چارسو پرس: انتخاب فیلم «نگهبان شب» به کارگردانی سیدرضا میرکریمی به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار پرسشها و حواشی زیادی را در رسانهها و فضای مجازی به وجود آورد، عدهای با طرح این پرسش که فیلم «نگهبان شب» که حتی یک حضور بینالمللی نداشته پس براساس چه ویژگی به اسکار معرفی شده؟ به انتخاب این فیلم ایراد گرفتند و برخی هم نظرشان بر این بود که اساسا فیلم کیفیت مناسب جهانی ندارد و از نظر سینمایی فاقد اعتبار جهانی است ضمن اینکه از نظر رویکردهای سیاسی هم آنقدر پیشرو یا رادیکال نیست که بتواند نماینده شایستهای برای ایران باشد، بعضی هم نظرشان بر این بود که سینمای ایران در یکی، دو سال اخیر کفگیرش به ته دیگ خورده و انتخاب «نگهبان شب» به عنوان نماینده سینمای ایران در مهمترین رویداد سینمایی جهان، نشان از اوضاع وخیم سینما دارد، عدهای هم معتقد بودند که فیلمهای جوانان زیادی شایستگی معرفی به اسکار را داشت و کمیته انتخاب میتوانست این جسارت را به خرج دهد که فیلمساز جوان را به اسکار معرفی کند که نکرد.
اما پرسشی که میتوان به این بحث اضافه کرد این است که وقتی به جدول معرفی فیلم به اسکار نگاه میکنیم بعضی فیلمسازان ایرانی رکورددار معرفی به اسکار هستند، مجید مجیدی ششبار و اصغر فرهادی پنجبار، رضا میرکریمی سهبار. آیا برای انتخاب نماینده سینمای ایران به اسکار درگیر القاب و اسامی هستیم؟ چرا فقط تعدادی کارگردان شناخته شده برای حضور در اسکار معرفی میشوند؟
ما با چند منتقد شناخته شده سینما در این باره صحبت کردیم و نظرشان را در مورد انتخاب فیلم «نگهبان شب» به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار جویا شدیم که در ادامه میخوانید.
هوشنگ گلمکانی: نگاه رسمی، فارغ از معیارهای موفقیت در اسکار
هوشنگ گلمکانی منتقد و کارگردان سینما معتقد است: «از آنجایی که نهادی دولتی مسوولیت معرفی فیلم به اسکار را برعهده دارد پس فیلمی را انتخاب میکند که با گرایشها و حال و هوای خودش و سیاستهای رسمی سازگار و نزدیک باشد. معمولا هم توجه نمیشود به اینکه فیلم برگزیده معیارهای موفقیت در رقابتهای اسکار را دارد یا خیر؟ خیلی وقتها هم فیلمهای ارزشی برای حضور در اسکار انتخاب میشود فقط برای اینکه بگویند این فیلم مورد علاقهمان است؛ فارغ از آن معیارهای موفقیت در اسکار.»
او ادامه میدهد: «میرکریمی فیلمساز خوبی است و نگهبان شب هم فیلم بدی نیست. با توجه به روندی هم که کمیته معرفی فیلم به اسکار در سالهای گذشته داشته و لو رفتن چند فیلم قابل توجه سال گذشته در فضای مجازی که مانع از اکران عمومی آنها (به عنوان یکی از شرطهای اصلی انتخاب فیلم برای اسکار) شد، انتخاب نگهبان شب کاملا طبیعی بود، اما اگر انتخاب را نهاد دیگری از جمله خانه سینما یا کانون کارگردانان برعهده داشت شاید فیلم دیگری انتخاب میشد.»
احمد طالبینژاد: موقعیت میرکریمی را هر کسی ندارد
احمد طالبینژاد منتقد سینما در ابتدای صحبتش میگوید: واقعا تعجب میکنم که چطور گاهی وقتها فریاد مرگ بر امریکا سر میدهیم و از آن طرف برای حضور در مراسم اسکار سر و دست میشکنیم و پدر هم را در میآوریم.
