از زمان ورود گروه تئاتر خورشید به کارتوشری، این محل به یکی از مراکز مهم تئاتری پاریس تبدیل شده و چند گروه دیگر نیز به آنجا آمده‌اند. این محل تاکنون چهار گروه تئاتری دیگر را در خود جای داده است. پرسش این است که آیا مدیران یک‌بار به فراهم آوردن چنین امکاناتی برای گروه‌های تئاتر ایرانی اندیشیده‌اند؟ حتی در خیال!

 پایگاه خبری تئاتر: دولت‌ها و دولتمردان در سراسر جهان مسوولیت ذاتی حمایت از ترویج و گسترش هنرهای نمایشی در سرزمین متبوع‌شان را برعهده دارند. این کلیشه‌ای‌ترین گزاره‌ای است که ظرف حداقل سه دهه اخیر توسط هنرمندان تئاتر ایران و رسانه‌ها به مدیران دولتی گوشزد شده.‌ انگیزه نگارش شرح حال بعضی کارگردانان شناخته‌شده جهان (که در روزهای آینده به تناوب منتشر می‌شود)، دقیقا از لزوم تکرارِ چندباره این حقیقت آشکار خطاب به مدیران سرچشمه می‌گیرد و ما به عنوان فعالان جامعه مطبوعاتی که همزمان دل در گرو فعالیت عملی و همنشینی با هنرهای نمایشی داریم، موظفیم که خسته نشویم و آنقدر تکرار کنیم و امیدوار باشیم که یک امر بدیهی سرانجام روزی جا می‌افتد. درست شبیه پاسداری از صلح و ثبات و دموکراسی؛ تلاش برای دست پیدا کردن به دموکراسی و رام کردن اسب سرکشِ قدرت برای حرکت در چارچوب قانونِ مورد وثوقِ اکثریت، امری است مستمر و توقف‌ناپذیر. متن پیش‌رو به شرح کوتاه فعالیت‌های گروه تئاتر «خورشید») 

(Theatre du Soleil به سرپرستی و هدایت کارگردان شناخته‌شده جهان آرین منوشکین 
(ariane mnouchkine) می‌پردازد. انگیزه اشاره به کارگردانِ حالا 83 ساله فرانسوی به اظهارات چند روز قبل مدیر کل هنرهای نمایشی درباره نمایش یک گروه تئاتری بازمی‌گردد. جایی که ایشان تلویحا گفته بود اینکه سه ماه یک سالن در اختیار گروه تئاتری قرار گرفته و آن گروه سه ماه به اجرای نمایش مشغول بوده (و سه ماه درآمد کسب کرده‌) و یک گروه دیگر نتوانسته در نوبت اجرایی آن گروه مداخله کند، امری است به دور از «عدالت فرهنگی» (خبرگزاری کار ایران ۲۱/۰۱/ ۱۴۰۱) به همین علت لازم بود به آقایان- هرچند در کمال ناامیدی- یادآوری کنیم که دیگر کشورها برای حمایت از گروه‌های فعال تئاتری‌ خود چه اقداماتی انجام داده و می‌دهند.

