پنجشنبه , ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳
نقد تئاتر
طوفان در فنجان چای؛ تئاترهای بی‌مسأله و گیشه‌های پرحاشیه 5 آذر 1402
طوفان در فنجان چای؛ تئاترهای بی‌مسأله و گیشه‌های پرحاشیه

طوفان در فنجان چای؛ تئاترهای بی‌مسأله و گیشه‌های پرحاشیه

این روزها همچنان پرسش از چرایی تولید و به صحنه آوردن درصد زیادی از اجراها مفتوح است و مداقه در باب نسبت این اجراهای بی‌مسئله با وضعیت اینجا و اکنون ما، امری ضروری. بعضی از این تولیدات به اصطلاح هنری، محصول دورهمی دوستانه چند جوان جویای نام است که توانسته‌اند یک «تهیه‌کننده» بیابند و با اقناع کردن‌اش، هزینه ماجراجویی‌های خویش را تامین‌شده یابند. دور باطلی از تولید و عرضه تئاتر که توهم رونق و تولید خلاقه را در ذهن مخاطبان و مسئولان هنری کشور ایجاد می‌کند.

نقدی بر نمایش «دشمن خدا» به کارگردانی مجید عراقی؛ زندگی برای دروغ، دروغ برای زندگی 4 آذر 1402
نقدی بر نمایش «دشمن خدا» به کارگردانی مجید عراقی؛ زندگی برای دروغ، دروغ برای زندگی

نقدی بر نمایش «دشمن خدا» به کارگردانی مجید عراقی؛ زندگی برای دروغ، دروغ برای زندگی

 بسیاری از کارگردانان امروز، نمی‌دانند که در فضای تئاتر خصوصی ایران که هیچ‌شباهتی به تئاترهای نرمال اروپایی ندارد، ارائه‌ی یک اجرای قصه‌گوی قدرتمند، چقدر مهم است؛ زیرا چنین اجرایی می‌تواند مخاطبان را راضی کند؛ ولی مجید عراقی و عمادالدین رجبلو به‌خوبی از این آزمون بیرون می‌آیند. اجرای دشمن خدا مثل بیشتر اجراهای ایرانی، اجرایی آماتور است؛ زیرا ما نه تئاتر جریان اصلی داریم و نه یک اقتصاد مردمی شفاف؛ اما آن‌ها با درک درست از مخاطب‌شناسی در این روزهای سخت و با انتخاب پارادایم سرگرم‌کننده/نمایشی، و همچنین با ترکیب ژانرهای درام معمایی و کمدی رفتاری و کلامی، توانسته‌اند مخاطب را در سالن نگه دارند.

نگاهی به نمایش عروسکی «مامان»؛ متن و اجرای الهام سلج محمودی در باب مادرانگی و كهنسالی 29 آبان 1402
نگاهی به نمایش عروسکی «مامان»؛ متن و اجرای الهام سلج محمودی در باب مادرانگی و كهنسالی

نگاهی به نمایش عروسکی «مامان»؛ متن و اجرای الهام سلج محمودی در باب مادرانگی و كهنسالی

می‌توان نمایش عروسكی «مامان» را اتفاقی مبارك از یك گروه همدل و بی‌حاشیه دانست كه با شیوه نمایش عروسكی و اجرایی خلاق و به‌اندازه، بار دیگر رابطه والدین و فرزندان را برای جامعه مطرح كند.

درباره نمایش‌های «ساسیزم» و «یک مرد، یک خوک»؛ در غیاب پاتوق‌های تئاتری 27 آبان 1402
درباره نمایش‌های «ساسیزم» و «یک مرد، یک خوک»؛ در غیاب پاتوق‌های تئاتری

درباره نمایش‌های «ساسیزم» و «یک مرد، یک خوک»؛ در غیاب پاتوق‌های تئاتری

گاهی بعضی از مباحث پیرامون کیفیت اجراها به صفحات مجازی کشانده شده و معیار کیفیت آثار شده است. از دل این مکانیسم پوپولیستی اما در ظاهر دموکراتیک، نهاد نقد تئاتر به محاق رفته و دیگر تاثیر خاصی بر کیفیت آثار ندارد. در نتیجه معیارها به شدت شخصی و از جهاتی بدون چارچوب نظری و زیباشناسانه شده است. آسیب این مسئله گریبان تئاتر را خواهد گرفت و به توده‌ای شدن هر چه بیشتر تولیدات تئاتری منجر خواهد شد.

درباره نمایش «سیزده بدر» به کارگردانی حسین میرزامحمدی؛ در آستانه ویرانی و رهایی 23 آبان 1402
درباره نمایش «سیزده بدر» به کارگردانی حسین میرزامحمدی؛ در آستانه ویرانی و رهایی

درباره نمایش «سیزده بدر» به کارگردانی حسین میرزامحمدی؛ در آستانه ویرانی و رهایی

 در نهایت می‌توان نمایش «سیزده به‌در» را ادامه یافتن درام اجتماعی ایرانی دانست. شاید به لحاظ فرمال این نمایش پیشنهاد تازه‌ای برای تئاتر ما نداشته باشد اما توانسته فرم‌های گذشته را به خوبی بازتولید کند. از یاد نبریم که این اجرا برای نقد اجتماعی رادیکال‌تر به وضعیت می‌بایست واجد نظریه پیشروتری باشد. برای این منظور تحقیق در باب بازتولید اجتماعی نیروی کار، ساخت فضای اجتماعی و همچنین مطالعه در باب اقتصاد سیاسی زمین شهری، ضرورت می‌یابد و می‌تواند به یاری نویسنده و گروه اجرایی بیاید.