او به صحبتهایش ادامه میدهد: واقعیت این است که اسکار رویداد سینمایی سیاسی است که در چند سال گذشته حتی وجه سیاسی آن بیشتر هم شده است. برگزارکنندگان آن از کشور امریکا هستند، به عبارتی کدخدای جهان به شمار میروند؛ پس نگاه میکنند ببینید کجای دنیا چه موضوعی بحرانی است و در چه محفلی از آن بحران صحبت میشود تا فیلمی از آن کشور را انتخاب کنند. بنابراین از آنجایی که کشورمان دچار ناآرامی درونی است فیلمهایی که نشان بحران داشته باشد بیشتر مورد توجه قرار میگیرد؛ تعارف که نداریم جایزه فیلم فروشنده اصغر فرهادی هم کاملا سیاسی بود.
طالبینژاد میگوید: اسکار جشنواره نیست جایزه است، پس این جایزه باعث معرفی اثر و فیلمساز به جهان میشود؛ بنابراین فیلمی از جانب اسکار انتخاب میشود که نگاه سیاسی هم داشته باشد.
به گفته این منتقد سینما قطعا در ایران براساس سیاست مسوولان سینما فیلم به اسکار معرفی میشود و اساسا بعضی فیلمسازها، برگ سبز حضور در این مراسم را دارند.
طالبینژاد به جمله مشهور جواد شمقدری اشاره میکند که زمانی گفته بود «برای موفقیت فیلم جدایی نادر از سیمین لابی کردیم» و توضیح میدهد: آن زمان همه فکر میکردند این حرف شمقدری شوخی است اما به نظرم دیدگاهی پشت آن حرف بود و آن اینکه برای مطرح شدن و موفقیت فیلمهای فیلمسازان ایرانی در خارج از کشور باید گفتوگو کرد و به قول شمقدری لابی داشت و ارتباط برقرار کرد. که در دیگر کشورها هم این روش اعمال میشود مثلا برای فیلم میلیونر زاغهنشین ساخته دنی بویل خاطرم هست کارگردانش یک سال در امریکا
این طرف و آن طرف میرفت، نه به لحاظ مالی،بلکه به لحاظ ارتباطی تا بتواند داوران را مجاب کند. دهه ۶۰ و ۷۰ در مورد حضور سینمای ایران در مجامع بینالمللی نیز وضع به گونهای بود که قالیچهها میرفت و هدایا به مسوولان سینمایی کشورهای مختلف داده میشد تا سینمای ایران موفق شود.
این منتقد سینما در پاسخ به این سوال که چرا نام تعدادی فیلمساز همیشه به عنوان نماینده سینمای ایران معرفی میشود، میگوید: به هر حال یک عده از فیلمسازان خودی تشخیص داده میشوند و موفقیتشان را ساز و کار دولتی میدانند. فیلمهایی هستند که توسط دولت تولید میشوند البته به غیر از اصغر فرهادی که دولت به موفقیت او نیاز دارد بقیه فیلمهای معرفی شده تولید دولت بودند به هر حال بپذیریم موقعیت میرکریمی را هر کسی ندارد. البته میرکریمی انسان بسیار محترمی است اما دولت هر فیلمسازی را تایید نمیکند.
به گفته طالبینژاد این روزها سینمای ایران بهشدت دو قطبی شده بعضی مغضوبین و بعضی مقربین
به شمار میروند، مقربین مثل مجیدی و میرکریمی و انبوهی دیگر از فیلمسازان خودی که فیلمهایشان توسط دولت حمایت میشود و مغضوبین فیلمسازانی هستند که خودشان را ملزم به قوانین دولتی نمیدانند و با پول خودشان فیلم میسازند (مشخص هم نیست این پولها از کجاست).
اما وزارت ارشاد با تنگنظری و محدود کردن این فیلمها را انتخاب نمیکند .
