اخبار ویژه
نقد
نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی دوشنبه 27 شهریور 1402 23:14
نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی

نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی

«بدل» می‌توانست با کوتاه‌تر کردن روایت‌هایش و حذف برخی زواید که کمکی به پی‌رنگ اصلی نمی‌کند سبک‌تر و رهاتر خودش را به وجه تئاتریکالیته نزدیک‌تر کند و درام اصلی مدنظر نویسنده نیز به سرانجام قابل قبولی برسد. «بدل» در متن به نسبت کارگردانی قدری جلوتر نشان می‌دهد و می‌توان این‌گونه تصور کرد که «آهو امیرصمیمی» در اولین تجربه نویسندگی و کارگردانی صحنه‌اش به تئاتری قصه‌گو و تجربه‌محور دست زده است.

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت دوشنبه 27 شهریور 1402 22:53
نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت

«فریز مکبث فریز» که سازوکارش را بر پایه «خیانت»، آشکارا به کنش‌مندی‌های بازیگرانش متصل می‌کند با مخاطبش قرار می‌گذارد تا اقتباسی از نمایشنامه «مکبث» شکسپیر را به گونه‌ای پیشرو در روزگار پسا مدرنیته و سیاست زده عرضه کند. به تبع حصول آوانگارد صحنه‌ای آکسسوار‌هایی چون تلفن همراه و ادوات دیجیتال پایشان را به اثر باز کرده و ما را در اتمسفری ملموس قرار می‌دهند. اما آیا چنین ادوات صحنه‌ای در میان مینیمال صحنه‌ای به کارکردی قابل قبول می‌رسند؟

نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید پنجشنبه 16 شهریور 1402 15:35
نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید

نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید

«داوود زارع» در مقام کارگردان، مخاطبش را در فضایی تعاملی و البته تیپیکال قرار می‌دهد. اجرا در فضایی با میزانسن‌های مینیمال و با حداقل طراحی صحنه و کمترین آکسسوار و البته با پخش ویدئو پروژکتورهای زنده، به سازوکار تعاملی‌اش صحه می‌گذارد و تماشاگر را با خودش همراه می‌کند. با این کمینه‌گرایی، کارگردان به‌دنبال تأثیرپذیری از بازی بازیگران و دیالوگ‌های سازنده آنان برای تماشاگران نمایش خواهد بود.

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش پنجشنبه 16 شهریور 1402 15:34
نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش

نگاه براندازی نظام طبقاتی در «فریز مکبث، فریز» اگرچه متکی به فضای سرمایه‌داری نیست، ولیکن دیدگاه سیاسی نوین در آن مشهود است که حاضر است جام زهر را به هرکس بخوراند. چه این جام زهر به کاراکتر لیدی مک داف به‌عنوان سمبل اندیشه‌ورزی خورانده شود، چه به کاراکتر بَنکو به‌عنوان نماد و دلالتی بر رفاقت و صمیمیت جاودانه، همه‌وهمه فرازهایی از حذف انسانیت در وادی آدمیان جنون‌زده و دیوانه‌شده می‌باشند.

درباره نمایش «لحظه ها و همیشه» کاری از كمال هاشمی؛ اما می‌خواست زنده بماند... یکشنبه 12 شهریور 1402 15:13
درباره نمایش «لحظه ها و همیشه» کاری از كمال هاشمی؛ اما می‌خواست زنده بماند...

درباره نمایش «لحظه ها و همیشه» کاری از كمال هاشمی؛ اما می‌خواست زنده بماند...

با آنكه اجرا چندان به دام سانتی‌مانتالیسم نمی‌افتد اما زیاده از حد، مهندسی‌ شده است و نه چندان گشوده به نابهنگامی و امر نامنتظر. كمال هاشمی بهتر است به خود اجازه دهد گاهی نه در مقام یك مهندس صحنه كه همچون یك تجربه‌گرا عمل كند. با تمام خبط و خطاهای احتمالی.

 درباره نمایش «بک تو بلک» سجاد افشاریان؛ در تمنای ناممکن رادیکال بودن یکشنبه 12 شهریور 1402 15:07
درباره نمایش «بک تو بلک» سجاد افشاریان؛ در تمنای ناممکن رادیکال بودن

درباره نمایش «بک تو بلک» سجاد افشاریان؛ در تمنای ناممکن رادیکال بودن

«بک تو بلک» به شکل استعاری نه عزیمت یک قهرمان به ظلمات هولناک زندگی و انتحار که از قضا سفری است موفقیت‌آمیز به ساحل کامیابی یک کارگردان حالا دیگر مشهور ایرانی که «سجاد افشاریان» نام دارد. حوادث پاییز پارسال، شبه‌گفتار انتقادی نمایش «بک تو بلک» را ملایم‌تر از گذشته کرده است. بنابراین بازتولید این اجرا در سالن اصلی تئاتر شهر، نشانه‌ای است از فضای متفاوت تئاتر کشور.