درباره نمایش‌های «انگار»، «میدان پارلمان»، «چنگال» و «اتاق»؛ درخشش‌های کوتاه تئاتری در زمانه عسرت‌های طولانی 18 آبان 1402
درباره نمایش‌های «انگار»، «میدان پارلمان»، «چنگال» و «اتاق»؛ درخشش‌های کوتاه تئاتری در زمانه عسرت‌های طولانی

درباره نمایش‌های «انگار»، «میدان پارلمان»، «چنگال» و «اتاق»؛ درخشش‌های کوتاه تئاتری در زمانه عسرت‌های طولانی

طبقه متوسط شهری نشان داده حاضر است برای علایق و سلایق خویش هزینه کند و سالن‌های چند صد نفری تئاتر را با بلیت‌های گران‌قیمت پر کند. دیگر خبری از شعار «تئاتر برای همه» شنیده نمی‌شود و فی‌الواقع معیار اصلی گروه‌ها و مدیران تئاتری «فروش» است.

درباره نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی؛ سیاست بازنمایی رنج و ایدئولوژی قربانی‌سازی 15 آبان 1402
درباره نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی؛ سیاست بازنمایی رنج و ایدئولوژی قربانی‌سازی

درباره نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی؛ سیاست بازنمایی رنج و ایدئولوژی قربانی‌سازی

افشاریان ترجیح داده بعضی قسمت‌های استراتژیک نمایشنامه ویسنی‌یک را کنار گذاشته و بیشتر بر گفت‌وگوهای کیت و دورا تمرکز کند. فی‌المثل صحنه بیستم که قبل از این توضیح داده شد به‌ کل حذف شده و در نتیجه بر دو چیز تاثیر مستقیم گذاشته است: اولی مربوط است به تخیل فضاسازانه‌ای که دورا هنگام بازنمایی مردسالاری نژادهای مختلف منطقه بالکان بیان می‌کند آن‌هم با فرو رفتن در نقش هر کدام از مردهای صرب، بوسنایی و کروات، دومین تاثیر مربوط است به فاصله گرفتن متن افشاریان از سیاست نوشتاری ویسنی‌یک در نفی کردن «ایدئولوژی قربانی‌سازی» تمدن غرب در رابطه با زنان هتک حرمت‌شده‌ای چون دورا.

درباره نمایش‌های «کلنل» و «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها»؛ تئاتر بر مدار انبوهی تولید و کمیابی تماشاگر 13 آبان 1402
درباره نمایش‌های «کلنل» و «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها»؛ تئاتر بر مدار انبوهی تولید و کمیابی تماشاگر

درباره نمایش‌های «کلنل» و «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها»؛ تئاتر بر مدار انبوهی تولید و کمیابی تماشاگر

همچنان تعداد اجراهای تئاتری که در سالن‌های دولتی، نیمه‌دولتی و خصوصی کلانشهر تهران این شب‌ها بر صحنه آمده موجب شگفتی ناظران است. در غیاب تماشاگران پرتعداد، چرایی این حجم از اجراهای هر روزه با توجه به اقتصاد نحیف تئاتر، مقدمه‌ای است چالش‌برانگیز برای پژوهش‌گران در باب میل همگانی برای حضور در صحنه.

نقدی بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی و نویسندگی سجاد افشاریان؛ تعاملات بی‌بنیان 10 آبان 1402
نقدی بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی و نویسندگی سجاد افشاریان؛ تعاملات بی‌بنیان

نقدی بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی و نویسندگی سجاد افشاریان؛ تعاملات بی‌بنیان

نور تعریف و کارکرد مشخصی در این اجرا ندارد و کارگردان از ظرفیت بصری آن به راحتی گذشته است. پرده‌های سفید حریر ارگانزا که دورتادور سالن را در برگرفته به طراحی صحنه و ظرفیت‌های اجرا کمک شایانی نمی‌کند و می‌توان بود و نبودش را یکسان در نظر گرفت. طراحی لباس و چهره پردازی ساده و بی‌اثر است و در کل امضای کیومرث مرادی به عنوان کارگردانی پرکار و با تجربه پای کار نیست و این باعث تعجب من می‌شود.

درباره نمایش‌های «هملت»، «تله و زیون» و «شبیه خون»؛ بحران فزاینده گیشه و مخاطب در تئاتر این روزها 4 آبان 1402
درباره نمایش‌های «هملت»، «تله و زیون» و «شبیه خون»؛ بحران فزاینده گیشه و مخاطب در تئاتر این روزها

درباره نمایش‌های «هملت»، «تله و زیون» و «شبیه خون»؛ بحران فزاینده گیشه و مخاطب در تئاتر این روزها

اجرای الیکا عبدالرزاقی از نمایشنامه هملت شکسپیر با هنرجویانی جوان، خلاقانه و تماشایی است. دراماتورژی پارودیک این اجرا به فضایی مفرح و جسورانه میدان داده که هملت را از عبوس بودن و جدیت بیش از اندازه بعضی خوانش‌های معاصر وطنی دور کرده است

درباره نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» به کارگردانی میترا علوی‌طلب؛ اجرای دشوار عدالت بشری 29 مهر 1402
درباره نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» به کارگردانی میترا علوی‌طلب؛ اجرای دشوار عدالت بشری

