مریلا زارعی در گفتگویی مفصل با برنامه «رو ب رو» دهه اول فعالیت خود در سینما را مرور کرد و خاطراتی جذاب از آثاری گفت که خیلی ها با آنها خاطره دارند.
ما جلسهای در ساترا داشتیم، زمانی که قرار بود مجوز سریال صادر شود و آنجا به ما گفتند اگر نام شخصیت اصلی «مسیح» باشد، برداشتهایی از آن میشود و معانی خاصی ایجاد میکند. یکی از انواع و اقسام به اصطلاح، نمیخواهم بگویم بدفهمی یا کجفهمی یا سوءتفاهمهایی که به اشتباه پیش میآید؛ اینکه چرا یک روحانی نامش مسیح باشد و آیا اشارهای به مسائل الهیاتی دارد یا خیر. درنهایت تصمیم بر این شد که نام را برای جلوگیری از این سوءتفاهمها تغییر دهیم که البته این اولین مورد نبود و مجموعهای از این سوءتفاهمها و برداشتهای اشتباه در این سه سال اتفاق افتاده بود.
در دولت سیزدهم موضوع نظارتهای پیشینی و پسینی بر سریالهای تولیدشده توسط پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی، مطابق با مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی به این مجموعه واگذار شده است. حال آنکه «ساترا» خود به عنوان یکی از معاونتهای سازمان صداوسیما به شمار میرود و در این زمینه میتوان موارد بسیاری از جمله بحث تعارض منافع را مطرح کرد.
در ابن مطلب گفتوگو با نادره رضایی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد را بخوانید.
کمال تبریزی با بیان اینکه رأیگیری نهایی جشنواره فجر برای لو نرفتن آراء در سکوت انجام شده است، گفت: با قاطعیت اعلام میکنم اگر فیلم «پیر پسر» در بخش مسابقه حضور داشت، تمام جوایز اصلی به این فیلم اهدا میشد پس وقتی موانعی باعث عدم حضور این فیلم در رقابت شده، شاید بحث از عدالت چندان معنایی نداشته باشد.
آرش خوشخو، عضو هیئت انتخاب جشنواره از ناگفتههای انتخابشان میگوید.
ایده اصلی این شورا که در ابتدا به اسم «شورای عالی سینما» معرفی شده بود، زمانی شکل گرفت که تقابل بین وزارت ارشاد وقت در دولت دهم و خانه سینما به اوج خودش رسیده بود، بنابراین یکی از مسائل اصلی که وزارت ارشاد یا سازمان سینمایی وقت را به فکر راهاندازی این شورا کرد، چالش در مقابل خانه سینما و تقابل جدی وزارت ارشاد با خانه سینما بود و آنها به این فکر کرده بودند که شورای عالی سینما را راهاندازی میکنند تا مسائل سینما با حضور بالاترین مقام اجرایی کشور در آن جمع مطرح شود.
پس از ثبت رکوردی جدید در قاچاق فیلمها، پخش غیرقانونی هشت فیلم در سال گذشته و عدم محکومیت قانونی بازدارنده، این پدیده ترسناک همچنان از سینمای ایران قربانی میگیرد.
آنچه در پیشرو میخوانید گفتوگوی طولانی ما درباره «علت مرگ؛ نامعلوم» است؛ فیلمی كه جلائیپور زیربنای فكری و خلاصه شده آن را این سه كلمه میداند «رستگاری؛ جمعی است» و جواد طوسی بر این باور است كه فیلم با بسط موقعیتی برای كلنجار شخصیتها در باقی ماندن میان ساحت انسانی یا هیولا شدن، توانسته رسالت خود را در بازاندیشی مخاطب نسبت به اخلاق انجام دهد.
در میان رشتههای مختلف سینما شاید هیچ رشتهای به اندازه فیلمنامهنویسی خواهان نداشته باشد.
آنچه این روزها درباره ساعدی خبرساز شده، نه یک واقعه بلکه محصول یک روند استبدادی مبتذل است.
مرتضی میرمنتظمی متعلق به نسلی است که در جشنواره تئاتر دانشگاهی بالیده؛ نسلی که از سختی تئاتر نمیترسیدند و برعکس، از آن لذت میبردند. نسلی که هنوز هم جوان است ولی او به عنوان یکی از اعضای این نسل، از میزان نومیدی و سرگشتگی نسلهای بعدی غمگین است و تاکید دارد که استادانی مانند حمید سمندریان هرگز بذر نومیدی را در دل دانشجویان خویش نکاشتهاند و این نکتهای است که مدرسان فعلی تئاتر از آن غافل هستند.
علیرضا تابش، عضو شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر اما به صراحت میگوید هر وقت جشنواره مطابق سلیقه کارگزاران برخی دولتها بوده میان هنرمندان و حکمرانان فاصله ایجاد شده و اعتبار خود را از دست داده درحالی که جشنواره فجر مثل امانتی است که باید به صاحبان اصلی آن یعنی مردم بازگردانده شود.
غلامرضا موسوی معتقد است که سینمای ایران نیازمند یک شورای سیاستگذاری است تا بتواند یک سیستمی را ایجاد کند که این میزان از افراط و تفریط در آن وجود نداشته باشد و با مسائل مهم سینمایی به صورت سلیقهای برخورد نشود.
انتظارات مدیران دولتی از سینما به معنای عام و از جشنواره فجر به معنای خاص، آن است که کمبودها و ضعفهایشان در امر فرهنگسازی را با محمل جشنواره سینمایی فجر جبران کنند و به سینماگران اجازه استفاده از تریبون جشنواره فجر را ندهند، در این سالها مردم نشان دادهاند هربار جشنواره فجر تماما دولتی یا حکومتی شده از آن استقبال نمیکنند و مدیران مجبورند دوباره جشنواره فجر را به مردم و سینماگران بازگردانند.
بهروز غریبپور کارگردان شناخته شده عرصه نمایش معتقد است اگر پافشاری او نبود ساختمان خانه تئاتر خریداری نمی شد و مبایعه نامه و سند اصلی خانه تئاتر به نام او و ایرج راد بوده است.
سینمای فرزاد موتمن را باید در ذیل نوعی تجربهگرایی مضمونی و تنوع ژانری معنا کرد.
اگر شبگرد در همان سال تولید و با تبلیغات مناسبی اکران میشد به نظرم سه چهار میلیارد میفروخت که با توجه به کمهزینه بودن فیلم، گیشهاش فوقالعاده بود، در شرایط فعلی این انتخاب نمیافتد به علاوه در سه چهار سال اخیر، یک بخش وسیعی از جوانها که مخاطبین اصلی شبگرد هستند با سینما قهر کردند.
بهزاد صدیقی از اعضای با سابقه خانه تئاتر معتقد است فقدان تأثیرگذاری و پیشرفت خانه تئاتر ناشی از سیستم مدیریتی قدیمی، منسوخشده، ناکارآمد و به روز نشده است.
شهرام قائدی در فیلم «آنها مرا دوست داشتند» به کارگردانی محمدرضا رحمانی که این روزها بر پرده اکران است، در نقش مکمل بازی میکند اما جنس بازیاش بلندتر از کوتاهی نقشاش است.