 معرفی
یکی از ویژگی‌های اساسی کارگروه تئاتر «خورشید» این است که در میان گروه‌های بزرگ دهه 1960 و در کنار کارگردان اهل برزیل «آگوستو بوآل» جزو معدود گروه‌هایی است که ساختار جمعی را -که از درون تجربیات آرمان‌گرایانه دهه 1960 بیرون آمد- حفظ کرده است. با وجود تغییرات فراوانی که در جزییات این ساختار گروهی طی سال‌ها رخ داده، روح جمعی هنوز نیرومند است و بسیاری از وجوه کاری تئاتر خورشید را ترسیم می‌کند. سرآغاز فعالیت گروه تئاتر خورشید به چند سال پیش از بنیانگذاری رسمی آن بازمی‌گردد. از اواخر دهه 1950 میلادی، نگرش تازه‌ای در گرایش به تئاتر میان بخشی از روشنفکران نسل جوان فرانسه وجود داشت. یکی از گروه‌های تئاتری که در این زمان تاسیس شد، انجمن تئاتر دانشجویی پاریس ATEP بود که در سال 1959 شروع به کار کرد. آریان منوشکین یکی از پایه‌گذاران آن و نیز دانش‌آموخته آکسفورد بود و از باتجربه‌ترین افراد گروه به شمار می‌آمد. او در اولین تولید تئاتری ATEP به عنوان سرپرست و طراح در نمایش «عروسی خون» اثر فدریکو گارسیا لورکا حضور یافت. پس از آن در دومین اثر این گروه «چنگیزخان» نوشته هنری بوشا نمایشنامه‌نویس بلژیکی، نقش کارگردان را برعهده گرفت. پس از این نمایش، ATEP رو به زوال گذاشت و آریان منوشکین راهی سفری طولانی به بخش‌هایی از آسیا شد. در نوامبر ۱۹۶۱ آرین منوشکین به شرق آسیا (هند، ژاپن و کره) سفر کرد و در آنجا به مطالعه شیوه‌ها و سنت‌های نمایشی خاور دور پرداخت. این سفر تاثیر مهمی در زندگی تئاتری منوشکین گذاشت. چنان‌که خود بعدا اعتراف کرد که منبع الهامش تمامی تئاترهای سنتی دنیا بدون توجه به جغرافیای آنهاست.

هرچند که منوشکین هند، ژاپن و چین را والدین تئاتری خود می‌خواند. در پی بازگشت از آسیا، مجددا همان گروه دانشجویی را دور هم جمع کرد و گروه تئاتر سولی یا خورشید را بنا نهاد. این نام به دلیل احترام به مینلی، رنوار و چند کارگردان دیگر سینما (پدرش الکساندر منوشکین کارگردان سینما بود) که ویژگی کارهای‌شان نور و روشنایی بود، انتخاب شد. گروه سولی با دو اصل ایجاد نوعی زیبایی‌شناسی متفاوت و پایبندی به اصول اخلاقی سوسیالیستی، شروع به کار و تحقیق در سبک‌های غیرمعمول تئاتری کردند. منوشکین اساسنامه گروه را با این نگاه بنیان گذاشت: «حقوق برابر برای همه، احترام یکسان در کار، احترام عمیق به تماشاچی و پولی که می‌گیریم. این پول نباید برای کارهایی که به آن اعتقاد نداریم، خرج شود.» پرسش آگاهی‌بخش از مدیران ما همین‌جاست! «پولی که می‌گرفتند دقیقا از کجا می‌آمد؟» پاسخ دو کلمه است: «دولت» و «شهرداری» اما چگونه؟

