پنجشنبه , ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳
نقد نمایش های روی صحنه
درباره نمایش‌های «پایمردان دیو»، «راهنمای جامع هیولا شدن» و «جنون محض»؛ تئاتر کشور همچنان بر مدار تولید انبوه 28 آذر 1402
درباره نمایش‌های «پایمردان دیو»، «راهنمای جامع هیولا شدن» و «جنون محض»؛ تئاتر کشور همچنان بر مدار تولید انبوه

درباره نمایش‌های «پایمردان دیو»، «راهنمای جامع هیولا شدن» و «جنون محض»؛ تئاتر کشور همچنان بر مدار تولید انبوه

عواملی چون ممیزی، نبود حق کپی‌رایت و دستمزد پایین نمایشنامه‌نویسان، به گروه‌های اجرایی این اجازه نامبارک را داده که بنابر میل شخصی و یا مظنه بازار، در متون نمایشی دست برده و هر بلایی که دوست دارند بر پیکر نحیف این آثار وارد کنند. باید در مقابل این حرکت فراگیر و خزنده ایستاد و بیش از این نهیب زد.

درباره نمایش‌های «ترمینال ۳» و «انسان/اسب؛ پنجاه؛ پنجاه» نفس‌های به شمارش افتاده تئاتر 16 آذر 1402
درباره نمایش‌های «ترمینال ۳» و «انسان/اسب؛ پنجاه؛ پنجاه» نفس‌های به شمارش افتاده تئاتر

درباره نمایش‌های «ترمینال ۳» و «انسان/اسب؛ پنجاه؛ پنجاه» نفس‌های به شمارش افتاده تئاتر

این انفعال عمومی در مقابله با این حجم از فعالیت و بر صحنه بردن این تعداد اجرا، از تناقضات قابل تامل دوران ما است. در ظاهر امر گویا همه تلاش دارند چیزی را تغییر دهند اما شوربختانه، همه چیز بر مدار همان مناسبات نخ‌نمای گذشته می‌چرخد و بر حجم ابتذال و سهل‌انگاری بیش از پیش اضافه می‌شود. 

درباره نمایش‌های «انگار»، «میدان پارلمان»، «چنگال» و «اتاق»؛ درخشش‌های کوتاه تئاتری در زمانه عسرت‌های طولانی 18 آبان 1402
درباره نمایش‌های «انگار»، «میدان پارلمان»، «چنگال» و «اتاق»؛ درخشش‌های کوتاه تئاتری در زمانه عسرت‌های طولانی

درباره نمایش‌های «انگار»، «میدان پارلمان»، «چنگال» و «اتاق»؛ درخشش‌های کوتاه تئاتری در زمانه عسرت‌های طولانی

طبقه متوسط شهری نشان داده حاضر است برای علایق و سلایق خویش هزینه کند و سالن‌های چند صد نفری تئاتر را با بلیت‌های گران‌قیمت پر کند. دیگر خبری از شعار «تئاتر برای همه» شنیده نمی‌شود و فی‌الواقع معیار اصلی گروه‌ها و مدیران تئاتری «فروش» است.

درباره نمایش‌های «هملت»، «تله و زیون» و «شبیه خون»؛ بحران فزاینده گیشه و مخاطب در تئاتر این روزها 4 آبان 1402
درباره نمایش‌های «هملت»، «تله و زیون» و «شبیه خون»؛ بحران فزاینده گیشه و مخاطب در تئاتر این روزها

درباره نمایش‌های «هملت»، «تله و زیون» و «شبیه خون»؛ بحران فزاینده گیشه و مخاطب در تئاتر این روزها

اجرای الیکا عبدالرزاقی از نمایشنامه هملت شکسپیر با هنرجویانی جوان، خلاقانه و تماشایی است. دراماتورژی پارودیک این اجرا به فضایی مفرح و جسورانه میدان داده که هملت را از عبوس بودن و جدیت بیش از اندازه بعضی خوانش‌های معاصر وطنی دور کرده است

تئاتر در تسخیر جوانان و اجراهای کم‌رمق 25 مهر 1402
تئاتر در تسخیر جوانان و اجراهای کم‌رمق

تئاتر در تسخیر جوانان و اجراهای کم‌رمق

ترافیک اجراهای مختلف در تئاتر پایتخت کشور کمابیش با حضور خیل جوانان مشتاق و گاهی نابلد در این عرصه، امکان‌پذیر شده است. این شب‌ها و در آغاز پاییز نه چندان سرد و پربارش، سالن‌های تئاتر میزبان نسل جدید تئاتری‌های است که بعضی از آنان تحصیلات مرتبط با هنرهای نمایشی نداشته و از سر حادثه، ماجراجویی و یا شاید کنجکاوی، گذرشان به وادی تئاتر افتاده و یحتمل مثل تمام این سال‌ها، بعد از یکی دو اجرای ناموفق، عطای تئاتر را به‌ لقایش بخشیده و برای همیشه از این اقلیم ناپدید خواهند شد

