می‌توان از تماشای اجرای جگر هندی لذت برد و صد البته چندان شگفت‌زده نشد. این نکته مهمی است که همچنان کارگردانی چون رحمت امینی در استفاده از فرم‌های اجرایی، دست به عصا حرکت می‌کند و بیش‌وکم بر امر متعارف تکیه دارد. شوخی‌ها و ساختارشکنی‌های نمایش‌هایش بر مدار امر آشنا می‌چرخد و به قولی نه سرد است و نه گرم چراکه ولرم بودن برازنده‌ترین خصلتی است که می‌توان به اجراهای رحمت امینی داد و به هنگام تماشا کردن‌شان، به دشواری و مخاطره نیفتاد.
چارسو پرس: نمایش «جگر هندی» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی رحمت امینی، این شب‌ها در سالن خاطره‌انگیز سنگلج بر صحنه است و پذیرای تماشاگران علاقه‌مند نمایش‌های ایرانی. صد البته بار دیگر شاهد هستیم که چگونه رحمت امینی با رویکردی پسامدرنیستی به سراغ متنی کهن از گنجینه ادبیات فارسی رفته و یکی از حکایت‌های کوتاه سعدی از باب اول گلستان را دستمایه کارش قرار داده است. یکی از همان حکایات فصلی که «در سیرت پادشاهان» نام دارد و لاجرم شرحی است انتقادی و پندآموز از خلقیات خوب و بد پادشاهان قدیم به وقت نشستن بر سریر قدرت. نمایش «جگر هندی» با لحنی کمدی، با رویکردی انتقادی در تلاش است نقبی بزند به پیدا و پنهان زندگی سیاسی پادشاهان و تاثیر مولفه‌هایی چون خواب‌بینی و بیماری در روند تصمیم‌گیری‌‌ در رابطه با حکومت‌شوندگان. از این باب می‌توان نمایش جگر هندی را نوعی نظرورزی در باب سیاست‌ورزی حاکمان قدیم دانست که اینجا سعی شده با رویکردی آیرونیک، به نمایش درآید و تناقضات قدرت در یک ساختار مبتنی بر سلطانیسم وطنی را با امکانات نمایش ایرانی به سمع و بصر مخاطبان برساند. 


بیشتر بخوانید:  نقد نمایش‌های روی صحنه


از یاد نباید برد که متون کلاسیک ادبیات فارسی، سرشار از نکته‌های نغز در باب حکمت‌ عملی زندگی است و برای اقتباس و دراماتیزه‌کردن‌ این متون، می‌بایست سیاست نوشتاری متفاوتی در پیش گرفته شود و با شاخ و برگ دادن به سیر حوادث، نمایشنامه‌ای نگارش شود که قابلیت اجرا شدن داشته باشد و همچنین مورد پسند مخاطبان بی‌حوصله تئاتر این روزهای ما قرار بگیرد. بدین منظور رحمت امینی با خلق فضایی ساده و فانتزی و کمابیش کمیک، میل آن دارد که مواجهه پادشاه با زیردستان را رویت‌پذیر کرده و از آشکار کردن تناقضات‌ مابین آنان بر جذابیت اجرا بیفزاید. ماجرای نمایش در رابطه با موش‌هایی است که پادشاه در خواب می‌بیند و این‌ مسئله چنان او را به اضطراب کشانده که بداند در پس این رویاهای شبانه چه تعبیری نهفته است و چه تاثیری بر حیات سیاسی او دارد. او بعد از مشورت با خوابگزار کاخ متوجه می‌شود که بیمار شده و می‌بایست برای بهبودی، جگر مرد جوانی از اهالی هندوستان را با رضایت والدینش به عنوان دارو مصرف کند. نصحیة‌الملوک مستتر در گلستان سعدی در این مورد خاص مبتنی است بر عادل بودن پادشاه و عدم سوءاستفاده از موقعیت فرادستی‌ در قبال رعیت بینوا. بنابراین در روایت سعدی، پادشاه با بخشش مرد جوان و مواجهه شجاعانه با سرنوشت، بر این نکته تاکید می‌گذارد که صاحبان قدرت می‌بایست بیش از مردم عادی به عرف و قانون و مصلحت عمل کرده و آماده فدا شدن در راه ملت خویش باشند. رحمت امینی در مقام نویسنده و کارگردان پایان متفاوتی نسبت به حکایت سعدی در نظر گرفته و از تماشاگران حاضر در سالن می‌خواهد با اعلام نظرشان در رابطه با حقانیت پادشاه یا مرد جوان، این وضعیت دشوار اخلاقی را قضاوت کنند تا معلوم شود ادامه کار حکومت در چه شکلی باید پی گرفته شود. شوربختانه این حق انتخاب برای تماشاگران حاضر در سالن سنگلج چندان که باید به شکل واقعی اجرا نشده و نمایش بی‌آنکه مراسم رای‌گیری‌اش به درستی انجام شود ناگهان به پایان رسیده و خبری از اعلام نتایج و برگزاری مراسم نمی‌شود. 