با یک نمونه حمایت آشنا شوید
شهرک بین‌المللی هنرهای پاریس با اشراف بر رودخانه سن در منزلگاه قدیمی شهر پاریس یعنی جزیره سن‌لویی بنا شده است. از زمان تاسیس این شهرک توسط فلیکس برونو، فردی که عمرش را وقف بنا و ادامه حیات شهرک کرد، 87 کشور با زبان واحد یعنی زبان هنر در آن سخن می‌گویند. همچنین به‌تدریج 270 آتلیه- منزل بنا شد که یک‌سوم آنها فقط به کشور فرانسه تعلق دارد (مدیران ما همان یک‌سوم را فراهم کنند!) و در این شهرک‌ها مکان‌های آفرینش جمعی، فنون‌کنده کاری، لیتوگرافی یا عکاسی، استودیوهای تمرین هنرمندان تئاتر و موسیقی و یک مکان وسیع نمایشگاهی و یک سالن برای عرضه فعالیت‌های هنری وجود دارد. قوانین شهرک ساده است: هر بنیانگذاری، هنرمند پیشنهادی خود را معرفی می‌کند و کمیسیون پذیرش، پیشنهادها را بررسی و اعلام نظر می‌کند. قانون این شهرک بین‌المللی، حمایت از افراد هنرمند مستعد و بازشناسی کیفیت تخصصی کسانی است که در این شهرک اقامت دارند اما یک قانون بر همه تفوق دارد و آن رعایت آزادی و تسامح در برابر ظواهر نژادی، مذهبی، عقیدتی، هنری، شاگردی یا شهرت هنری، پناهندگی سیاسی یا معرفی شدن توسط یک دولت است. این شهرک بین‌المللی توسط یک شورای اداری 27 نفره اداره می‌شود که به صورت خیرخواهانه و رایگان فعالیت می‌کنند. 30 نفر کارمند حقوق‌بگیر، وظایف منشی اداری، حسابداری و مراقبت از ساختمان را بر‌عهده دارند. بنیانگذاران این شهرک اعم از دولت فرانسه یا دولت‌های خارجی، کسانی هستند که در تولیدهای هنری این شهرک، مشارکت مالی داشته‌اند و هنرمندان را براساس انتخاب خود به کمیسیون پذیرش (هنرهای تئاتر، تجسمی، دیداری، عکاسی، موسیقی و رقص) پیشنهاد و معرفی می‌کنند. بنیانگذاران مدت اقامت هنرمندان را در یک محدوده زمانی حداقل دو ماهه و حداکثر یک‌ساله معین می‌کنند. آتلیه- منزل به‌طور میانگین 40 متر مربع است که دارای یک آشپزخانه کوچک و یک دستشویی است. این آتلیه‌ها بر‌حسب کارکردهای مختلف هنری (سه پایه نقاشی برای نقاشان، پیانو برای موسیقیدانان و...) تجهیز شده‌اند. مبلغ پرداختی توسط هنرمندان مقیم نصف قیمت واقعی است و این امر به واسطه «کمک مالی شهرداری پاریس» و «وزارت فرهنگ فرانسه» صورت می‌گیرد. شهرک بین‌المللی هنرمندان امروز شناخته شده است و این محل یک مرکز ملاقات غیررسمی برای بسیاری از هنرمندان جهان محسوب می‌شود. دولت فرانسه یک‌سوم این آتلیه‌ها را دراختیار شهرداری پاریس، وزارت امور خارجه و خود این بنیاد قرار داده و کشور ایران نیز به علت مشارکت در بنیانگذاری این شهرک از 4 آتلیه- منزل برخوردار است. در گذشته مسوولیت معرفی هنرمندان ایرانی به این شهرک بر‌عهده موزه هنرهای معاصر ایران بود که از سرنوشت عوامل و شرایط معرفی بی‌ا‌طلاع هستم.