درباره نمایش «شقامک» به کارگردانی سلمان سامنی؛ برندسازی با طعم گسِ پدرسالاری 18 مهر 1402
درباره نمایش «شقامک» به کارگردانی سلمان سامنی؛ برندسازی با طعم گسِ پدرسالاری

درباره نمایش «شقامک» به کارگردانی سلمان سامنی؛ برندسازی با طعم گسِ پدرسالاری

به لحاظ اجرایی، نمایش «شقامک» فاقد پیچیدگی‌های روایی و فرمالیستی است. سیاست اجرا ترجیح دارد با زبانی روشن و روایتی سرراست، جهان خود را بسازد و از دیرفهمی نالازم بعضی آثار تجربی پرهیز کند. بنابراین بازی‌ها روان و اغلب باورپذیر است و در خدمت منطق درونی روایت.

 آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است 24 دی 1401
آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است

آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است

 اجراهای تئاتری اخیر، دامنه وسیع‌تری از کارگردانان ناشناخته‌ای را به سالن‌های تئاتری گسیل کرده که قبل از این نامی از آنان در میان نبود. اما با تمامی این گسترش اندک، همچنان رونق چندانی در سالن‌های اجرایی وجود ندارد و اغلب اجراها با تماشاچی‌های اندک بر صحنه می‌آیند.

نقدی کوتاه درباره نمایش «شرحی کشاف در باب زندگی و مرگ نابهنگام زنی در مطبخ» به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی دلارام موسوی 4 مرداد 1401
نقدی کوتاه درباره نمایش «شرحی کشاف در باب زندگی و مرگ نابهنگام زنی در مطبخ» به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی دلارام موسوی

نقدی کوتاه درباره نمایش «شرحی کشاف در باب زندگی و مرگ نابهنگام زنی در مطبخ» به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی دلارام موسوی

نمایش شرحی کشاف...بی‌ارتباط با وضعیت اینجا و اکنون ما در رابطه با سرکوب بیان و بدن زنان نیست اما چه در روایت و چه در اجرا، توان چندانی برای به نمایش گذاشتن پیچیدگی جامعه‌ی این روزهای ما ندارد.

درباره «بک تو بلک»/ درخشندگی فرم در تاریکیِ محتوا 12 فروردین 1401
درباره «بک تو بلک»/ درخشندگی فرم در تاریکیِ محتوا

درباره «بک تو بلک»/ درخشندگی فرم در تاریکیِ محتوا

بک تو بلک، امر سیاسی را به امری رمانتیک تقلیل داده است. زندانی سیاسی فقط یک قالب است که مبتنی بر آن، احساسات و دلتنگی ­های یک محبوسِ جداافتاده از جامعه روایت می­ شود؛ به جای آن می ­توان یک بدهکار مالی یا یک بی­گناهِ به اشتباه به زندان افتاده را قرار داد و آب از آب تکان نخورَد. تلقی رمانتیک افشاریان از کنش و کنش­گر سیاسی بیشتر متناسب با فضای دهه­ های چهل و پنجاه است نه ایران امروز که آگاهی سیاسی از ویژگی­ های آشکار آن است. این فعال سیاسی دهه چهلیِ متاثر از رمانتیسیسم سیاسی است که از شور پر است و در شعور سیاسی پر از خالی.

نقد نمایش «لوله» كاری از علیرضا اجلی/ اتصال به نقطه تاریك اندیشه نویسنده 3 تیر 1400
نقد نمایش «لوله» كاری از علیرضا اجلی/ اتصال به نقطه تاریك اندیشه نویسنده

نقد نمایش «لوله» كاری از علیرضا اجلی/ اتصال به نقطه تاریك اندیشه نویسنده

براساس نظری تصویری، زبان صرفا یك كاركرد دارد: تصویرگری واقعیت. ما می‌توانیم با شناخت حقیقت زبان، حقیقت جهان را دریابیم. درواقع، نظریه اخیر اساسا نماینده یك دیدگاه مدرن درباره زبان است. درمقابل، طبق نظریه بازی‌های زبانی، زبان پدیده‌‌ای چند بعدی است، از این‌رو نمی‌توان آن ‌را از دیدگاهی ذات‌گرایانه دریافت. درواقع، زبان پیكره‌ای از بازی‌های‌ زبانی ـ كاركردهای زبانی، متفاوت است.

