مخملباف اگر چه رفتارش در قیاس با آوینی، قدری عوامانه بود. اما هر دو، تقریبا در یک دوران، و از یک منظر، به یک هنرمندروشنفکر - مهرجویی- تاخته بودند. آن دو، در آن روزگار دغدغههایی شبیه به هم داشتند .
در آشفته بازار امروز سینمای ایران، فیلمهایی که دغدغه سینما و دغدغه جامعه را دارند، کمتر بخت آن را پیدا میکنند که به مرحله پیشتولید برسند و برخی از صاحبان قدرت در داخل کشور، تقصیر را متوجه فیلمسازان میکنند، میتوان به وضوح دید که آثار فیلمسازان ایرانی، به ویژه، آن دسته از فیلمهایی که با اتکا به حضور تهیهکنندگان مستقر در خارج از کشور ساخته شده است، نه تنها در جشنوارههای بینالمللی، که در جشنهای بزرگ صنعت سینما در سراسر دنیا هم نقش آفرینی کردهاند.
سینمای ضدجنگ در ستایش صلح است، در ستایش گفتوگو، همدلی و انسانیت. همچنین در دفاع از انسان. اگر فیلمهای جنگی در ستایش میهنپرستی و قهرمانیهای جنگ هستند، فیلمهای ضدجنگ به وحشت و ویرانی حاصل از جنگ میپردازند.
«مصائب شیرین ۲»، نشان میدهد ذهن، سلیقه و نگاه علیرضا داودنژاد برخلاف بسیاری از همنسلانش، جوان است.
فیلم تازه محسن امیریوسفی با نقشآفرینی رضا عطاران، زودتر از آنچه انتظار میرفت در رقابت گیشه، از نفس افتاد.
در میان خیل عظیمی از فیلمهای گیشهپسند (مثلا) کمدی که بعضاً بسیار ناامیدکننده نیز هستند و حتی خندهدار هم نیستند، «شهسوار» یک طنز نسبتاً خوشساخت و قابلاحترام به حساب میآید.
چرا برخی از منتقدان و تماشاگران تا این اندازه فیلم را دوست داشتند و به تمجید آن پرداختند؟ پاسخ های زیادی می توان به این سوال داد مثلا اینکه «در آغوش درخت» خارج از فضای مرسوم این روزهای سینمای ایران است نه مانند کمدی ها زرد و سطحی است و نه آثار اجتماعی و سیاه ژانر نکبت را تداعی می کند، از همین رو میتواند جذاب و تازه باشد.
در دورانی که گویی قرار است در داخل کشور، تلاقی فیلمهای سینمایی و مقولات اجتماعی و طرح هرگونه نقد جدی جرمانگاری شود، تولید فیلمهایی تاثیرگذار با دغدغههایی اجتماعی که زمانی از بیشترین سهم در عرضه تجاری و فرهنگی در مجامع بینالمللی برخوردار بودند، به امری بس دشوار مبدل میشود.
میتوان حاکميت دولت سيزدهم بر فرهنگ و سينما را از جهاتي با دوره ميرسليم مقايسه کرد.
تمرکز بیش از حد بر فیلمهای کمدی ممکن است به کاهش تنوع ژانرها و تضعیف سایر بخشهای سینما منجر شود؛ اتفاقی که در ماههای اخیر باعث شده است که تمام گونههای دیگر به غیر از کمدی، در کل ۲۵ درصد از فروش گیشه سینما را شامل شوند! کاهش کیفیت کلی سینما، نارضایتی بخش قابل توجهی از سینماروها، احتمال تکراری شدن سوژهها، افت خلاقیت در تولیدات کمدی، از بین رفتن نگاه جهانی به فیلمهای اجتماعی سینمای ایران و جایگزین شدن آن با فیلمهای زیرزمینی میتواند از تبعات جایگزینی ژانر کمدی به جای همه ژانرهای دیگر باشد
اشاره به اصطلاح و تعریف «پارودی» یک ویژگی و خصیصه جدی قابل ادعا برای بررسی فیلم «مفتبر» است. پارودی به زبان ساده، تمهیدی است که با تمسخر کاراکتر یا سکانسی از یک فیلم آشنای قدیمیتر به نیت خنداندن تماشاگر مورد استفاده قرار میگیرد. همان رویکرد و تمهیدی که اساسا عادل تبریزی فیلم خود را بر اساس آن بنا کرده است.
پری صابری، نامی نامدار در تاریخ تئاتر ایران است و کارنامهاش گواهی است بر شناخت توأمان او بر تئاتر جهان و تاریخ ایران؛ هر دو. اکثر آثار او نیز تلفیقی از این دو حوزه بود.
خاستگاه طبقاتی و تجربۀ زیستۀ تاریخی او هم در گرایش به سمت نقشهای اعتراضی و عدالتطلبانه بیتاثیر نبوده از جمله هممحلهای بودن و همکاری با مسعود کیمیایی؛ کارگردانی که نماد سینمای اعتراضی است.
دست و دلبازی مدیران گذشته در چند روز گذشته و دقیقه ۹۰ چند پرسش را مطرح کردهاست.
اکران دومین فیلم سینماییاش «ساعت ۶ صبح» که با یکی از شلوغترین رونمایی و اکران خصوصی در سینمایایران در هتل اسپیناس پالاس تهران و با حضور تعداد زیادی از چهرههای سینمایی برگزار شد، بار دیگر نام «مهران مدیری» را بر سر زبانها انداخت و اجرای مسابقه جدید «گل یا پوچ» در شبکه نمایش خانگی هم موجب شد دوباره در مرکز توجه مخاطبان و منتقدان قرار بگیرد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از کلیدیترین نهادهای ایران است که نقش فیلترینگ یا به تعبیری سانسور را برعهده دارد.
از قدیم گفتهاند که ما بنیآدم، بنده عادتیم. ما هم عادت کردهایم به خیلی از چیزها که برای دیگر مردمانی نهفقط عادت نیست که مایه حیرت است. یکی از آنها همین وزارت عریض و طویلی است که هر چهار سال یکبار مدیر فرهنگیای در صدر آن قرار میگیرد و مشخص میکند که دولت با امکانات بسیار زیادش به نفع چه تفکر و ایدئولوژیای در فرهنگ مداخله کند، کدام فکر و اندیشه را مسدود کند و کدامیک را بر صدر نشاند و بودجههایش را خرج آن کند.
در فیلم سینمایی «مست عشق» تلاش برای هم مسیر شدن با قهرمانان در مسیر قهرمانیشان بیثمر میماند با این وجود فیلم همچنان وجه لطیف و رویکرد معمایی کارهای حسن فتحی در سریال سازی را حفظ کرده است.
ملاقات با جادوگر که با ریتم تندی آغاز شده بود در اواخر، ریتمش را از دست داد و افول کرد. چیزی که از این اثر بعید بود در حالیکه مخاطب انتظار داشت، فیلم ریتمش را از دست ندهد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی علی رغم برخی اقدامات مختلف از انشقاق بین اصحاب فرهنگ و هنر و حاکمیت رنج میبرد بنابراین به چهرهای نیاز دارد که بتواند فضای فرهنگی کشور را سازماندهی و متحول کند و مسیر ناهموار را پرشتابترو هموارتر کند.
گویی بازماندههای دولت سیزدهم در وزارت فرهنگ و ارشاد، آخرین دست و پاهای خود را میزنند تا سلطه سلیقه و گفتمان خود بر تقدیر سینما را بهزعم خود تدبیر کنند.