دراماتورژی اروپایی در قرن بیستویکم؛ حرکتی استوار
ما امروز کجا هستیم؟ اگر بخواهیم به پاسخی به این پرسش نزدیک شویم که چگونه مفهوم دراماتورژی اروپایی را تعریف کنیم و به عمل درآوریم، باید به رابطهی واقعی بین هنرمند با این جهان و به گفتوگویی که میشود یا میتوان بین آنها انجام داد، توجه کنیم. به گفتوگو بین اثر هنری و تماشاگر، بین عمل تئاتری و پرسشگریهای نظریاش، و ادامهی گفتوگو با اروپا یا دربارهی اروپا و امثالهم.
نگاهی به کتاب زیباییشناسی کنش اجرایی، نوشته اریکا فیشر-لیشته؛ افسون مجدد تئاتر
مطالعات اجرا در سالهای اخیر، وارد محافل دانشگاهی ایران شده است و مقالهها و کتابهای مهمی در این زمینه منتشر شده است. جالب است که همچنان، مطالعات تئاتر، جایگاه ویژهای در ایران ندارد؛ ولی مطالعات اجرا، شور و شوق زایدالوصفی را ایجاد کرده است. دلیل این امر، وجود کارگردانانی است که علاقه زیادی به نظریههای اجرا دارند.
پینتر در زمین بیصاحب در بهترین حالت خود قرار دارد
پینتر در نوشتن چیزهایی که خودش آنها را «دونیز» مینامید؛ یعنی موضوع درام، اطلاعات و مفاهیمی که میتوانست از آنها استفاده کند، نویسندهای بسیار بزرگ بود که اتفاقاً نقطهی شروع مناسبی هم به او میداد.
بازیگری به مثابهی پژوهش
پژوهشکردن روندی است که از کنجکاوی روشنفکرانه و زیباییشناسانه زاده میشود؛ ولی پژوهشها نشان میدهند بازیگری روانتنی تعریف شدنی نیست و امری مسلّم و روشن نخواهد بود.
هفته دولت یا هفته انحراف اذهان عمومی؟
اداره کل هنرهای نمایشی همچون دیگر نهادهای دولتی در هفته دولت اقدام به انتشار گزارشی مبتنی بر اعداد کرد که در آن بتواند از فعالیتهای یک ساله خود دفاع کند. اعدادی که بسیار بزرگ بودند؛ اما بیش از آنکه عظیم باشند، به نظر میرسید درجهت انحراف اذهان عمومی تهیه شدهاند.
«سالاری» که در بند بنیاد نماند، چگونه سالار هنر شد؟ / این جوالدوزهای سربههوا!
بنیاد ادبیات نمایشی در زمان معاونت هنری شاهآبادی با مدیریت محمود سالاری تأسیس شد، با اِهنوپِهنهای زیاد، تا جاییکه برای هر امر بیمربوطی چند پیرمرد تئاتری را کشانکشان به صفوف نخست جلسات بیهوده دعوت میکردند تا با چند عکس نسبت به آنچه رخ میداد، مشروعیتی از دست رفته به دست آورند.
تئاتر مشهد زیر چرخهای هوندا ۱۲۵
هنرمندان مشهدی در حسابهای خود اعلام کردهاند ارشاد مشهد به جای حل معضل لباسشخصیها، ترجیح داده است مجوزها خود را به حالت تعلیق درآورد. برخی نیز به این مسأله معترض شده بودند که با وجود انبوهی از فیلترهای سختگیرانه در مشهد و عبور از سدهای سانسور، باز هم امنیت شغلی هنرمندان مشهدی مهیا نشده است.
نگاهی به وضعیت تلهتئاتر در تلویزیون؛ زمانی این صحنه جای «نصیریان»ها بود!
«پس از سالها وقفه در تولید تلهتئاتر، این گونهی مغفول بازمیگردد»؛ این جمله را از دو سال قبل و پس از ۱۰ سال وقفه در ساخت نمایشهای تلویزیونی، هر از گاهی از سوی مسوولان صداوسیما میشنویم؛ اما اینکه اساسا این وعده چقدر عملیاتی شده است، مروری آماری بر تعداد تولیدات و همچنین کیفیت آنها در این مدت، خود گویای امر است.
رنجهای ایرانی اجرای نمایش
هنر تئاتر و مظلومیت، در ایران نسبتی وثیق دارند. تئاتر نه از رسانه سینما و موسیقی برخوردار است و نه گردش مالی اقتصاد آن بهپای دو هنر مزبور میرسد. مصائب صدور مجوز در تئاتر هم، سر دراز دارد. مثلا هفته پیش، کارگردان تئاترِ «657» از مشکلات مسیر اخذ مجوز گفت که فارغ از این مورد، مهمترین تنگناها و صعوبت کار تئاتر را مرور میکنیم.
