وقتی به کارنامه 56 سال حضور داریوش مهرجویی در سینمای ایران نگاه میکنیم، نمیتوان از اثری نام برد که از اعمال نظر و سانسور مصون مانده باشد. این ماجرا برای هرکدام از آثارش به نحوی رقم خورد. عباس بهارلو، محقق، منتقد و پژوهشگر سینمای ایران، معتقد است «بهانهگیریهای جورواجور سبب شد که مهرجویی در نوشتن و انتخاب فیلمنامهها با گریز و پرهیز از طرح مسائل اجتماعی عمل کند و فیلمهایی مثل «سارا»، «پری» «لیلا»، «درخت گلابی»، «دختر دایی گمشده» و نظایر اینها را بسازد».
تاریخهای شفاهی سند خوبی برای آشنایی با شخصیت غفاری و نگاه این هنرمند به مقوله هنر و سینماست، اما پژوهش تاریخی که از دل اسناد، مطبوعات و مصاحبهها پدید میآید جنبههای گستردهتری از کار هنرمند پیش روی مخاطب قرار میدهد و طبعاً دقت بیشتری را لازم میآورد. عباس بهارلو در کتاب «داستان سانسورِ یک فیلم: جنوب شهرِ فرخ غفاری» به داستان توقیف و نابودی نخستین فیلم بلند غفاری پرداخته و شناختنامه کامل و دقیقی را پدید آورده است.
بارها شاهد بودم در پی فرستادن بخشی از مصاحبهای یا ارجاعی برای من و درخواست یافتن منبع اصلی آن، [آقای غفاری] توانایی این را داشتند که ماهها برای یافته شدن یا در دسترس قرار گرفتن آن منبع صبر کنند... و اگر منبع اصلی یافته نمیشد یا بعد از این همه صبر به وضوح نکته مورد نظر را تایید نمیکرد، کل یک پاراگرافِ مفصل را حذف میکردند! برای یک پژوهشگر هیچ لذتی بالاتر از کشف نکتهای نادیده و به اشتراک گذاشتن آن نیست.
یک مورخ و پژوهشگر سینما معتقد است که ما از بسیاری از دورههای تاریخیمان به سهولت گذشتهایم، در حالی که با بررسی دقیق آن دورههای تاریخی و آدمهای مهم و مؤثرش میتوانیم از اشتباههای مکرر تاریخی دوری کنیم. او برهمین اساس با نگاهی به توقیف یک فیلم قدیمی، ماجراهایی را درباره اولین سینماگر پیشرو ایران بازگو کرده است.
عباس بهارلو به بهانه مستندی درباره ساموئل خاچیکیان، از 40 ساعت مصاحبه خود با این فیلمساز فقید و ویژگی های فیلم ساخته شده، سخن گفت.
عباس بهارلو که معتقد است اگر سینمای صامت ایران در نطفه خفه نشده بود، بیشک زبان سینمای ما بیش از امروز گسترش یافته بود، میگوید در حوزه پژوهشِ سینما موضوعهایی هستند که در محدوده خط قرمز قرار دارند و نمیتوان از آنها نوشت، وگرنه کار دچار ممیزی و سانسور میشود.
عباس بهارلو: تقوایی بارها گفته است كه بدون فضا هیچ هنری معنا نمیدهد و هر واقعهای در فضایی اتفاق میافتد و هر نسلی در فضایی زندگی میكند كه نسل بعد ممكن است در آن زندگی نكند. این عین عبارت خود اوست: «اگر جغرافیایی نباشد تاریخی وجود ندارد؛ تاریخ فقط در پهنه جغرافیا میتواند اتفاق بیفتد. جنوب برای من یك منطقه جغرافیایی بسیار گسترده است.» زمینهای كه تقوایی حوادث داستانهای «تابستان همان سال» را بر بستر آن پیش بُرده همانجایی نیست كه او تقریبا دو دهه بعد فیلمهای «صادق كرده» و «نفرین» را ساخته است.
عباس بهارلو، پژوهشگر و منتقد سینما، معتقد است: سینمای ایران در پارهای از زمینهها به جوان نابالغی میماند که به تنهایی از پسِ بسیاری از مشکلاتش برنمیآید و با وجود حضور هنرمندانی بزرگ، به لحاظ مناسبات حرفهای هنوز جوان است.