چرا فیلمسازان بزرگ ما در دوران سالخوردگی نمیتوانند فیلم مهم بسازند؟؛ از ایده تا گعده
گویی مسعود کیمیایی به این قول که «حرف مرد یکی است»، در زندگیاش بسیار باور داشته است. برای همین سالها که حتی دهههاست در پی تکرار خودش است. تکراری که هیچوقت به کیفیت اولاش نشد و ازقضا هرروز کاریکاتورگونهتر شد.
تصویر مخدوش زن مدرن در سینمای کیمیایی
«خائنکشی» بهنوعی نقطهعطف مضامین تکرارشونده سینمای مسعود کیمیایی است که مؤلفههای همیشگی خود را بر بستر ماجرای ملیشدن نفت با حضور کاراکترهای پرتعداد زن و مرد، به سبک و سیاق خود رنگی از درام میزند.
درباره «خائن کشی»؛ تاریخ به روایت مسعود کیمیایی
مسعود کیمیایی در این فیلم همچون روایتی که در سال 1366 و در فیلم سینمایی «سرب» داشت، قرائت خود را از تاریخ و جغرافیای شهری تهران ارائه میدهد، خیلی اصراری ندارد که شخصیتهایش -چه آنهایی که نامهای حقیقی همچون دکتر مصدق را دارند و چه آن گروه سارقان- وامدار اصل تاریخ باشند، بلکه میخواهد تاریخ را از آنچه میپسندد و دوست دارد روایت کند و شاید بههمیندلیل است که فارغ از محصول نهایی مصدق، «خائنکشی» تفاوت آشکاری با دیگر مصدقهای روایتشده در ادبیات، سینما و تئاتر این سرزمین دارد.
نقد فیلم «بی رویا» اثر آرین وزیر دفتری؛ سقوط در واقعیت
آدم گاهی در دره واقعیت موجود، واقعیت آرمانی خود را به آغوش کشیده و به اعماق دره - فانتزی - میپرد. این فرد روایتی از تمنای وجودش را - به عنوان کامجویی از زندگی - فانتزی میزند؛ سپس بعد از آن روایت خود موجود و خود آرمانیاش را قاطی میکند. مرز بین واقعیت و فانتزی کنار رفته و آدم از خود موجودش فرار میکند. گرچه این رهایی محال است و محرومیتهای فردی در جهان فانتزی به رخ انسان کشیده میشوند.
روز ملی کدام سینما؟!
۲۱ شهریورماه روز سینماست، روزی که گاها عنوان ملی را یدک میکشد و در برخی موارد و تقویمها عنوان ملی را هم ندارد.
نقدی بر فیلم تفریق؛ تفریقِ دو همزاد
فیلم سینمایی «تفریق»، یک درام روانشناختی بر محور ایده آشنای همزادپنداری عینی است که نمیتواند گامی جسورانه فراتر از نمونههای مشابه بردارد و در ابهام و بیمنطقی، به سرانجامی باورناپذیر ختم میشود.
نقدی بر فیلم ارادتمند، نازنین بهاره بیتا؛ بیخود و بیجهت
فیلم فهم مبتذلی از آزادیزنان دارد و آن را به سخیفترین شکلممکن، خوانش و روایت میکند. مردان هم در زنجیرهای از حماقت و هوسبازی خلاصه شده و درنهایت با تصویری فلاکتبار از جهانی مواجهیم که در یک روایت دایرهای، از خیابان آغاز میشود و در خیابان به انتها میرسد تا بهزعم خود، داستانی از زنانخیابانیمدرن را به تصویر کشیده باشد. البته فیلم با یکسوال به پایان میرسد؛ با این سوال که «امشب چی بچهها؟»، تا بر تداوم بیهدف جهانی که ترسیم کرده، تاکید کند. جهانی که در آن سهزن جوان تصمیم میگیرند
درباره "خشت و آیینه" ابراهیم گلستان؛ اولین فیلم فمینیستی سینمای ایران
اولین فیلم فمینیستی ایران، میتواند "خشت و آیینه" (۱۳۴۴) به کارگردانی ابراهیم گلستان باشد که در پیشینهٔ سینمای فمینیستی ایران محسوب میشود. این فیلم به طور ضمنی به مسائل جنسیتی و نقش زنان در جامعه میپردازد و در زمانی که مفاهیم فمینیسم در ایران هنوز به طور رسمی شناخته نشده بود، بیانکنندهٔ اهمیت این مسائل در سینما بود
نقد فیلم «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی نشانی از آفرینش هنری نیست!
تفریق برای مخاطبش ایدهای بسط نیافته را به ارمغان میآورد. گاهی فیلمساز آنقدر مجذوب ایده خود میشود تاحدیکه نمیتواند از او فاصله بگیرد. ایده شبیه چراغی پرنور میتواند مسیر داستان را روشن نماید. اما اگر فیلمساز بیش از اندازه مجذوب ایده شود مانند این است که چراغ را در چشمان خود بیندازد؛ بنابراین ایده بسط پیدا نمیکند. داستان شکل نمیگیرد و درنهایت اثری با لکنت فراوان تهیه و تولید میشود.
