این روزها سامانه فروش بلیت نمایش «نبرد رستم و سهراب» بهای ۵۹۰ تا یک میلیون ۳۵۰ هزار تومانی را برای این نمایش تعیین کرده است؛ قیمتی که به طور حتم برای گروه سودآور ولی بدعتی غلط در تئاتر است.
چارسو پرس: روند تولید یک اثر نمایشی هزینهبر است و گروههای نمایشی با هزینههای بالایی برای تولید اثر نمایشی مدنظر خود مواجه هستند. هیچگاه ساز و کار درست و مشخصی از سوی متولی تئاتر برای حمایت از گروههای نمایشی جهت تأمین بخشی از هزینههای تولید وجود نداشته و اگر پرداخت کمکهزینه به گروههای نمایشی هم متوقف شود تأثیری در مشکلاتی که برای گروهها وجود دارد ایجاد نمیکند زیرا مبالغ کمکهزینهها بسیار ناچیز است.
از دورهای در تئاتر ایران با سوقدادن گروهها به سمت تئاتر خصوصی، دولت وظیفه حمایتی خود را از دوش برداشت و گروهها را برای تأمین هزینههای خود به سمت فروش گیشه سوق داد. این امر باعث شد تا برخی گروههای نمایشی با هر ترفندی شده مردم را به سمت سالن اجرای نمایش بکشانند تا بتوانند به فروشی بالا در گیشه دست پیدا کنند.
در کنار این روند معیوب و مخرب، متولی دولتی تئاتر هم هیچگونه ساز و کار مشخصی برای تعیین بهای بلیت نمایشها ایجاد نکرد و همین امر باعث شد برخی گروهها با توجه به استفاده از چهرههای بازیگری در نمایش خود و همچنین یدککشیدن واژگانی چون «کنسرت نمایش» و «تئاتر موزیکال»، بهای بلیت را بالا ببرند.
این اتفاق بیش از یک دهه است که در تئاتر ایران رخ میدهد و باعث شکلگیری نوعی تئاتر تجاری بیهویت شده است که نه تنها تأثیری در رشد فرهنگی و هنری جامعه ندارد بلکه سطح سلیقه مخاطب را هم پایین میآورد و باعث میشود که مخاطب به صِرف دیدن چهرههای مطرح مورد علاقه خود با پرداخت بهای بالای بلیت به تماشای آن اثر یا آثار بنشیند.
روند سرسامآور بلیت کنسرت نمایشها در سال ۱۴۰۳
اوایل تیر سال جاری بود که کنسرت نمایش «سیصد» در مجموعه فرهنگی سعدآباد تهران روی صحنه رفت و بهای بلیت خود را ۶۷۵ تا ۸۹۰ هزار تومان تعیین کرد.
این روزها حسین پارسایی نیز که مدعی تولید و اجرای تئاترهای موزیکال است، قصد دارد نمایش «نبرد رستم و سهراب» را در استادیوم بینالمللی تنیس مجموعه ورزشی انقلاب روی صحنه ببرد. اجرای این نمایش از ۱۰ مرداد آغاز میشود اما نکته قابل تأمل درباره این اجرا، بهای بلیت تعیینشده برای نمایش است.
در سایت فروش بلیت این اثر نمایشی بهای بلیتها از ۵۹۰ تا یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان تعیین شده است، بهایی که نه تنها از بهای بلیت تمام تئاترهای تولیدشده بالاتر است بلکه رکورد گرانی بلیت را از کنسرتهای موسیقی پاپ نیز ربوده است.
مشخص نیست چرا یک گروه نمایشی به تنهایی میتواند صرف استفاده از چهرههای بازیگری، با توجیه ساخت دکور آنچنانی و اجرا در فضایی غیرمتعارف در مجموعه ورزشی لاکچری باشگاه انقلاب تهران، قیمت بلیت اثر خود را به دلخواه تعیین کند.
این در حالی است بضاعت مالی اکثر مخاطبان تئاتر با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه پاسخگوی چنین بهای بلیتهایی نیست و طبقه خاصی از اجتماع به تماشای این آثار مینشینند.
