دلخواه: جاي تاسف دارد كه بگويم همين حالا اگر در خيابان جلو يك رهگذر را بگيريد و او از قضا مايل به كارگرداني تئاتر باشد در صورت داشتن پول اين امكان برايش فراهم است. فقدان قدرت اجرايي در صنف موجب اين امر شده و دست همه را براي ايستادگي در برابر افرادي كه اعمال خلاف انجام ميدهند، بسته است.
منزل استاد عزتالله انتظامی در سال ۱۳۹۰ به شهرداری تهران واگذار شد تا تبدیل به مرکزی فرهنگی شده و درهای آن به روی شهروندان گشوده شود. در سال ۱۳۹۳ خانهموزهی استاد انتظامی توسط شرکت توسعهی فضاهای فرهنگی شهرداری تهران آمادهی بهرهبرداری شد و در ابتدا زیر نظر این شرکت و با مدیریت مهدی رفیعزاده فعالیت میکرد. این مجموعه شامل موزه در ساختمان اصلی، یک سالن تئاتر بلکباکس با ظرفیت حدوداً ۸۳ نفر تماشاچی در زیرزمین و یک کافه در طبقهی فوقانی بود. در سال ۱۳۹۵ با همان مدیریت و با تغییراتی جزئی در کارکنان آن، مستقیماً زیرمجموعهی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و به عنوان بخشی از فرهنگسرای ملل واقع در بوستان قیطریه قرار گرفت. نوشتار حاضر گزارشی است از مشاهدات و تجربهی مداوم سه ساله و ده اجرای صحنهای گروه تئاتر اگزیت در این مجموعه تا به امروز .
طبق اطلاعات انتشاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد رودکی تنها دو دهم درصد از بودجه حمایتی حوزه تئاتر و موسیقی خود را هزینه تئاتر کرده است.
در نوشتار زیر تلاش میکنم به عنوان مخاطبی که در دو دههی اخیر به طور پیگیرانه تئاتر تماشا کرده، اعتراضم را نسبت به فریبکاری در تئاتر و به شرایط و سیاستگذاریهایی که منجر به زوال تئاتر متفکر در این سالها شده، ابراز کنم. از اواسط دهه هفتاد شمسی شروع به تماشای تئاتر کردم. از دورانی که به تحولات عمیق در تئاتر بعد از انقلاب معروف شد. شروع شکوهمندانهای بود. تجربه تماشای تئاتر روایتی پرویز ممنون که شیرین و فرهاد را با برداشتی متفاوت و نو از هنر نقالی حکایت میکرد. بانو آئویی و کارنامه بنداربیدخش بهرام بیضایی بزرگ.. دایرهگچی قفقازی و بازی استریندبرگ استاد سمندریان.. عروسی خون و شکار روباه علی رفیعی.. پوف، زندهیاد هوشنگ حسامی و کارهای تکرارنشدنی گروه نرگس سیاه از آنتیگونه و سیاها تا خانه گذشته ما است و ...
بودجه سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر امسال تغییری نسبت به سال گذشته نداشته، این درحالی است که برگزاری بخش بینالملل جشنواره به دلیل نوسانات ارزی در هالهای از ابهام است.
۵۱ سال پیش مرکز فرهنگی در تهران افتتاح شد که یک جهش فرهنگی در این شهر به وجود آورد و حتی روی سلیقه موسیقیایی و پوشش شهروندان آن اثر گذاشت. مرکز فرهنگی که تا آن زمان بین روشنفکران و اهالی فرهنگ به این اندازه محبوبیت نداشت.
درآمدزايي و بازگشت سرمايه ميتواند يكي از علل ورود تهيهكنندگان و گاهي سرمايهگذاران ناآشنا به تئاتر باشد؛ اما اين ورود از دیدگاه برخي از كارگردانان تئاتر، ميتواند آسيبهايي را هم براي بدنه تئاتر بهدنبال داشته باشد. رفتن به سمت تئاتر تجاري، پايينآمدن كيفيت نمايشها، تحت سيطره قرارگرفتن گروه نمايشي و حتي كارگردان، خارجشدن تئاتر از مسير فرهنگسازي از جمله اين آسيبهاست.
بسياري از گروههاي تئاتري همواره متقاضي اجرا در مجموعه تئاترشهر هستند و اين حضور را همچون افتخاري در كارنامه كاريشان تلقي ميكنند؛ البته اينكه با در نظر گرفتن وضعيت آشفته و بيضابطه معمول اين مجموعه در طول سه دهه گذشته، تئاترشهر در اذهان همچنان به عنوان يكي از جديترين و معتبرترين سالنهاي تئاتري پايتخت و كشور باقي مانده نكتهاي قابل تامل است. بيشك مرور تاريخ نمايشها و اسامي كارگردانان صاحبنامي كه آثار خود را در اين مكان به صحنه بردهاند از جمله دلايل فرونپاشيدن اين برند و اعتبار است.
هر ساله در جريان برگزاري جشنواره تئاتر دانشگاهي، مديران تئاتري تعهداتي در قالب حمايت از اجراي نمايشهاي باكيفيت و برگزيده مطرح ميكنند. به اين ترتيب اداره كل هنرهاي نمايشي، مركز تئاتر مولوي و خانه هنرمندان ايران از جمله نهادها و مراكزي هستند كه به واسطه در اختيار داشتن سالنهاي تئاتري تعهدهايي مطرح ميكنند. اما نكته اينجاست كه با يك بررسي اجمالي ميتوان دريافت كدام مديران و كدام سالنها در نهايت به تعهد خود جامه عمل پوشاندهاند.
