در همین تهران خودمان قریب به هشتاد نفر معرکهگیر زبر و زرنگ زندگی میکنند که درآمد روز جمعهی آنها روی هم رفته ۴۸ هزار ریال میشود/ تهرانیها روزهای جمعه فقط ۷ میلیون و پانصد هزار ریال بابت شنگول شدن میپردازند!
در این تصاویر «مسعود کیمیایی» ۲۸ ساله را در حال هدایت «بهروز وثوقی» و «جمشید مشایخی» میبینید.
برزخیها به کارگردانی ایرج قادری و نویسندگی سعید مطلبی سال ۱۳۵۸ساخته شد.بعد از انقلاب برزخیها در سال ۱۳۵۹ با هشت میلیون تومان فروش رکورد فروش فیلم در ایران را شکست و سپس توقیف شد.
نکتهی جالب اینکه در سالهای اول تاسیس سینما زنها حق ورود نداشتند؛ اگر احیانا زنی میخواست سینما بیاید با جنجال و هیاهوی مردم و تماشاچیان روبهرو میشد و بلایی ناگفتی به سرش میآمد! این موضوع مرا به فکر انداخت که برای خانمها سینمای جداگانه و به اصطلاح بهتر «زنانه» درست کنم.
تنگسیر فیلمی ایرانی به کارگردانی امیر نادری و محصول سال ۱۳۵۲ است. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده که صادق چوبک در سال ۱۳۴۲ نوشته و ریشه در واقعیت دارد. بهروز وثوقی، پرویز فنی زاده، نوری کسرایی و عنایت الله بخشی تعدادی از بازیگران این فیلم هستند. تصویر فوق پشت صحنه این فیلم است.
ویدئویی از مراسم ختم زنده یاد منوچهر حامدی در سال ۱۳۷۴ منتشر شده که بسیاری از هنرمندانی در آن مراسم شرکت داشتند آسمانی شده اند و یا گرد پیری بر موهایشان نشسته و در گوشهای از این جهان روزشمار زندگی میکنند.
تصویری از نشست فیلم مسعود کیمیایی در جشنواره جهانی فیلم تهران را ببینید.
تصویری از داریوش مهرجویی در حال دریافت هدیه از سیدمحمد خاتمی.
۳ تیر ۱۳۵۹ مدیران وقت بنیاد از آیتالله خلخالی دعوت کردند تا با دیدن صحنههایی از فیلم معروف قیصر نظرش را درباره این فیلم و اکران مجدد آن بعد از انقلاب بیان کند.
گروه ۷ بهعلاوه ۱، یعنی فیلمسازانی که در انتخابات ریاستجمهوری احمدینژاد و هاشمی فعالیت میکردند، گفته میشود که نامهای نوشتند و در آن نامه تقاضا کردند انتقال فرهنگ از دولت خاتمی به دولت احمدینژاد آرام صورت بگیرد.
عکسی از فیلم «قیصر » در فضای مجازی پربازدید شد.
ناصر تقوایی خطاب به دبیر جشنواره نوشت: استدعا دارم از پذيرفتن تنديس بلورين سيمرغ اهدايي و همچنين حواله نوبت برای خريد پرايد بنده را معذور بداريد.
جیرانی که یکی از معتبرترین پژوهشگران سینمای ایران بهحساب میآید، با اشاره به دوره مسئولیت علی لاریجانی در وزارت ارشاد، صراحتا دلیل بیتوجهی به فیلم «بوی پیراهن یوسف» از سوی مسولان وقت سینمایی را به این مورد خلاصه میکند: «قهرمان این فیلم زن بود!»
تصاویری از داریوش مهرجویی در پشت صحنه فیلم سینمایی ستچی در مازندران.
جلسه سوم و آخر از سلسله نشستهای تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت»، شب گذشته ۱۵ آبان ماه برگزار شد.
در دومین نشست مروری بر تاریخ سینمای ایران با اشاره به بیمهریهایی که بخاطر حضور برخی ستارههای بازیگری در فیلمهای دفاع مقدسی وارد شده، ناصر شفق تاکید کرد: سینمای ایران مسیر خودش را به شکلی که توانایی داشته است و شرایط به آن اجازه میدهد، ادامه داده اما متاسفانه هر جا سیاست در مدیریت فرهنگی کم آورده، به سینما فشار وارد کرده است.
رسول صدرعاملی در اولین شب از دومین سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» به بیان خاطرهای از واکنش محسن مخملباف به فیلم «رهایی» پرداخت.
