زنانی همانند ایو انسلر ثابت میکنند زنانگی و زن بودن واقعی یعنی مبارزه شجاعانه برای ساختن هستی بهتر و زیستی مملو از عدالت و برابری و عشق. او که بعد از نجات یافتن از ترومای دهشتناک تجاوز دوران کودکیاش، در ۶۰ سالگی دچار بیماری سرطان شد با مقاومت و پایداری احترامبرانگیزش بر بیماری غلبه کرد. هنوز هدفهای زیادی را به عنوان یک چریک مدنی برای ساختن جهانی بهتر پیشرو دارد. انسلر تنها راه رستگاری را مهربانی میداند.
پایگاه خبری تئاتر- اردشیر شیرخدایی: نوشتاری که در پی میآید به بهانهی اجرای «من موجودی احساساتی هستم» اثر ایو انسلر به کارگردانی مهرداد خامنهای با بازی فرشته حسینی، کاری از گروه تئاتر اگزیت در خانه موزه استاد انتظامی میباشد و به فرازهایی از زندگی و آثار مهم این نمایشنامهنویس برنده جایزه تونی و کنشگر اجتماعی، جنبش V-Day و نکاتی درباره نمایشنامه «من موجودی احساساتی هستم» اشاره دارد.
ایو انسلر بنیانگذار جنبش V-Day، حرکتی برای مبارزه با خشونت علیه زنان در جهان است. او تئاتر را وسیلهای برای حرکت، مقاومت و تغییر وضعیت نابرابر و بسیج مخاطبان برای کنشگری در جهت بهبود وضعیت میداند. بیست سالی است در سراسر جهان نیروهایی به ویژه از مردم عادی به این جنبش میپیوندند و برای پایان دادن به خشونت و بیعدالتی فعالیت میکنند.
اگزیت، گروه تئاتری آلترناتیوی است که در منش و روش حرفهایاش، تئاتر را وسیلهای برای تغییر شرایط ناکارآمد و کمک به رفع نابرابریهای اجتماعی و زیستی میپندارد.
گروه تئاتر اگزیت از سال ۲۰۰۸ به جنبش وی-دی پیوسته است. در سال ۱۳۹۴ همگام با جنبش جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان V-Day 2016 ، نمایش «یک خاطره، یک مونولوگ، یک فریاد و یک نیایش»، برای اولین بار به طور رسمی در تهران اجرا شد و عواید حاصل از این اجرا به نفع بنیاد امید مهر «بنیاد کمک به زنان و دختران آسیبدیده در تهران» اهدا گردید.
امسال در آستانه بیستمین سالگرد V-day قطعاتی از مونولوگهای نمایش اعتراضی و هشداردهندهی «من موجودی احساساتی هستم» ایو انسلر، به همت این گروه تئاتری به روی صحنه رفته است تا نسبت به خشونت بربرواری که همچنان بر نیمی از جمعیت کره زمین به شکلهای مختلف اعمال میشود، اعتراض نماید تا شاید به واسطهی افزایش آگاهی عمومی در این زمینه، اقدامهای اجتماعی گستردهتری نسبت به جلوگیری و رفع این سبوعیت و نابرابریها صورت پذیرد.
ایو انسلر «متولد ۱۹۵۳، نیویورک»، نمایشنامهنویس، اجراگر، فعال حقوق زنان و کنشگری است که بیشتر عمرش را صرف هدف مبارزه علیه خشونت و نابرابری نسبت به زنان نموده است. یکی از شاخصترین فعالیتهای او بهکارگیری درام و تئاتر به عنوان ابزاری درجهت آگاهیبخشی و کنشگری برای مبارزه علیه نابرابری است. و به دلیل همین نوع فعالیتهایش در اجتماع تئاتری، جایزه Isabelle Stevensson که یکی از جوایز بخش غیررقابتی جایزه تونی میباشد، در سال ۲۰۱۱ به وی اهدا شد.
