قرارگرفتن زنان در رأس حوادث واقعي فيلم که در دربار سلطنتي قرن هجدهم ميگذرد، قدم بزرگي در اقتدار زنانگي در دوران مورد بحث محسوب ميشود؛ موضوعي که به شکلي معکوس در خوانشي مخالف، در خدمت سينماي «پدرسالار» قرار ميگيرد. سينمايي که زنان در آن به شکل سوژه/ابژههايي روسپي نمايانده ميشوند، شيوهاي است که همواره سينماي پدرسالار در بازنمایي تصوير زنان در پيش ميگيرد.
سينماي لانتيموس هميشه آن قدر عجيب و غريب بوده و آنچنان با مرز واقعي/ناواقعي و آگاهي تماشاگر بازي كرده است كه نميشد لانتيموس را در قامت يك تصويرگر پرتره تصور كرد؛ پرترهاي كه احتمالا قرار است تاريخ نعلبهنعل يك ملكه قرن هجدمي بريتانيا را براي ما با يك فرمت سينمايي استاندارد روايت كند. اما لانتيموس در «سوگلي» نه به لحاظ فرمي از آثار قبلياش فاصله گرفته و نه از پروژهاي كه در چهار فيلم قبلتر پي گرفته بود، دور شده است. با تساهل ميتوان گفت كه در همه آثار پيشين لانتيموس دو مولفه مهم وجود دارد، يكي جهانهاي آلترناتيو و ديگري مناسبات قدرت.