پنجشنبه , ۹ فروردین, ۱۴۰۳
نقد تیاتر
نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان 7 دی 1398
نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان

نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان

اعتراض یا به فریاد و کنش تبدیل می‌شود و یا به خون‌دل. هنرمندی که با زمانه‌اش یک دل باشد، اگر از سر برخی ملاحظات سکوت کند (که این نیز خود جای بحث و تامل دارد)، این سکوت زهرآگین خواهد بود و جگرسوز. گویی هر کجا که زبان به سخن باز کند، خون و پاره‌جگر بالا خواهد آورد. حال این فرد اگر در قامت کارگردان قرار گیرد، چگونه باید انتظار داشت که اثرش خونی نباشد.

نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟ 3 دی 1398
نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟

نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟

امیر دژاکام در « پنجره ای رو به آسمان» خودش را می‌شکند، خودش را در میانه مخاطب قرار می‌دهد و گویی دیگر هراسی ندارد بگویند او دیگر استاد نیست.

«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر 1 دی 1398
«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر

«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر

فرانکنشتاین روایت دانشمند جاه‌طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی، جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد.

نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی 29 آذر 1398
نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی

نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی

نمایش «فردای شب» در تدارک ساختن وهم است و درهم‌آمیزی تاریخ، زمان، حال و گذشته. روایت یک مادر و دو دخترش که در این بستر ساختگی به جان هم می‌افتند و گویی توحش را به یکدیگر می‌آموزند و درس پس می‌دهند. چرایش را از دوستانی باید پرسید که ظاهرا دست به چنین تجربه‌ای زده‌اند چرا که ما چیزی دستگیرمان نشد.

نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی 28 آذر 1398
نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی

نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی

در اين نمايش، با روايت يا بهتر بگوييم خرده‌روايت‌هايي مينيمال و موازي روبه‌رو هستيم که ما را در فضايي سطحي به عمق ناکارآمدي روابط انساني و روزمرگي‌اي مي‌کشاند که انسان معاصر دچارش است.

به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی 28 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی

به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی

افشین زمانی چندان به رمان گلشیری وفادار نمی‌ماند و تلاش دارد جنبه‌های پیدا و پنهان روابط و مناسبات شخصیت‌ها را آشکار کند؛ بنابراین بیش از آنکه به خانواده پرداخته شود، تاریخ قتل و جنایت افشا می‌شود. فرایندی که همراه است با سترونی شازده در مسیر پر فراز و نشیب تصاحب قدرت.

نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد 28 آذر 1398
نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد

نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد

اسلاوي ژيژك در «كژ نگريستن» مي‌نويسد: «اگر در پايان پس از مشخص شدن نام قاتل، كارآگاه ادعاد كند كه او از همان آغاز از يك‌جور غريزه خطاناپذير خط مي‌گرفته، سرخورده خواهيم شد... كارآگاه بايد براساس استدلال و نه شهود صرف به حل مساله برسد.» رازهاي «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالي» در پرده سوم و به صورتي فرماليستي و عجيب افشا مي‌شود و خيلي هم تودرتو است.

نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش 27 آذر 1398
نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش

نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش

کوروش سلیمانی بدون درگیر شدن با سبک و سیاق‌های مرسوم، در آثار اخیرش راه‌های رسیدن به آرامش را دنبال می‌کند.

نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز! 23 آذر 1398
نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز!

نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز!

نمایش «لرز» منطبق با شرایط حال حاضر کشور و جوانان این مرز و بوم است. جوانانی که حقایق از آن‌ها گرفته شده و تاریکی نصیب‌شان گشته است. 

نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک 18 آذر 1398
نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک

نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک

رضا آشفته در نقد نمایش پارتی ذنوشته و کار آرش عباسی به فروپاشی خانواده پرداخت و مریم جعفری حصار دیگر منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به پازلی اشاره کرد که در آن فیلمی ناتمام برای آیندگان ساخته می‌شود.

نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن 18 آذر 1398
نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن

نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن

سادگی در پرداخت چنین اثری که در شرایطی سخت برای دانشجویان به روی صحنه آمده، نشانگر تمرینات زیاد و اتحاد میان عوامل گروه است. کاری جمعی برای رسیدن به یک پیکر واحد و مستقل. بدون تردید حمایت و هدایت کارگردان از عوامل اجرایی به ویژه بازیگران جوان نمایش، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟ 18 آذر 1398
نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟

نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟

محمودي در «پينوكيو» جهاني را به تصوير مي‌كشد كه خبري از مطلق در آن نيست. به نظر مي‌رسد كسي كشته شده است ولي چه كسي؟ هر كسي چيزي مي‌گويد ولي ممكن نيست همه اينها دروغ باشد؟ اگر راست باشد چه؟

دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده! 18 آذر 1398
دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده!

دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده!

در اجراي مسعود موسوي از نمايشنامه سارتر، تمايزات سياسي كمرنگ شده است. ديگر از بازنمايي دقيق نيروهاي سياسي خبر چنداني نيست و گويي با يك جهان برساخت روبه‌رو هستيم كه آشكار نمي‌كند احزاب بر سر چه اهدافي با يكديگر وارد مذاكره، سازش يا تخاصم مي‌شوند. بنابراين كنش شخصيت‌ها به امري مبهم و گاه كم‌اهميت تبديل مي‌شود. ديگر نمي‌توان از چرايي آلودن دست‌ها پرسيد، چراكه وضعيت، غيرتاريخي و سياست‌زدايي‌شده. وضعيتي كه ربط چنداني به روايت انضمامي سارتر ندارد و كمابيش آن را مي‌توان انتزاعي و غيرتاريخي دانست.

به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان 14 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان

به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان

اجرائی مانند کد 13 مبتنی‌بر این واقعیت تلخ است که گویی کنش‌ورزی آدم‌ها در این دوره‌وزمانه چندان در قید امر اخلاقی نیست و این سیاست بقاست که تصمیم‌ساز است.

به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟ 14 آذر 1398
به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟

به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟

«لانچر ۵» با به‌کارگيري بسته‌هاي ظريف و دقيق طنز در لا‌به‌لاي قصه‌اي سياه، مخاطب را به مدت دوساعت‌ونيم، بدون آنکه حتي براي لحظه‌اي با استيصال به ساعت نگاه کند بي‌حرکت روي صندلي نگه مي‌دارد.

سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم 14 آذر 1398
سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم

سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم

محمد چرمشیر در نمایش «سگدو» به سراغ جهان مهاجرت و پناهندگی رفته‌اند؛ اما با لحن محافظه‌کارانه‌ای نسبت به این مقوله بشری آن را از جهان واقع منتزع می‌کنند.

نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس 12 آذر 1398
نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس

نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس

ما به عنوان ناظران بيدار، به نمايش مي‌نگريم بدون آنكه صداي خداي داستان را بشنويم؛ خدايي كه مبهمات داستان را روشن مي‌كند.از همين رو نمايش براي مخاطب گنگ مي‌شود. نمي‌تواند هضمش كند. خبري از آن چراغ كم‌نور در رمان نيست.

کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش 12 آذر 1398
کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش "کد 13" در دوشنبه‌های نقد تئاتر

کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش "کد 13" در دوشنبه‌های نقد تئاتر

در نشست دوشنبه‌های نقد تئاتر هر دو منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران ضمن پذیرفتن اجرای بی‌ادعای نمایش کد 13 بر لزوم چنین اجرایی در شرایط فعلی تاکید کردند که تئاتر بهترین محل برای شناخت مسائل و مشکلات اجتماعی است.

به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان 9 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان

به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان

«سکوت سفید» در قلمرو پیشنهادی استوپارد حرکت می‌کند و واجد تخطی و حاشیه‌روی نمی‌شود. اجرائی کمینه‌گرایانه که حتی در طراحی صحنه هم تلاش دارد با نوعی کنار هم قرار‌دادن مکان‌هایی مثل دفتر بیمارستان و اتاق خصوصی جان براون، سکوت و فاصله صحنه‌ها را به حداقل رسانده و ریتم مناسبی را به‌کار بندد.

نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟! 9 آذر 1398
نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟!

نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟!

