به بهانه اکران فیلم پرویزخان به این موضوع پرداختهایم که چرا اغلب فیلمهای ورزشی موفق نیستند؟
در دهه 30 به واسطه سانسور حاکم، به ویژه پس از کودتای 28 مرداد، گروههای تئاتری دچار چنان رکود و رخوتی شدند که اساسا از رشد طبیعی باز ماندند. به تدریج ترجمه و اجرای نمایشهای بیخطر فرنگی و کمدیهای متوسط و آثار عرفانی رواج یافت تا سالنها خالی نمانند و صندلیها بهشکل ظاهری هم که شده پر شوند
اینکه خارج از دانشگاههای ما هیچ مکان مشخصی برای دسترسی و مطالعه کتابهای تخصصی هنرهای نمایشی وجود ندارد، نکته قابل افتخار نیست. تجهیز و راهاندازی «مرکز آرشیو تئاتر ایران» با نگاه سادهانگارانه دولتها به بوته فراموشی رفته و دانشجویان برای دسترسی به این اطلاعات (بخشی از اینها) باید به آرشیو مجلس شورای اسلامی و کتابخانه ملی مراجعه کنند؛ در این مراجعه هیچ ایرادی نیست، ولی اینکه تئاتر ایران آرشیو تصویری و مکتوب ندارد، امری است ناپسند و غیرقابل دفاع
چرخه اکران سینماهای کشور در حالی با بحران جدی مواجه است که عوامل هیچ فیلمی حاضر به تن دادن به اکران در شرایط فعلی نیست و وزارت ارشاد هم چند پیشنهاد شورای صنفی اکران را رد کرده است.
با انتخاب رسمی فیلم «جنگ جهانی سوم» برای رقابت در شاخه بهترین فیلم بینالمللی اسکار ۲۰۲۳،هومن سیدی با فیلمش بیست و هشتمین نماینده سینمای ایران در این جوایز خواهد بود که تا تاریخ ۹ آذر برای اکران در داخل کشور فرصت دارد.
پس از فیلم «از نفس افتاده»، موج جدیدی که سینمای جهان از برزیل تا چکسلواکی و ژاپن را فرا گفت مرهون «ژان لوک گدار» است، همانطور که نسلهایی از کارگردانان آمریکایی از جمله «اسکورسیزی»، «دی پالما» و «تارانتینو» نیز وامدار او هستند.
به نظر میرسد که کامنتنویسان سایت ... به قدرت زیادی دست پیدا کردهاند و قطعا مدیریت این سایت نیز از این تأثیرگذاری آگاه است؛ اما رابطه آنها با یکدیگر مشخص نیست. ما به افراد زیادی زنگ زدیم؛ ولی همه آنها با حدس و گمان در این باره صحبت میکردند؛ حتی وقتی در رادیو با مدیر پردیس تئاتر شهرزاد صحبت میکردیم که چرا فروش یکی از اجراهای آنجا متوقف شدهاست؛ ایشان گفت که خود سایت «...» این کار را انجام داده؛ اما مدارک را به ما انتقال نداده تا چیزی در دست ما باشد.
سرانجام پس از چند هفتهی پرحاشیه، انتخابات شانزدهمین دوره هیأت مدیره خانه سینما برگزار شد و سینماگرانی از این پس سکاندار مدیریت این نهاد صنفی خواهند بود که جز محمد مهدی عسگرپور که در دوران پرتنش خانه سینما ، مدیرعامل و عضو هیات مدیره خانه سینما بود، بقیه اعضای اصلی منتخب این دوره ، تاکنون سابق حضور در هیات مدیره خانه سینما را نداشتند.
روند انتشار گزارشهای مالی مجموعههای تابع سازمان سینمایی حالا ۱۴ ماه است که متوقف شده است؛ آیا جریان «شفافیت مالی» در سینما در حالت کما باقی خواهند ماند؟
اصغر دشتی: از سال 88 به بعد دولت وقت، یک بدبینی محض نسبت به جامعه روشنفکری پیدا میکند که کمکم در سیاستگذاری دولت هم ریشه میدواند و شورای ساخت که موظف بود بر اساس قرارداد تیپ به تئاترها بودجه بدهد، تبدیل به «شورای حمایت» میشود. تفاوت شورای ساخت و حمایت در چه بود؟ «... میگفت براساس چیزی که خواندم حاضرم از این نمایش اینقدر حمایت کنم و از نمایش دیگر آنقدر. بعضی کارها را هم اصلا حمایت نمیکرد و فقط سالن میداد. به بعضی کارها حتی سالن هم نمیداد.»
