در دنیای سینما، پیش از آن که صدا باشد، تصویر بود. کارگردانهای اولیه تاریخ سینما، در سکوت داستانگویی میکردند. آنها با استفاده از هیجان، بازیگری و روایتهای تصویری، جای خالی صدا را پر میکردند. این باعث به وجود آمدن آثار فاخری تحت عنوان فیلم صامت شد. سینما از ابتدای خلق آن تا به امروز بسیار تغییر کرده و بسیاری از فیلم های صامت، در تاریخ به فراموشی سپرده شدهاند. ولی تعدادی از این فیلمهای صامت پس از دهههای متعددی که از ساخت آنها گذشته، همچنان با داستانگویی خود، جزو برترین آثار سینما ماندهاند.
سلسله نشستهای واکاوی سینمای ایران پس از انقلاب به میزبانی امیر قادری و با حضور سینماگران و صاحبنظران با نمایش ویژه مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» برای نخستین بار، برگزار میشود.
یک فیلم صامت و سیاه و سفید درباره جنگ داخلی روسیه پس از ۱۰۰ سال برای اولین بار روی پرده رفت.
سجاد نوروزی از اکران نسخه مرمت شده فیلمهای نوستالژیک قبل و بعد از انقلاب در سینما آزادی خبر داد.
شخصیت پدر در فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» به عنوان پنجمین پدر ماندگار تاریخ سینما و بالاتر از آثاری چون «کشتن مرغ مقلد» و «دزدان دوچرخه» برگزیده شد.
ایان کریستی منتقد و مورخ بریتانیایی سینما در کارگاه خود در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بیان کرد: همه فکر میکنند سینما با برادران لومیر شروع شده است اما این واقعیت ندارد، در حالیکه مردم به آن باور دارند.
در این گزارش حقایقی از فیلمسازی در عصر صامت سینما را خواهید خواند.
میرزا ابراهیم خان عکاسباشی که در سال ۱۲۵۳ در تهران به دنیا آمد، نخستین مستندساز و فیلمبردار تاریخ سینمای ایران است.
برادران «لومیر» در سال ۱۸۹۵ میلادی با پخش پنج فیلم کوتاه خود در سالن طبقه بالای کافهای در پاریس و فروختن بلیط، اولین «سینمای امروزی» را راهاندازی کردند.امروز در سالگرد صدوبیستمین ورود سینما به ایران، این هنر مخاطبان زیادی برای خود دست و پا کرده و شاید در این روزهای کرونازده، جای خالیاش در لابلای وقتگذرانیهایمان بیشتر احساس میشود.
آلفرد هیچکاک استاد معما در سینماست. مردی که فیلمهایش به سینمای تعلیق سمت و سوی دیگری دادند. کارگردانی که در کنار اورسن ولز در همهی نظرسنجیها در صدر انتخابهای منتقدان قرار دارد.
این غمانگیز است که میبینیم منتقدان جوان به چه آسانی و به چه شدتی میتوانند فریب بخورند و یک بچه تأثیر فوقالعادهای میتواند بر تمامی یک نسل داشته باشد.
رائول والش خیلی میانهای با رسانهها نداشت. نقدها و مقالههایی که دربارهاش منتشر میشد را جدی نمیگرفت و مثل اغلب استادهای سینمای کلاسیک، با فروتنی ذاتی خودش را یک سرگرمیساز میدانست. گفتوگویی که پیش رو دارید گزیدهای از مصاحبهای است که جیمز چایلد در ۱۹۷۳ با رائول والش انجام داد و به ترجمه حسین مجتهدزاده در شماره نهم ماهنامه سینما ۵۳ (خرداد و تیر۱۳۵۳) منتشر شد.
سینمای جان کاساوتیس، تقلید ناپذیر است هر چند نمونههایی از بداههپردازی خاص او را در آثار فیلمسازانی چون مایک لی میتوان دید. فیلمهای او یک کارگاه بازیگری بداهه پردازانه را تداعی میکرد که در آن نه قصه که ایدههایی برای تسخیر لحظات ناب زندگی، که عموماً نیز پنهاناند، در سرلوحه کار گروه بازیگران و سرپرست آنها جان کاساوتیس قرار میگرفت.
سکانس طلایی/ ۲۲. ویلی وانکا و کارخانه شکلاتسازی، ساخته مل استوارت – ۱۹۷۱
سکانس طلایی/ ۲۳. بیلیاردباز، ساخته رابرت راسن – ۱۹۶۱
سکانس طلایی/ ۲۴. هری کثیف، ساخته دان سیگل – ۱۹۷۱
سکانس طلایی/ ۲۰. همشهری کین، ساخته اورسون ولز – ۱۹۴۱
فیلمهایی که ما را عاشق کردند/ ۱۹. سینما پارادیزو، ساخته جوزپه تورناتوره – ۱۹۸۸
هر فیلم مدرنی را میتوان وام دار تاریخ و آنهایی که مسیر تاریخ را روشن کرده اند دانست و در ادامه این مطلب قصد داریم در مورد برخی از این آثار هنری، به طور ویژه آثار سینمایی، صحبت کنیم که تاثیرگذارترین شاهکارهای تاریخ سینما شناخته میشوند.