درباره نمایش «سندروم روسمر»؛ بحران در اخلاقیات بورژوایی ساکنان عمارت روسمر سه شنبه 7 شهریور 1402 14:07
درباره نمایش «سندروم روسمر»؛ بحران در اخلاقیات بورژوایی ساکنان عمارت روسمر

درباره نمایش «سندروم روسمر»؛ بحران در اخلاقیات بورژوایی ساکنان عمارت روسمر

رویکرد پست‌دراماتیکی اجرا در استفاده از ویدیوها تا حدودی توانسته به لحاظ بصری، جذابیت تولید کند، اما در اغلب این ویدیوها، نمایی بسته از صورت اجراگران مشاهده می‌شود. اجرا هر زمان که از خودش فراتر رفته و به بیرون از خودش ارجاع داده، موفق‌تر عمل می‌کند. فی‌المثل تصویر اسب سفیدی را که ایبسن در نمایشنامه روسمرسهُلم به آن اشاره می‌کند به یاد آوریم که در صحنه‌هایی این اجرا به نمایش درمی‌آید و تخیل مخاطبان را گسترش می‌دهد.

درباره نمایش «دوباره بازی»؛ فرآیند زیستِ بازی دوشنبه 6 شهریور 1402 12:13
درباره نمایش «دوباره بازی»؛ فرآیند زیستِ بازی

درباره نمایش «دوباره بازی»؛ فرآیند زیستِ بازی

اگرچه نویسنده روند خطی و کلیشه‌ای روایت را به ساختار غیر خطی در متن نزدیک کرده اما با بهره مندی‌اش از فرایند تک‌گویی درونی از جنس جریان سیال ذهن، رویدادهای تصادفی کاراکترش را به شکلی شرحه شرحه شده به روایتی هدفمند تبدیل می‌کند.

درباره نمایش «هیدن»؛ مستندنگاری یک جنایت و چندین خیانت پنجشنبه 2 شهریور 1402 10:21
درباره نمایش «هیدن»؛ مستندنگاری یک جنایت و چندین خیانت

درباره نمایش «هیدن»؛ مستندنگاری یک جنایت و چندین خیانت

کوروش شاهونه به مانند نمایش مانستر، در نمایش هیدن وضعیتی آستانه‌ای آفریده که حضور «دیگری» امکان عبور از این آستانه را فراهم می‌کند. «دیگری» در مانستر یک مرد «نصاب پرده» است و اینجا یک مامور اورژانس. ادبیات، تئاتر و سینمای این روزهای ما، اغلب از حضور تاثیرگذار «دیگری» محروم است

 نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم پنجشنبه 2 شهریور 1402 09:47
نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم

نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم

این هفته به سه اجرایی می‌پردازیم که در سالن‌های کوچک و حاشیه‌ای شهر بر صحنه آمده و شاید در نگاه نخست، اتفاق چندان ویژه‌ هنری محسوب ‌نشوند. اما قسمتی از فعالیت تئاتری کلانشهری مثل تهران را این قبیل نمایش‌ها نمایندگی می‌کنند و اغلب در هیاهوی گروه‌های حرفه‌ای و پرفروش، از یادها رفته و به فراموشی سپرده می‌شوند.

 درباره نمایش «آخرین سه شنبه سال»؛ بازنمایی اخلاقیات بحران‌زده شهروندان تهرانی سه شنبه 3 مرداد 1402 11:07
درباره نمایش «آخرین سه شنبه سال»؛ بازنمایی اخلاقیات بحران‌زده شهروندان تهرانی

درباره نمایش «آخرین سه شنبه سال»؛ بازنمایی اخلاقیات بحران‌زده شهروندان تهرانی

درمجموع می‌توان اجرای «آخرین سه‌شنبه سال» را متوسط و محافظه‌کارانه دانست زیرا با آنکه اشاراتی هر چند مبهم بر فساد سازمان‌یافته می‌شود، اما همچنان کفه ترازو بر پنهان‌کاری و ابهام است. اینجاست که به لحاظ شکلی و محتوایی، اجرا میان سیاسی بودن یا نبودن سرگردان می‌ماند و به استعاره پناه می‌برد و وضع موجود را بازتولید می‌کند

درباره نمایشنامه‌ آتمن؛ دیالوگ‌ها روشن‌گرند جمعه 23 تیر 1402 19:09
درباره نمایشنامه‌ آتمن؛ دیالوگ‌ها روشن‌گرند

درباره نمایشنامه‌ آتمن؛ دیالوگ‌ها روشن‌گرند

آن‌چه در نمایشنامه‌ آتمن حائز اهمیت است و البته ارزش‌مند، این است که نویسنده هیچ سوگیری‌ای نمی‌کند. مانیفست نمی‌دهد. از شعار و انکار به دور است. درگیر کشمکش‌ها و پیچیدگی‌های دینی و فلسفی نمی‌شود و فقط طرح مسئله می‌کند.

