«آن زمان به رغم بمبارانهای متعدد، هیچكس قصد بستن سالنهای تئاتر را نداشت. اما اگر ابتدای شروع نمایش صدای آژیر به گوش میرسید، نمیتوانستیم تا قبل از 7 صبح روز بعد از سالن خارج شویم. تماشاچیان تمام شب را روی صندلیهایشان بیحركت مینشستند.
پیام دهکردی در گفتگویی که به مناسبت روز ملی هنرهای نمایشی و روز جهانی تئاتر شکل گرفت، بر این عقیده خود تأکید کرد که «تئاتر» نیازمند خون تازه، روح تازه و انسان تازه است.
امیر دژاکام کارگردان نمایش «ایوبخان» میگوید: «تئاتر شغل ماست و شغل بسیار مهمی هم هست. تئاتر، هنری استراتژیک است، همانطور که گندم کالایی استراتژیک است و من آماده اثبات این نکته به هر سیاستگذاری هستم.»
با اینکه بحث تعیین حریم بنای ثبتی تئاتر شهر، مدتهاست که مطرح شده اما به تازگی این موضوع با مساله «حصارکشی» گره خورده که شائبههایی برای برخی ایجاد کرده مبنی بر اینکه قرار است این مجموعه تنها در اختیار هنرمندان و تماشاگران تئاتر باشد و از دسترس شهروندان خارج شود؛ ابراهیم گلهدارزاده، در پاسخ به ابهامات و پرسشهای پیرامون طرح تعیین حریم این مجموعه، شائبه حصارکشی و راه ندادن مردم عادی به حریم محوطه را به کلی تکذیب کرد.
یاسر خاسب میگوید: مدیران و مسئولان دلشان نمیخواهد تئاتر فیزیکال قوت بگیرد و برای خودش جایگاهی داشته باشد که مانند نهالی آرام آرام رشد کند تا به درختی تنومند تبدیل شود؛ برای همین پول و سرمایه و بودجه سراغ کارهای آسان و راحتی میرود که اسمش را گذاشتهام «تئاتر نشسته».
حسین مسافرآستانه دبیر سیونهمین جشنواره تئاتر فجر با اشاره به تأثیرگذاری این رویداد بر فعالیتهای حوزه تئاتر تأکید کرد نباید سرنوشت همه مسائل «تئاتر» را به جشنواره گره بزنیم.
داوود فتحعلیبیگی با تأکید بر اینکه آنچه میگوید از منظری آرمانگرایانه و نه انتقادی است و «ای کاش»هایی است که از عمق سینه برمیآید، میپرسد چرا نباید در جشنواره تئاتر فجر به عنوان یک رویداد هنری ملی، الگوهایی از نمایش ایرانی در معرض تماشا گذاشته شود؟
در سال ۹۹ تعداد زیادی نمایش روی صحنه نداشتهایم و طبعاً با کمبود آثار نمایشی روبهرو بودهایم اما خیلی از گروهها چه در تهران، چه در شهرستانهای مختلف کار کردند و کارشان را آماده اجرا کردند یا نوبت اجرا برای سالنها را گرفتند اما شرایط اجازه نداد که این آثار روی صحنه بروند پس ما برای آن گروهها فرصت ایجاد کردیم
سعید اسدی که تجربه دبیری جشنواره تئاتر فجر را دارد، معتقد است؛ یکی از مواردی که جشنواره فجر را دچار مشکل میکند این است که کیوریتور ندارد. در حالیکه فستیوالهای بزرگ کیوریتورهای ثابتی دارند که انتخابها را برای آنها انجام میدهند که خط مشی، فلسفه هنری و سیاستگذاری مشخصی را پیگیری میکنند.
«بهزاد صدیقی»، دراماتورژ و مدیر تولید فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» با تاکید بر آنکه گام گذاشتن در مسیر تولید اثر برای مخاطب جهانی و به زبانی غیر از فارسی چالشبرانگیز است، گفت: مدعی نیستیم اثرمان بیعیب است و قطعا در تولیدات بعدی میتوانیم درخشانتر باشیم.