روند قیمتگذاری بلیتهای آثاری که حسین پارسایی به صحنه برد
نکته قابل تأمل این است که حسین پارسایی روزی مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و با تمام شرایط و مشکلات تئاتر ایران آشنایی داشت ولی بعد از کنار گذاشتهشدن از صندلی مدیریت تئاتر و حضور مقطعی در مدیریت سینمایی، به سراغ تولید آثار نمایشی یا به قول خود تئاتر موزیکال رفت.
وی در سال ۱۳۹۶ نمایش «الیور توییست» را با حضور چهرههای بازیگری در تالار وحدت روی صحنه برد و بهای بلیت اجرای خود را در آن مقطع زمانی ۴۰ تا ۱۴۰ هزار تومان تعیین کرد.
پارسایی در سال ۱۳۹۷ نمایش «بینوایان» را بار دیگر با حضور چهرههای بازیگری در سالن رویال هتل اسپیناس روی صحنه برد و بهای بلیت آن اجرا هم در آن مقطع زمانی ۵۵ تا ۱۸۵ هزار تومان تعیین شد.
نکته قابل توجه این است که بهای بلیت هر ۲ نمایش «الیور توییست» و «بینوایان» در دوران خود بهای بالایی بودند و به همین خاطر با اجرای این آثار واژه «تئاتر لاکچری» پررنگتر از قبل در تئاتر ایران مطرح شد.
وی از اردیبهشت سال ۱۴۰۲ نمایش «هفتخوان اسفندیار» را باز هم با حضور بازیگران چهره در تالار وحدت اجرا کرد و بهای بلیت این اثر نمایشی نیز از ۱۲۰ تا ۳۶۰ هزار تومان بود. البته به طور حتم اگر سازمان هنری رسانهای اوج حامی این اجرا نبود، بهای بلیتهای این تئاتر بیشتر از مقدار تعیینشده لحاظ میشد.
با گذشت تنها یک سال حسین پارسایی یک رکوردشکنی مثالزدنی در تعیین بهای بلیت نمایشهای خود داشته است و حدود ۴ برابر بالاتر از اجرای سال گذشته خود بلیتها را قیمتگذاری کرده است.
درست است که هزینه تولید آثار نمایشی آن هم تولیداتی که حسین پارسایی مدنظر داشته و دارد بالاست و میخواهد به عنوان کارگردان پروژههای سنگین تئاتر در ایران شناخته شود، اما نباید فراموش کنیم که مخاطبان تئاتر به دلار حقوق نمیگیرند که توانایی پرداخت چنین بهای بلیت تئاتری را داشته باشند.
به صدا درآمدن زنگ خطر برای تئاتر ایران و انفعال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اینکه فروش بلیت روز اول این اجرا به پایان رسیده و متقاضیان برای خرید بلیت روزهای آینده اجرا نیز صف کشیدهاند نشانگر آن نیست که مخاطبان تئاتر توانایی خرید بلیتهایی با این بهای بالا را دارند بلکه بیانگر آن است که بخش اعظمی از این مخاطبان از افراد دارای توانایی بالای مالی هستند و همین امر باعث میشود که قشر تئاتربین پایتخت و استانهای دیگر به صورت خودکار از طیف مخاطبان این اثر نمایشی کنار گذاشته شوند.
شاید برای این افزایش بیرویه بلیت نباید تنها حسین پارسایی را مقصر تمام و کمال دانست بلکه باید این انتقاد را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی فرهنگ و هنر وارد کرد که چرا هیچ ضابطهای برای جلوگیری از چنین روندهایی در تئاتر ایران وجود ندارد؟ آیا شعار «تئاتر برای همه» که طی دولتهای مختلف مطرح شده و همیشه وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی دم از داشتن دغدغه بردن تئاتر به میان مردم و قراردادن آن در سبد فرهنگی خانوار میزدند، به این شکل محقق میشود؟
قیمت بالای تعیینشده برای بلیتهای نمایش «نبرد رسم و سهراب» با هر توجیهی که باشد، زنگ خطری برای تئاتر ایران است زیرا دیگر گروههای تئاتری نیز خود را محق میدانند که این روند را پیش بگیرند و این امر باعث آسیبدیدن تئاتر، خالیشدن آن از کیفیت و محتوا و حذفشدن مخاطبان و علاقهمندان به تئاتر میشود.
