پژمان جمشیدی که با بازی در نمایش «بادی که ترا خشک کرد، مرا برد» اولین حضورش را به عنوان بازیگر تئاتر تجربه میکند، گفت: بازیگری در تئاتر خیلی شبیه فوتبال است.
تابه حال این کاراکتر را بازی نکرده بودم؛ علیرغم دشواری آن، کاراکتری است که همیشه دوست داشتم بازی کنم: نمایشهای رئالیستی و رسیدن به بازی رئالیستیک که برای تماشاگر قابل باور باشد. کاراکترهایی که ممکن است نمونه آن ها را در جامعه مشاهده کنیم.
بعضی وقتها بازیگرانی هستند که با دنیای ذهنی خودشان وارد کار نمیشوند. نمونهاش دختر خود من ستاره با دنیای ذهنی خودش وارد کار نمیشود. برعکس در طول تمرینها سعی میکند که بازیگر تخریبی و انفجاری باشد. این جنس بازیگری هم به نظر من خیلی سازنده است. به همین خاطر همیشه سر تمرین چیزی که ساخته میشود را منفجر میکند و آنچه را به وجود آورده، خراب میکند.
آثار انتخابی جشنواره همدان بسیار ضعیف بودند. سطح آثار بسیار پایین بود. خیلیهایشان فقط در حد جُنگ بودند. این را من فقط نمیگویم داورها هم میگفتند که کارهای جُنگی زیاد بودند و خیلیها به بازبینها اعتراض میکردند میگفتند شما دارید الگوسازی میکنید. حضور آدمی که تجربه داوری نداشت و فقط وجه اداری داشت، در بخش کودک اعتراض خیلیها را به دنبال داشت.
اگر تیم داوران تغییر میکردند، طرز چیدمان جوایز نیز قطعا عوض می شد ولی من با توجه به تجربه بسیار زیاد خود، مخصوصا در جشنواره استانی، این مسئله را به خوبی آموخته ام که باید به سلیقه و نظر داورها احترام بگذارم و خوشبختانه امسال در جشنواره استان، گروه من توانست با کسب 4 جایزه در بخش اصلی و 1 جایزه در بخش فرعی به بخش منطقه ای راه پیدا کند.
«هانيه توسلي» گرچه در سينما پركارتر بوده و عموم علاقهمندان به هنرهاي تصويري و نمايشي او را به عنوان بازيگر سينما و تا حدودي تلويزيون ميشناسند ولي او تجربههاي مهم و گرانقدري هم در تئاتر داشته است كه بيشك همان تجربهها امروز از توسلي بازيگري درجه يك ساخته است. مقوله تئاتر براي اين بازيگر، يك فعاليت هنري جدي است كه با وجود فضاي نامطلوب اقتصادي، هميشه از پيشنهادهاي خود در اين زمينه استقبال ميكند. با اين حال، به خاطر وسواس و سختگيرياش در انتخاب نمايشها و نقشها، او دير به دير بر صحنه تئاتر ظاهر ميشود. اين شبها آخرين تجربه تئاتري او با نام «قرار» به كارگرداني «سيامك احصايي» در تالار حافظ اجرا ميشود يك نمايش واقعگرا با روايت و ماجرايي تلخ و غافلگيركننده. هانيه توسلي براي بازي در اين نقش، تنديس بهترين بازيگر زن را از جشنواره سيويكم تئاتر فجر دريافت كرد. به بهانه اجراهاي «قرار»، ما هم قراري با توسلي گذاشتيم و پاي حرفهايش درباره اين نمايش و حرفه بازيگرياش نشستيم.
با محدود کردن تخت حوضی به سالنی در جنوب شهر ما به یک نوع طبقهبندی فرهنگی دست زدهایم. یعنی اینکه مردم جنوب شهر باید نمایش تخت حوضی ببینند و مردم بالای شهر باید نمایشهای کلاسیک، غربی و مدرن ببینند.
این حرف و حدیث ها اصلا برایم مهم نبود. من فقط می خواستم ثابت کنم که تئاتر جز رنگ آمیزی و دکور است؛ میزانسن عجیب به این نمایش تعلق ندارد؛ خاصیت تئاتر این است که هیچ وقت دروغ نمی گوید و خوشبختانه دو اصل مهم کارگردانی، تحلیل ، و هدایت بازیگر بر روی صحنه گم نمی شود.
فرهاد ناظرزاده کرمانی معتقد است؛ ادبیات نمایشی ایمان گرایی یا به طوری کلی تئاتر دینی مذهبی یکی از پویشها و پیمایشهای کلان، گسترده و دراز مدت در تئاتر جهان به شمار می رود.