نقد نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی امیررضا کوهستانی/ انتظاری بی‌جان در حاشیه خیابان 8 مهر 1399
نقد نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی امیررضا کوهستانی/ انتظاری بی‌جان در حاشیه خیابان

نقد نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی امیررضا کوهستانی/ انتظاری بی‌جان در حاشیه خیابان

در انتظار گودوی کوهستانی حاوی تغییرات و تفاوت‌های اساسی و محتوایی با متن اصلی بکت که مشخصا ابزورد و تئاترپوچی یا معناباختگی‌ست، دارد و هرچند خوانش و اقتباسِ منحصر او از این درام مهم جنجالی و بنوعی معاصرسازی آن‌ست، با این‌حال، با توجه به انتخاب چنین بستر و بنیادی، مسیری کاملا متفاوت را می‌پیماید، و تغییرات به‌روزشده، سهل‌انگارانه، اساسا با روح در انتظارگودوی بکت، در تناقض‌ است.

نوشته‌ای بر نمایش «بین یه عالمه ماهی» به کارگردانی امیر دلفانی/ «نقل نسل سوخته» 1 مهر 1399
نوشته‌ای بر نمایش «بین یه عالمه ماهی» به کارگردانی امیر دلفانی/ «نقل نسل سوخته»

نوشته‌ای بر نمایش «بین یه عالمه ماهی» به کارگردانی امیر دلفانی/ «نقل نسل سوخته»

«بین یه عالمه ماهی» اگرچه در برهه تاریخی خود با جنگ پیوند دارد اما نمایشی درباره‌ی جنگ نیست.. بلکه تئاتری اجتماعی‌، درباره نسلی‌ست که فرجامشان تراژدی خون و درد‌ست.

نقد نمایش «ژنرال» به نویسندگی و کارگردانی منوچهر عبدی/  اندر حکایت تئاتر خاک‌برسری... 13 بهمن 1398
نقد نمایش «ژنرال» به نویسندگی و کارگردانی منوچهر عبدی/ اندر حکایت تئاتر خاک‌برسری...

نقد نمایش «ژنرال» به نویسندگی و کارگردانی منوچهر عبدی/ اندر حکایت تئاتر خاک‌برسری...

کارگردان اثر قصد دارد عیوب اجرایش را بر سر اداره بازبینی بیاندازد (که تقریبا این روزها در میان کارگردانان به یک رسم و رسوم بدل شده) اما ناغافل به خود و اثرش چنگ می‌اندازد. شما خودتان کلاهتان را قاضی کنید که یک اجرا تا چه میزان می‌تواند خاک‌برسری باشد که حتی اگر یک ساعت از آن را نیز حذف کنند، باز هم می‌تواند در صحنه حاضر شده و علی‌الظاهر لطمه چندانی نبیند.

نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان 7 دی 1398
نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان

نقد نمایش «مردی که...» به کارگردانی رضا مولایی/ آسیب‌شناسی با طعم شیرینی‌زبان

اعتراض یا به فریاد و کنش تبدیل می‌شود و یا به خون‌دل. هنرمندی که با زمانه‌اش یک دل باشد، اگر از سر برخی ملاحظات سکوت کند (که این نیز خود جای بحث و تامل دارد)، این سکوت زهرآگین خواهد بود و جگرسوز. گویی هر کجا که زبان به سخن باز کند، خون و پاره‌جگر بالا خواهد آورد. حال این فرد اگر در قامت کارگردان قرار گیرد، چگونه باید انتظار داشت که اثرش خونی نباشد.

نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟ 3 دی 1398
نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟

نمایش« پنجره ای رو به آسمان»/ آیا تئاتر می‌تواند مردمی شود؟

امیر دژاکام در « پنجره ای رو به آسمان» خودش را می‌شکند، خودش را در میانه مخاطب قرار می‌دهد و گویی دیگر هراسی ندارد بگویند او دیگر استاد نیست.

«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر 1 دی 1398
«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر

«فرانکنشتاین»، فرمالیستی ایده‌آل که در داستان می‌لنگد/روایت دانشمندی جاه‌طللب در تئاترشهر

فرانکنشتاین روایت دانشمند جاه‌طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی، جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد.

نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی 29 آذر 1398
نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی

نقد نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری ‎/ پیش به سوی جاده خاکی

نمایش «فردای شب» در تدارک ساختن وهم است و درهم‌آمیزی تاریخ، زمان، حال و گذشته. روایت یک مادر و دو دخترش که در این بستر ساختگی به جان هم می‌افتند و گویی توحش را به یکدیگر می‌آموزند و درس پس می‌دهند. چرایش را از دوستانی باید پرسید که ظاهرا دست به چنین تجربه‌ای زده‌اند چرا که ما چیزی دستگیرمان نشد.

نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی 28 آذر 1398
نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی

نگاهی به نمايش «پينوکيو»/ روايت‌های مينيمال موازی و روابط مثلثی

در اين نمايش، با روايت يا بهتر بگوييم خرده‌روايت‌هايي مينيمال و موازي روبه‌رو هستيم که ما را در فضايي سطحي به عمق ناکارآمدي روابط انساني و روزمرگي‌اي مي‌کشاند که انسان معاصر دچارش است.

به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی 28 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی

به بهانه اجرای نمایش «شازده احتجاب» در تماشاخانه هامون / زوال خاندان اشرافی

افشین زمانی چندان به رمان گلشیری وفادار نمی‌ماند و تلاش دارد جنبه‌های پیدا و پنهان روابط و مناسبات شخصیت‌ها را آشکار کند؛ بنابراین بیش از آنکه به خانواده پرداخته شود، تاریخ قتل و جنایت افشا می‌شود. فرایندی که همراه است با سترونی شازده در مسیر پر فراز و نشیب تصاحب قدرت.

نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد 28 آذر 1398
نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد

نگاهی به نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالی»/ به سادگی قتلی اتفاق می‌افتد

اسلاوي ژيژك در «كژ نگريستن» مي‌نويسد: «اگر در پايان پس از مشخص شدن نام قاتل، كارآگاه ادعاد كند كه او از همان آغاز از يك‌جور غريزه خطاناپذير خط مي‌گرفته، سرخورده خواهيم شد... كارآگاه بايد براساس استدلال و نه شهود صرف به حل مساله برسد.» رازهاي «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالي» در پرده سوم و به صورتي فرماليستي و عجيب افشا مي‌شود و خيلي هم تودرتو است.

نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش 27 آذر 1398
نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش

نمایش «سکوت سفید»/ استاد ریتم‌های آرامش‌بخش

کوروش سلیمانی بدون درگیر شدن با سبک و سیاق‌های مرسوم، در آثار اخیرش راه‌های رسیدن به آرامش را دنبال می‌کند.

نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز! 23 آذر 1398
نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز!

نقد نمایش «لرز» به کارگردانی داریوش علیزاده / کوبنده به مثابه لرز!

نمایش «لرز» منطبق با شرایط حال حاضر کشور و جوانان این مرز و بوم است. جوانانی که حقایق از آن‌ها گرفته شده و تاریکی نصیب‌شان گشته است. 

نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک 18 آذر 1398
نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک

نقد نمایش «پارتی» نوشته و کار آرش عباسی در دوشنبه‌های نقد تئاتر / فروپاشی خانواده یا پازل دردناک

رضا آشفته در نقد نمایش پارتی ذنوشته و کار آرش عباسی به فروپاشی خانواده پرداخت و مریم جعفری حصار دیگر منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به پازلی اشاره کرد که در آن فیلمی ناتمام برای آیندگان ساخته می‌شود.

نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن 18 آذر 1398
نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن

نقد نمایش «اسمش این نیست» به کارگردانی آرزو خرم‌نیا/ بودن درغیاب نبودن و نبودن درغیاب بودن

سادگی در پرداخت چنین اثری که در شرایطی سخت برای دانشجویان به روی صحنه آمده، نشانگر تمرینات زیاد و اتحاد میان عوامل گروه است. کاری جمعی برای رسیدن به یک پیکر واحد و مستقل. بدون تردید حمایت و هدایت کارگردان از عوامل اجرایی به ویژه بازیگران جوان نمایش، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟ 18 آذر 1398
نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟

نگاهی به نمايش «پينوكيو» كاری از اوشان محمودی/ چرا دروغ می‌گوييم؟

محمودي در «پينوكيو» جهاني را به تصوير مي‌كشد كه خبري از مطلق در آن نيست. به نظر مي‌رسد كسي كشته شده است ولي چه كسي؟ هر كسي چيزي مي‌گويد ولي ممكن نيست همه اينها دروغ باشد؟ اگر راست باشد چه؟

دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده! 18 آذر 1398
دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده!

دست‌ها همچنان آلوده‌اند اما چه فايده!