خانه تئاتر موسسه فرهنگی هنری خانه تئاتر نزدیک به 18 سال است که توسط تعدادی از هنرمندان تشکیل شده است، این موسسه با بهرهمندی از شرایط زمانی خود در عنوانش کلمه «خانه» را به کار برده که در نگاه اول مخاطب را به اشتباه میاندازد که خب حتما اینجا مرکز صنفی من است اما واقعیت آن چیزی است که چند روز پیش ایرج راد در شب تئاتر شبکه چهار گفته و اینکه خانه تئاتر، صنف تئاتر نیست چراکه هیچ مجوز قانونی در این رابطه ندارد. پس خانه تئاتر را میتوان همینجا پروندهاش را بست و گفت که با احترام به تلاشهای گذشته و اکنون اعضای اندک این خانه که گویا 1700 هنرمند هستند، باید گفت نمیتوان امیدی به آینده آن داشت و البته در چند ماه اخیر هم خانه تئاتر با مدیریت جدیدش تبدیل به یک مرکز رسانهای شخصی شده است.
آمار تماشاگران، رقم فروش و تعداد نمایشهای اجرا شده در سال ۹۶ در حالی به تازگی اعلام شده که مشخص نبودن برخی جزئیات و نیز چگونگی شیوهی محاسبه، بخشی از این آمار را غیرواقعی جلوه میدهد و این پرسش مطرح میشود که واقعا تعداد مخاطبان یک سال تئاتر ایران چقدر است؟ یا تئاتر ایران در سال ۹۶ چقدر فروش داشته است؟
کارگردان نمایش «بینوایان» بدون اشاره به هشدار وزیر ارشاد درباره «تئاتر لاکچری» مدعی شد استفاده از این عناوین غلط است! ما همه چیز در تئاتر داریم جز لاکچری بودن.
پس از یک دهه از گذشت فعالیت سالنهای خصوصی شاهد این هستیم که بدون بسترسازی لازم خیلی از سالنها مجوز گرفتند و دوران گذاری در تئاتر ایران رخ نمود و تئاتر با از دست دادن ویژگیهای اصلی خود تبدیل به یک تفریح لاکچری شد!
۵۴ سال از تاسیس تماشاخانه سنگلج میگذرد ولی آنچه در سالهای اخیر برای توسعه این تماشاخانه مطرح شد و همچنین درخواست داود رشیدی برای این امر، هنوز محقق نشده است.
هنرمندان تئاتر مانند بسياري از فعالان زمينههاي ديگر هنري در ايران، طي سه دهه گذشته درباره «دفاع مقدس» و مسائل پيش و پس از آن بارها نوشته و آثار متعدد خلق كردهاند. گرچه اين گفته تا حدي در تقابل با تصويري قرار ميگيرد كه عدهاي درباره شدت و ضعف حساسيت جامعه تئاتري به موضوعي با اين درجه از اهميت القا ميكنند. مثال كم نيست؛ از نمايشنامههاي جدي عليرضا نادري در دهه 70 گرفته كه نمايش «پچپچههاي پشت خط نبرد» او به يكي از نخستين كشكمشها و چالشهاي جامعه تئاتري با نهادهاي غيرتئاتري در دهه 70 منجر شد تا متون محمد رحمانيان، حميدرضا آذرنگ، رضا صابري، نادر برهانيمرند و اين اواخر مهين صدري كه هر يك به طريقي نسبت به اصل مساله اداي دين كردهاند و البته هر يك با گرفتاريهاي خاص خود نيز مواجه شدهاند.
یک بازیگر معتقد است: تئاترى که غیرمنصفانه، جاهطلبانه و بدون در نظر گرفتن شرایط مخاطب، قیمت خود را بالا مىبرد، عملاً یک پیام براى این گروه بزرگ و اثرگذار دارد: شما تئاتر نبینی
در حال حاضر مکانیزمی قانونی و مدون برای تعیین قیمت بلیت تئاتر وجود ندارد و از سوی دیگر در صورت قیمتگذاری بی قاعده، ناظری به این مساله رسیدگی نمی کند و فقط مخاطبان تئاتر دچار ضرر می شوند.
روز گذشته در نشست «سازمان تئاتر آری یا خیر» در حالی که مرتضی کاظمی سازمان شدن یا نشدن تئاتر را واجد اهمیت میدانست، علی منتظری به وی اعتراض کرد که اگر این مسئله اهمیت نداشته چرا سازمان سینمایی تشکیل شد؛ در حالی که طرح آن متعلق به تئاتر بود.
پارسا پیروزفر «ژان والژان» بینوایان خواهد بود، همچنین پیشتر گفته شده بود پریناز ایزدیار، پارسا پیروزفر و هوتن شکیبا هم در این نمایش به ایفای نقش میپردازند. شنیدهها حاکی از این است که پریناز ایزدیار در نقش فانتین-مادر کوزت، سحر دولتشاهی در نقش خانم تناردیه، هوتن شکیبا در نقش آقای تناردیه، ستاره پسیانی در نقش کوزت و نوید محمدزاده در نقش ژاور نمایش «بینوایان» به ایفای نقش میپردازند. منبع
مدیرعامل بنیاد رودکی درباره قیمت بلیت نمایش «میسیسیپی نشسته میمیرد» مدعی است در قرارداد گفته شده بود حداکثر قیمت ۱۴۰هزار تومان است و او از فروش ۲۰۰هزار تومانی خبر نداشته است.