باز هم یک نمایش دیگر در میانه روزهای اجرا توقیف شد! این نمایش پس از 10 شب اجرا از روز پنجشنبه دیگر به روی صحنه نرفت تا توقیفهای سریالی (هرچند موقت) تئاترها ادامه پیدا کند. اما پرسش مهم این است که چرا این اتفاق به صورت مکرر، آن هم پس از بازبینی و انجام اصلاحات مورد نظر رخ میدهد؟ آیا عواملی خارج از اداره هنرهای نمایشی پشت این ماجرا هستند؟
تئاتر شهرستان، بخش بزرگی از تئاتر ایران است؛ بنابراین ضروری است برای حل مسائل و مشکلات تئاتر استانها تلاش شود و طبق وظیفه هنری به این نیازها پاسخ داده شود.
با هر هنرمند و مدیری در تئاتر صحبت کنید، تائید میکند که لیست مشخصی برای ممنوعالکارها وجود ندارد و گاه به دلایل نامشخص و مبهم یا نگاههای سلیقهای آثار نمایشنامهنویسی بهطور موقت یا دائمی اجازه اجرا پیدا نمیکنند.
کم نیستند کارگردانهایی که دانش سینما دارند و فیلمهایشان را نمیتوان در زمره فیلمهای موفق دستهبندی کرد. باید این را پذیرفت که سینما تنها ابزاری است که میتوان با آن قصهای را به شکلی دیگر تعریف کرد. در این میان، بسته به توان قصهگویی و خوب قصهگفتن، صحنه تئاتر و پرده سینما دیگر تفاوتی ندارد یا به تعبیر کارشناسان تئاتر، سینما صحنه عظیم تئاتر است و در نهایت این توانایی روایتگری است که مخاطب را به وجد میآورد و کارگردانها را به دو دسته موفق و ناموفق تقسیم میکند. به همین بهانه، در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به کارگردانهایی که از تئاتر قدم به سینما گذاشتند و تجربههایی رقم زدند.
در حالی که وزارت ارشاد اقدام به انتشار فهرست کمکهای مالی خود کرده است، اعداد نشان میدهد دستگاههای مرتبط با هنرهای نمایشی هیچ شفافیتی در پول دریافتی خود نداشتهاند.
حضور اسپانسرهای مالی در عرصههای هنری در سالهای اخیر در کشور به حدی پررنگ شده که قابل مقایسه با قبل نیست. اگرچه این روزها به همت اختلاسگران و مفسدان اقتصادی، بیشتر حواشی این اتفاق در صدر اخبار قرار دارد اما گاهی هم باید یادآور شویم که حضور درست و نظاممند اسپانسرها، هم به سازوکار اقتصادی کشور کمک می کند و هم به نفع جریانهای هنری است. با این حال هنوز کسی در کشور نمیداند این «حضور درست و نظاممند» دقیقا چیست و چه ابعاد و چارچوبهایی دارد.
هماکنون قیمت بلیتهای تئاتر در تماشاخانهها حداقل 20هزار تومان و حداکثر 70هزار تومان است که اکثر نمایشهای روی صحنه با قیمت بلیت 35 تا 40هزار تومان به نمایش درمیآیند. البته در این میان نمایشهایی نیز روی صحنه میروند که حداقل قیمت بلیتشان 30هزار و حداکثر 180هزار تومان است.
فراخوان جشنواره بینالمللی تئاتر فجر چند روزی است که منتشر شده. جشنوارهای که قرار است وارد دوره سیوهشتم خود شود و در این سالها برگزاری آن با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو بوده؛ گاهی مشکلات بر سر بودجه و گاهی بر سر کیفیت و شتابزدگی... نقد تیز هنرمندان و منتقدان را بهدنبال داشته و گاهی نقد روی عملکرد دبیر جشنواره بوده است. اما در میان این مشکلات، بسیاری از هنرمندان معتقدند که اگر جشنواره بتواند دبیر ثابت برای چند دوره متوالی داشته باشد، بسیاری از مشکلات و معضلات حل میشود و دیگر جشنواره با آمدن یک دبیر جدید دستخوش اتفاقات به لحاظ ساختاری و کیفی نخواهد شد.
لغو مجوز اجرای نمایش عاشقانههای خیابان در حالی هفدهم تیر سرخط اخبار قرار گرفت که از یک سو مدیریت شورای ارزشیابی و نظارت مرکز هنرهای نمایشی دلیل صدور این حکم را اجرا نشدن اصلاحات مدنظر کارشناسان این نهاد توسط کارگردان میداند و از سوی دیگر کارگردان نسبت به انتقال این توصیهها به شکل شفاهی یا کتبی اظهار بیاطلاعی میکند.