نمایش سعی دارد که قدرت عشق را نشان دهد اما سرآخر آن را به اسارت می‌گیرد. در صحنه‌ای از نمایش سوگل خلیق با پارچه‌ای دراز و سفید به پدرجوان متصل است. او به آرامی از خطوط قرمز کلیسا فاصله گرفته و در آوانسن رو به تماشاگران ترانه می‌خواند. در نهایت پارچه سفید را به دور خود پیچیده و این بار کت‌وبال بسته به داخل محوطه و در کنار پدرجوان کشیده می‌شود. نمایشی که باید راوی نجات ژان (پدرجوان) از چنگال خرافه باشد، مدلی دیگر از اسارت را به نمایش می‌گذارد که در شرایط فعلی نه امیدبخش است و نه فرهنگ‌ساز.

نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی 9 آذر 1398
نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی

نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی

در نمایش محمودی نه پینوکیویی هست و نه انسان‌هایی چوبی اما مؤلفه‌های آن روایت در اثرش کارساز شده اند.

در شیب تند یک وضعیت اضطراری 6 آذر 1398
در شیب تند یک وضعیت اضطراری

در شیب تند یک وضعیت اضطراری

در اجرای ایرانشهر، توضیح کوتاهی در رابطه با مکان و زمان وقوع نمایش نوشته شده بود: ترکیه، آناتولی، زمستان 2013، این ‌بار حتی این تعین مادی هم کنار گذاشته شده و وضعیت جهانشمول‌تری مفروض است. حال با انسان‌هایی روبه‌رو هستیم که در کلبه‌ای بنا شده بر شیب کوهستانی برفی، روزگار می‌گذرانند و «برف آنقدر سنگین است که کوچک‌ترین صدایی باعث ایجاد بهمن می‌شود».

نگاهی به نمایش «آشپزخانه» / در میان جماعت خشمگین 4 آذر 1398
نگاهی به نمایش «آشپزخانه» / در میان جماعت خشمگین

نگاهی به نمایش «آشپزخانه» / در میان جماعت خشمگین

«آشپزخانه» نیز همانند «شهر ما»، نشان از تمایل انتقادی حسن معجونی دارد. او در این نمایش هم تلاش می‌کند ساده‌ترین کنش‌های انسانی را نقد کند.

نجفی: این سینما به فیلم داستانی نیاز دارد و نه هرجور کمدی! 3 آذر 1398
نجفی: این سینما به فیلم داستانی نیاز دارد و نه هرجور کمدی!

نجفی: این سینما به فیلم داستانی نیاز دارد و نه هرجور کمدی!

قربان نجفی با بیان اینکه فرم حضور در جشنواره فجر را پر کرده است، گفت: امیدوارم سینمای ما بیشتر روی فیلم های داستان محور متمرکز شود چون دوران هرجور فیلم کمدی ساختن و به خورد مخاطب دادن دیگر گذشته است.

نگاهی به نمایش «برگشتن» / آذرنگ‌بودگی 3 آذر 1398
نگاهی به نمایش «برگشتن» / آذرنگ‌بودگی

نگاهی به نمایش «برگشتن» / آذرنگ‌بودگی

شیوه نوشتاری حمیدرضا آذرنگ در ادبیات نمایشی جنگی جذابیت‌هایی دارد که در این سال‌ها به کرات بازآفرینی شده‌اند، «برگشتن» نمونه متأخر این تکرار است.

نقد نمایش «صدای آهسته برف» به کارگردانی جابر رمضانی / کوچولو اما پرمدعا... 17 آبان 1398
نقد نمایش «صدای آهسته برف» به کارگردانی جابر رمضانی / کوچولو اما پرمدعا...

نقد نمایش «صدای آهسته برف» به کارگردانی جابر رمضانی / کوچولو اما پرمدعا...

ایده‌ای که می‌توانست بسترساز تعلیق‌های فراوان شود، نه در میان برف و کولاک‌ها بلکه در فضاسازی طراح و کارگردان اثر دفن شده است. کارگردان آن‌قدر مست ایده است که از یاد برده که نباید همه چیز را فدای فضاسازی کرده و باعث تقلیل و کوچک کردن تئاتر شود.