در طول اجرا یک بازیگر نقش کارگردان را بازی می‌کند و به تناوب و ضرورت مدام بر صحنه حاضر شده و در روند حوادث مداخله می‌کند. او را می‌توان هنرمندی حساس به کیفیت اجرایش دانست که وقتی قصوری را مشاهده می‌کند بی‌درنگ بر صحنه قدم گذاشته و دستوراتی مبنی بر تصحیح امور اجرایی صادر می‌کند تا بیش از این، روال کلی امور از دست خارج نشود و اجرا همان باشد که به آن احتیاج است. ژست جدی و مصمم جناب کارگردان از نقاط قابل قبول اجرا بوده که مدام حال و هوای معمول نمایش را دچار وقفه کرده و خصلتی پسامدرنیستی به اثر می‌بخشد. همچنان‌که خود پادشاه گاه و بی‌گاه از نقش خویش فاصله گرفته و پشت میکروفونی که در گوشه صحنه تعبیه شده قرار گرفته و قسمت‌هایی از نوشته‌های مربوط به حکمت حکومت‌داری را قرائت می‌کند و در پایان هر قسمت، لبخندزنان از این فاصله‌گیری از نقش پادشاه، ابراز رضایت می‌کند و بار دیگر در جایگاه پادشاه به صحنه بازمی‌گردد. به واقع سیاست اجرایی رحمت امینی را در این نمایش می‌توان ذیل استفاده از «وقفه» در روند اجرا و شکستن دیوار چهارم و تعامل با مخاطبان ادراک کرد که از مولفه‌های آشنای آثار پسامدرنیستی است. به هر حال کمدی ایرانی به روایت رحمت امینی همیشه در تلاش است از عبوس و جدی بودن فاصله گرفته و با همه چیز و همه کس، شوخی و مطایبه کند. با نگاهی به تاریخچه اجراهایی که رحمت امینی بر صحنه آورده می‌توان این علاقه به شیطنت و بازی‌گوشی را مشاهده کرد و از این حال و هوای مفرح، لذت برد و چندان در پی نمایشی فاخر و عبوس نبود. نمایش جگر هندی هم از این قاعده مستثنی نبوده و بیش از آن‌که عمیق و فلسفی به نظر آید، بازی‌گوش و سطحی به نظر می‌آید و از قضا سطحی بودن در اینجا می‌تواند از نکات مثبت اجرا باشد. 

اغلب بازیگران در خدمت سیاست اجرایی نمایش‌ بوده و گرفتار خودنمایی نمی‌شوند. نوید جهان‌زاده به مانند اغلب آثار قبلی این کارگردان، در این نمایش هم حضور دارد و توانسته نقش پادشاه را به خوبی با مهارت بدنی و بیانی‌ بر صحنه اجرا کند. همچنان‌که فرزاد برهمنی در مقام یک موزیسین آوانگارد، اینجا به عنوان بازیگر حاضر شده و توانسته بازی به نسبت خوبی ارائه کند و در چند نقش متفاوت ظاهر ‌شود و به لحاظ موسیقایی، بر غنای اجرا بیفزاید. محسن جلالی‌راد، دلارام ترکی، امین زارع، بهروز علیشاهی، سیمین ضیائیان، مهدی مهریار و محمدرضا شهبانی نوری دیگر بازیگران و اجراگران نمایش جگر هندی هستند که به نسبت خودشان، بازی‌های قابل قبولی ارائه کرده و نمایش را به حاشیه نمی‌برند. 


بیشتر بخوانیدمطالب مربوط به تئاتر ایران


در نهایت می‌توان از تماشای اجرای جگر هندی لذت برد و صد البته چندان شگفت‌زده نشد. این نکته مهمی است که همچنان کارگردانی چون رحمت امینی در استفاده از فرم‌های اجرایی، دست به عصا حرکت می‌کند و بیش‌وکم بر امر متعارف تکیه دارد. شوخی‌ها و ساختارشکنی‌های نمایش‌هایش بر مدار امر آشنا می‌چرخد و به قولی نه سرد است و نه گرم چراکه ولرم بودن برازنده‌ترین خصلتی است که می‌توان به اجراهای رحمت امینی داد و به هنگام تماشا کردن‌شان، به دشواری و مخاطره نیفتاد. نمایش جگر هندی در کارنامه او، نمره متوسطی خواهد گرفت و تماشاگرانش را به اعتدال و میانه‌روی دعوت خواهد کرد. شاید در آینده‌ای نامعلوم اجرایی از رحمت امینی بر صحنه آید که از مرزهای همیشگی‌ عبور کرده و به سرحدات ممکن خویش رسیده باشد. یحتمل در همان زمانی که معتدل بودن، قسمتی از بازتولید نظم محافظه‌کارانه موجود است و عبور از آن، ضرورتی گریزناپذیر. احتمال وقوع این پدیده نادر، با خصوصیاتی که از رحمت امینی سراغ داریم می‌تواند همچون یک انقلاب سیاسی باشد و یک رخداد تکین که هر صد سال یک‌بار رخ می‌دهد تا چشم‌ها، ذهن‌ها و بدن‌های ما تماشاگران ملال‌زده از روند عادی امور را دچار شوک کند. اما کیست که نداند این‌ها تماماً آرزو است و از قدیم گفته‌اند آرزو بر ما جوانان عیب نیست و شاید در آینده‌ای نه چندان دور و نه چندان نزدیک، اجرایی رادیکال و بنیان‌افکن از رحمت امینی معتدل به تماشا بنشینیم و همان‌طور که کیفور می‌شویم از هوش برویم.


نویسنده: محمدحسن خدایی