 درباره نمایش‌های «نئورئالیسم»، «بی‌نوایان» و «خانه برناردا آلبا» / صحنه در سیطره کارگردانان جوان پنجشنبه 4 خرداد 1402 08:25
درباره نمایش‌های «نئورئالیسم»، «بی‌نوایان» و «خانه برناردا آلبا» / صحنه در سیطره کارگردانان جوان

درباره نمایش‌های «نئورئالیسم»، «بی‌نوایان» و «خانه برناردا آلبا» / صحنه در سیطره کارگردانان جوان

دانیال اربابی و گروه جوان اجرایی‌اش، نمایشی تماشایی بر صحنه آورده‌اند که ملال‌آور و کسالت‌بار نیست اما تماشاگران را واجد کیف و سعادت لورکایی هم نمی‌کند. اجرایی که از لورکا فاصله می‌گیرد تا جهان خویش را بسازد. اما نکته اینجاست که مفاهیمی چون زنانگی و خواهرانگی با این شیوه اجرایی کم‌رمق شده و مردانه و ماشینی به نظر می‌آیند.

 نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی پنجشنبه 25 اسفند 1401 17:47
نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی

نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی

می‌توان نمایش تاناکورا را اجرای متوسط از یک نمایشنامه متوسط دانست. این البته در زمانه‌ای که اغلب اجراها کیفیت لازم را ندارند می‌تواند نکته‌ای مثبت تلقی شود. اما تئاتر این روزها برای فراتر رفتن از این عسرت و حسرت، به جسارت و دانش بیشتری نیاز دارد. شاید ترکیب خلاقیت، نابهنگامی و امر نو. از یاد نبریم که حضور شخصیت اوشین تاناکورا در نمایش «چشم برهم زدن» محمد زیکساری چقدر مخاطبان را شگفت‌زده می‌کرد اما در نمایش تاناکورا، همان حضور همیشگی این سال‌ها است و نوعی عقبگرد.

نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام یکشنبه 14 اسفند 1401 01:24
نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام

نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام

تلاش این گروه نه چندان شناخته‌شده آن‌چنان که باید مورد پسند مخاطبان قرار نگرفته و می‌توان محصول رضا بهدادنیا را چه به لحاظ زیباشناسی، چه از منظر گیشه و رضایت مخاطبان، تجربه‌ای شکست‌خورده دانست.

درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی یکشنبه 14 اسفند 1401 01:10
درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی

درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی

نمایش اهل هوا را گام مثبتی در کارنامه تئاتری محمد حاتمی دانست که در این سال‌ها، بعضی اجراهایش مثل نمایش «دیگری» ناموفق بوده و حواشی متعددی ایجاد کرده است.

درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا» جمعه 12 اسفند 1401 01:07
درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا»

درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا»

بر صحنه آمدن این قبیل اجراها می‌تواند نشان آن باشد که فرآیند آموزش تئاتر در بخش خصوصی دستخوش بحران است. مخاطبان تئاتری حق دارند در ازای پرداخت بلیت تقریباً صد هزار تومانی، اجراهایی با کیفییت تماشا کنند و فی‌المثل به طنز وودی آلنی «مرگ در می‌زند» از ته دل بخندند.

درباره تئاتر «ژیمناستیک تکه‌پاره‌ها»/ فاصله از جهان بکت جمعه 12 اسفند 1401 01:00
درباره تئاتر «ژیمناستیک تکه‌پاره‌ها»/ فاصله از جهان بکت

درباره تئاتر «ژیمناستیک تکه‌پاره‌ها»/ فاصله از جهان بکت

«ژیمناستیک تکّه‌پاره‌ها» با توجه به این بازار گسترده بکت‌شناسی، خاضعانه می‌بایست بپذیرد که در این مسیر، حتی میلیمتری نتوانسته به جهان بکت نقب بزند و راز و رمزی را آشکار سازد.

نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت جمعه 12 اسفند 1401 00:51
نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت

نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت

کارگردان این نمایش با بازیگران جوان تلاش کرده طنز موقعیت و کمابیش سیاسی نمایشنامه را اجرایی کند. اما به نظر می‌آید آن چنان نتوانسته ظرایف دراماتیک متن را به صحنه آورد.

نگاهی به نمایش «همه چیز می‌گذرد، تو نمی‌گذری»/ سفر به دور دست‌ها جمعه 12 اسفند 1401 00:38
نگاهی به نمایش «همه چیز می‌گذرد، تو نمی‌گذری»/ سفر به دور دست‌ها

نگاهی به نمایش «همه چیز می‌گذرد، تو نمی‌گذری»/ سفر به دور دست‌ها

نکته جالب در مواجهه حسانی با این نمایش 70 دقیقه‌ای این است که بازیگران با تمام وجود تلاش دارند به منطق درونی نمایشنامه نزدیک شده و یک «ما»ی جمعی را شکل دهند که از طریق پیوند بدن‌هایی که توانایی دیدن را از دست داده‌اند شکل یافته است. حتی در طول اجرا اشاراتی به نابینایی می‌شود و فی‌المثل رابطه ادیپ شهریار با حقیقت و بینایی طرح می‌گردد.