او از پدری یهودی و مادری مسیحی به دنیا آمد و کودکیاش را در فضای غالب یهودی گذراند. انسلر گفته بین سن ۵ تا ۱۰ سالگی از سوی پدرش مورد آزار جسمی و جنسی قرارگرفته است درحالیکه مادرش هرگز در این مورد دخالتی نکرد. نوجوانی غمگین، سخت و سرکشی را سپری کرد. بزرگتر که شد خانه را ترک کرد و روابط آزاردهندهای را تجربه نمود، به مواد مخدر و الکل وابستگی شدیدی پیدا کرد تا اینکه به مردی برخورد که عاشقاش شد. ازدواج کرد و عادتهای ناپسندش را ترک گفت. برای زنان بیخانمان فعالیت کرد، علیه ساخت بمبهای اتمی کارزار به راه انداخت. بعد از ده سال در میانه سیسالگی طلاق گرفت اما پسر شوهرش را به فرزندی پذیرفت. به نوشتن نمایشنامه روی آورد و با معجزه نوشتن و تئاتر، زخمها و آسیبهای روحیاش را ترمیم کرد و توان یافت رنجهایش را به نیروی محرکه قدرتمندی تبدیل کند تا در سطح وسیعی به مبارزه با تجاوز و خشونت علیه زنان بپردازد.
زن شدن، کار بزدلان نیست
در سال ۱۹۹۵، انسلر با ۲۰۰ زن دربارهی مسایل و مشکلات شخصی و جسمیشان، روابط و نیازهایشان و تجربههای ناشی از خشونتی که برآنها اعمال شده، مصاحبه کرد و نتیجه آن مونولوگهایی شد دربارهی بسیاری از مسائلی که کمتر کسی تا آن زمان دربارهشان حرفی به زبان میآورد. این تکگوییها برای اولین بار در آفبرادوی در سال ۱۹۹۶ روی صحنه رفت. مضامین این تکگوییها درباره تصویر بدن، تجربههای خواسته یا ناخواستهی جنسی، ناقصسازی جنسی، بارداری، کارگری جنسی، تجاوز، عادت ماهانه، میل و… بود. مجله نیویورک تایمز این مونولوگها را بهطور احتمالی مهمترین نمایش سیاسی دهه ۹۰ نامید. تکگوییها به ۴۸ زبان مختلف ترجمه شد و در ۱۴۰ کشور دنیا به روی صحنه رفت. چهرهها و بازیگران سرشناسی مانند جین فوندا، سوزان ساراندون، ووپی گلدبرگ، اپرا وینفری و... نیز این تک گوییها را اجرا کردند. هدف نگارش این مونولوگها در ابتدا ستایش قدرت زنانگی و تواناییهای جسمی بود اما با استقبال چشمگیر از آنها به چشمانداز گسترده و رهاییبخش پایان دادن به نابرابری و خشونت علیه زنان بدل شد. انسلر به کمک چند تن دیگر در سال ۱۹۹۸جنبش V-day را بنیان گذارد که جنبشی غیرانتفاعی برای کمک به پایان دادن خشونت علیه زنان در سراسر جهان است. درآمد حاصل از اجراهای تکگوییها به سازمانها یا افرادی که علیه خشونت فعالیت میکنند و یا از زنان و دختران قربانی خشونت پشتیبانی مینمایند، تعلق میگیرد.
انسلر معتقد است نسبت به مساله خشونت علیه زنان باید هیستریک بود. سکوت جایز نیست. تجاوز بر زندگی قربانی اثرات وخیم و ناگواری برجای میگذارد و باعث میشود پویایی، شأن، عاملیت و انتخاب فرد از بین برود. تجاوز و خشونت علیه زنان به شکلهای مختلفی در سراسر جهان اتفاق میافتد. ضرب و شتم خانگی، تجاوزهای گروهی توسط نیروهای نظامی، اسیدپاشی و… همه اینها به طور روشمندی باعث بقا و تداوم مردسالاری در جهان است. در واقع اعمال خشونت به شیوههای گوناگون آن در سراسر جهان در جهت تثبیت مردسالاری میباشد و برای لغو آن بایستی اقدام فوری نمود.
جهان آزاد و ایمن
V-Day جنبشی است متشکل از ترکیب هنر و کنشگری. نمونهای مثالزدنی از نمایش برای تغییر زیست و سیاست زیستی و از این رو به نوعی سیاست در معنای وسیع و اصیلاش را در تئاتر را ستایش میکند.
