پایگاه خبری تئاتر- دوات: این نمایش در اوایل زمستان سال گذشته در تئاتر باران به روی صحنه رفت و بیش از یک ماه به اجرای خود ادامه داد. حال بعد از گذشت چند ماه آه از نهاد عوامل این اثر هنری درآمده و لب به شکوه گشودهاند.
در همین راستا، محمد یعقوبی، کارگردان نام آشنای تئاتر و دراماتورژ که عضو پیوسته کانون نمایشنامهنویسان و کانون کارگردانان خانه تئاتر ایران هم هست در نامهای به اقدامات اخیر مدیریت تئاتر باران واکنش نشان داده تا از خسارت مادی و معنوی که ممکن است به این اثر وارد شود جلوگیری کند.
جدا از اختلافاتی که در طول اجرایی نمایش وجود داشته است، حال احتمال آن می رود که ویدیوهای ضبط شده از اجرای آیسلند بدون رضایت عوامل آن به فروش برسد.
از طرفی به گفته یعقوبی شیطنتهایی هم برای ایجاد کدورت میان نویسنده اثر و گروه انجام شده، نامهای به زبان انگلیسی البته از نوع دست و پا شکسته که از طرف مدیر خانه باران برای نیکلاس بیلون ارسال شده است تا احتمالا عمر همکاری این نویسنده با گروه مذکور را کوتاه کند.
یعقوبی در یادداشت خود آورده است:
من محمد یعقوبی اعتراف میکنم بزرگترین اشتباه سال گذشتهام این بود که در سالن تئاتر باران نمایش ماه در آب را به روی صحنه بردم. و بعد اجرای آیسلند به کارگردانی آیدا کیخایی اشتباه دیگر گروه ما بود. حقیقت این است که گمان نمیکردیم با مدیرانی تا این اندازه نالایق، بیکفایت و بدحساب در این سالن روبهرو خواهیم بود. چرا حالا پس از گذشت چند ماه صدایم درآمده؟ چون گمان میکردم درکشان باید کرد. تئاتر خصوصی نیازمند حمایت است و چه. ولی دیگر رفتارهای ناشایست مدیران این سالن از حد و اندازه گذشته است. باخبرشدهام که درصددند فیلم اجرای ماه در آب و آیسلند را به فروش برسانند که البته طبق قراداد چنین حقی ندارند. در هیچ جای قراداد ما با آنان اشارهای به حق فیلمبرداری و فروش این نمایشها نشده و اینکه در زمان اجرا پذیرفتیم از هر دو کار فیلمبرداری شود دلیلش این بود که به ما گفتند برای آرشیو سالن همهی نمایشها را فیلمبرداری میکنند. حالا میدانم که دیگر حتا نباید اجازه بدهم برای آرشیو هم از کارهایمان فیلمبرداری کنند. این یاداشت هشداری است مانند دوربینی که به اصطلاح نصب میکنند تا یادآور شوند که این مکان مجهز به دوربین است . پس امیدوارم این یادداشت باعث پیشگیری از جرم توسط مدیران سالن تئاتر باران شود وگرنه چنانچه باخبر شویم دو تئاتر نامبرده به صورت فیلم یا هر شکل دیگر پخش و به فروش میرسد از مدیران سالن تئاتر باران و پخشکنندگان فیلمها شکایت خواهیم کرد.
خبر دیگر اینکه یکی از مدیران سالن تئاتر باران هفتهی گذشته در نامهای به نیکولاس بیلون نویسندهی آیسلند مدعی شده که بابت اجرای این نمایش سه هزار و نهصد دلار امریکا به عنوان دستمزد نویسنده پرداخته است و با این اظهار کذب ناشیانه به خیالش خواسته رابطه نویسنده و گروه ما را پرتنش کند و مانع اجرای آیسلند در تورنتو شود. و من روزهایی را به یاد میآورم که هر بار پیگیرانه از این مدیر میپرسیدم چرا قرارداد برای حق و حقوق نویسنده و مترجم را آماده نمیکند تا امضا کنم و او هر بار بهانهای میآورد و به روزی دیگر موکول میکرد. فهماندمش که اجرای هر تئاتر بیش از هر چه مدیون نویسندهای است که متن آن نمایش را نوشته است و ما باید به نویسنده اثر و البته مترجم نمایش آیسلند حقشان را بپردازیم. گروه تئاتر اینروزها در این سالها کوشیده برخلاف رسم رایج در ایران مطابق قانون جهانی کپیرایت حقوق مادی نویسنده را بپردازد. قرار بر پرداخت پانزده میلیون تومان بود ولی سرانجام به پرداخت سیزده میلیون تومان رضایت داد و توانستم قرارداد را به هر زبانی بود امضاشده از او بگیرم که طرف دیگر آن من به عنوان مدیر گروه تئاتر این روزها بودم به نمایندگی از نویسنده و مترجم. حالا کسی که در سالن تئاترش یک در میان نمایشهایی بدون اجازه نویسنده یا مترجم بدون رعایت حقوق مادی و معنوی نویسنده و مترجم به روی صحنه میرود دایه مهربانتر از مادر شده و به نویسنده آیسلند نامهای نادرست نوشته است سراپا غلط و من در عجبم از این همه اهمال و کوتهفکری کسی که حتی به فکرش نمیرسد یک فرهنگ لغت انگلیسی را بازکند و بفهمد واژه نمایشنامهنویس به زبان انگلیسی چه میشود و به دانش اندک خود اکتفا نکند. نامه این مدیر که مثال بارز تراژدیکمدی است از این قرار است:
Hello
Dear Mr.Nicolas Bilon
Im Khayyam
Director of Baran Theater
Regarding the Iceland Play
Narrated by you
Directed by Aida Keykhaee
Took to the stage in December/ 2016
Location :Baran Theater
Question ;
Did you receive 3900 Us$
as for your Narration ?