درباره نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» به کارگردانی میترا علوی‌طلب؛ اجرای دشوار عدالت بشری

اجرای ملاقات بانوی سالخورده که به نوعی از دل تئاتر دانشگاهی دامغان زاده شده، با تمامی فراز و فرودهایش، با تمامی آماتوریسم و استرس‌های بازیگران جوانش هنگام نقش‌آفرینی، بی‌شک امیدبخش است و تماشایی. حتی اگر در مقایسه با اجرای استاد سمندریان حرف زیادی برای گفتن نداشته باشد. بازیگران جوان و پرانگیزه‌ این نمایش کم‌ادعا که از راه‌های دور و نزدیک ایران به مرکز تئاتر کشور آمده و تمنای به صحنه آوردن نمایشنامه‌ای دشوار اما مفرح را دارند.

نقد در انتظار گودو ( اولین اجرا در نیویورک آمریکا ۱۹۵۶) 25 مهر 1402
نقد در انتظار گودو ( اولین اجرا در نیویورک آمریکا ۱۹۵۶)

نقد در انتظار گودو ( اولین اجرا در نیویورک آمریکا ۱۹۵۶)

در انتظار گودو یک نمایشنامه‌ي مهم است. حالا پرسش این است که آیا این اثر، مهمتر از آن چیزی است که دستاوردهایش نشان می‌دهد؟ این نمایشنامه برای من نه با نیروی مکاشفه و نه با عظمتی مطلق تمام شد. صدای آقای بکت جالب است؛ اما آن را کاملاً فردی نمی‌دانم، زیرا کاملاً هم جدید به نظر نمی‌رسد. مطمئناً اگر کسی از این واقعیت به طرزی ناعادلانه سوءاستفاده کند، می‌گوید که آقای بکت، تحت تأثیر جویس است.

تئاتر در تسخیر جوانان و اجراهای کم‌رمق 25 مهر 1402
تئاتر در تسخیر جوانان و اجراهای کم‌رمق

تئاتر در تسخیر جوانان و اجراهای کم‌رمق

ترافیک اجراهای مختلف در تئاتر پایتخت کشور کمابیش با حضور خیل جوانان مشتاق و گاهی نابلد در این عرصه، امکان‌پذیر شده است. این شب‌ها و در آغاز پاییز نه چندان سرد و پربارش، سالن‌های تئاتر میزبان نسل جدید تئاتری‌های است که بعضی از آنان تحصیلات مرتبط با هنرهای نمایشی نداشته و از سر حادثه، ماجراجویی و یا شاید کنجکاوی، گذرشان به وادی تئاتر افتاده و یحتمل مثل تمام این سال‌ها، بعد از یکی دو اجرای ناموفق، عطای تئاتر را به‌ لقایش بخشیده و برای همیشه از این اقلیم ناپدید خواهند شد

درباره نمایش «شقامک» به کارگردانی سلمان سامنی؛ برندسازی با طعم گسِ پدرسالاری 18 مهر 1402
درباره نمایش «شقامک» به کارگردانی سلمان سامنی؛ برندسازی با طعم گسِ پدرسالاری

درباره نمایش «شقامک» به کارگردانی سلمان سامنی؛ برندسازی با طعم گسِ پدرسالاری

به لحاظ اجرایی، نمایش «شقامک» فاقد پیچیدگی‌های روایی و فرمالیستی است. سیاست اجرا ترجیح دارد با زبانی روشن و روایتی سرراست، جهان خود را بسازد و از دیرفهمی نالازم بعضی آثار تجربی پرهیز کند. بنابراین بازی‌ها روان و اغلب باورپذیر است و در خدمت منطق درونی روایت.

درباره  «محاکات قبر» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی؛ سه قطره خون بر سنگ قبر هدایت 15 مهر 1402
درباره «محاکات قبر» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی؛ سه قطره خون بر سنگ قبر هدایت

درباره «محاکات قبر» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی؛ سه قطره خون بر سنگ قبر هدایت

نمایش محاکات قبر به مانند خود فرزاد امینی، عزلت‌نشین است‌. جهانی که بر صحنه آورده کمابیش مرزهای محافظت‌شده‌ای را بر گرد خویش ترسیم کرده تا آسیب چندانی از هجوم نیروهای مهاجم ناشناس نبیند. این اختلاف فاز و نابهنگامی با تئاتر این روزهای ما، گاهی تماشایی است و گاهی پس‌زننده. تماشاگر عجول طبقه‌متوسطی این روزها، چندان حوصله ندارد ذهن خود را درگیر آثار پیچیده‌ای کند که فهم‌ناپذیر می‌نمایند.

نقد نمایش‌ «آنتیگون» به‌ کارگردانی‌ محمدرضا آگاه ؛ درام‌های ثانویه‌ 11 مهر 1402
نقد نمایش‌ «آنتیگون» به‌ کارگردانی‌ محمدرضا آگاه ؛ درام‌های ثانویه‌

نقد نمایش‌ «آنتیگون» به‌ کارگردانی‌ محمدرضا آگاه ؛ درام‌های ثانویه‌

«آنتیگون» به‌ روایت‌ محمدرضا آگاه امر سیاســی‌ را در فرا‌پرده‌ای‌ شبه‌ پســت‌ دراماتیک‌ کشانده است‌ تا اثرش در پایان‌بندی‌ از منظر کارکرد درونی‌ بی‌‌آنکه‌ خواسته‌ باشد به‌ »اهانت‌‌ به‌‌ تماشاگر/پیتر هاندکه‌« اتریشی‌، نمایشنامه‌‌نویس‌ وُنووِلیست‌ آوانگارد معاصر شبیه‌ شده باشد؛ به‌‌واقع‌ پرولوگ (پیش‌‌درآمد) بلند هاندکه‌‌ای‌ در فراینــدی‌ آلترناتیو جایش‌ را به‌ِاپی‌‌لوگی‌(مؤخره) کوتــاه در نمایش‌ پیش‌‌روی‌ داده است‌.