نوشته‌ای برنمایش «اسلو» به کارگردانی یوسف باپیری/ «دهلیزهای متعفن» 6 آبان 1398
نوشته‌ای برنمایش «اسلو» به کارگردانی یوسف باپیری/ «دهلیزهای متعفن»

نوشته‌ای برنمایش «اسلو» به کارگردانی یوسف باپیری/ «دهلیزهای متعفن»

اسلوی باپیری، گرچه نگاهی به متن راجرز دارد اما، رایحه‌ی استهزاء این مناسبات و ژست‌های صلح‌پذیر را می‌توان از آن استشمام کرد. وحتی بویِ پسماند انسانی را. حرف‌ها هم مانند مواد زائد بدن، بیرون ریخته می‌شوند اما به جایی نمی‌رسند. دولتمردان، در ضیافت‌های شام ، گیلاس‌های شراب‌شان را بهم می‌زنند و برای آینده‌اشان مصونیت‌های جانی و مالی، تبادل می‌کنند اما پشت تریبون‌های رسمی، برای هم خط و نشان می‌کشند.

درباره نمايش «پنجاه پنجاه» به کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی / موزه و اردوگاه؛ روايت مرگ و زندگانی 4 آبان 1398
درباره نمايش «پنجاه پنجاه» به کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی / موزه و اردوگاه؛ روايت مرگ و زندگانی

درباره نمايش «پنجاه پنجاه» به کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی / موزه و اردوگاه؛ روايت مرگ و زندگانی

«پنجاه پنجاه» دور شدن از اين روايت كردن‌هاي كليشه‌اي از طبقه متوسط و رفتن به ساحتي مهلك اما لذت‌بخش است؛ جايي كه مردگان بازگشته‌اند تا اميدهاي فراموش ‌شده را بار ديگر زنده كنند، حتي در اتاق‌هاي گاز و در انتظار مرگ، در مقابل ايبرين‌هاي اسلحه به دست، در همان فرا رفتن از دوگانه‌هاي كاذب و بدل شدن به يك كليت صددرصدي سياسي.

نقد نمایش «رومئو و ژانت» به کارگردانی پویان احمدی / نمایشی آغشته به صداقت و سادگی... 4 آبان 1398
نقد نمایش «رومئو و ژانت» به کارگردانی پویان احمدی / نمایشی آغشته به صداقت و سادگی...

نقد نمایش «رومئو و ژانت» به کارگردانی پویان احمدی / نمایشی آغشته به صداقت و سادگی...

اقتباس سارا احمدی که منتسب است به «رومئو و ژانت» ژان آنوی، به شکلی کاملا تولیدی دراماتورژی شده است. این نگاه تولیدی بنا به شرایط نابسامان اقتصاد تئاتر ما دور از انتظار نیست. البته این نگاه تولیدی خودش را در کارگردانی پویان احمدی نیز نشان داده و نه به یک نقطه ضعف بلکه به یک عنصر مثبت در اجرا بدل گشته است.

نگاهی به نمایش «در انتظار ماهی سیا متوسط»/ در دریا باید زود عادت کنی 3 آبان 1398
نگاهی به نمایش «در انتظار ماهی سیا متوسط»/ در دریا باید زود عادت کنی

نگاهی به نمایش «در انتظار ماهی سیا متوسط»/ در دریا باید زود عادت کنی

ماهی سیا اما قصه‌ای است که مادری در روزگارانی دور برای کودکانش تعریف می‌کرده و آنان را در این تکرار قصه به این باور رسانیده است که انتظار دیدن ماهي سيا متوسط روزی به‌سر خواهد آمد. در این هیاهوی زندگی اما همه گویی مجنون شده‌اند؛ جنونی فراگیر که همه آن را باور دارند.

درباره نمایش «شیهیدن» به کارگردانی عباس جمالی / شیهه‌ای در متن آشفتگی 27 مهر 1398
درباره نمایش «شیهیدن» به کارگردانی عباس جمالی / شیهه‌ای در متن آشفتگی

درباره نمایش «شیهیدن» به کارگردانی عباس جمالی / شیهه‌ای در متن آشفتگی

شیهیدن فیگور، ژست و طراحی حرکت و فرم نیست . بلکه تاثیر حرکت و پویایی بر بدن‌های بی‌حرکت و رخوت‌زده‌ای‌ست که اگرچه از خفقان و فقدان‌ها آماسیده‌اند، اما از کار نیفتاده‌اند. اجازه‌ی مونتاژهای قدرت را در سلسله مراتب استاد_شاگری، نمی‌دهد. جا خالی نمی‌کند. تحت تاثیرِ ژستِ فرهیختگیِ جبری استاد قرار نمی‌گیرد. تجربه می‌کند، می‌سازد، ویران می‌کند تا به آگاهی دست یابد. در میدان‌ها، در تجمعات، در عبور از ایستاییِ اِعمال شده با وجودِ عواقبِ ستاره‌دارشدن، اخراج، حذف و طرد، مقاومت می‌کند. برخلاف نسل محافظه‌کاری که در حاشیه‌ی سکوت و بی کنشی، پناه گرفته‌است.

