حضور تعدادی از خوانندگان مطرح موسیقی در جریان اجرای عمومی آثار نمایشی از جمله اتفاقات و فرآیندهای جدیدی است که طی ماههای اخیر شکل پررنگتری به خود گرفته است.
این روزها سامانه فروش بلیت نمایش «نبرد رستم و سهراب» بهای ۵۹۰ تا یک میلیون ۳۵۰ هزار تومانی را برای این نمایش تعیین کرده است؛ قیمتی که به طور حتم برای گروه سودآور ولی بدعتی غلط در تئاتر است.
چند سال اخیر را میتوان روزگار به کما رفتن فرهنگ، هنر و اندیشه ایران دانست. تراکم بحرانهایی که از ۱۳۹۸ به اینسو در جامعه جمع شده بود، همه ساحات فرهنگ را در شوک فرو برده بود. انتخاب رئیسجمهور فقید و بعدتر اعتراضات سال ۱۴۰۱ بخش زیادی از عاملان فرهنگ را نه با این پرسش که چه کنند، بلکه با این مسئله مواجه کرد که اساساً باید کاری کنند یا نه و همین یک دوراهی همیشگی در تاریخ ما بهوجود آورد؛ دوراهیای که تهش هرچه باشد، هرگز بهبود وضعیت فرهنگ و اندیشه نبوده است.
نمایشنامهخوانی، شیوه اجرائی متفاوتی از نمایشنامه است که علاقهمندان بسیاری دارد. شیوهای که در سالهای گذشته، از سوی بسیاری از اهالی تئاتر در ایران اجرا شده است و درعینحال مخالفان و موافقان بسیاری دارد.
سال ۱۴۰۲ برای تئاتر ایران با برگزار نشدن جشنواره تئاتر دانشگاهی، فروش قابل توجه چند نمایش، آغاز طرح حریم تئاتر شهر، به سرانجام نرسیدن وضعیت صنفی تئاتر و چند اتفاق دیگر همراه بود.
وزیر ارشاد و معاونانش باید پای تماشای تئاترهای بنشینند که جوانها بازی یا کارگردانی میکنند. نباید سیاستهای ارشاد به سمتی برود که اگر یک اجرا حاوی نقدهای اجتماعی و سیاسی بود زیر ضرب باشد و اگر یک اجرا حاوی این موارد نبود، اما سخیف بود به راحتی و بدون هیچگونه فشاری اجرا شود. من شرمنده ام.
به گفته گودرزی «گردش مالی در حوزه تئاتر بسیار پایین است و امکانات ناچیز و فرسوده». او میگوید: «نگاه دولت نسبت به تئاتر واقعی نیست. در چنین وضعیتی اصلا شرایطی برای خانه تئاتر به عنوان یک نهاد تاثیرگذار به وجود نیامده است. با لایحههایی که دولت به مجلس ارایه کرد، هرگز فرصتی به وجود نیامد تا خانه تئاتر به نهادی متشکل و مستقل بدل شود. با مستقل شدن خانه تئاتر زمینهای برای فعالیت آن در سطح کشور به وجود میآید. متاسفانه در بیشتر مناسبهای تئاتری خانه تئاتر سهمی در تصمیمگیری و برنامهریزیها ندارد.
صدرالدین زاهد: «فراموش نکنیم که دو عاملِ اساسی، ساماندهنده تئاتر هستند؛ نویسنده و بازیگر. عامل اول که نویسنده باشد، عاملی تفکری است و اغلب اوقات در تنهایی خویش ساماندهنده متن نمایشی است و با وجود اینکه بهعنوان مثال در فرانسه در جلد نمایشنامههای چاپشده از عباراتی چون «تئاتر مولیر» استفاده میشود اما این کتابهای چاپشده، تئاتر نیستند بلکه نمایشنامههایی متعلق به حوزه ادبیات دراماتیک هستند. یکی از شاخصترین وجوه این نامههای نمایشی یا نمایشنامهها، دیالوگ یا گفتوگو است. این گفتوگوهای نمایشی با دموکراسی و آزادی در رابطهای تنگاتنگاند.
نمایشنامهنویسان این روزهای تئاتر ایران چه بهقول حمیدرضا نعیمی بنویسند و در پستوی خانه بگذارند، چه بهعقیده بهروز غریبپور باید تأمل کنند و چه بهگمان محمدامیر یاراحمدی ناامید از اینکه بتوانند به وظیفه اصلی خود؛ نقد بحرانهای توسعه را انجام دهند دست از کار بکشند، در یکچیز مشترکند؛ بسیاریشان این روزها غایبند و اجرای اثر براساس نمایشنامه ایرانی اگر با بازتولید نمایشی پرفروش در مجموعه تئاتر شهر و بازپروراندن الگوی همان نمایش پرفروش در سالنی دیگر نفسی هم بکشد بیشتر به تنفسی مصنوعی یا بهقول یاراحمدی، پرداختن به شبهمسئلهها در غیاب مسائل اصلی میماند.