به هر حال امیدوارم نگهبان شب مطرح شود و چهبسا جایزه بگیرد من حتما خوشحال میشوم. میرکریمی فیلمساز خوبی است، چراکه فیلم بد در کارنامهاش ندارد و امیدوارم موضوع اخلاقی که تم همه فیلمهای اوست بتواند نظر خارجیها را هم جلب کند.
اما اگر او انتخاب نشد و جایزه نگرفت، ما از انتخاب اشتباه خودمان درس بگیریم و بگذاریم گزینش فیلم برای اسکار سیر طبیعی خود را داشته باشد و اصلا اجازه دهند خود تهیهکنندهها فیلمی را به عنوان نماینده سینمای ایران انتخاب کنند. باتوجه به واکنشهای جهانی به نهادهای دولتی ایران، انتخاب فارابی به عنوان نهاد دولتی بیشتر باعث میشود فرصت حضور از سینمای ایران گرفته شود.
شاهین شجری کهن: مسوولان خودشان هم میدانند «نگهبان شب» شانسی در اسکار ندارد
همچنین شاهین شجری کهن منتقد سینمای ایران درباره شایستگی فیلم «نگهبان شب» به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار به خبرنگار سینما اعتماد میگوید: «نگهبان شب» ساخته سیدرضا میرکریمی یک فیلم با قصه کاملا شخصی و در عین حال خنثی است که امکانی برای موفقیت در اسکار ندارد و اساسا نماینده جریان اصلی سینمای ایران
به شمار نمیرود. او ادامه میدهد: چه بسیار فیلمهای ایرانی با سوژههای خوب و جدید و خصوصا اجتماعی که میتوانست به عنوان نماینده سینمای ایران معرفی بشود که نشد. او میگوید: همانطور که میدانیم این روزها نگاه و تمرکز جامعه جهانی بر کشورمان زیاد است و مسائل ایران توسط کشورهای دیگر کنجکاوانه دنبال میشود، پس در این شرایط چه بهتر بود فیلمی که نماینده تکاپو و حیات و سرزندگی سینمای ایران است به جهان معرفی شود.
خصوصا اینکه جوانان زیادی هستند که فیلمهایشان حاوی تفکر و اندیشه وخلاقانه است و در ضمن بازتابی از شرایط روز جامعه هم به شمار میرود.
این منتقد سینما در ادامه صحبتش در مورد راهیابی این فیلم به لیست نهایی کاندیدای اسکار توضیح میدهد: بیتعارف باید بگویم که آقایان مسوول خودشان هم میدانند «نگهبان شب» موفقیت و شانسی در اسکار به دست نمیآورد ولی میخواهند آدمهای موجه و بیدردسر را برای حضور در مجامع جهانی انتخاب کنند تا این افراد برایشان مشکلساز نباشند. وگرنه چرا از میان نسل جدید و فیلمهای جوانان، فیلمی را انتخاب نکردند؟
رضا درستکار: رویکرد اسکار با جشنوارهها فرق دارد
اما رضا درستکار دیگر منتقد سینما با بیان اینکه دیدگاه اسکار با جشنوارههای دیگری همچون کن متفاوت است، در گفتوگو با قدس آنلاین گفته بود: رویکرد در جشنواره کن کاملا هنری است و قالبهای جدید و دستور زبان سینمایی مورد توجه قرار میگیرد حالیا که اسکار، مراسمی است از جنس سینمای پروداکشن. فیلمی که ۲۰۰ میلیون دلار هزینه ساخت آن شده قابل مقایسه با فیلمهای کمهزینه نیست.
در اسکار کمتر سابقه داشته که فیلمهای کمهزینه (لوباجت) انتخاب شوند. عموما فیلمهای داستانپرداز قدرتمند، بیگ پروداکشن و ماجراجویانه، جایزه گرفتهاند.
مثلا فیلمهای عباس کیارستمی مورد توجه مراسم اسکار نبودند درحالی که یکی از آثار این فیلمساز فقید برنده نخل طلای کن شده است چون کیارستمی سعی میکرد سینما را ارزان تمام کند اما سینمای اصغر فرهادی پروداکشنی وسیعتر دارد
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: تینا جلالی