آرش شریف زاده کارگردان نمایش خروسک پریشان که درتالار هنر اجرا دارد گفت: تئاتر تعریف دارد و مشخص است که چه عوامل و اتفاق هایی باید در کنار هم قرار بگیرند تا بتوانند آن را تئاتر بنامند. امیدوارم بیشتر از این کارهای مخصوص کودکان را ببینیم و کارهای کودکان را دست کم نگیریم

 

پایگاه خبری تئاتر از روابط عمومی گروه: آرش شریف زاده گفت: این نمایش یک برداشت آزاد از نمایش نامه خروسک پریشان داوود کیانیان است و محور اصلی موضوع همانی است که آقای کیانیان 23 سال پیش کار کرده که یک داستان فولکولور است.

وی به داستان این نمایش اشاره کردو افزود: داستان این نمایش درباره ی خانواده یک خروس است که با دو جوجه و مرغ زندگی می کند در یکی از روزها یک شغال می آید مرغ را می گیرد و فرار می کند خروس و دوتا جوجه با دو شیوه مختلف دنبال مرغ می گردند. خروس به دنبال دوست های خود می رود و جوجه ها به دنبال شغال می روند. دراین فاصله اتفاقات دیگری می افتد که خروس با حیوانات مختلفی رو به رو می شود ولی آنها به جای کمک کردن شروع به گریه و زاری می کنند و از آن طرف جوجه ها سریع تر به نتیجه می رسند و به کمک همدیگر شغال را دستگیر می کنند.


وی در ادامه درباره ی نقش داوود کیانیان در اجرای این نمایش تصریح کرد: آقای کیانیان سال 1372 این نمایش را اجرا کرده و جزو پرفروش ترین اجراهای آن سال بوده  و جزو کارهایی بود که یک شیوه ای را با کمک از تماشاچی برای اجرای نمایش گرفته بود و از آن زمان این شیوه شکل گرفت که از تماشاچی برای پیشبردن روند داستان کمک بگیرند .

این کارگردان یادآور شد:  آقای کیانیان به عنوان مشاور در کنار من بود و با استفاده از تجربه و متدی که داشتند این نمایش را اجرا کردند. طبق صحبت هایی که با آقای کیانیان کردم قرار بر این شد که نمایش را امروزی کنیم زیرا داستان را با شیوه اجرایی که اقای کیانیان 23 سال قبل به کار گرفته بود نمیشد اجرا کرد و ما باید آن را متناسب با جهان و جامعه امروزی می ساختیم.


وی ادامه داد: من در این نمایش نقش شغال که یکی از نقش های اصلی بود را بازی می کنم. صحبت خروسک پریشان در واقع درباره ی نادانی انسان هاست که ما انسان ها را به شکل حیوان ترسیم کرده ایم که کودک و نوجوان را راحت تر جذب کند. من از قصد یک سری حیوانات را انتخاب کردم که از لحاظ مفهومی آن حیوان ها یک سری خصوصیاتی دارند که متاسفانه ما آن خصوصیات را در جامعه و در دنیا داریم،مـثلا آدم هایی که گوسفند صفت اند و هیچ چیزی برای آنها مهم نیست یعنی به هر سمتی که کشیده شوند و هر اتفاقی که برای انها بیوفتد برایشان اهمیتی ندارد یا آدم هایی که کلاغ صفت اند به قول معروف فقط قار قار می کنند و هیچ کار دیگری نمی کنند یا انسان هایی که مثل بز هستند و فقط می خورند و اصلا عین خیالشان نیست.


کارگردان و بازیگر نمایش خروسک پریشان خاطر نشان کرد: من سعی کردم که این نمایش را با محوری جلو ببرم که برای کودک یک مقدار ملموس تر باشد،اولش ببیند که سه تا گوسفند روی صحنه آمده اند ولی آنها گوسفند نیستند فقط شمایلی از گوسفند را دارند و وقتی که دیالوگ هایشان شروع می شود بچه متوجه می شود که این چرا همچین کاری کرد؟ چرا این آدم که به نظر او گوسفند است اینقدر بیخیال است و برایش مهم نبود و این باعث می شود که بفهمد در اطراف خودش ممکن است آدم هایی باشند که همین تیپ را داشته باشند یا فرضا خروسی که در صحنه دنبال هتل می گردد در واقع در شمایل یک آدم دارد این کار هارا می کند ولی او یک خروس است و او را خروس صدا می زنند.