منبع: خبرگزاری مهر
نویسنده: فریبرز دارایی
از دورهای در تئاتر ایران با سوقدادن گروهها به سمت تئاتر خصوصی، دولت وظیفه حمایتی خود را از دوش برداشت و گروهها را برای تأمین هزینههای خود به سمت فروش گیشه سوق داد. این امر باعث شد تا برخی گروههای نمایشی با هر ترفندی شده مردم را به سمت سالن اجرای نمایش بکشانند تا بتوانند به فروشی بالا در گیشه دست پیدا کنند.
در کنار این روند معیوب و مخرب، متولی دولتی تئاتر هم هیچگونه ساز و کار مشخصی برای تعیین بهای بلیت نمایشها ایجاد نکرد و همین امر باعث شد برخی گروهها با توجه به استفاده از چهرههای بازیگری در نمایش خود و همچنین یدککشیدن واژگانی چون «کنسرت نمایش» و «تئاتر موزیکال»، بهای بلیت را بالا ببرند.
این اتفاق بیش از یک دهه است که در تئاتر ایران رخ میدهد و باعث شکلگیری نوعی تئاتر تجاری بیهویت شده است که نه تنها تأثیری در رشد فرهنگی و هنری جامعه ندارد بلکه سطح سلیقه مخاطب را هم پایین میآورد و باعث میشود که مخاطب به صِرف دیدن چهرههای مطرح مورد علاقه خود با پرداخت بهای بالای بلیت به تماشای آن اثر یا آثار بنشیند.
بیشتر بخوانید: به بهانه اجرای نمایش «نبرد رستم و سهراب» در استادیوم بینالمللی تنیس؛ یکهتازی لاکچریباز
روند سرسامآور بلیت کنسرت نمایشها در سال ۱۴۰۳
اوایل تیر سال جاری بود که کنسرت نمایش «سیصد» در مجموعه فرهنگی سعدآباد تهران روی صحنه رفت و بهای بلیت خود را ۶۷۵ تا ۸۹۰ هزار تومان تعیین کرد.
این روزها حسین پارسایی نیز که مدعی تولید و اجرای تئاترهای موزیکال است، قصد دارد نمایش «نبرد رستم و سهراب» را در استادیوم بینالمللی تنیس مجموعه ورزشی انقلاب روی صحنه ببرد. اجرای این نمایش از ۱۰ مرداد آغاز میشود اما نکته قابل تأمل درباره این اجرا، بهای بلیت تعیینشده برای نمایش است.
در سایت فروش بلیت این اثر نمایشی بهای بلیتها از ۵۹۰ تا یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان تعیین شده است، بهایی که نه تنها از بهای بلیت تمام تئاترهای تولیدشده بالاتر است بلکه رکورد گرانی بلیت را از کنسرتهای موسیقی پاپ نیز ربوده است.
مشخص نیست چرا یک گروه نمایشی به تنهایی میتواند صرف استفاده از چهرههای بازیگری، با توجیه ساخت دکور آنچنانی و اجرا در فضایی غیرمتعارف در مجموعه ورزشی لاکچری باشگاه انقلاب تهران، قیمت بلیت اثر خود را به دلخواه تعیین کند.
این در حالی است بضاعت مالی اکثر مخاطبان تئاتر با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه پاسخگوی چنین بهای بلیتهایی نیست و طبقه خاصی از اجتماع به تماشای این آثار مینشینند.
بیشتر بخوانید: مطالب مربوط به تئاتر ایران
روند قیمتگذاری بلیتهای آثاری که حسین پارسایی به صحنه برد
نکته قابل تأمل این است که حسین پارسایی روزی مدیرکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و با تمام شرایط و مشکلات تئاتر ایران آشنایی داشت ولی بعد از کنار گذاشتهشدن از صندلی مدیریت تئاتر و حضور مقطعی در مدیریت سینمایی، به سراغ تولید آثار نمایشی یا به قول خود تئاتر موزیکال رفت.