درباره نمایش «کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی‌کند» به نویسندگی و کارگردانی مجید شکری؛ حق گوریل شدن در مواجهه با ملالت‌های تمدن مدرن 11 مهر 1402
درباره نمایش «کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی‌کند» به نویسندگی و کارگردانی مجید شکری؛ حق گوریل شدن در مواجهه با ملالت‌های تمدن مدرن

درباره نمایش «کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی‌کند» به نویسندگی و کارگردانی مجید شکری؛ حق گوریل شدن در مواجهه با ملالت‌های تمدن مدرن

 فضای انتزاعی نمایش «کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی‌کند»، یادآور انبوه آثاری است که تلاش دارند یک جهان اتمیزه و فاقد چشم‌انداز روشن را بازنمایی کنند. مجید شکری در مقام نویسنده، بازیگر و کارگردان، در نمایشی که این شب‌ها در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر بر صحنه است، به یک سازمان عریض و طویل بروکراتیک می‌پردازد که وظیفه‌اش متحول کردن انسان‌هایی است که به هر دلیل به بن‌بست رسیده‌ و دوست دارند زندگی خود را تغییر دهند و به اصطلاح متحول شوند.

نگاهی به نمایش «سوسمار»؛ حمید جبلی و کابوس هجوم «سوسمار»ها 3 مهر 1402
نگاهی به نمایش «سوسمار»؛ حمید جبلی و کابوس هجوم «سوسمار»ها

نگاهی به نمایش «سوسمار»؛ حمید جبلی و کابوس هجوم «سوسمار»ها

سوسمار جبلی روایت ساده‌ای دارد و چندان پیچیدگی‌ جهان مابعد جنگ جهانی دوم را بازتاب نمی‌دهد؛ بنابراین معناباختگی‌اش کمابیش اینجا و اکنونی و تقلیل‌گرایانه است. به هر حال بحران‌های تمدن غرب، به نسبت جهانی که جبلی ساخته، پیچیدگی بیشتری را نشان می‌دهد و از آن سادگی نمایش سوسمار فرسنگ‌ها فاصله دارد.

نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی 27 شهریور 1402
نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی

نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی

«بدل» می‌توانست با کوتاه‌تر کردن روایت‌هایش و حذف برخی زواید که کمکی به پی‌رنگ اصلی نمی‌کند سبک‌تر و رهاتر خودش را به وجه تئاتریکالیته نزدیک‌تر کند و درام اصلی مدنظر نویسنده نیز به سرانجام قابل قبولی برسد. «بدل» در متن به نسبت کارگردانی قدری جلوتر نشان می‌دهد و می‌توان این‌گونه تصور کرد که «آهو امیرصمیمی» در اولین تجربه نویسندگی و کارگردانی صحنه‌اش به تئاتری قصه‌گو و تجربه‌محور دست زده است.

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت 27 شهریور 1402
نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت

«فریز مکبث فریز» که سازوکارش را بر پایه «خیانت»، آشکارا به کنش‌مندی‌های بازیگرانش متصل می‌کند با مخاطبش قرار می‌گذارد تا اقتباسی از نمایشنامه «مکبث» شکسپیر را به گونه‌ای پیشرو در روزگار پسا مدرنیته و سیاست زده عرضه کند. به تبع حصول آوانگارد صحنه‌ای آکسسوار‌هایی چون تلفن همراه و ادوات دیجیتال پایشان را به اثر باز کرده و ما را در اتمسفری ملموس قرار می‌دهند. اما آیا چنین ادوات صحنه‌ای در میان مینیمال صحنه‌ای به کارکردی قابل قبول می‌رسند؟

نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید 16 شهریور 1402
نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید

نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید

«داوود زارع» در مقام کارگردان، مخاطبش را در فضایی تعاملی و البته تیپیکال قرار می‌دهد. اجرا در فضایی با میزانسن‌های مینیمال و با حداقل طراحی صحنه و کمترین آکسسوار و البته با پخش ویدئو پروژکتورهای زنده، به سازوکار تعاملی‌اش صحه می‌گذارد و تماشاگر را با خودش همراه می‌کند. با این کمینه‌گرایی، کارگردان به‌دنبال تأثیرپذیری از بازی بازیگران و دیالوگ‌های سازنده آنان برای تماشاگران نمایش خواهد بود.

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش 16 شهریور 1402
نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش

نگاه براندازی نظام طبقاتی در «فریز مکبث، فریز» اگرچه متکی به فضای سرمایه‌داری نیست، ولیکن دیدگاه سیاسی نوین در آن مشهود است که حاضر است جام زهر را به هرکس بخوراند. چه این جام زهر به کاراکتر لیدی مک داف به‌عنوان سمبل اندیشه‌ورزی خورانده شود، چه به کاراکتر بَنکو به‌عنوان نماد و دلالتی بر رفاقت و صمیمیت جاودانه، همه‌وهمه فرازهایی از حذف انسانیت در وادی آدمیان جنون‌زده و دیوانه‌شده می‌باشند.