وی اضافه کرد: ما در این نمایش نشان دادیم خروس حتما نباید دم یا قب قب داشته باشد حالا ما با طراحی های لباس و کارهایی که انجام می دهیم به کودک می گوییم که این یک خروس است. وقتی یک بزرگتر ادامه ی ماجرا را نگاه می کند از خود می پرسد چه کسانی خصوصیات رفتاریشان مانند خروس است؟ کدام کشورها کدام آدم ها اینگونه اند؟ ولی وقتی کودک می بیند که خروس می رود پیش بز دانا در کتابخانه ولی بز دانا به جای مطالعه کتاب ها آنها را می خورد و اصلا نمی خواند و نکته جالب اینکه بزدانا اصلا سواد ندارد از خود می پرسد پس اینهمه کتاب را برای چه آورده است؟ و این نشان دهنده یک دسته از آدم هاست که کلکسیون کتاب های مختلف را دارند ولی آنها را نخوانده اند و حتی نمی دانند موضوع آن چیست و می خواهند به بقیه بگویند که من فلان کتاب را دارم و...  این یک کنایه به اینجور آدم هاست.


وی افزود: در این نمایش بچه به فکر فرو می رود بچه ای که تمام فکر و ذکرش کامپیوتر و موبایل است و اگر از لحاظ سنی در زمینه ارتباط با کامپیوتر و رسانه اطلاعات او خیلی بیشتر از من است درحالی که من وقتی همسن او بودم خیلی چیزهارا نمی دانستم پس من نمیتوانم بچه را به صرف این که بیاید و دست و جیغ و هورا بکشد و به بیرون برود برای دیدین نمایش بیاورم پس این بچه را می توانی بندازی در چالشی که فکر کند و تصمیم بگیرد و بداند چه اتفاقاتی دارد می افتد.خروسک پریشان نمایشی است که وقتی بچه ها بیرون آمدند به آن فکر کنند و درباره آن بپرسند. زمانی که نمایش تمام می شود کودکان درحال صحبت و سوال کردن با والدین خود هستند و این تبادل اطلاعاتی که بین پدر و مادر و فرزند انجام می شود اتفاق بسیار خوبی است که بچه دارد از مغزش استفاده می کند زیرا بچه های خودمان را عادت داده ایم که لقمه را درست کنیم و بدهیم بهشان بخورند منتها در نمایش خروسک پریشان این اتفاق نمی افتد من هیچ لقمه ای را دست بچه نمی دهم او خودش باید غذا را درست کند کنار بگذارد و خودش هم بخورد. بچه باید فکر کند که در آینده خودش چه اتفاقی قرار است بیوفتد؟ من نباید همه چیز را خوب و عالی نشان دهم زیرا در جامعه ای که پیش رو دارد اصلا اینگونه نیست در جامعه فقر هست جنگ و مشاجره در کنار صلح و خوبی و خانواده و باهم بودن هست و بچه باید خودش تفکیک کند.


شریف زاده در ادامه صحبت هایش گفت: خانواده در جامعه محور خیلی چیزهاست و من سعی کردم آن را همراه اتفاقات بدی که می افتد نشان دهم. خروسک پریشان دارد به ما می گوید که اگر مشکلی برای کسی پیش آمد مانند کلاغ و گوسفند و بز نباشیم آنها هیچ کدام بد نیستند ولی نمی دانند چطور راهنمایی کنند این نادانی در کمک کردن و راهنمایی کردن است که من سعی کردم در نمایش نشان دهم. فرضا کلاغ برای همدردی پرهای خود را می کند همدردی کردن کار خوبی است ولی پر کندن کلاغ به چه درد خروس می خورد؟ ما نباید در زمان های حساس به سر و کله خودمان بکوبیم بلکه باید به دنبال یک راه چاره باشیم. وقتی مشکلی برای دوستمان پیش می آید باید به او کمک کنیم و کمکی نکینم که فقط برای رفع کوتی باشد مثلا اگر وضع مالی مان خوب است فقط به او کمک مالی کنیم و بعد خود را کنار بکشیم زیرا کمک های بی هوده و بی مورد دردی را دوا نمی کند. من در صحنه های مختلف همچین چیزی را گذاشته ام و این می تواند کودک را به فکر باز بدارد که چه اتفاق هایی در اطراف او دارد می افتد.