نقد نمایش «تالاب هشیلان» به نویسندگی و کارگردانی نوشین تبریزی / فقیر در شخصیت‌پردازی 27 مهر 1398
نقد نمایش «تالاب هشیلان» به نویسندگی و کارگردانی نوشین تبریزی / فقیر در شخصیت‌پردازی

نقد نمایش «تالاب هشیلان» به نویسندگی و کارگردانی نوشین تبریزی / فقیر در شخصیت‌پردازی

همان‌طور که می‌بینید تبریزی وضعیت و بستر مناسبی را برای خلق و بروز یک بحران تدارک دیده است. این یک‌سوم ابتدایی نمایش به بهترین شکل ممکن وضعیت را شرح داده و زمینه ورود مخاطب به جهان اثر را فراهم می‌کند. ورود مخاطب به اثر فرصت برای انتقال تجربه حسی  به وی را شکل می‌دهد. درگیری بین سالومه و شوهرش و افشای سقط جنین او پیش از ازدواج با یوسف، خانواده را در وضعیتی بحرانی قرار داده و شیرازه آن را از هم می‌پاشد. در کلیشه‌ای‌ترین حالت ممکن، می‌شد تصور کرد که این نقطه بحران باید در انتهای نمایش شکل می‌گرفت اما نه در اواسط نمایش.

نوشته‌ای برای نمایش امشب اینجا / «عبور از نظام گفتمانی» 27 مهر 1398
نوشته‌ای برای نمایش امشب اینجا / «عبور از نظام گفتمانی»

نوشته‌ای برای نمایش امشب اینجا / «عبور از نظام گفتمانی»

در نمایش «امشب اینجا» ما با یک جریان سیالی مواجه هستیم که نه تنها از دیدگاه روایتی و گفتمانی دارای اهمیت است بلکه از دیدگاه نشانه ای و معنایی و حتی روانشناختی بسیار حائز اهمیت می باشد و علی رغم همه ی پیچیدگی هایی که دارد؛ ما آن را به عنوان یک جریان یا یک تئاتر مدرن، به سبک خاص و ویژه یعنی سبکی که راوی را جایگزین بازیگر بر روی صحنه می کند می شناسیم.

درباره نمایش «مشق شب» به کارگردانی  امیر نجفی/ گناه پدر و عذاب پسر 23 مهر 1398
درباره نمایش «مشق شب» به کارگردانی امیر نجفی/ گناه پدر و عذاب پسر

درباره نمایش «مشق شب» به کارگردانی امیر نجفی/ گناه پدر و عذاب پسر

چرا باید هنوز در یک نمایش مدرن به مفاهیمی حاکم بر «مشق شب» رجوع کرد؟ به نظر می‌رسد تئاتر ایران با جهان علم میانه خوبی ندارد و کماکان اسطوره، مذهب و فلسفه منابع خلق و آفرینش اثر است.

 «بهارشکنی» / جستاری در باب ریاضیات تئاتر 23 مهر 1398
«بهارشکنی» / جستاری در باب ریاضیات تئاتر

«بهارشکنی» / جستاری در باب ریاضیات تئاتر

نمایش «بهارشکنی» اثری مهندسی‌شده است که در آن می‌توان رابطه تئاتر و ریاضی را درک کرد، جایی که اصول ساده ریاضی، اثر را به یک نمایش تمیز بدل می‌کند.

از جمعه‌کُشی تا خلج‌کُشی / شب منتقدان کانون ملی و اسماعیل خلج 21 مهر 1398
از جمعه‌کُشی تا خلج‌کُشی / شب منتقدان کانون ملی و اسماعیل خلج

از جمعه‌کُشی تا خلج‌کُشی / شب منتقدان کانون ملی و اسماعیل خلج

در نشست کانون ملی منتقدان محمد آقازاده، نصراله قادری، حمید کاکاسلطانی و رضا آشفته در کنار اسماعیل خلج و مجید گیاهچی به نقد و بررسی نمایش جمعه کشی در تالار سنگلج پرداختند.