در اجراي مسعود موسوي از نمايشنامه سارتر، تمايزات سياسي كمرنگ شده است. ديگر از بازنمايي دقيق نيروهاي سياسي خبر چنداني نيست و گويي با يك جهان برساخت روبه‌رو هستيم كه آشكار نمي‌كند احزاب بر سر چه اهدافي با يكديگر وارد مذاكره، سازش يا تخاصم مي‌شوند. بنابراين كنش شخصيت‌ها به امري مبهم و گاه كم‌اهميت تبديل مي‌شود. ديگر نمي‌توان از چرايي آلودن دست‌ها پرسيد، چراكه وضعيت، غيرتاريخي و سياست‌زدايي‌شده. وضعيتي كه ربط چنداني به روايت انضمامي سارتر ندارد و كمابيش آن را مي‌توان انتزاعي و غيرتاريخي دانست.

به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان 14 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان

به بهانه اجرای نمایش «کد ۱۳ »در عمارت نوفل‌لوشاتو / هراس‌های دوران خوش دبیرستان

اجرائی مانند کد 13 مبتنی‌بر این واقعیت تلخ است که گویی کنش‌ورزی آدم‌ها در این دوره‌وزمانه چندان در قید امر اخلاقی نیست و این سیاست بقاست که تصمیم‌ساز است.

به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟ 14 آذر 1398
به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟

به‌ بهانه مواجهه با پرسشی که «لانچر ۵» مطرح می‌کند/ آخرش می‌فهميم؟

«لانچر ۵» با به‌کارگيري بسته‌هاي ظريف و دقيق طنز در لا‌به‌لاي قصه‌اي سياه، مخاطب را به مدت دوساعت‌ونيم، بدون آنکه حتي براي لحظه‌اي با استيصال به ساعت نگاه کند بي‌حرکت روي صندلي نگه مي‌دارد.

سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم 14 آذر 1398
سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم

سگدو/ من سیاسی نیستم، پس نیستم

محمد چرمشیر در نمایش «سگدو» به سراغ جهان مهاجرت و پناهندگی رفته‌اند؛ اما با لحن محافظه‌کارانه‌ای نسبت به این مقوله بشری آن را از جهان واقع منتزع می‌کنند.

نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس 12 آذر 1398
نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس

نگاهی به نمايش «آن ديگری»/ هاله‌های نامريی يك اقتباس

ما به عنوان ناظران بيدار، به نمايش مي‌نگريم بدون آنكه صداي خداي داستان را بشنويم؛ خدايي كه مبهمات داستان را روشن مي‌كند.از همين رو نمايش براي مخاطب گنگ مي‌شود. نمي‌تواند هضمش كند. خبري از آن چراغ كم‌نور در رمان نيست.

کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش 12 آذر 1398
کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش "کد 13" در دوشنبه‌های نقد تئاتر

کد 13 نمایشی آینده‌ساز است/ نقد و بررسی نمایش "کد 13" در دوشنبه‌های نقد تئاتر

در نشست دوشنبه‌های نقد تئاتر هر دو منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران ضمن پذیرفتن اجرای بی‌ادعای نمایش کد 13 بر لزوم چنین اجرایی در شرایط فعلی تاکید کردند که تئاتر بهترین محل برای شناخت مسائل و مشکلات اجتماعی است.

به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان 9 آذر 1398
به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان

به بهانه اجرای نمایش «سکوت سفید» / امکان کناره‌گرفتن از جهان

«سکوت سفید» در قلمرو پیشنهادی استوپارد حرکت می‌کند و واجد تخطی و حاشیه‌روی نمی‌شود. اجرائی کمینه‌گرایانه که حتی در طراحی صحنه هم تلاش دارد با نوعی کنار هم قرار‌دادن مکان‌هایی مثل دفتر بیمارستان و اتاق خصوصی جان براون، سکوت و فاصله صحنه‌ها را به حداقل رسانده و ریتم مناسبی را به‌کار بندد.

نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟! 9 آذر 1398
نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟!

نقد نمایش «سوختن» به کارگردانی علیرضا آرا و علیرضا اولیایی/ پشت به استبداد یا رو به آن؟!

نمایش سعی دارد که قدرت عشق را نشان دهد اما سرآخر آن را به اسارت می‌گیرد. در صحنه‌ای از نمایش سوگل خلیق با پارچه‌ای دراز و سفید به پدرجوان متصل است. او به آرامی از خطوط قرمز کلیسا فاصله گرفته و در آوانسن رو به تماشاگران ترانه می‌خواند. در نهایت پارچه سفید را به دور خود پیچیده و این بار کت‌وبال بسته به داخل محوطه و در کنار پدرجوان کشیده می‌شود. نمایشی که باید راوی نجات ژان (پدرجوان) از چنگال خرافه باشد، مدلی دیگر از اسارت را به نمایش می‌گذارد که در شرایط فعلی نه امیدبخش است و نه فرهنگ‌ساز.

نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی 9 آذر 1398
نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی

نقد نمایش «پینوکیو» به کارگردانی محمدرضا محمودی/ مقتولی به نام فروپاشی

در نمایش محمودی نه پینوکیویی هست و نه انسان‌هایی چوبی اما مؤلفه‌های آن روایت در اثرش کارساز شده اند.

در شیب تند یک وضعیت اضطراری 6 آذر 1398
در شیب تند یک وضعیت اضطراری

در شیب تند یک وضعیت اضطراری

در اجرای ایرانشهر، توضیح کوتاهی در رابطه با مکان و زمان وقوع نمایش نوشته شده بود: ترکیه، آناتولی، زمستان 2013، این ‌بار حتی این تعین مادی هم کنار گذاشته شده و وضعیت جهانشمول‌تری مفروض است. حال با انسان‌هایی روبه‌رو هستیم که در کلبه‌ای بنا شده بر شیب کوهستانی برفی، روزگار می‌گذرانند و «برف آنقدر سنگین است که کوچک‌ترین صدایی باعث ایجاد بهمن می‌شود».

نگاهی به نمایش «آشپزخانه» / در میان جماعت خشمگین 4 آذر 1398
نگاهی به نمایش «آشپزخانه» / در میان جماعت خشمگین

نگاهی به نمایش «آشپزخانه» / در میان جماعت خشمگین

«آشپزخانه» نیز همانند «شهر ما»، نشان از تمایل انتقادی حسن معجونی دارد. او در این نمایش هم تلاش می‌کند ساده‌ترین کنش‌های انسانی را نقد کند.

نجفی: این سینما به فیلم داستانی نیاز دارد و نه هرجور کمدی! 3 آذر 1398
نجفی: این سینما به فیلم داستانی نیاز دارد و نه هرجور کمدی!

نجفی: این سینما به فیلم داستانی نیاز دارد و نه هرجور کمدی!

قربان نجفی با بیان اینکه فرم حضور در جشنواره فجر را پر کرده است، گفت: امیدوارم سینمای ما بیشتر روی فیلم های داستان محور متمرکز شود چون دوران هرجور فیلم کمدی ساختن و به خورد مخاطب دادن دیگر گذشته است.

نگاهی به نمایش «برگشتن» / آذرنگ‌بودگی 3 آذر 1398
نگاهی به نمایش «برگشتن» / آذرنگ‌بودگی

نگاهی به نمایش «برگشتن» / آذرنگ‌بودگی

شیوه نوشتاری حمیدرضا آذرنگ در ادبیات نمایشی جنگی جذابیت‌هایی دارد که در این سال‌ها به کرات بازآفرینی شده‌اند، «برگشتن» نمونه متأخر این تکرار است.

نقد نمایش «صدای آهسته برف» به کارگردانی جابر رمضانی / کوچولو اما پرمدعا... 17 آبان 1398
نقد نمایش «صدای آهسته برف» به کارگردانی جابر رمضانی / کوچولو اما پرمدعا...

نقد نمایش «صدای آهسته برف» به کارگردانی جابر رمضانی / کوچولو اما پرمدعا...

ایده‌ای که می‌توانست بسترساز تعلیق‌های فراوان شود، نه در میان برف و کولاک‌ها بلکه در فضاسازی طراح و کارگردان اثر دفن شده است. کارگردان آن‌قدر مست ایده است که از یاد برده که نباید همه چیز را فدای فضاسازی کرده و باعث تقلیل و کوچک کردن تئاتر شود.

نوشته‌ای برنمایش «اسلو» به کارگردانی یوسف باپیری/ «دهلیزهای متعفن» 6 آبان 1398
نوشته‌ای برنمایش «اسلو» به کارگردانی یوسف باپیری/ «دهلیزهای متعفن»

نوشته‌ای برنمایش «اسلو» به کارگردانی یوسف باپیری/ «دهلیزهای متعفن»

اسلوی باپیری، گرچه نگاهی به متن راجرز دارد اما، رایحه‌ی استهزاء این مناسبات و ژست‌های صلح‌پذیر را می‌توان از آن استشمام کرد. وحتی بویِ پسماند انسانی را. حرف‌ها هم مانند مواد زائد بدن، بیرون ریخته می‌شوند اما به جایی نمی‌رسند. دولتمردان، در ضیافت‌های شام ، گیلاس‌های شراب‌شان را بهم می‌زنند و برای آینده‌اشان مصونیت‌های جانی و مالی، تبادل می‌کنند اما پشت تریبون‌های رسمی، برای هم خط و نشان می‌کشند.