فیلمهای «جنگ جهانی سوم»، «شب، داخلی، دیوار» و «بیرویا» در حالی در جشنواره ونیز پذیرفته شدهاند که عدم صدور پروانه نمایش برای این آثار میتواند زمینهساز تکرار حواشی «برادران لیلا» باشد.
در طول سالها حضور سینمای ایران در جشنواره فیلم ونیز، سینماگران ایرانی تاکنون بابیش از ۱۰۰ اثر در این رویداد سینمایی مهم حضور داشتهاند.
چیزی به اسم سینمای کودک در ایران نداریم. این تعداد فیلمهایی هم که آقایان با هزینههای بسیار هنگفت و در قالب انیمیشن به اسم سینمای کودک میسازند اصلا مناسب سن بچهها نیست. بچه که نباید با جنگ و کشت و کشتار آشنا شود. خودش وقتی بزرگ شد با جنگ آشنا میشود. یا در برنامههایشان به شکل مبالغهآمیزی میخواهند بچه را با آموزههای مدنظر خود آشنا کنند. چنین عملکردی باعث میشود که کودکان از تلویزیون و سینمای ایران دور شوند
تنها با بررسی کارنامه هشت هنرپیشه زنی که از ایران رفتهاند، به عدد ۱۵۳ فیلم سینمایی و ۶۳ اثر تلویزیونی میرسیم که دیگر از صداوسیما پخش نمیشوند. در این فهرست ۲۱۶تایی تعدادی از بهترین و فاخرترین آثار سینما و تلویزیون ایران را میتوان یافت.
موضوع تقابل میان ساترا و شبکه نمایش خانگی در هفته اخیر وارد مراحل جدیدی شده است.
قطعا اجرایی کردن طرحهایی چون رایگان کردن سینما در روزهایی چون دیروز یا روز ملی سینما و... ، راهکار مناسب و درخور شأن سینما نیست. سینمایی که داعیه صنعتی شدن دارد، قطعا با چنین راهکارهایی نمیتواند حتی در پاشویه صنعتیشدن نیز جای داشته باشد، هرچند شرایط فعلی نیز کمکی به ارتقای فرآیند صنعتیشدن سینما نمیکند.
صنعت آسیبپذیری مثل سینما که خیلی راحت ممکن است از اولویتهای روزمره مردم خارج شود، باید تخفیفهای بیشتری به مشتریانش بدهد اما میبینیم که قیمت بلیت سینما بسیار بیشتر از تورم دستمزدها پیش رفته و این را فقط کسانی میتوانند انجام داده باشند که به معنی واقعی کلمه، چرخه سالم صنعتی و حضور مخاطبان در سینمای ایران برایشان مهم نیست.
عمده آثار سینمایی ساخته ذهن و برآمده از شخصیتپردازی نویسندگان است اما در سالهای اخیر، سینمای ایران، محل تولید آثاری بوده که از دل واقعیات تاریخی استخراج شدند. این آثار سینمایی ممکن است سراغ لحظات خونین دفاع مقدس و ترورهای دهه 60 بروند یا بازنمایی باشد از زندگی و زمانه مشاهیر ایرانی! شاید هم دوربین فیلمساز بخواهد زندگی واقعی یک جنایتکار را تصویر کند مثل «عنکبوت» به کارگردانی ابراهیم ایرجزاده یا «خفاش» به کارگردانی علیاصغر شادروان.
نزدیکترین و محتملترین مسیری که در تمامی این سالها برای بازیگرشدن افراد گمنام مطرح بوده، دریافت پول است. یعنی هنرجویی که تمامی راهها را برای بازیگرشدن طی کرده است، وقتی از ادامه راه از مسیر قانونی و حرفهای خسته میشود یا خود پیشقدم میشود یا با پیشنهادهای عجیب جنسی، مالی، شراکت و... مواجه میشود تا بتواند پای خود را در سینما باز کند.
توقع میرفت با کاهش شیوع کرونا شاهد حضور مجدد مردم در سینماها باشیم اما به اعتقاد تعدادی از تهیه کنندگان سینما، مشکلات اقتصادی باعث شده که این اتفاق محقق نشود.
«پسر دلفینی» عنوان انیمیشنی به کارگردانی محمد خیراندیش است که توانسته است در روسیه بالغ بر یک میلیون و ۷۳۰ هزار دلار فروش کند و تبدیل به یک پدیده در شرایط اقتصادی امروز سینمای ایران شود.