درباره فیلم جدید مانی حقیقی؛ تفریغ تفریق
خوانندگان به حتم در مباحث تصویب بودجه با اصطلاحی آشنا هستند به نام «تفریغ» که به معنای تحتاللفظی آن نظارت بر اجرای بودجه است. حال تفریق مانی حقیقی را بودجه سالانهای درنظر بگیریم و مخاطبان را هم ناظر بر هزینهکرد آن. نتیجه چه خواهد شد؟ کم کردن و کاستن تفریق فیلم چه جایگاهی در پایانبندی فیلم دارد؟ و آیا میتوان داستانی تا این اندازه حساس (البته در ایران) را تبدیل به فیلمی کرد که مخاطب را تا انتها راضی نگه دارد؟! به حتم تیم سازنده، بهتر از مخاطب به این چالشها واقف است. پس چرا درصدد آن بر آمده که چنین داستانی را در مدیوم سینما بیازماید
«چهار دختر» به اسکار رسید
درام- مستند «چهار دختر» نماینده سینمای تونس در شاخه بهترین فیلم بینالمللی اسکار ۲۰۲۴ خواهد بود.
درباره فیلم «تفریق»؛ به علاوه باران
«تفریق» بدها را کنار هم میگذارد و خوبها را باهم میبرد. حالا ممکن است باهم بودن بیتا و جلال در جهانی دیگر باشد؛ تهرانی به موازات این تهرانِ ما. اصلا این طور است که آن دو از قبل، همان جا بودهاند و پرت شدن به تهرانِ فیلم، همه چیز را در هم و بر هم کرده و صاعقههایی که اینجا میبینیم حاصل برخورد ابرهای آن جهان باشند نه آسمان اینجا که نمیتوان لکهای در آن دید.
درباره ابراهیم گلستان؛ در آتش صراحت
گلستان در پيشانی رمان «اسرار گنج دره جنی» نوشته: هرگونه انطباق آدمهای واقعی با شخصيتهای اين داستان بايد باعث شرمندگی آنها شود(به مضمون) شايد معمای ابراهيم گلستان در همين جمله باشد.
روزگارِ سیاه صدا و سیما/ نه رشیدپور این تلویزیون را نجات میدهد نه گلزار
شهبازی باشد یا گلزار؛ هیچ فرقی ندارد. تمام شده ماجرا! این تلویزیون، سالهاست از خانههامان پَرت شده بیرون!... جنگِ بین شهبازیها و گلزارها؛ جنگِ زَرگریست، یا واقعی؛ هیچ اهمیت ندارد. این را بیاورند یا آن ، هیچ خبری نخواهد شد. چون هیچکس نخواهد دید. اینجا ، نامش: «خطّ پایان» است .
بازیگر آمریکایی نتوانست «اوپنهایمر» را تحمل کند/ خسته شدم!
لوگان پل میگوید که از سالن سینمای «اوپنهایمر» خارج شده است چون هیچ اتفاقی در فیلم نمیافتاد.
چارهای نیست! فیلمسازان مجبورند در خارج از کشور فیلم بسازند
یک منتقد سینما نوشت: فیلم ساختن در داخل کشور روز به روز سختتر میشود و دایره ممیزی هر روز سختگیرانهتر میشود، با این شرایط، فیلمساز فکر میکند در خارج از کشور هم میتواند راحتتر حرفش را بزند و هم محدودیتهای داخل را نداشته باشد.
نقد فیلم «تصور» به کارگردانی علی بهراد؛ شبه فیلم !
فیلمساز با دخالت مشهود وارد فیلم شده و اطلاعات بیشمار اجتماعی نسبت به بانوان را به سر حس مخاطب فرو ریخته و تلنبار میکند. دغدغههای بانوان مختلف که همه به یکریخت درآمدهاند، نهتنها کمکی به پرداخت و بسط ایده نکرده، بلکه اثر را دوپاره میکند. ترکیب روایت عشقی میانتهی با لیست طولانی مسالههای اجتماعی بانوان.
درباره حکم محکومیت سعید روستایی؛ داوری یک داوری
باید گفت، سینمای ایران سختترین روزهای خود را میگذراند؛ سینمایی که چندسالی با فقر مالی و کمبود مخاطب دستوپنچه نرم میکرده، با تجربه سهمگین دوسال کرونا که تا آستانه تعطیلی پیش رفته، حالا با اعتراضات اخیر و احضار سینماگران دچار احتضار شده و رو به سمت مرگ دارد.
بررسی سینمای فریدون رهنما در سالگرد درگذشت او؛ در میانه باستانگرایی و مدرنیسم
تاریخ همانقدر برای رهنما اهمیت دارد که اسطوره. درواقع رهنما این دو را از هم تفکیک نمیکند و مرز قاطعی بین آنها نمیکشد. رهنما با استفاده از ساختار فیلم در فیلم (meta-cinema) یا نمایش در فیلم (meta-narrative)، به نوعی مکالمه مدرن و امروزی با تاریخ دست میزند.
وزیر ارشاد و سه ادبیات؛ کدام یک برای اهل فرهنگ و هنر جذابتر است؟
شاید تصور شود غرض طرح این پرسش است که آیا اگر در دولت قبل هم این اتفاق رخ میداد ایشان در جایگاه منتقد آن دولت هم این گونه موضع میگرفتند یا کل دولت به فساد متهم میشد یا این سؤال که این نداشتن پیشداوری و پرهیز از قضاوت تنها منحصر به منصوبان و اصطلاحا خودیهاست یا اگر متوجه مدیر رسانه یا هنرمندی خارج از دایره رسمی بود هم چنین موضعی اتخاذ میشد؟