درباره نمایش «لحظه ها و همیشه» کاری از كمال هاشمی؛ اما می‌خواست زنده بماند... 12 شهریور 1402
درباره نمایش «لحظه ها و همیشه» کاری از كمال هاشمی؛ اما می‌خواست زنده بماند...

درباره نمایش «لحظه ها و همیشه» کاری از كمال هاشمی؛ اما می‌خواست زنده بماند...

با آنكه اجرا چندان به دام سانتی‌مانتالیسم نمی‌افتد اما زیاده از حد، مهندسی‌ شده است و نه چندان گشوده به نابهنگامی و امر نامنتظر. كمال هاشمی بهتر است به خود اجازه دهد گاهی نه در مقام یك مهندس صحنه كه همچون یك تجربه‌گرا عمل كند. با تمام خبط و خطاهای احتمالی.

درباره نمایش «سندروم روسمر»؛ بحران در اخلاقیات بورژوایی ساکنان عمارت روسمر 7 شهریور 1402
درباره نمایش «سندروم روسمر»؛ بحران در اخلاقیات بورژوایی ساکنان عمارت روسمر

درباره نمایش «سندروم روسمر»؛ بحران در اخلاقیات بورژوایی ساکنان عمارت روسمر

رویکرد پست‌دراماتیکی اجرا در استفاده از ویدیوها تا حدودی توانسته به لحاظ بصری، جذابیت تولید کند، اما در اغلب این ویدیوها، نمایی بسته از صورت اجراگران مشاهده می‌شود. اجرا هر زمان که از خودش فراتر رفته و به بیرون از خودش ارجاع داده، موفق‌تر عمل می‌کند. فی‌المثل تصویر اسب سفیدی را که ایبسن در نمایشنامه روسمرسهُلم به آن اشاره می‌کند به یاد آوریم که در صحنه‌هایی این اجرا به نمایش درمی‌آید و تخیل مخاطبان را گسترش می‌دهد.

درباره نمایش «دوباره بازی»؛ فرآیند زیستِ بازی 6 شهریور 1402
درباره نمایش «دوباره بازی»؛ فرآیند زیستِ بازی

درباره نمایش «دوباره بازی»؛ فرآیند زیستِ بازی

اگرچه نویسنده روند خطی و کلیشه‌ای روایت را به ساختار غیر خطی در متن نزدیک کرده اما با بهره مندی‌اش از فرایند تک‌گویی درونی از جنس جریان سیال ذهن، رویدادهای تصادفی کاراکترش را به شکلی شرحه شرحه شده به روایتی هدفمند تبدیل می‌کند.

 نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم 2 شهریور 1402
نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم

نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم

این هفته به سه اجرایی می‌پردازیم که در سالن‌های کوچک و حاشیه‌ای شهر بر صحنه آمده و شاید در نگاه نخست، اتفاق چندان ویژه‌ هنری محسوب ‌نشوند. اما قسمتی از فعالیت تئاتری کلانشهری مثل تهران را این قبیل نمایش‌ها نمایندگی می‌کنند و اغلب در هیاهوی گروه‌های حرفه‌ای و پرفروش، از یادها رفته و به فراموشی سپرده می‌شوند.

 کارگاه نقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران گواهی پایان‌دوره می‌دهد 8 مرداد 1402
کارگاه نقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران گواهی پایان‌دوره می‌دهد

کارگاه نقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران گواهی پایان‌دوره می‌دهد

به گفته رئیس کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در صورت موافقت کمیته‌ی سمینارها و کارگاه‌های آموزشی کانون جهانی گواهی پایان‌دوره‌ی کارگاه سه دوره‌ای نقد تئاتر به‌صورت بین‌المللی و از طرف کانون جهانی به شرکت‌کنندگان اعطا خواهد شد

 درباره نمایش «آخرین سه شنبه سال»؛ بازنمایی اخلاقیات بحران‌زده شهروندان تهرانی 3 مرداد 1402
درباره نمایش «آخرین سه شنبه سال»؛ بازنمایی اخلاقیات بحران‌زده شهروندان تهرانی

درباره نمایش «آخرین سه شنبه سال»؛ بازنمایی اخلاقیات بحران‌زده شهروندان تهرانی

درمجموع می‌توان اجرای «آخرین سه‌شنبه سال» را متوسط و محافظه‌کارانه دانست زیرا با آنکه اشاراتی هر چند مبهم بر فساد سازمان‌یافته می‌شود، اما همچنان کفه ترازو بر پنهان‌کاری و ابهام است. اینجاست که به لحاظ شکلی و محتوایی، اجرا میان سیاسی بودن یا نبودن سرگردان می‌ماند و به استعاره پناه می‌برد و وضع موجود را بازتولید می‌کند

 درباره نمایش‌های «نئورئالیسم»، «بی‌نوایان» و «خانه برناردا آلبا» / صحنه در سیطره کارگردانان جوان 4 خرداد 1402
درباره نمایش‌های «نئورئالیسم»، «بی‌نوایان» و «خانه برناردا آلبا» / صحنه در سیطره کارگردانان جوان

درباره نمایش‌های «نئورئالیسم»، «بی‌نوایان» و «خانه برناردا آلبا» / صحنه در سیطره کارگردانان جوان

دانیال اربابی و گروه جوان اجرایی‌اش، نمایشی تماشایی بر صحنه آورده‌اند که ملال‌آور و کسالت‌بار نیست اما تماشاگران را واجد کیف و سعادت لورکایی هم نمی‌کند. اجرایی که از لورکا فاصله می‌گیرد تا جهان خویش را بسازد. اما نکته اینجاست که مفاهیمی چون زنانگی و خواهرانگی با این شیوه اجرایی کم‌رمق شده و مردانه و ماشینی به نظر می‌آیند.