پس از تحویل ساختمان استیجاری اداره تئاتر، گروههای نمایشی در ساختمان «تئاترمان» تمرین میکنند
امروز شاهد موج جدیدی از مخاطب تئاتر در سالنهای نمایشی هستیم که به دنبال سلفی گرفتن با بازیگران یا خوانندگان مورد علاقهشان هستند. اینجا این سوال به ذهن متبادر میشود که آیا عرصه نمایش سطحی شده یا اینکه سطح سلیقه مخاطب نزول کرده است؟!
آنچه بهعنوان تئاتر تجربی در ایران شناخته میشود در بطن و بدنه تئاتر حرفهای قرار دارد و همین خود امکان بسیاری از جسارتها و ساختارشکنیها را از آن میگیرد و از سوی دیگر نمیتوان تفکیک چندانی میان آنچه تئاتر تجربی یا تئاتر حرفهای در ایران خوانده میشود قائل شد
تا زمانی که تعریف درست و دقیقی برای مفهوم تهیهکننده در تئاتر وجود نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که یک تهیهکننده به وظایف خود آگاه باشد و حتی گروه اجرایی یک نمایش بدانند، قرار است این فرد چه مسئولیتی را در گروه برعهده بگیرد و چگونه میتواند به رشد اقتصادی اثرشان کمک کند. تعریف درست آن نیازمند آموزههای آکادمیک، پژوهش و بررسی درباره فعالیت شرکتهای بزرگ تئاتری (که هنوز در ایران شکل نگرفته) و تهیهکنندگان معتبری است که در تئاتر غرب فعال هستند، در حالی که تاکنون دوره آموزشی تهیهکنندگی تئاتر در ایران به طور رسمی برگزار نشده است.
گویی برای مجموعههای فرهنگی تاریخی تهران که سالهاست زیر نظر وزارت ارشاد در اختیار مجموعههای فرهنگی و نمایشی قرار گرفتهاند و بعد از ثبت ملیشان مشکلات و خردهفرمایشهای زیادی را توسط این مجموعهها و حتی مدیریت شهری به چشم دیدهاند آسیاب به نوبت است
دومینوی بازسازی و بهسازی مجموعه تئاترشهر بعد از گذشت ۱۲ سال هنوز ادامه دارد، عمارتی که به عنوان قلب تپنده تئاتر ایران در سال ۱۳۴۶ افتتاح شد و درست در جشن تولد ۴۰ سالگی به نشان از بلوغ و پختگی تصمیم گرفت تا دستی به سر و گوش خود بکشد، تا بار دیگر شمایلش مثل گذشته پابرجا، استوار، زیبا و هنرمندانه در چهارراه ولیعصر در نظر هنرمندان و دلدادگان نمایش جذاب و جریان ساز آید.
تالار حافظ در سالهای گذشته روند افولی طی کرده است و دیگر از سرودست شکستنهای سالهای نه چندان دور برای اجرا در حافظ خبری نیست.
یک کارگردان تئاتر با انتقاد از رواج یافتن برخی عادتهای غلط در این حوزه معتقد است: تهیه بلیت برای تماشای یک نمایش کمترین احترامی است که بابت زحمت عوامل آن کار قائل میشوند، اما متاسفانه عدهای از جمله ارگانها و سارمانها فقط با بلیت میهمان به تئاتر میروند آن هم بدون توجه به اینکه هیچ کس کارش را مُفت انجام نمیدهد.
تماشاخانه ایرانشهر از جمله مراکز اجرای تئاتر تهران است و روز گذشته جشن ۱۰ سالگیاش برگزار شد. اما این تماشاخانه طی این ۱۰ سال تا چه اندازه به هنرمندان این حوزه کمک کرده است؟
شلیک گلوله در محوطه تئاترشهر غروب نوزدهم خرداد، یقینا تلنگری جدی به مسئولان فرهنگی، مدیران حوزه شهری و نهادها و نخبگان اجتماعی است تا برای روزهای ناخوش قطب فرهنگی تهران چارهای بیاندیشند.
این روزها با توجه به واقعه تیراندازی در محوطه تئاتر شهر بحث ایجاد حریم برای این مجموعه فرهنگی و تاریخی دوباره بر سر زبانها افتاده و شاید طرحهای حسین خسروجردی که بیش از 15 سال پیش برای حریم این مجموعه ترسیم شده، دوباره از بایگانی بیرون بیاید.