نوشته‌ای بر نمایش «امشب اینجا» به کارگردانی مژگان خالقی/ واقعیتی معلق و معلول 14 مهر 1398
نوشته‌ای بر نمایش «امشب اینجا» به کارگردانی مژگان خالقی/ واقعیتی معلق و معلول

نوشته‌ای بر نمایش «امشب اینجا» به کارگردانی مژگان خالقی/ واقعیتی معلق و معلول

امشب اینجاداستانی ایرانی و رئال‌ست که قصد دارد با شکست زمان و تعلیق‌ها، گره‌های داستانی را به مرور باز کند. و نسبت به کار قبلی مژگان خالقی _ تو مشغول مردنت بودی_ که سبکی سورئال و کانتوری داشت کاملا فضای متفاوتی‌ دارد که به جهان امروز نزدیک‌تر وملموس‌ترست.

نقد نمایش «افرای ژاپنی» به کارگردانی حسین کشفی‌اصل / پیچ و خم‌های پنهان رئالیسم... 13 مهر 1398
نقد نمایش «افرای ژاپنی» به کارگردانی حسین کشفی‌اصل / پیچ و خم‌های پنهان رئالیسم...

نقد نمایش «افرای ژاپنی» به کارگردانی حسین کشفی‌اصل / پیچ و خم‌های پنهان رئالیسم...

«افرای ژاپنی» می‌توانست بدل به یک موجود آزاردهنده برای مخاطب باشد که خوشبختانه این گونه نشد. فکر می‌کنم متانت کارگردان و تلاش حداکثری گروه در پدید آمدن این شور و حال مثبت بی‌تاثیر نبوده باشد. هر چند که می‌توانست بهتر و پویاتر از این حرف‌ها باشد. 

رگ‌به‌رگ شدگی دراماتیک 12 مهر 1398
رگ‌به‌رگ شدگی دراماتیک

رگ‌به‌رگ شدگی دراماتیک

«رگ» نمونه خوبی از هنر سفارشی است، هنری که در آن دقت از بین می‌رود و ساختار فدای نظر سفارش‌دهنده می‌شود. نتیجه چنین نمایشی ،اثری است که چون کیسه بوکس گاردی برای مقابله با مشت‌ها ندارد.

نوشته‌ای بر نمایش «آواز قو» به کارگردانی پریزاد سیف / آوازی صمیمی بر فراز صحنه 8 مهر 1398
نوشته‌ای بر نمایش «آواز قو» به کارگردانی پریزاد سیف / آوازی صمیمی بر فراز صحنه

نوشته‌ای بر نمایش «آواز قو» به کارگردانی پریزاد سیف / آوازی صمیمی بر فراز صحنه

آواز قو، اگرچه نمایشی با عناصری درخشان در اجرا، به نظر نمی‌آید، و جریان پرکششی را نیز ایجاد نمی‌کند و در حقیقت واگویه‌های بازیگری قدیمی‌ست که اذعان می‌کند دوره‌ی اوجش گذشته و باید صحنه را ترک گوید، اما به دلیل وجود یکی از معتبرترین بازیگران پیشکسوت بر صحنه‌ی تئاتر که مدت‌های مدیدی، علاقمندان به نمایش از هنر او بی نصیب بودند، فرصتی‌ست که بتوان بار دیگر درخشش ، تبحر و قدرت بازیگری او را بر صحنه ببینند.

چالش دامنه‌دارِ فرایند تبدیل نمایشنامه به اجرا 7 مهر 1398
چالش دامنه‌دارِ فرایند تبدیل نمایشنامه به اجرا

چالش دامنه‌دارِ فرایند تبدیل نمایشنامه به اجرا

نشست نقد و بررسی نمایش «وقتی کبوترها ناپدید شدند» با حضور رفیق نصرتی مدرس دانشگاه، محمدحسن خدایی منتقد و بهار ناجی دانشجوی دوره دکترای جامعه شناسی در «کافه بام» تئاتر مستقل تهران برگزار شد.