نگاهی به نمایش «گربه نره و روباه مکار»/ پینوکیو؛ مقهور اقتدارگرایی در فضایی فانتزی 21 اردیبهشت 1402
نگاهی به نمایش «گربه نره و روباه مکار»/ پینوکیو؛ مقهور اقتدارگرایی در فضایی فانتزی

نگاهی به نمایش «گربه نره و روباه مکار»/ پینوکیو؛ مقهور اقتدارگرایی در فضایی فانتزی

تکلیف ما با اجرای «گربه نره و روباه مکار» کمابیش روشن است: یک نمایش تر و تمیز که تمنای نقد سیاست و اخلاقیات جامعه را دارد و در این وادی پیروزمندانه شکست می‌خورد

 نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی 25 اسفند 1401
نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی

نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی

می‌توان نمایش تاناکورا را اجرای متوسط از یک نمایشنامه متوسط دانست. این البته در زمانه‌ای که اغلب اجراها کیفیت لازم را ندارند می‌تواند نکته‌ای مثبت تلقی شود. اما تئاتر این روزها برای فراتر رفتن از این عسرت و حسرت، به جسارت و دانش بیشتری نیاز دارد. شاید ترکیب خلاقیت، نابهنگامی و امر نو. از یاد نبریم که حضور شخصیت اوشین تاناکورا در نمایش «چشم برهم زدن» محمد زیکساری چقدر مخاطبان را شگفت‌زده می‌کرد اما در نمایش تاناکورا، همان حضور همیشگی این سال‌ها است و نوعی عقبگرد.

نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام 14 اسفند 1401
نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام

نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام

تلاش این گروه نه چندان شناخته‌شده آن‌چنان که باید مورد پسند مخاطبان قرار نگرفته و می‌توان محصول رضا بهدادنیا را چه به لحاظ زیباشناسی، چه از منظر گیشه و رضایت مخاطبان، تجربه‌ای شکست‌خورده دانست.

درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی 14 اسفند 1401
درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی

درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی

نمایش اهل هوا را گام مثبتی در کارنامه تئاتری محمد حاتمی دانست که در این سال‌ها، بعضی اجراهایش مثل نمایش «دیگری» ناموفق بوده و حواشی متعددی ایجاد کرده است.

درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا» 12 اسفند 1401
درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا»

درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا»

بر صحنه آمدن این قبیل اجراها می‌تواند نشان آن باشد که فرآیند آموزش تئاتر در بخش خصوصی دستخوش بحران است. مخاطبان تئاتری حق دارند در ازای پرداخت بلیت تقریباً صد هزار تومانی، اجراهایی با کیفییت تماشا کنند و فی‌المثل به طنز وودی آلنی «مرگ در می‌زند» از ته دل بخندند.

درباره تئاتر «ژیمناستیک تکه‌پاره‌ها»/ فاصله از جهان بکت 12 اسفند 1401
درباره تئاتر «ژیمناستیک تکه‌پاره‌ها»/ فاصله از جهان بکت

درباره تئاتر «ژیمناستیک تکه‌پاره‌ها»/ فاصله از جهان بکت

«ژیمناستیک تکّه‌پاره‌ها» با توجه به این بازار گسترده بکت‌شناسی، خاضعانه می‌بایست بپذیرد که در این مسیر، حتی میلیمتری نتوانسته به جهان بکت نقب بزند و راز و رمزی را آشکار سازد.

نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت 12 اسفند 1401
نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت

نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت

کارگردان این نمایش با بازیگران جوان تلاش کرده طنز موقعیت و کمابیش سیاسی نمایشنامه را اجرایی کند. اما به نظر می‌آید آن چنان نتوانسته ظرایف دراماتیک متن را به صحنه آورد.

نگاهی به نمایش «همه چیز می‌گذرد، تو نمی‌گذری»/ سفر به دور دست‌ها 12 اسفند 1401
نگاهی به نمایش «همه چیز می‌گذرد، تو نمی‌گذری»/ سفر به دور دست‌ها

نگاهی به نمایش «همه چیز می‌گذرد، تو نمی‌گذری»/ سفر به دور دست‌ها

نکته جالب در مواجهه حسانی با این نمایش 70 دقیقه‌ای این است که بازیگران با تمام وجود تلاش دارند به منطق درونی نمایشنامه نزدیک شده و یک «ما»ی جمعی را شکل دهند که از طریق پیوند بدن‌هایی که توانایی دیدن را از دست داده‌اند شکل یافته است. حتی در طول اجرا اشاراتی به نابینایی می‌شود و فی‌المثل رابطه ادیپ شهریار با حقیقت و بینایی طرح می‌گردد.

