تا موبایل او را پیدا کنند این حرکت دوربین‌ها واقعاً آزاردهنده است.

محمدامین کریم‌پور: آفرین. اشاره به سکانس درستی کردید که درباره آن توضیح دارم. آن سکانس در روزهای ابتدای کار بود و از آنجایی که سودای کارگردانی داشتم و می‌خواستم یک کار فوق‌العاده انجام دهم، تصمیم گرفتم آن را به‌صورت سکانس-پلان اجرا کنم. کار را به‌صورت سکانس-پلان گرفتیم اما وقتی روی میز تدوین دیدیم، با خودمان گفتیم این دیگر چه سکانسی است! (می‌خندد) واقعاً بد شده بود.

کریمی: (با خنده) آنجا دعوای‌مان شد.

کریم‌پور: واقعاً خودم هم می‌گفتم خیلی بد از کار درآمده است! به این نتیجه رسیدیم که باید همین پلان‌-سکانس را تقطیع کنیم چون امکان فیلمبرداری مجدد هم نداشتیم. به همین دلیل هم انتقاد شما درباره این سکانس کاملاً درست است. البته بعد سکانس پلانی در فیلم گرفتم و این یکی را جبران کردم. جایی که گیتی قاسمی با پرستار بالای سر دخترش می‌رود و برمی‌گردد.

* درباره فیلمنامه فکر نمی‌کنید برخی موقعیت‌ها بیش از اندازه هندی از کار درآمده است! مثل سکانسی که پرستار درباره دستگاه‌های تنفسی متصل به آرش صحبت می‌کند و همان‌جا معلوم می‌شود که احتمالاً قرار است بلایی سر او بیاید!

کریم‌پور: این اتفاق باید می‌افتاد. بالاخره مادر آرش چه علمی نسبت به آن وسایل داشت. باید جایی کارکرد آن‌ها را می‌شنید و به همین دلیل پرستار درباره آن توضیح می‌دهد.

* ولی وقتی این اندازه گل‌درشت در فیلم مطرح می‌شود، دست شما پیش مخاطب رو می‌شود.

کریم‌پور: تا امروز هیچ‌کس به من نگفته که انتهای داستان فیلم را فهمیده‌ام. مواردی در فیلم هست که تعمد داشتیم مخاطب چیزهایی را حدس بزند و یا به برخی کاراکترها مظنون شود. من تا امروز کسی را ندیده‌ام که بگوید انتهای داستان را در میانه فیلم متوجه شده‌ام. واقعیت هم این است که حتی سکانس آخر ما این مدلی که الان در فیلم هست، نبود. مدل دیگری بود که ارشاد خیلی دوستانه از ما خواست آن را تغییر دهیم. البته ما دو ماه تلاش کردیم که با همان پایان قصه را تمام کنیم اما نشد.

* به‌عنوان سوال پایانی در مقام تهیه‌کننده فیلم نگران وضعیت فروش آن نیستید؟

کریمی: هر تهیه‌کننده‌ای نگران فروش فیلم خود است اما مجموعه شرایطی در این وضعیت فروش تأثیرگذار بوده است. البته از ابتدا هم من توقع فروش آن‌چنانی از این فیلم نداشتم. بالاخره توقع از محمدامین ساخت فیلم کمدی بود و از سوی دیگر جنس موضوع این فیلم و ترکیب بازیگران به‌گونه‌ای بود که قرار نبود فروش آن‌چنانی داشته باشد. سابقه و شهرت محمدامین برای تضمین فروش فیلم کافی نبود. به خود محمدامین هم گفته بودم که مخاطبان تو در اینستاگرام، پای موبایل نشسته‌اند و برای تماشای فیلمت بلیت نمی‌خرند و به سینما نمی‌آیند. در مجموع این فروش قابل پیش‌بینی بود. حتی چند روز پیش با محمدامین درباره فیلم کمدی‌اش هم که صحبت می‌کردیم، به او گفتم طنزی که در اینستاگرام تجربه کرده‌ای با طنز سینمایی متفاوت است و باید حواست به این مسئله باشد. در این شرایط سینماها شاید می‌شد صبر کرد و فیلم را دیرتر اکران کرد اما واقعاً خطرناک بود. با توجه به جمیع جوانب مجبور بودیم فیلم را در این شرایط که چندان هم مطلوب نیست فیلم را اکران کنیم. هفته‌ای سه فیلم به اکران اضافه می‌شود و سالن‌های نمایش‌دهنده فیلم ما مدام کمتر می‌شود.

محمدامین کریم‌پور: واقعاً عوامل متعددی دست به دست هم داد که فیلم در اکران عمومی نفروشد اما شاید در اکران آنلاین شانس بیشتری برای فروش داشته باشد. ان‌شالله فیلم کمدی‌ام را بتوانم به‌گونه‌ای بسازم که ۵۰ میلیارد تومان فروش داشته باشد!


منبع: خبرگزاری مهر
نویسنده: زهرا منصوری