نگاهی به نمايش «به زبان خواب» به كارگردانی سما موسوی/ بايد به سوی رئاليسم انتقادی انضمامی برويم 5 مهر 1398
نگاهی به نمايش «به زبان خواب» به كارگردانی سما موسوی/ بايد به سوی رئاليسم انتقادی انضمامی برويم

نگاهی به نمايش «به زبان خواب» به كارگردانی سما موسوی/ بايد به سوی رئاليسم انتقادی انضمامی برويم

هنرمندان چپ و ماركسيست در شوروي و اروپاي شرقي در ابتداي قرن بيستم به تئاتر مستند پرداختند و اروين پيسكاتور آلماني هم با استفاده از اسناد و مدارك واقعي و فيلم‌هاي مستند در جست‌وجوي «تماشاگران توده‌اي» بود؛ يعني تئاتري داراي حرف‌ها و مسائل توده مردم براي توده مردم. جالب است كه ژيگا ورتوف مفاهيمي مانند «سينما چشم» و «سينما حقيقت» را به وجود آورد كه كمك شايان توجهي هم به شناخت «تئاتر مستند» مي‌كند.

نقد نمایش «بهارشکنی» به کارگردانی فریبرز کریمی/ از چاله به چاه افتادن... 5 مهر 1398
نقد نمایش «بهارشکنی» به کارگردانی فریبرز کریمی/ از چاله به چاه افتادن...

نقد نمایش «بهارشکنی» به کارگردانی فریبرز کریمی/ از چاله به چاه افتادن...

قاعده‌گریزی یعنی از تحمیلات کلیشه‌ای مصون ماندن، یعنی پای‌بند به سبک و سلیقه مدیران سالن‌ها و کاسب‌ها و اساتید دانشگاهی نبودن، یعنی خاکریز خود را ساختن و به آن متعهد بودن. یعنی هوایی تازه در فشار همه جانبه‌ی آلودگی هوا. یعنی نوعی نگاه تازه در عالم نابینایان و تاربینان. به واقع که چنین پدیده‌ای حلوا حلوا هم دارد. اما چرا «بهارشکنی» در قد و قواره‌ی این توصیفاتی که عرض شد قرار نمی‌گیرد؟!

نقد نمایش ستاره‌شناس / سرگرمی‌های ارزان‌قیمت 3 مهر 1398
نقد نمایش ستاره‌شناس / سرگرمی‌های ارزان‌قیمت

نقد نمایش ستاره‌شناس / سرگرمی‌های ارزان‌قیمت

اصغر نوری با «ستاره‌شناس» تنها ما را سرگرم می‌کند و در این میان به طبقه متوسط هم نیشی می‌زند؛ اما ارزان بودن نمایش در تولید به اثر ضربه می‌زند.

نقد و بررسی نمایش 1 مهر 1398
نقد و بررسی نمایش "امروز روز خوبیست برای مُردن" توسط کانون ملی منتقدان ایران / اثری غیر متعارف و شهودی

نقد و بررسی نمایش "امروز روز خوبیست برای مُردن" توسط کانون ملی منتقدان ایران / اثری غیر متعارف و شهودی

رضا آشفته و رضا کیانی از کانون ملی منتقدان تئاتر ایران نمایش "امروز روز خوبیست برای مُردن" به نویسندگی کمال هاشمی، جمال هاشمی و سارا سجادی و کار کمال هاشمی را اثری متفاوت و شهودی در نظر گرفتند که به اقتضای زمانه‌اش به دنبال برقراری ارتباط با مخاطبانش بوده است.

نقد نمایش «عمل» به کارگردانی شکوفه طاهری / مواجهه با یک اثر واقعا واقعی 11 دی 1348
نقد نمایش «عمل» به کارگردانی شکوفه طاهری / مواجهه با یک اثر واقعا واقعی

نقد نمایش «عمل» به کارگردانی شکوفه طاهری / مواجهه با یک اثر واقعا واقعی

صحنه الزاما کلاس جامعه شناسی، فلسفه و روانشناسی صرف نیست. ما به تئاتر نمی‌رویم تا آن چه در کوچه و خیابان می‌بینیم را به همان سر و شکل در صحنه تئاتر ببینیم. آن فردیت هنری‌ای که هنوز برایش اندک احترامی قائل هستیم است که دیدن دارد و صدالبته جای بحث و تحلیل. این که پای نمایش نویسنده و کارگردانی بنشینیم که ممکن است آن چه از این اجتماع و دردها و لطماتش را جور دیگری حس کرده، تجربه کرده و به ما به زبان نمایش انتقال دهد شیرین است و دلچسب، حتی اگر اصل بحثی که مطرح می‌کند به شدت دردآور باشد.