نگاهی کوتاه به تاریخ شهرک بین‌المللی هنرهای پاریس: 
در سال 1947 فلیکس برونو متقاعد شد که ضرورت دارد پاریس برای پذیرش هنرمندان خارجی، تشکیلاتی راه‌اندازی کند تا این هنرمندان امکان سفر و اقامت داشته باشند. او به کمک پل لئون، مدیرکل افتخاری بوزار (مدرسه عالی هنرهای زیبا) و ارو اسلنمن، نقاش هلندی اقدام به اجرای این پروژه کرد: شهرداری پاریس زمینی به مساحت 15 هزار متر مربع در قلب محله ماره در اختیار این بنیاد گذاشت. دولت فرانسه یک «اعتبار خاص دو میلیون فرانکی» را برای ساخت این شهرک به تصویب رساند و هیات دولت در سال 1957 این شهرک را به عنوان منافع عمومی به رسمیت شناخت. در سال 1960 وزارت دارایی (دولت) شهرک هنرمندان را از پرداخت مالیات معاف کرد. ساخت این شهرک در سال 1962 آغاز شد و در ژانویه 1966، هنرمندان 37 کشور مختلف جهان در 136 آتلیه (کارگاه هنری) مستقر شدند. در سال 1969 ساخت یک سالن نمایشگاهی و یک سالن شنیداری فراهم شد. در سال 1970 یک آتلیه جمعی هنر حکاکی و یک استودیوی تلویزیونی، در سال 1971 نیز 15 آتلیه- منزل جدید در یک خانه قدیمی افتتاح شد که شهرداری پاریس به این شهرک اهدا کرده بود. 30 استودیو و کارگاه هنری در منطقه استثنایی مونمارتر در سال 1972 در اختیار این مرکز قرار گرفت. سال‌های بعد این شهرک به آفرینش آتلیه‌های چاپ سنگی و سربی، کارگاه هنری ارگ، لابراتوار چاپ عکس، استودیوهای تمرین تئاتر و موسیقی روی آورد. در سال 1987 و 1989 دو ساختمان جدید متشکل از 60 آتلیه- منزل، سالن‌های رقص و سازهای کوبه‌ای گشایش یافت. قبل از سال 1995 آخرین ساختمان با 30 آتلیه- منزل جدید و تعدادی سالن‌های جمعی در خیابان هتل دو ویل و خیابان ژوفروی- انی یه ساخته شد. این تنها گوشه‌ای از حمایت دولت و شهرداری از هنرمندان یک شهر - و مملکت- است؛ حال مقایسه کنید با اظهارات مدیران ما و درک‌شان از اهمیت حضور مستمر و آفرینش‌گری هرروزه یک گروه هنری. به چه بهانه؟ بهانه این است که زیرساخت در کشور کم است! و جای اینکه پاسخ‌گوی این نقصان باشند (چون دولتند)، نوک پیکان حمله را به سوی هنرمند و اصل آفرینشگری می‌چرخانند. فحوای کلام‌شان این است که «چون سالن تئاتر کم داریم، شما آفرینشگر نباشید» یا «هر روز روی صحنه نباشید» و در ادامه نمی‌گویند هزینه‌های هنگفت مادی و معنوی روزهای خانه‌نشینی هنرمند - و بی‌بهره ماندن جامعه- را چطور قرار است پرداخت کنند؟ 

آقایان! با مفهوم «استقرار» آشنا شوید
ساختار جمعی بستر اجرای تجربیاتی را که لازمه کار منوشکین است، فراهم می‌کند. اینگونه تجربه‌ها حتما درباره بازیگران خطراتی به همراه دارد اما اساس کار به این صورت تعریف می‌شود که زن و مرد فارغ از نگاه جنسیتی و رقابت در شرایط مساوی پیش می‌روند. یکی از عوامل پایداری فعالیت‌های منوشکین و همچنین گروه تئاتر خورشید استقرار آن در «کارتوشری» از سال 1970 در بوآدو ونسن -شرق پاریس- تا امروز است. ویژگی‌های خاص این مجموعه اجرای روش‌های کاری غیرمعمول گروه را ممکن ساخت. کارتوشری یک کارخانه تولید مهمات نظامی است که گروه هنگام جست‌وجوی محل تمرین و اجرا آن را کشف کرد. سال‌ها از تعطیلی کارخانه می‌گذشت. اولین حسی که این مکان در مخاطب ایجاد می‌کند، زیبایی طبیعی و ویژگی رمانتیک آن است. کارخانه در قرن نوزدهم و در دوره ناپلئون سوم ساخته شده، یک محوطه محصور میان دیوارهایی در وسط یک بیشه‌زار که شامل چند آشیانه و انبار می‌شود. از زمان ورود گروه تئاتر خورشید به کارتوشری، این محل به یکی از مراکز مهم تئاتری پاریس تبدیل شده و چند گروه دیگر نیز به آنجا آمده‌اند. این محل تاکنون چهار گروه تئاتری دیگر را در خود جای داده است. پرسش این است که آیا مدیران یک بار به فراهم آوردن چنین امکاناتی برای گروه‌های تئاتر ایرانی اندیشیده‌اند؟ حتی در خیال!