بر اساس سندی سه برگی که حاوی نامه داریوش مهرجویی به پهلبد وزیر فرهنگ و هنر است گزارش اکران فیلم برای قشرهای مختلف از روشنفکرانی مثل جلال آل احمد و بهمن فرسی تا مستخدم اداره فرهنگ و هنر آمده است. این سند منحصر به فرد نشان میدهد که کارگردان فیلم خود راوی نقدهای موجود در فیلم است.
سومین شب از سلسله نشستهای «بر سینمای ایران چه گذشت»، شب گذشته پنجم مهر با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعود شاهی، محمدرضا شفاه و هارون یشایائی در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.
نخستین نمایش تصاویر متحرک در جهان به سال ۱۹۸۵ در کافه گراند بلوار کاپوسی شهر پاریس رقم خورد. تماشاگران این تصاویر نه اعیان و اشراف پاریس بلکه مردم عادی بودند. اما ۵ سال بعد از این تاریخ که مظفرالدینشاه قاجار در سفر به فرانسه مفتون دستگاه «سینموفتوگراف» و لانترن ماژیک شد و دستور خرید همه دستگاههای آن را داد، تصاویر متحرک در ایران نه وسیله سرگرمی تودهها بلکه اسباب سرگرمی شاهانه شد. اینطور شد که سینما از همان بدو ورودش به ایران با سیاست گره خورد.
رضا گلچین که آپاراتچی سینماهای مشهد در دهه ۵۰ تا ۸۰ بوده به مناسبت روز ملی سینما از حال و هوای آن روزهای سینما و تفاوتهایی که با این روزها داشت گفت و به بخشی از خاطرات خود پرداخت.
موزه سینمای ایران نمایشگاهی از تصاویر نمای بیرونی سینماهای خاطره ساز را برگزار میکند.
اقتصاد بیمار سینما باعث شده ساخت فیلمهای کمدی و ملودرام که پروسه تولید کوتاهمدتتری دارند و در تولید بهسادگی به سود میرسند، اهمیت پیدا کنند و جایگزین آثاری شوند که علیالقاعده باید جور سینمای جریان اصلی را به دوش بگیرند. به همین خاطر است که میگوییم این آسمان چندان محبوب نیست و فعلا خریدار ندارد.
آنچه او را در چشم برخی به مقام خدایگانی رساند علاوه بر آنچه گفته شد تبختر ذاتیاش بود که نسبت به اطرافیان و نزدیکانش نیز گاه غیرقابل تحمل میشد.
بهروز غریبپور: یکی از این روزنامههای علیه من نوشته بود مردم شمال شهر برای دیدن نمایش و تئاتر و موسیقی به جنوب شهر میآیند و اینها بیحجابی و ولنگاری را رواج میدهند، من در جواب گفتم این کدامشان خوب است مردم جنوب شهر برای رفتن به شهر بازی به شمال شهر میروند مردم شمال شهر برای دیدن آثار بتهوون و دیگران به جنوب شهر میآیند؟ دقیقا نوشتم شما مایل به کشیدن یک دیوار هستید بین برلین شرقی و غربی.
تاریخ همانقدر برای رهنما اهمیت دارد که اسطوره. درواقع رهنما این دو را از هم تفکیک نمیکند و مرز قاطعی بین آنها نمیکشد. رهنما با استفاده از ساختار فیلم در فیلم (meta-cinema) یا نمایش در فیلم (meta-narrative)، به نوعی مکالمه مدرن و امروزی با تاریخ دست میزند.
زینت مودب خطیبی، هنرپیشه اولین فیلم سینمایی ناطق فارسی ساخته شده در ایران درگذشت. او در زمان مرگ ساکن آمریکا بود و صد سال داشت.
برای فیلمنامهای که در کمتر از یکماه نوشته شده بود، 10 سال زمان برد تا کارگردان پیدا شود. تقریباً تمام نگاهها روی این مسئله متمرکز بود که بیضایی در کسوت کارگردان این فیلم ظاهر نشود.
پس از پیروزی انقلاب تا مدتی اوضاع نمایش فیلم در ایران ویژه و استثنایی بود. موجی از فیلمهای بلوک شرق که در رژیم پیشین نمایش آنها ممنوع بود، روانه پردهها شدند. فیلمهایی از نقاط مختلف دنیا خصوصا کشورهای جهان سوم، توانستند به نمایش دربیایند و مخاطبان بسیاری جذب کنند. حتی از سینمای آمریکا هم «الرساله»، ساخته مصطفی عقاد که در زمان شاه نمایش آن ممنوع بود، روانه پردهها شد و مخاطبان فراوانی پیدا کرد.