رئیس مرکز هنرهای نمایشی با بیان اینکه سر سوزنی نگران رفتن از اداره کل نیستم و برای ماندن تلاشی نخواهم کرد، گفت: بهتر است برای اینکه از فضای شایعهپراکنی بیرون بیایم، وزارت ارشاد تصمیم بگیرد و نباید این تصمیمات در ابهام نیز باشد.
اساسا مردم در شهرستانها به تئاتر توجهي ندارند و اين مسئولان و اهالي تئاتر هستند كه ميتوانند با اختصاص فضاهاي مناسب و اجراهاي باكيفيت، مردم را به آن جلب كنند.
کار من در مریوان تشویق همگان را به همراه داشت حتی در روز اختتامیه قبل از اعلام نتایج همه به من تبریک میگفتند؛ حتی بازرس جشنواره هم به من گفت که کارت خیلی خوب بود ولی متاسفانه به گروه من هیچ جایزه ای ندادند و به نظر من همه اینها به سلیقه داورها بستگی دارد.
ولی باز خدا را شکر میکنم که به عنوان گروه میهمان به فجر معرفی شدیم ولازم به ذکر است که نمایش من و دیگر کارها بدون در نظر گرفتن اولویت به فجر معرفی شدند.
آرش عباسی نویسنده و کارگردان تئاتر همیشه به این متهم بود که زیاد مینویسد اما او که برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت، سعی کرد این اتهام را از خود دور کند و حالا میگوید که هیچ عجلهای برای کار کردن ندارد.
ما هنرمندان هيچوقت از هنر فاصله نميگيريم. اغلب مشغول انجام چند كار به صورت همزمان هستيم. فاصلهيي كه در اين چند سال از تئاتر گرفتهبودم به علت نبودن شرايط مناسب در تئاتر بود
معصومه ماندنی، هرچند که مدت ها است در تئاتر اصفهان فعالیت می کند، اما نامش به یک باره پس از اجرای "خیال بی خیال" جشنواره سر زبان ها افتاد. او پیش از این بیشتر در تئاتر کودک حضور داشت و البته قطعا آن هایی که "زنی که تابستان گذشته رسید" را به تماشا نشسته باشند، او را به یاد می آورند.
کلاس تئاتر فقط برای بازیگری نیست. قرار نیست در یک کلاس بازیگری همه بازیگر شوند. تعدادی متوجه میشوند برای این کار مناسب نیستند و خودشان را میسنجند. اینکه اول کلاس کسی را رد کنم کار درستی نیست و به نظرم همان یک نفر استثنا ما را مجاب میکند که راه را برای بچهها نبندیم.
هیچ وقت درباره داوری اظهار نظر نمی کنم. وقتی وارد یک مسابقه می شوی، سلیقه، نظر یا دیدگاه داور، هرچه باشد را باید قبول کنی. حتی اگر جایزه ای دریافت نکنم، هیچ گاه اعتراضی نمی کنم؛ چرا که داوری نه یک امر قطعی، بلکه نسبی است و چه بسا اگر داوران دیگری به اصفهان می آمدند، اتفاقات دیگری می افتاد.
نمایشنامههای من دربارهی وضعیت بشر، روابط احساسی، جنسیت، عرفان، خدا، شک، نبود ایمان و موضوعهای اینچنینی هستند و در این نمایشنامهها کلی سئوال دربارهی همین موضوعات مطرح میشود و در نهایت هم جوابی به هیچکداماشان داده نمی شود. وقتی آدم میفهمد که این سئوالها از عمق وجود ایرانیها هم شنیده میشود، احساس شعف میکنم چون به من ثابت میشود که فرضیات و اعتقادات امانیستیام درست است.
ترکیب داوری بسیار نامناسب بود؛ در همه تیم های داوری اگر یک نفر ضعیف باشد، دو نفر دیگر در سطح بالایی قرار دارند. اما تیمی که برای اصفهان انتخاب شده بود بسیار ضعیف بود. یکی از داورها به گفته خود، آخرین باری که به تماشای تئاتر نشسته بود، سالیان پیش بود. این در حالی است که داور باید در جریان تمام اجراهای سال های اخیر باشد.
تئاتر کنونی اصفهان با آنچه که پیش تر و در سال های قبلی اجرا می شد، می توانم بگویم، تئاتر اصفهان ضعیف شده؛ از نمایشنامه هایی که برای اجرا انتخاب می شد، تا خود اجراها، در گذشته، مقام های بیشتری می آوردیم.