عدهاي مثل ساير اتفاقات نو از اين جايگزيني هراس داشتند و برخي هم از اساس به عنوان «جايگزيني» به اين پديده نگاه نكردند و دست به تجربه زدند. اين تئوري كه قرار است تئاتر ديجيتال جاي تئاتر صحنهاي را بگيرد حاصل ذهنيتي است كه حاضر به پذيرش تغيير وضعيت نيست و نميتواند طرز فكر موازي را تحمل كند. اين ايده در زمان اختراع عكاسي هم مطرح بود.
بايد راههاي ديگري براي توليد تئاتر پيدا كنيم تا مجبور نباشيم در يك فضاي زنده مشترك گرد هم بياييم بلكه بايد اين كار را از طريق پلتفرمهاي ديجيتال گوناگون انجام دهيم.
مهمترين مشكل ما انتخاب بازيگراني بود كه براي بازي در اين فيلمتئاتر به زبان انگليسي توانايي داشته باشند. خب اين موضوع در ابتدا كارمان را سخت كرده بود ولي به هر حال با رايزني و مذاكره با بازيگران بالاخره به انتخابهاي خوبي هم رسيديم و تقريبا بيشتر بازيگران ما همان انتخاب اولمان بودند.
حميد امجد: سوال جديتر، از همه دريغگويان درباره رفتن آقاي بيضايي و كاركردنش دور از وطن خود، ميتواند اين باشد كه همه سالهايي كه او نرفته بود با او و انبوه طرحهاي پيشنهادياش چه كرديم و حالا كه رفته چه پيشنهاد باوركردني بهتري برايش داريم جز اينكه باز هم برگردد پشت همان درهاي بسته منتظر بنشيند؟
سينماي ديجيتال امروز در مقابل سينماي آنالوگ ديروز شكل ديگري به سيستم فيلمسازي داده كه البته اين تغيير و دگرگوني كاملا اجتنابناپذير است. فيلمسازي به همراه موضوعات كاملا مستندگونه و ناتوراليستي شكل ديگري به خود گرفته، تئوري تكنيك در خدمت محتوا برعكس شده، انگار كه بيضايي و بعضي از همنسلانش تبديل به آدمهايي شدهاند كه بايد در موزه جاي بگيرند و اين چقدر غمانگيز است.
وحید آقاپور گفت: تجربه بازیگری به زبان انگلیسی آنقدر برایم جذاب و جالب بود که امیدوارم به زودی تکرار شود.
موقعي كه مصالح جديد مانند آهن، شيشه و بتن وارد ايران شد به طور طبيعي عدهاي گرايش پيدا كردند از اين مصالح در معماري استفاده كنند ولي مشكل اينجا بود كه برخلاف نمونههاي اروپايي، وقتي نو آمد به بازار، كهنه شد دلآزار و تمام گذشته كنار رفت. يعني معماران ما براي نوآوري حتي آن مختصات و داشتههاي قطعي ايراني را فراموش كردند.
اگر اين پروژه به سرانجام برسد يعني تئاتر ميتواند حيات داشته باشد و ما سال را كنار مردم به پايان برسانيم، اما اگر به سرانجام نرسد يعني موضوع تعطيليهاي يك هفتهاي بيقاعده مكانهاي فرهنگي يك بازي ناجوانمردانه بوده و مسوولان بايد واضح اعلام كنند تا روزي كه شر اين ويروس به كل كنده نشده، امكان اجراي هيچ نمايشي در ايران وجود ندارد. به اين ترتيب تكليف همه ما روشن ميشود كه تا آن زمان بايد شغل ديگري پيدا كنيم.
بني شبيه به هيچ نويسنده ديگري نمينويسد. او زبان خودش را دارد. طنز خودش را دارد. قلم بني منحصر به خودش است. نمايشنامهنويسان بهخصوص كمدي نويسان زيادي ديدهام كه براي رسيدن به كمدي با كلمات بازي ميكنند اما بني با تلفيق طنز، واژهسازي، رئاليسم جادويي، نقد اجتماعي و سياسي ساختار جديدي را خلق ميكند و امضاي خودش را دارد.
مسعود دلخواه از بحران مضاعفی که کرونا بر تئاتر ایران تحمیل کرده، تدریس و اجرای آنلاین نمایش و سیاستگذاریها و برنامهریزیها برای این هنر میگوید.