در جلسه نمایش فیلم ۹۰ ساله «فردوسی» ساخته سپنتا گفته شد: این فیلم در دوره اول سینماسازی به عنوان فیلم نوروزی در سینما سپه نمایش داده شد و از نظر ژانر میتوان آن را اولین فیلم تاریخ سینمای ایران دانست چون فیلمی است که فیلمنامه آن برای یک دوره تاریخی نوشته شده است.
دراین عکس بعضی از هنرمندان شناخته شده را در ایام جوانی میبینید!
چهارشنبه سی و یک اردیبهشت هفتهنامه سینما منتشر شد با عکس بزرگ عباس کیارستمی و هفت صفحه درباره کن، درست همین روز سلام به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی خبر دادن جایزه را چاپ کرد همراه مقاله مفصل مهرداد فرید درباره این جایزه با عنوان «خاتمی مشکلگشای سینمای ایران».
هر فیلمی که راجع به زن ساخته میشود، زنانه نیست؛ در برخی مواقع ضد زن کامل است. در برخی فیلمهایی که بعد از انقلاب ساخته شده، زن در یک محیط (محیط خانه) قرار داشته که به کارهای رفت و روب، نگهداری بچه و … میپردازد و این زن، خوب گریه میکند. در حالی که سینما و تلویزیون باید آیینه جامعه باشد و تمام مسائل زنان جامعه را حل نماید. سینما و تلویزیون باید زنان را با حق و حقوقی که دارند، آشنا سازند.
هشتمین برنامه «مستندات یکشنبه» زیرمجموعه سینماتِک خانه هنرمندان ایران، غروب روز یکشنبه، ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۱ با نمایش فیلم مستند «بختِ پریشان» ساخته سحر خوشنام در سالن استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد و پس از آن، سحر خوشنام کارگردان اثر و فرشته حبیبی نویسنده و منتقد سینما، با اجرای سامان بیات به نقد و بررسی فیلم پرداختند.
امروز ما از یک طرف با جمعی سینماگر معترض، منتقد و متفکر روبهروییم در همه حرفههای سینما که در شرایط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی امروز با مدیریت فرهنگی امروز، آیندهای برای سینمای ایران نمیبینند و همگی ناامیدند.
شنیدن کشف سینمای قاجاریه در تهران برای بسیاری از علاقه مندان حوزه سینما و میراث فرهنگی شهر تهران خبر بسیار هیجان انگیزی است، سینمایی که در لابلای تاریخ سینمای ایران گم شده بود بالاخره بعد از مدتها پژوهش و تحقیق در جزییات تاسیس سینماها پیدا شد. این سینما در دوره محمدعلی شاه قاجار و با حمایت وی توسط روسی خان در خیابان لاله زار تهران تاسیس شد و به لحاظ هواداری روسی خان از مستبدان، این سینما به زودی میعادگاه اشراف و مرتجعان شد. این سینما تنها سینما در ایران بود که در زمان خود به دستگاه مولد برق، بادبزن، رستوران و بوفه مناسب مجهز بود
سالها پیش از آنکه در مالهای پرزرق و برق تجاری پردیسهای سینمایی چند سالنه به راه بیفتد و مکانیزم فروش بلیت سینماها اینترنتی شود، یکی از لحظات پرهیجان و پراسترس جشنواره برای مردم علاقهمند، پیدا کردن بلیت بود و این اشتیاق در برخی دورهها سبب میشد که دختران و پسران عشق سینما، از سحرگاه پشت درِ سینما بایستند تا اول صف باشند و بدون بلیت نمانند.
دهه سوم جشنواره بینالمللی فیلم فجر همزمان با دوره بیستم، با یک افتتاحیه پر اسم و رسم در سینما صحرای تهران و با اجرای شهاب حسینی آغاز شد. پیش از شروع جشنوارۀ بیستم، صداوسیما که تهیهکننده اولین ساختۀ سینمایی و پرحاشیه حمید فرخنژاد، یعنی «سفرِ سرخ» بود، به دلایل نامعلومی، این فیلم را در جشنواره شرکت نداد. همچنین «نامههای باد» اولین فیلم علیرضا امینی که جایزه ویژه هیات داوران را گرفته بود، در همین جشنواره توقیف شد و به نمایش در نیامد! این فیلم برای یک سال توقیف ماند!