درباره نمايش «پنجاه پنجاه» به کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی / موزه و اردوگاه؛ روايت مرگ و زندگانی 4 آبان 1398
درباره نمايش «پنجاه پنجاه» به کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی / موزه و اردوگاه؛ روايت مرگ و زندگانی

درباره نمايش «پنجاه پنجاه» به کارگردانی مرتضی اسماعیل کاشی / موزه و اردوگاه؛ روايت مرگ و زندگانی

«پنجاه پنجاه» دور شدن از اين روايت كردن‌هاي كليشه‌اي از طبقه متوسط و رفتن به ساحتي مهلك اما لذت‌بخش است؛ جايي كه مردگان بازگشته‌اند تا اميدهاي فراموش ‌شده را بار ديگر زنده كنند، حتي در اتاق‌هاي گاز و در انتظار مرگ، در مقابل ايبرين‌هاي اسلحه به دست، در همان فرا رفتن از دوگانه‌هاي كاذب و بدل شدن به يك كليت صددرصدي سياسي.

نقد نمایش «رومئو و ژانت» به کارگردانی پویان احمدی / نمایشی آغشته به صداقت و سادگی... 4 آبان 1398
نقد نمایش «رومئو و ژانت» به کارگردانی پویان احمدی / نمایشی آغشته به صداقت و سادگی...

نقد نمایش «رومئو و ژانت» به کارگردانی پویان احمدی / نمایشی آغشته به صداقت و سادگی...

اقتباس سارا احمدی که منتسب است به «رومئو و ژانت» ژان آنوی، به شکلی کاملا تولیدی دراماتورژی شده است. این نگاه تولیدی بنا به شرایط نابسامان اقتصاد تئاتر ما دور از انتظار نیست. البته این نگاه تولیدی خودش را در کارگردانی پویان احمدی نیز نشان داده و نه به یک نقطه ضعف بلکه به یک عنصر مثبت در اجرا بدل گشته است.

نگاهی به نمایش «در انتظار ماهی سیا متوسط»/ در دریا باید زود عادت کنی 3 آبان 1398
نگاهی به نمایش «در انتظار ماهی سیا متوسط»/ در دریا باید زود عادت کنی

نگاهی به نمایش «در انتظار ماهی سیا متوسط»/ در دریا باید زود عادت کنی

ماهی سیا اما قصه‌ای است که مادری در روزگارانی دور برای کودکانش تعریف می‌کرده و آنان را در این تکرار قصه به این باور رسانیده است که انتظار دیدن ماهي سيا متوسط روزی به‌سر خواهد آمد. در این هیاهوی زندگی اما همه گویی مجنون شده‌اند؛ جنونی فراگیر که همه آن را باور دارند.

درباره نمایش «شیهیدن» به کارگردانی عباس جمالی / شیهه‌ای در متن آشفتگی 27 مهر 1398
درباره نمایش «شیهیدن» به کارگردانی عباس جمالی / شیهه‌ای در متن آشفتگی

درباره نمایش «شیهیدن» به کارگردانی عباس جمالی / شیهه‌ای در متن آشفتگی

شیهیدن فیگور، ژست و طراحی حرکت و فرم نیست . بلکه تاثیر حرکت و پویایی بر بدن‌های بی‌حرکت و رخوت‌زده‌ای‌ست که اگرچه از خفقان و فقدان‌ها آماسیده‌اند، اما از کار نیفتاده‌اند. اجازه‌ی مونتاژهای قدرت را در سلسله مراتب استاد_شاگری، نمی‌دهد. جا خالی نمی‌کند. تحت تاثیرِ ژستِ فرهیختگیِ جبری استاد قرار نمی‌گیرد. تجربه می‌کند، می‌سازد، ویران می‌کند تا به آگاهی دست یابد. در میدان‌ها، در تجمعات، در عبور از ایستاییِ اِعمال شده با وجودِ عواقبِ ستاره‌دارشدن، اخراج، حذف و طرد، مقاومت می‌کند. برخلاف نسل محافظه‌کاری که در حاشیه‌ی سکوت و بی کنشی، پناه گرفته‌است.