شریف زاده در ادامه ضمن اشاره به اینکه نمایش های دیگرش نیز سبک موزیکال نداشته اند گفت: در نمایش های دیگرم نیز اکثرخانواد ها می پرسیدند که آیا نمایش موزیکال و شاد است؟ منتها ما سطح نگاه تماشاچی را پایین می آوریم یعنی تماشاچی ما بسیار زرنگ است و متوجه خیلی چیزها می شود ولی وقتی می بیند که اکثر نمایش ها یک موسیقی را گذاشته اند که بچه ها دست بزنند  و بعدش هم یک پیام معمولی بدهند و تمام شود ولی اینگونه نیست. در هیچ کدام از کارهایم موسیقی ریتم دار نبوده  که باعث شود بچه دست بزند ولی باعث شده ام که کودک همراه با کاراکتر اصلی روی صندلی بایستد و بدون نیاز به موسیقی ریتمیک جیغ بکشد. من سعی کرده ام در نمایش صحنه های ناراحت کننده و ترسناک و خنده دار بگذارم زیرا بچه باید تئاتر ببیند و تئاتر با عروسی و جشن تولد و جاهای دیگر تفاوت دارد. من ممکن است بروم و یک مراسمی ببینم و خیلی هم قشنگ باشد ولی مختص همان مراسم است و من نمی توانم روی آن یک درام بگذارم و آن را تئاتر بنامم.

وی در پایان سخنان خود تصریح کرد: تئاتر تعریف دارد و مشخص است که چه عوامل و اتفاق هایی باید در کنار هم قرار بگیرند تا بتوانند آن را تئاتر بنامند. امیدوارم بیشتر از این کارهای مخصوص کودکان را ببینیم و کارهای کودکان را دست کم نگیریم و موضوعاتی را روی صحنه ببریم که به درد بچه ها بخورد نه اینکه بیاییم یک سری کارهای سنگین انجام دهیم که بچه اصلا نفهمد. کودک به شادی و خنده نیاز دارد او نیاز به به وجد آمدن و تفریح دارد و در کنارش نیاز به فکر کردن،پرسیدن،ترسیدن و گریه کردن دارد و در تئاتر باید همچین اتفاقی بیوفتد.


 

 



صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام

https://telegram.me/onlytheater

اخبار تئاتر:

زمان برگزاری هجدهمین جشنواره نمایش های آیینی سنتی اعلام شد

اختصاص مکانی برای آکادمی تئاتر فیزیکال

وعده مرادخانی برای پرداخت مطالبات تئاتری‌ها

«الهام پاوه‌نژاد» با یک نمایشنامه‌ فرانسوی در تئاترشهر

دانشجویان نحوه بازبینی آثار جشنواره تئاتر دانشگاهی را انتخاب می‌کنند

«شكسپير در تئاتر و سينما» منتشر می شود

رئیس تالار وحدت منصوب شد

برنامه اجراهای تماشاخانه ایرانشهر در سال جدید

«خواستگاری» آنتوان چخوف نمایشنامه‌خوانی می‌شود

ایران بزرگمهری‌ راد درگذشت

آخرین مهلت ارسال آثار به جشنواره نمایش های آیینی و سنتی

اسامی نمایش های راه‌یافته به جشنواره «هیلاج» اعلام شد

معرفی ۱۴ مقاله خارجی راه یافته به یک سمینار تئاتری