درباره نمایش «هایکوی پارو زن یک دست»/ مشکل در ایدئولوژی محتوایی 12 اسفند 1401
درباره نمایش «هایکوی پارو زن یک دست»/ مشکل در ایدئولوژی محتوایی

درباره نمایش «هایکوی پارو زن یک دست»/ مشکل در ایدئولوژی محتوایی

نمایش «هایکوی پارو زن یک دست» اگر اندکی از فرامین «سوپر ایگو» یا همان «دیگری بزرگ» جامعه تخطی کند و در پی نجات بشریت نباشد و این ژست ضد جنگ بودن خویش را تا حدودی تلطیف کند، می‌تواند اجرایی تماشایی‌ شود.

نمایش «مکبث زار» برای چندمین بار اجرا شد/ تئاتر جای کلی‌گویی نیست 10 بهمن 1401
نمایش «مکبث زار» برای چندمین بار اجرا شد/ تئاتر جای کلی‌گویی نیست

نمایش «مکبث زار» برای چندمین بار اجرا شد/ تئاتر جای کلی‌گویی نیست

این نمایش در بازتولید جدید با تغییراتی در میزانسن و گروه بازیگران روی صحنه رفت. به این معنا «مکبث زار» توانست نمایشنامه ویلیام شکسپیر را با تکیه بر مراسم زار، آیین‌های بومی و فولکلور جنوب ایران و تلفیق با داستان «مکبث» اسکاتلندی به تصویر بکشد. رویکردی مسبوق به سابقه در تئاترهای سراسر جهان و البته ایران.

 آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است 24 دی 1401
آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است

آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است

 اجراهای تئاتری اخیر، دامنه وسیع‌تری از کارگردانان ناشناخته‌ای را به سالن‌های تئاتری گسیل کرده که قبل از این نامی از آنان در میان نبود. اما با تمامی این گسترش اندک، همچنان رونق چندانی در سالن‌های اجرایی وجود ندارد و اغلب اجراها با تماشاچی‌های اندک بر صحنه می‌آیند.

 درباره تئاتر امروز و نمایش‌هایی که این روزها روی صحنه می‌روند/ در غیاب حرفه‌ای‌ها 15 دی 1401
درباره تئاتر امروز و نمایش‌هایی که این روزها روی صحنه می‌روند/ در غیاب حرفه‌ای‌ها

درباره تئاتر امروز و نمایش‌هایی که این روزها روی صحنه می‌روند/ در غیاب حرفه‌ای‌ها

این روزها به تماشای اجراهای تئاتری نشستن نوعی مواجهه با سردی زمستان است. اجراهایی که رونق چندانی ندارند و بنا به هر دلیل نتواسته‌اند انبوه تماشاگران را جذب خود کنند. حتی از آن دیدارهای قبل و بعد اجرا هم خبری نیست که گفتگویی شکل می‌گیرد و در باب کیفیت آثار، بحث و جدل می‌شود. این هفته نگاهی انتقادی به چهار نمایشی خواهیم داشت که این شب‌ها در سالن‌های کلانشهر تهران اجرا می‌روند و به نوعی نماینده نسل‌های مختلف از کارگردان‌های تئاتر کشور محسوب می‌شوند.

 درباره نمایش «پرده خانه» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی گلاب آدینه/ خروج زنان از پرده‌نشینی 15 دی 1401
درباره نمایش «پرده خانه» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی گلاب آدینه/ خروج زنان از پرده‌نشینی

درباره نمایش «پرده خانه» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی گلاب آدینه/ خروج زنان از پرده‌نشینی

 گلاب آدینه بعد از اجرای موفق نمایش «بانوی محبوب من» در سالن اصلی تئاتر شهر، این بار و در فضای پر التهاب این روزهای کشور، به پردیس تئاتر شهرزاد آمده و نمایشنامه «پرده‌خانه» را کارگردانی کرده است. اجرایی وفادار به متن که به اجبار صحنه‌هایی را کنار گذاشته تا بتواند در مدت زمان دو ساعت و چهل دقیقه، نمایشنامه بهرام بیضایی را بر صحنه آورد.

 از مقاومت سیا سی عبدالر ضا تا تادیب طبقاتی آلن 15 دی 1401
از مقاومت سیا سی عبدالر ضا تا تادیب طبقاتی آلن

از مقاومت سیا سی عبدالر ضا تا تادیب طبقاتی آلن

«دو دوز سایتوتک» برداشتی آزاد از نمایشنامه «خوک هندی» و شاهد مثالی بر اینکه بهتر است گروه‌های جوان و ناشناخته، دست از برداشت‌های بیش از حد آزاد و دلبخواهی از متون نمایشی بردارند و با پرداخت هزینه به ناشر و مترجم، نمایشنامه‌های خوب معاصر را به صحنه آورند.