نگاهی به نمایش «گربه نره و روباه مکار»/ پینوکیو؛ مقهور اقتدارگرایی در فضایی فانتزی
تکلیف ما با اجرای «گربه نره و روباه مکار» کمابیش روشن است: یک نمایش تر و تمیز که تمنای نقد سیاست و اخلاقیات جامعه را دارد و در این وادی پیروزمندانه شکست میخورد
دولت هیچ ایدهای برای بخش خصوصی تئاتر ندارد
حال مسأله این است که مصوبه دولت سیزدهم مبنی بر کاهش تصدیگری دولت در بخش فرهنگی آیا با وضعیت کنونی همخوانی دارد؟ آیا نظام سفت و سخت سانسور کنونی در تضاد با اصل44 نیست؟ آیا رویه دولت همچون یکدستسازی خویش، قرار است در تئاتر هم رقم بخورد؟
صندوق اعتباری هنر شفاف نیست/ هنرمندان بیدلیل تعلیق میشوند
در صندوق اعتباری هنر بینظمی و آشفتگی وجود دارد. کارشناسان(اگر واقعا کارشناسی وجود داشته باشد) شیوهنامهای برای تایید و رد کردن متقاضیان و اعضا ندارند.
من در اجرای تئاتر تردید دارم!
چند روز پیش آگاه شدم دکتر مسعود دلخواه که در صدد اجرای نمایش «هملت» در تئاتر شهر بود، و به او قول سالن اصلی برای مرداد و شهریور را داده بودند، پروژه تازه هنریش را تعطیل کرده و در این عسرت هنری، قصد دارد کار نکند.
زمین سوختهای به نام تئاتر شهر
ضرر حضور بسیاری از نمایشها، در تأتر شهر زمانی حادتر میشود که خبرها از دعوت سجاد افشاریان برای اجرا در سالن اصلی حکایت میکند. اگرچه تیر اولیه برای اجرای نمایش «بکتوبلک» به سنگ خورده است؛ اما دادن سالن اصلی تئاتر شهر برای یک مونولوگ تکبازیگره و بدون دکور تنها یک پیام دارد: تئاتر شهر وضعیت فاجعهای در گیشه و مخاطب دارد.
تئاتر، اصلاحگر جامعه فروپاشیده
مسیر اصلاح اجتماعی در ایران با سقوط محمدعلی شاه رقم میخورد. اصلاح اجتماعی که هیچ ارتباطی با دربار ندارد و بیشتر سیاسیون هستند که در نقش مصلح اجتماعی ظاهر میشوند. نقطه عزیمت ما اما جایی است که شخصیتهای حقیقی تلاش میکنند از فضای باز سیاسی شکل گرفته اقدام به برپایی رویکردهای حقوقی کنند. آنها از تلاشهای فردگرایی چون «روزنامه تئاتر» میرزا رضاخان طباطبایینایینی سراغ رویکردهای جمعگرا میروند تا در پس نام انجمنها و شرکتها، رویه اصلاحگرانه خود را رقم بزنند.
بهرهبرداری طبقاتِ زیرِ متوسط از تئاتر بحرانزا شد؟!/ عارضه تاربینی در مدیریت نفتی
آگوستو بوآل در مقدمه کتاب «تئاتر ستمدیده» یا آنچه «تئاتر ستمدیدگان» ترجمه شده، به چرایی این موضوع اشاره دارد که چرا «باید برای تئاتر ستیز کرد؟» به عقیده او «طبقات حاکم پیوسته سعی میکنند تئاتر را زیر سلطه خود نگه دارند و از آن به صورت ابزار استفاده کنند.» عملی که به «دگرگونی مفهوم تئاتر» منجر میشود. نگاهی به بعضی نمایشها که در هفتهها و ماههای اخیر روی صحنه رفتهاند، نشان میدهد نظر بوآل تا چه اندازه میتواند بر بال زمان نشسته و به جغرافیاهای متفاوت سفر کند.
برتولت برشت و تئاتر در گذر زمان
برشت در تئاتر به دنبال ابزاری بود تا بتواند از طریق آن نظم متظاهرانهی اجتماعی را به هم بریزد. نظمی که بر اساس پول مناسبات مالی سرمایهداران بنا شده است و هیچجای آن ارتباط انسانی دیده نمیشود.
قرار ما آنجا که پُر است از جگرکی و پفکی
امروز و در میانِ این حجمِ دود، بعید است از تصویرِ جمعیتِ صف بسته دورِ «تئاتر شهر» که منتظر باز شدنِ گیشه فروش بلیت نمایش «حمید سمندریان»، «بهرام بیضایی» و... بودند، هالهای باقی مانده باشد. تصویری که دیرزمانی است تکرار نشده و با روند یک دهه اخیر اوضاع اقتصاد، دیگر هم نخواهد شد، اما جای این تصویر، تا دلتان بخواهد دودِ سیگار است و سیگاری و جگر و دل و قلوه و سوسیس و کوبیده.
تازهکارها نتوانستند میدانداری کنند؛ رکود ادامه دار تئاتر
بعد از پایان یافتن جشنواره چهلویکم تئاتر بینالمللی فجر، در آخرین ماه زمستان، شاهد رونق گرفتن نه چندان امیدوارکننده اجراهای تئاتری هستیم. مسئله اینجاست که حرفهایهای عرصه نمایش همچنان به صحنه بازنگشتهاند و فضا برای تازهنفسهای بیتجربه و آماتور بیش از پیش گشوده شده است.
تئاتر، سیاست و پرفورمنسهای خیابانی
تا هنگامی که کسانی نگهبان فرهنگ هستند، تولیدکنندگان فرهنگ مسوول فرهنگ نیستند، زیرا در حاشیه هستند، از اینرو در نبود نظارت و نگهبان، تولیدکنندگان فرهنگ و هنر، مسوول خواهند بود. اگر جامعهای عقبمانده است و تولیدکنندگان فرهنگ در حاشیهاند، مسوولیت تمام عقبماندگی مردم بر گردن دولت است.