Your prompt reply will be appreciated
Best Regards
ایشان گرچه دانش اندکی در نگارش به زبان انگلیسی دارد که هیچ عیب نیست ولی استعداد فراوانش در دروغگفتن با کمترین کلمات عیبی نابخشودنی است. در همین نامه کوتاه دو حرف کذب گفته است. یک اینکه به خلاف ادعا کرده سه هزار و نهصد دلار امریکا بابت حق نویسنده به ما پرداخته است ولی مبلغی که ما از او دریافت کردیم سیزده میلیون تومان بوده و سه هزارو نهصد دلار امریکا ادعاشده در هیچ زمانی در یک سال گذشته برابر با سیزده میلیون تومان نبوده و همواره نزدیک به پانزده میلیون تومان بوده است. صحبت کذب دیگرش این است که القا کرده مبلغ کذب مذکور فقط متعلق به نویسنده بوده. مدیر سالن تئاتر باران به خوبی میدانست که قرارداد ما با او بابت نویسنده و مترجم بوده است پس چرا ادعا میکند فلان مبلغ را بابت نویسندگی پرداخته است؟ ایشان با این امید که شاید ما به رسم خودش حق نویسنده را نپرداخته باشیم به نویسنده نامه نوشته ولی با این فرض که شاید هم به او پرداخته باشیم عددی دروغین به عنوان رقم پرداختی اعلام میکند که احتمال برهمزدن رابطه کاری گروه ما با نویسنده را بیشتر کند.
ما البته مطابق قرادادمان مبلغ مندرج در قراداد را به نویسنده و مترجم پرداخته بودیم ولی این رفتار غیرحرفهای و غیراخلاقی وادارمان کرد در نامهای دقیق به نویسنده نمایشنامه آیسلند توضیح بدهیم که ما هرگز پولی به دلار دریافت نکردهایم و مقداری هم که بنا به قراداد دریافت کردهایم با سه هزار و نهصد دلار امریکا برابری نمیکرده است. ناگزیر شدیم این مطلب بدیهی را به نویسنده نمایشنامه یادآور شویم که واحد پول ایران ریال است و در ایران مرسوم نیست مردم به هم دلار ردوبدل کنند. تلاش مدیر بیکفایت سالن تئاتر باران برای بههمزدن رابطه ما با نویسنده البته به جایی نرسید. دلیل این بدرفتاریهای مدیران سالن باران این است که مدعی هستند مالک ابدی نمایش آیسلند هستند و اجرای آن در هر جای جهان بدون اجازه آنان ناممکن است. ولی البته قراداد گروه ما با آنان برای همان تعداد اجرا با مبلغ مشخص بوده که متاسفانه همان مبلغ مندرج در قراداد آیسلند را هم تمام و کمال به هیچیک از دستاندرکاران نمایش آیسلند نپرداختند.
من همواره گفتهام که هوادار وجود و روند رو به رشد سالنهای خصوصی تئاتر ایران هستم و هنوز هم ترجیحم این است که در سالنهای خصوصی تئاتر کار کنم ولی این نهال نازک تئاتر خصوصی با وجود چنین افراد نالایق و بیاخلاقی بدون شک نخواهد بالید. پس این یادداشت فرصتی است تا همکارانم در تئاتر را باخبرکنم که سالن تئاتر باران یک دام است و هشدارشان بدهم که بدون شک با اجرا در این سالن به مشکل برخواهند خورد. با مدیران بدحساب و حتی بیمسئولیتی سروکار خواهند داشت. فقط برای روشنشدن بیشتر ناگزیرم مطرح کنم که پس از اجرای نمایش ماه در آب که همین سالن به عنوان پرفروشترین نمایش سال گذشته در این سالن نامش را در بوق و کرنا کرده است من ناگزیر شدم از بیست درصد دستمزدم چشم بپوشم. از آنجا که مبلغ مندرج در قراداد من با آنان فیکس بود و هیچ تبصرهای در آن نبود که به تهیهکننده اختیار کاستن از مبلغ به بهانه فروش کم بدهد از یاد نمیبرم چه مظلومنمایانه از من خواهش کرد رعایت حالشان را بکنم و من دلسوزانه پذیرفتم. از دلسوزی و بخشش به او پشیمان نیستم ولی با مقایسه مظلومنمایی آن روزش و رفتار این روزهایش نتیجه میگیرم ذرهای خلوص در آن خواهش نبود فقط فریب بود و دروغ. برای آنان که همین روزها نمایششان در سالن تئاتر باران به روی صحنه است احساس همدردی میکنم و بردباری برایشان آرزومندم. و به آنان که هنوز با این سالن وارد مرحله قرارداد نشدهاند هشدار میدهم از این دام بپرهیزند و بدانند که مسئولان تئاتر باران به قرارداد خود هم پایبند نیستند.
صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام
https://telegram.me/onlytheater