وی در سال ۱۳۹۶ نمایش «الیور توییست» را با حضور چهرههای بازیگری در تالار وحدت روی صحنه برد و بهای بلیت اجرای خود را در آن مقطع زمانی ۴۰ تا ۱۴۰ هزار تومان تعیین کرد.
پارسایی در سال ۱۳۹۷ نمایش «بینوایان» را بار دیگر با حضور چهرههای بازیگری در سالن رویال هتل اسپیناس روی صحنه برد و بهای بلیت آن اجرا هم در آن مقطع زمانی ۵۵ تا ۱۸۵ هزار تومان تعیین شد.
نکته قابل توجه این است که بهای بلیت هر ۲ نمایش «الیور توییست» و «بینوایان» در دوران خود بهای بالایی بودند و به همین خاطر با اجرای این آثار واژه «تئاتر لاکچری» پررنگتر از قبل در تئاتر ایران مطرح شد.
وی از اردیبهشت سال ۱۴۰۲ نمایش «هفتخوان اسفندیار» را باز هم با حضور بازیگران چهره در تالار وحدت اجرا کرد و بهای بلیت این اثر نمایشی نیز از ۱۲۰ تا ۳۶۰ هزار تومان بود. البته به طور حتم اگر سازمان هنری رسانهای اوج حامی این اجرا نبود، بهای بلیتهای این تئاتر بیشتر از مقدار تعیینشده لحاظ میشد.
با گذشت تنها یک سال حسین پارسایی یک رکوردشکنی مثالزدنی در تعیین بهای بلیت نمایشهای خود داشته است و حدود ۴ برابر بالاتر از اجرای سال گذشته خود بلیتها را قیمتگذاری کرده است.
درست است که هزینه تولید آثار نمایشی آن هم تولیداتی که حسین پارسایی مدنظر داشته و دارد بالاست و میخواهد به عنوان کارگردان پروژههای سنگین تئاتر در ایران شناخته شود، اما نباید فراموش کنیم که مخاطبان تئاتر به دلار حقوق نمیگیرند که توانایی پرداخت چنین بهای بلیت تئاتری را داشته باشند.
بیشتر بخوانید: اقتصاد تئاتر در دستان سلبریتیها و گرانقیمتها
به صدا درآمدن زنگ خطر برای تئاتر ایران و انفعال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اینکه فروش بلیت روز اول این اجرا به پایان رسیده و متقاضیان برای خرید بلیت روزهای آینده اجرا نیز صف کشیدهاند نشانگر آن نیست که مخاطبان تئاتر توانایی خرید بلیتهایی با این بهای بالا را دارند بلکه بیانگر آن است که بخش اعظمی از این مخاطبان از افراد دارای توانایی بالای مالی هستند و همین امر باعث میشود که قشر تئاتربین پایتخت و استانهای دیگر به صورت خودکار از طیف مخاطبان این اثر نمایشی کنار گذاشته شوند.
شاید برای این افزایش بیرویه بلیت نباید تنها حسین پارسایی را مقصر تمام و کمال دانست بلکه باید این انتقاد را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی فرهنگ و هنر وارد کرد که چرا هیچ ضابطهای برای جلوگیری از چنین روندهایی در تئاتر ایران وجود ندارد؟ آیا شعار «تئاتر برای همه» که طی دولتهای مختلف مطرح شده و همیشه وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی دم از داشتن دغدغه بردن تئاتر به میان مردم و قراردادن آن در سبد فرهنگی خانوار میزدند، به این شکل محقق میشود؟
قیمت بالای تعیینشده برای بلیتهای نمایش «نبرد رسم و سهراب» با هر توجیهی که باشد، زنگ خطری برای تئاتر ایران است زیرا دیگر گروههای تئاتری نیز خود را محق میدانند که این روند را پیش بگیرند و این امر باعث آسیبدیدن تئاتر، خالیشدن آن از کیفیت و محتوا و حذفشدن مخاطبان و علاقهمندان به تئاتر میشود.
منبع: خبرگزاری مهر
نویسنده: فریبرز دارایی
https://teater.ir/news/63586