پنجشنبه , ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳
مارتين اسكورسيزی
عشق، وظيفه، وفاداری و در نهايت خيانت 24 آذر 1398
عشق، وظيفه، وفاداری و در نهايت خيانت

عشق، وظيفه، وفاداری و در نهايت خيانت

مي‌دانستم چه نوع فيلمي مي‌خواستم؛ مي‌گفتم: «نمي‌توانم از بازيگرها با دستگاه‌هاي مكانيكي روي صورت‌شان فيلم بگيرم» چون آنها با اين دستگاه‌ها كار نمي‌كردند، مانع از كار كردن‌شان مي‌شد. اما پابلو هلمان (مدير جلوه‌هاي ويژه فيلم) به من گفت: «فكر كنم يك راهي پيدا كرده‌ام.» و پارچه‌اي يا چيز ظريفي را ساخت كه كاملا نامريي بود. مي‌دانيد مي‌توانيد آن را دور (به صورتش اشاره مي‌كند) اينجا بگذاريد و زماني كه با كسي صحبت مي‌كنيد ديگر يك دستگاه جلوي صورت‌تان نيست.