نقدی بر نمایش گرگ‌ها به کارگردانی دانیال خجسته/ وقتی فکر می‌کنی می‌دانی 11 دی 1348
نقدی بر نمایش گرگ‌ها به کارگردانی دانیال خجسته/ وقتی فکر می‌کنی می‌دانی

نقدی بر نمایش گرگ‌ها به کارگردانی دانیال خجسته/ وقتی فکر می‌کنی می‌دانی

نمایش «گرگ‌ها» نشان می‌دهد چگونه با توهم دانستن ما به بازتولید ایدئولوژی می‌پردازیم؛ سارا دلپ در متنی که هیچ جایش به آمریکا و سیاست‌هایش حمله نمی‌کند نشان می‌دهد ابزار رسانه‌ای چگونه اعتراض را در نطفه خاموش می‌کند.

نقد و بررسی نمایش 11 دی 1348
نقد و بررسی نمایش "ستاره شناس" توسط کانون ملی منتقدان ایران / اصغر نوری: من صحنه خالی را دوست دارم

نقد و بررسی نمایش "ستاره شناس" توسط کانون ملی منتقدان ایران / اصغر نوری: من صحنه خالی را دوست دارم

اعضای کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در نقد و بررسی نمایش ستاره شناس این اجرا را متناسب با روزگار ما دانستند اما با همه تلاش‌های گروه برای اجرایی مطلوب همچنان بر حضور پر رنگ‌تر بازیگران برای تاثیرگذاری بیشتر تاکید ورزیدند.

نقد نمایش «لانچر۵» به کارگردانی مسعود صرامی و پویا سعیدی / میلیتاریسم اعلیحضرت همایونی! 11 دی 1348
نقد نمایش «لانچر۵» به کارگردانی مسعود صرامی و پویا سعیدی / میلیتاریسم اعلیحضرت همایونی!

نقد نمایش «لانچر۵» به کارگردانی مسعود صرامی و پویا سعیدی / میلیتاریسم اعلیحضرت همایونی!

«لانچر۵» نمایشی است رها شده از قید و بند ادا و اطوارهای رایج، کج‌فهمی‌ها و نابخردی‌ها. در زمانه‌ای که فقدان اصول بر در و دیوار و خر و کره‌اش بیداد می‌کند، «لانچر۵» سر اصول خود ایستاده و جهانش را می‌سازد. در دورانی که دانشگاه‌های ما در بدترین شرایط ممکن از لحاظ آموزش، کاربرد و فضای کاری برای دانشجویان قرار دارند، «لانچر۵» به نمونه‌ای استثنایی از این قاعده تبدیل می‌شود که بندبند وجودش با فضای آموزشی ما غریب و بیگانه است. 

نگاهی به نمايش «مثبت فكر كن» به کارگردانی علی دهبان/ گاهی بی‌خيال همه‌چيز شو 11 دی 1348
نگاهی به نمايش «مثبت فكر كن» به کارگردانی علی دهبان/ گاهی بی‌خيال همه‌چيز شو

نگاهی به نمايش «مثبت فكر كن» به کارگردانی علی دهبان/ گاهی بی‌خيال همه‌چيز شو

نمايش يك وضعيت فانتزي را بازتاب مي‌دهد هر چند برآمده از يك وضعيت اجتماعي است. فانتزي‌اش چگونه شكل مي‌گيرد؟ فردي سرمايه‌اش را از دست داده و در خانه اشتراكي زندگي مي‌كند. زندگي زن و شوهر با زندگي صاحبخانه‌ها گره مي‌خورد. فضولي‌ها و دخالت‌ها شرايط كميكي به وجود مي‌آورد برآمده از مفهوم حريم. برشي از جامعه‌اي كه ما در آن زندگي مي‌كنيم. همه‌ چيزش هم به جهان ملموس ما مي‌آيد. گويي با دنياي رئاليستي روبروييم؛ ولي خبري از رئاليسم نيست.