دورههای سوم تا هشتم جشنواره فیلم فجر با روندی تقریبا مشخص برگزار شد؛ در آن سالها، اولویت مدیران سینمایی بها دادن به سینماگران جدید بود و نه سینماگران شناخته شده نسلهای قبل.
پانزدهمین جشنواره فیلم فجر با چند فیلم از بهترینهای سینمای ایران آغاز شد و برای لیلای داریوش مهرجویی و سلطانِ مسعود کیمیایی، صفهای طولانی مقابل سینماها تشکیل شد. در میانه برگزاری این دوره که دبیری آن برعهده عزت الله ضرغامی بود، جمعی از سینماگران شاخص در مرقد امام خمینی رحمه الله علیه حضور یافتند. همچنین احمدرضا درویش با فیلم دفاع مقدسیِ «سرزمین خورشید» که درباره مقاومت مردم خرمشهر بود، جایزه ویژه هیات داوران را دریافت کرد و آن را به پدر شهید جهان آرا اهدا کرد.
در نخستین جشنواره فیلم فجر که در بهمن ماه سال ۱۳۶۱ برگزار شد، فقط فیلمهای آماتور(غیر حرفهای) با یکدیگر رقابت و سینماگران حرفه ای تنها به حضور اکتفا کردند. نکته مهم برگزاری نخستین جشنواره در این است که حتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم مانع از برگزاری آن نشد.
خسرو شکیبایی چهار سال پیش از آنکه بار سفر از این دنیا ببندد در جشنواره فیلم فجر برای بازی در «سالاد فصل» سیمرغ بلورین گرفت.
بوگارت آنقدر در جان مردم و سینماگران رسوخ کرده بود که برای اینکه کنار یکی از زیباترین زنان سینمای هالیوود، شمایل یک کوتوله را پیدا نکند و همچنان بوگی باقی بماند، هنگام فیلمبرداری «کازابلانکا» در صحنههای رودررو با اینگرید برگمن، مجبور بودند روی چهارپایه از او فیلمبرداری کنند.
تجربه تاریخی دهه ۶۰ نشان میدهد که نه تنها اکران فیلم خارجی مانعی برای رشد و اکران فیلمهای خارجی نبود بلکه در کنار اکران فیلمهای ایرانی مددرسان سینماها بود. اینگونه دو جریان سینمای داخلی و خارجی دوشادوش هم بهترین سالهای گیشه را ایجاد کردند.
سینمای دهه ۶۰ را سینمای طلایی ایران میگویند. اما چه نوع فیلم هایی مردم را در روزهای جنگ به سینما آورد؟ آمار نشان میدهد که فیلمهای در ژانر مانند جنگی و حادثهای نقش بسیار مهمی داشتند. چیزی که برای سینمای حال حرف مهم دارد و میتواند راه نجات را نشان دهد.
«سینمای گلخانهای» لقبی است که به سینمای دهه 60 داده شده که همان سالهای تغییر ریل سینمای ایران بعد از پیروزی انقلاب است. این دوران تداعیکننده نام یک چهره شاخص در عرصه فرهنگ و سینما نیز هست؛ سیدمحمد بهشتی. برای اینکه بدانیم نگاه او به «سینمای سیاسی» در سالهای مدیریتش در بنیاد سینمایی فارابی و البته دبیری جشنواره فیلم فجر ( سالهای 1362 تا 1373) چه بوده، به سراغش رفتیم.
روایتهای مختلفی درباره توقیف فیلم «اسرار گنج دره جنی» ساخته ابراهیم گلستان وجود دارد. یک روایت میگوید که فیلم توقیف نشده، چون قرارداد اکران فیلم، پیش از انقلاب به صورت هفتگی بوده و به علت عدم استقبال از اکران برداشته میشود اما برای نقض این ادعا گلستان توضیحاتی داده است.
موزه سینمای ایران به مناسبت زادروز زنده یاد جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
نزدیک به یک قرن از تاریخ فیلمسازی در ایران میگذرد که در این سالها فیلمسازان زیادی وارد این عرصه شده که از میان آنها برخی رتبههای نخست این صنعت را را به خود اختصاص دادهاند که در این گزارش سعی شده فعالیتهای آنان بررسی شود.
یک آپاراتچی قدیمی سینماهای مشهد از تاریخچه، خاطرات خود و اتفاقاتی که بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۰ در سینماهای این شهر رخ داده، گفت.