 نگاهی به نمایش «نوکر شیطان» با توجه به ظرفیت درام ایرانی/ لمپن‌ها مشغول لاف‌زنی هستند 20 آذر 1401
نگاهی به نمایش «نوکر شیطان» با توجه به ظرفیت درام ایرانی/ لمپن‌ها مشغول لاف‌زنی هستند

نگاهی به نمایش «نوکر شیطان» با توجه به ظرفیت درام ایرانی/ لمپن‌ها مشغول لاف‌زنی هستند

در «نوکر شیطان»، نقش لمپن‌ها بیش از آنکه ساخته شود به شکلی اغراق‌شده تقلید می‌شود. نتیجه این رویکرد، بازتولید ژست‌های نمایشی لمپن‌ها با همان کلیشه‌های تکرارشونده‌ای است که در سینما و تئاتر این سال‌ها شاهد بودیم. بازنمایی کلیشه‌‌ای از اطوار لمپن‌ها، تقلیل دادن ظرفیت این قشر اجتماعی در بازتاب دادن حال و هوای یک دوره تاریخی است

از سکونت در یک «خونه» ایرانی تا حضور وودی آلن در دادگاه 20 آذر 1401
از سکونت در یک «خونه» ایرانی تا حضور وودی آلن در دادگاه

از سکونت در یک «خونه» ایرانی تا حضور وودی آلن در دادگاه

نسیم تاجی سعی دارد در نمایش «خونه» در زمانه‌ای که میل به مهاجرت زیاد است اهمیت ماندن در وطن و بازسازی خانه یا موطن را گوشزد کند. اما گویا از بخت‌یاری ساکنان است که توسعه شهری به سراغ این مکان فراموش‌شده آمده تا با تخریب بنای فرسوده و ساختن یک اتوبان، این جماعت را از غرق شدن در نوستالژی یک «خونه» با اصالت و روابط صمیمیانه خلاص کند.

اهانت‌زدایی از اهانت به تماشاگر 29 آبان 1401
اهانت‌زدایی از اهانت به تماشاگر

اهانت‌زدایی از اهانت به تماشاگر

اجرای نمایشی چون «اهانت به تماشگر» از دل مناسبات تئاتر دانشجویی بیرون آمده و از این باب قابل تحسین و تامل است. خوانشی تازه که از خشونت هانتکه فاصله می‌گیرد و یادآور سوژه سیاست‌زدایی شده نئولیبرال است. اهانت‌زدایی از اهانت به تماشاگر ادامه منطقی مسیری است که مناسبات مادی تولید در این روزهای اقتصاد سیاسی گرفتار رکود تورمی، ایجاد کرده است

نقدی بر نمایش «سگ‌ها و استخوان‌های مادرم» به کارگردانی مژگان خالقی و نگاهی به تئاتر تجربی در ایران/ تاریک‌تر از شب 22 شهریور 1401
نقدی بر نمایش «سگ‌ها و استخوان‌های مادرم» به کارگردانی مژگان خالقی و نگاهی به تئاتر تجربی در ایران/ تاریک‌تر از شب

نقدی بر نمایش «سگ‌ها و استخوان‌های مادرم» به کارگردانی مژگان خالقی و نگاهی به تئاتر تجربی در ایران/ تاریک‌تر از شب

نمایش «سگ‌ها و استخوان‌های مادرم» اثری ضد جنگ و زنانه است که فضایی تاریک‌تر از شب را نمایش می‌دهد. نویسنده تلاش کرده تا از شعارهای رایج در آثار جنگی، ملودرام‌های آبکی و پروپاگاندا دوری کند که نکته بسیار مثبتی است.

فشار مخاطبانی که توهم نقدنویسی دارند/کامنت‌نویسان یک وبسایت فروش بلیت همه را کلافه کرده‌اند 12 شهریور 1401
فشار مخاطبانی که توهم نقدنویسی دارند/کامنت‌نویسان یک وبسایت فروش بلیت همه را کلافه کرده‌اند

فشار مخاطبانی که توهم نقدنویسی دارند/کامنت‌نویسان یک وبسایت فروش بلیت همه را کلافه کرده‌اند

به نظر می‌رسد که کامنت‌نویسان سایت ... به قدرت زیادی دست پیدا کرده‌اند و قطعا مدیریت این سایت نیز از این تأثیرگذاری آگاه است؛ اما رابطه آنها با یکدیگر مشخص نیست. ما به افراد زیادی زنگ زدیم؛ ولی همه آنها با حدس و گمان در این باره صحبت می‌کردند؛ حتی وقتی در رادیو با مدیر پردیس تئاتر شهرزاد صحبت می‌کردیم که چرا فروش یکی از اجراهای آنجا متوقف شده‌است؛ ایشان گفت که خود سایت «...» این کار را انجام داده؛ اما مدارک را به ما انتقال نداده تا چیزی در دست ما باشد.

درباره نمایش «پیش از کشتن»/ مشوش و مغشوش 22 مرداد 1401
درباره نمایش «پیش از کشتن»/ مشوش و مغشوش

درباره نمایش «پیش از کشتن»/ مشوش و مغشوش

آنچه روی صحنه دیده می‌شود،‌ شبحی است از دادگر «هملت» و حتی «اودیسه» خبری از آن دادگر جادوگر نیست که روی صحنه تصویرهای بدیع بیافریند.

درباره نمایش «بوکسور»/دلم می‌خواد قصه بگم 5 مرداد 1401
درباره نمایش «بوکسور»/دلم می‌خواد قصه بگم

درباره نمایش «بوکسور»/دلم می‌خواد قصه بگم

«بوکسور» ساده است. تلاشی است برای روایت یک قصه جنایی و شاید خانوادگی. پایان نمایش که غایت اثر است دور از ذهن برای مخاطب معمولی است. نویسندگان به انحای مختلف نشانه‌هایی می‌کارند تا ما را برای غایت اثر آماده کنند؛ اما محو است، شبیه «هملت» نیست که شاهزاده غمگین دانمارک به استراق سمع عموی خویش می‌نشیند که در محراب از گناه کرده‌اش استغفار می‌کند.