نقد نمایش «تالاب هشیلان» به نویسندگی و کارگردانی نوشین تبریزی / فقیر در شخصیت‌پردازی 27 مهر 1398
نقد نمایش «تالاب هشیلان» به نویسندگی و کارگردانی نوشین تبریزی / فقیر در شخصیت‌پردازی

نقد نمایش «تالاب هشیلان» به نویسندگی و کارگردانی نوشین تبریزی / فقیر در شخصیت‌پردازی

همان‌طور که می‌بینید تبریزی وضعیت و بستر مناسبی را برای خلق و بروز یک بحران تدارک دیده است. این یک‌سوم ابتدایی نمایش به بهترین شکل ممکن وضعیت را شرح داده و زمینه ورود مخاطب به جهان اثر را فراهم می‌کند. ورود مخاطب به اثر فرصت برای انتقال تجربه حسی  به وی را شکل می‌دهد. درگیری بین سالومه و شوهرش و افشای سقط جنین او پیش از ازدواج با یوسف، خانواده را در وضعیتی بحرانی قرار داده و شیرازه آن را از هم می‌پاشد. در کلیشه‌ای‌ترین حالت ممکن، می‌شد تصور کرد که این نقطه بحران باید در انتهای نمایش شکل می‌گرفت اما نه در اواسط نمایش.

نوشته‌ای برای نمایش امشب اینجا / «عبور از نظام گفتمانی» 27 مهر 1398
نوشته‌ای برای نمایش امشب اینجا / «عبور از نظام گفتمانی»

نوشته‌ای برای نمایش امشب اینجا / «عبور از نظام گفتمانی»

در نمایش «امشب اینجا» ما با یک جریان سیالی مواجه هستیم که نه تنها از دیدگاه روایتی و گفتمانی دارای اهمیت است بلکه از دیدگاه نشانه ای و معنایی و حتی روانشناختی بسیار حائز اهمیت می باشد و علی رغم همه ی پیچیدگی هایی که دارد؛ ما آن را به عنوان یک جریان یا یک تئاتر مدرن، به سبک خاص و ویژه یعنی سبکی که راوی را جایگزین بازیگر بر روی صحنه می کند می شناسیم.

درباره نمایش «مشق شب» به کارگردانی  امیر نجفی/ گناه پدر و عذاب پسر 23 مهر 1398
درباره نمایش «مشق شب» به کارگردانی امیر نجفی/ گناه پدر و عذاب پسر

درباره نمایش «مشق شب» به کارگردانی امیر نجفی/ گناه پدر و عذاب پسر

چرا باید هنوز در یک نمایش مدرن به مفاهیمی حاکم بر «مشق شب» رجوع کرد؟ به نظر می‌رسد تئاتر ایران با جهان علم میانه خوبی ندارد و کماکان اسطوره، مذهب و فلسفه منابع خلق و آفرینش اثر است.

 «بهارشکنی» / جستاری در باب ریاضیات تئاتر 23 مهر 1398
«بهارشکنی» / جستاری در باب ریاضیات تئاتر

«بهارشکنی» / جستاری در باب ریاضیات تئاتر

نمایش «بهارشکنی» اثری مهندسی‌شده است که در آن می‌توان رابطه تئاتر و ریاضی را درک کرد، جایی که اصول ساده ریاضی، اثر را به یک نمایش تمیز بدل می‌کند.

از جمعه‌کُشی تا خلج‌کُشی / شب منتقدان کانون ملی و اسماعیل خلج 21 مهر 1398
از جمعه‌کُشی تا خلج‌کُشی / شب منتقدان کانون ملی و اسماعیل خلج

از جمعه‌کُشی تا خلج‌کُشی / شب منتقدان کانون ملی و اسماعیل خلج

در نشست کانون ملی منتقدان محمد آقازاده، نصراله قادری، حمید کاکاسلطانی و رضا آشفته در کنار اسماعیل خلج و مجید گیاهچی به نقد و بررسی نمایش جمعه کشی در تالار سنگلج پرداختند.

نوشته‌ای بر نمایش «امشب اینجا» به کارگردانی مژگان خالقی/ واقعیتی معلق و معلول 14 مهر 1398
نوشته‌ای بر نمایش «امشب اینجا» به کارگردانی مژگان خالقی/ واقعیتی معلق و معلول

نوشته‌ای بر نمایش «امشب اینجا» به کارگردانی مژگان خالقی/ واقعیتی معلق و معلول

امشب اینجاداستانی ایرانی و رئال‌ست که قصد دارد با شکست زمان و تعلیق‌ها، گره‌های داستانی را به مرور باز کند. و نسبت به کار قبلی مژگان خالقی _ تو مشغول مردنت بودی_ که سبکی سورئال و کانتوری داشت کاملا فضای متفاوتی‌ دارد که به جهان امروز نزدیک‌تر وملموس‌ترست.