واقعيت اين است كه تك تماشاخانههاي تئاتر مولوي از پس درخواستهاي زياد دانشجويان برنميآيد. درخواست روش صنفي دانشجويان هم ميتواند مبتني بر افزايش تماشاخانههاي تئاتر دانشگاهي باشد. هم فعالسازي خود سالنهاي تئاتر دانشگاهها براي اجراي عموم دانشجويان باشد، گردش اجراها در سالنهاي خود دانشگاهها ميتواند مولد جنسي ديگر از تئاتر باشد كه از زير بار منطق سرمايه فرار كند و منطق خودش را آزادانه با بدنه دانشگاه بسازد.