ریزش در میان اجراکنندگان تئاتر و رویش نیروهایی که برخیشان به فرمان، روی صحنه آمدند بسیاری از اهالی پشتصحنه تئاتر را به صرافت ترک صحنه انداخت و در کنار آن جوانانی که هنوز مناسبات اجرایی حرفهای را نیاموخته بودند، پیشنهادی پیش روی این هنرمندان گذاشتند که دلزدهشان کرد. ریزش تماشاگران تئاتر هم که مستقیماً بر گیشه و بهتبعآن دستمزد این هنرمندان که همواره اولین کسانیاند که حق و حقوقشان با کسورات مواجه میشود، تاثیرگذار بود تا درنهایت گسستی ایجاد شود که اگرچه ناخوشایند اما بهظاهر اجتنابناپذیر است.
در عصر حاضر، هوش مصنوعی (AI) به یکی از مهمترین فناوریها در حوزه فرهنگ و هنر تبدیل شده است. این فناوری نه تنها در زمینههای فنی و تکنولوژیکی تأثیر بسزایی داشته، بلکه در حوزه هنر، تئاتر و سینما نیز ارتقاءهای قابل توجهی را به همراه داشته است. در این گزارش، به بررسی تأثیر هوش مصنوعی در این حوزهها و همچنین معایب و مزایای آن خواهیم پرداخت.
حریم تئاتر شهر با استقبال فلافل و جگرفروشان، تنگ تر شد به نحوی که پس از جمع آوری گذر فرهنگی که بیشتر گذر غذا فروشی بود، هنوز آثار حضورشان در این محدوده باقی است.
ساختمان قدیمی اداره برنامههای تئاتر بیش از یک دهه است که تبدیل به مخروبه شده و به جای اینکه بازسازی و تبدیل به مکانی برای تئاتریها شود، این روزها انبار نگهداری مصالح ساختمانی است.
مرور ساده وضعیت و شیوه گردش قدرت در خانه تئاتر نشان میدهد چرا این تشکیلات بعد از 22 سال موفق به اجرای قابل اعتنای بندهای چهاردهگانه «موضوع فعالیتها»ی مندرج در اساسنامهاش نشده و موضوع انتخاب مدیرعامل را به صنف سینما باخته است.
شامگاه پنجشنبه، ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ چهارمین «جشنواره نمایش کَل گراش» با حکم دادستان گراش (شهری در جنوب استان فارس) در میانه راه متوقف شد. در دستور دادستانی اشارهای به دلیل تعطیلی جشنواره نشده هرچند شنیدهها حاکی از آن است که ایرادات وارده به حجاب تماشاگران، موجب صدور این حکم شده است.
رضا سرور: «این میزان دموکراسی که در اجراهای متاخر مشاهده میشود، هرگز در سنتهای تئاتر ایران دیده نشده است. به نظر من این شهامت، امروز از بیرون، جامعه و ارتباط با تئاتر جهان به تئاتر ما تزریق میشود.
مدیران سالنهای خصوصی و دولتی امروز توانایی برقراری ارتباط موثر با هنرمندان با استعداد و موثر، ایجاد امکانات مورد نیازِ آنها برای اجرا، برنامهریزی مناسب با هدف درآمدزایی و البته دریافت حق اساسی خود از محل بودجه عمومی کشور را ندارند. با وجود فشار رو به فزونی انواع شوراهای نظارت که به چشمپوشی و انصراف هنرمندان جریانساز (نمایشنامهنویس، کارگردان، بازیگر، برنامهریز، طراح صحنه و ...) منجر شده، نمیتوان کاستیهای مدیریتی مجموعههای خصوصی و دولتی را در به وجود آمدن این غیاب و کنارهگیری بیتاثیر دانست
براساس مصوبه مورد اشاره، موانع قطعی دریافت مجوز اجرای آثار نمایشی 14 مورد است، درحالی که با مراجعه به فرمِ معروف به «سه برگی» درخواست اجرای نمایش مصوب «شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی»! شما با 16 مورد مواجه میشوید و البته تغییرِ بعضی واژهها که ماهیت و بارِ حقوقی دارند.
سال 1389 رومئو کاستلوچی، کارگردان شناخته شده ایتالیایی که نامش مساوی است با اجراهای آوانگارد و تصاویر خیرهکننده روی صحنه، به ایران سفر کرد. به یک اعتبار میتوان گفت کاستلوچی یعنی تاریخ زنده هنر جهان؛ نمادِ ایتالیا مثل فللینی و ماستریانی. وقتی زمزمههای برگزاری کارگاه آموزشیاش با عنوان «کارگردانی تئاتر» مطرح شد، بسیاری اهالی نمایش باور نکردند، اما برپایی این کارگاه آموزشی در مدت برگزاری جشنواره تئاتر آرزوی بسیاری از کارگردانهای تئاتر ایران را برآورده کرد.
پژوهش فوکو به ما نشان میدهد زندگی دانشآموزان، سربازان، بیماران و زندانیان در معرض مراقبت و نظارت و تهیه گزارش قرار میگیرد و رفتار بهنجار مورد تشویق و رفتار نامطلوب با اقدامات مجازاتی مواجه میشود. هدف غایی مراقبت و نظارت و انضباط، بهنجار ساختن فرد و از میان بردن بی انضباطیهای اجتماعی و روانی و سرانجام تربیت انسانهایی مطیع و سودآور در جامعه است. آیا تئاتر از یونان باستان تا امروز جز بازنمایی انسان به خودش و تبدیل امر نامطلوب به مطلوب چیز دیگری در سر پرورانده؟