ه نظر ميرسد كه تئاتر ايران به سوي عوامگرايي رفته است. شايد گسترش سالنهاي خصوصي باعث سريدوزيها و نمايشهاي بريده و منقطع شده است. جالب است برخي تحت عنوان چهره و لاكچري وارد عرصه تئاتر شدند. اين اتفاق لطمات جدي به بدنه تئاتر زده است. آثار اين اجراهاي فستفودي و تند و تند را آرام آرام شاهد هستيم. سالنداري نيازمند دانش و شناخت است. بايد مخاطب را بشناسيد و برنامهريزي داشته باشيد. از طرف ديگر، سالنهاي پرمايهتر هم به جايگاه تئاتريان و تاريخ تئاتر توجه نكردند. آنان به گيشه و تجارت فكر كردند.
بايد تلاش كنيم درماتورژي به عنوان يك جايگاه يا يك پست در سالنهاي تئاتر تعريف شود. اصلا كار جالبي نيست كه يك نمايشنامهنويس اسم خودش را با عنوان دراماتورژ بيان ميكند.