گروه تئاتر «خورشید» حالا مالکیت چهار آشیانه همجوار را در اختیار دارد؛ همچنین یک انبار مجزا که به دو بخش «رختکن» و «فضای باز تمرین» تقسیم می‌شود. در بین چهار آشیانه، دورترین آنها به امور اداری و کارگاه اصلی اختصاص دارد. آشیانه دیگر برای دو منظور استفاده می‌شود، یکی به عنوان فضای کارگاه اضافی در دوره‌های تمرین و دیگری به عنوان لابی انتظار زمان اجرا. دو آشیانه باقی‌مانده باهم یکی شده و فضای بزرگی را برای اجرا فراهم آورده‌اند. فاصله کارتوشری آنقدرها که به نظر می‌رسد از مرکز شهر دور نیست. پارکینگ بزرگی در محل برای بسیاری از ساکنان پاریس در نظر گرفته شده که تنها با 15 دقیقه رانندگی از مرکز شهر می‌توان به آنجا رسید. درعین‌حال، گروه یک اتوبوس از ایستگاه مترو در نزدیکی ونسن به محل تئاتر در نظر گرفته است که این امر می‌تواند بر مشکل کمبود تماشاگر محلی غلبه کند. از سوی دیگر این مکانِ شاید دورافتاده مزایای زیادی برای کار گروه تئاتر «خورشید» دارد که از میان آنها می‌توان به کاهش تاثیر و دخالت جهان خارج، وجود فضای گسترده با هزینه نسبتا کم و نیز زیبایی اطراف کارتوشری اشاره کرد. اینها عواملی هستند که بدون حضورشان ماهیت منحصربه‌فرد کار گروه تئاتر «خورشید» از بین می‌رود؛ و البته در پایان بار دیگر باید روی یک عامل اساسی دیگر هم انگشت تاکید بگذاریم؛ کلیدواژه «دولت» و «شهرداری»ها و نقش آنها در شکل‌گیری این کارخانه‌های تولید خلاقه هنری. ذهنیت مدیران هنری ما به قدری از چنین حمایت‌هایی به دور است که هنرمندان دیگر حتی در خواب نمی‌بینند مدیران بیایند و درخواست استقرار گروه‌ها در کرورکرور ساختمان‌ها و بناها و سوله‌های بی‌کار افتاده و خاک‌گرفته رو به نابودی را اجابت کنند. امروز حتی می‌گویند چرا یک گروه تئاتری سه ماه روی صحنه است؟ جای آنکه بگویند بیا ما امکانی فراهم می‌کنیم که شما سال‌ها با خیال آسوده، به امر آموزش و ساختن تئاتر و آفرینش هنری و خلاقه مشغول باشید. از این منظر شاید بتوان گفت گروه منوشکین حقیقتا به یک نیروی لایزال خورشیدی متصل شد که توانست از دهه 70 میلادی تا امروز به فعالیت و جست‌وجوگری هنری‌اش ادامه دهد و خود را به عنوان یک مرکز فرهنگی مهم در اروپا به اثبات برساند. از آن روزگار تا امروز تعداد چنین مکان‌هایی رو به گسترش رفته است؛ برای نمونه فلیپ کن که چندسال قبل برای اجرا در قالب جشنواره تئاتر فجر همراه گروهش به ایران سفر کرده بود، در گفت‌وگویی با روزنامه اعتماد گفت که او و گروهش در یک سوله حوالی یکی از شهرهای کوچک فرانسه مستقرند. دولت یک فرصت کوچک برای بیان کیفیت و توانایی هنری در اختیارشان قرار داد و آنها مدتی بعد موفق شدند خود را به عنوان سفیر فرهنگی و هنری کشورشان تثبیت کنند.
منابع: 
«آریان منوشکین و آفرینش جمعی» نوشته غزل اسکندرنژاد، شماره 28 فصلنامه هنر
«آشنایی با شهرک بین‌المللی هنرهای پاریس» تحقیق:  محمدحسین  نعیمی

 


منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: بابک احمدی