این رویداد هر سال در دورهای مشخص در سراسر جهان برگزار میشود و روز ۱۴ فوریه «روز ولنتاین» به عنوان روز مبارزه با تجاوز و خشونت علیه زنان تعیین شده است. از فعالیتهای این برنامه ساختن خانههای امن برای قربانیان خشونت در نقاط مختلف دنیا میباشد. تاکنون اقدامات حمایتگرانهای در جمهوری کنگو، کنیا، جنوب داکوتا، عراق، مصر و... انجام شده است. در سال ۲۰۱۱ V-Day با بنیاد Panzi و حمایت یونیسف، اجتماعی را بنیاد نهاد که برای دفاع و حمایت از زنان قربانی جنسی در کنگو فعال است. در این مکان که شهر لذت نامگذاری شده است هر ساله برای ۱۸۰ زن کنگویی قربانی، فرصت بهرهمندی از امکاناتی فراهم میشود از جمله: گروه درمانی، آموزش دفاع شخصی، آموزش مسائل جنسی فراگیر شامل تنظیم خانواده و مبارزه با ایدز، توانمندسازی اقتصادی، داستانگویی، رقص، تئاتر، اکولوژی، باغبانی و...
ماموریت وی-دی ایجاد جهانی است که زنان به طور آزاد و ایمن در آن زندگی کنند. مبارزه با تجاوز و ضرب و جرح زنان، ناقصسازی جنسی، رابطه و آزار محارم، بردهداری جنسی و قاچاق انسان و… از ارکان اصلی مبارزات این جنبش میباشد.
هنر ابزاری برای عمل نجاتبخش
ایده اصلی V-Day براین اساس شکل گرفته است که هنر قدرت تغییر دادن تفکر را دارد و الهامبخش مردم برای اقدام و عمل است.
تغییرات فرهنگی و اجتماعی پایدار توسط مردم عادی که میتوانند کارهای خارقالعادهای انجام دهند، گسترش مییابد. زنان محلی و بومی بهتر از هر نیرو یا گروهی نیازهای اجتماعهایشان را میشناسند و میتوانند رهبران قدرتمندی باشند. توجه به همپوشانی طبقاتی، نژادی و جنسیتی برای فهم خشونت علیه زنان ضروری است.
انسلر میگوید در سال ۲۰۱۷، تولیدات بسیار بیشتری در سراسرجهان برای V-Day داشتیم و بیشتر از ۸۰۰ مکان در سراسر آمریکا و جهان به این رویداد پرداختهاند.
رقص مقاومت
براساس دادههای سازمان ملل متحد، از هر سه زن در جهان یک زن در طول زندگیاش مورد آزار جسمی یا جنسی قرار میگیرد. این آمار باعث شد انسلر فعالیت دیگری را از سال ۲۰۱۲ پایهگذاری نماید به نام «One Billion Rising»، یک میلیارد خیزش، که همراه با V-Day در روز ۱۴ فوریه برگزار میشود. انسلر از این یک میلیارد انسانی که در زندگیشان با خشونت و تجاوز روبهرو هستند، میخواهد برای مبارزه و جلوگیری از وقوع آن به عملی آگاهیبخش، مفرح و درعین حال هشداردهنده دست بزنند. به خیابانها بیایند، در بیرون ساختمانهایی که به نوعی به عدالت و قضاوت ربطی دارند، مانند مراکز پلیس، دادگاهها، ادارات دولتی و ... گردهم آیند و پایکوبی و رقص کنند. تا در برابر این میزان خشونت سبوعانه اعتراض نمایند و برای جلوگیری از آن هشدار دهند. این جنبش با استقبال بسیار زیادی در ۲۰۰ کشور جهان مواجه شده است به طوری که در سال گذشته مثلا در ۲۲ ایالت هندوستان، ۱۳۱ شهر آلمان، ۹۱ شهر در لهستان و... این برنامه را اجرا کردند. اقشار مختلفی از زنان تراجنسیتی تا کارگران و مردم بومی در این ایده رقص مقاومت، شریک شدهاند و هرکدام منطبق بر فرهنگ و شرایط محیطی و بومی آن را اجرا میکنند.
****
من موجودی احساساتی هستم؛ رازهای دختران جهان
این نمایشنامه مشتمل بر مونولوگهای داستانی دخترانی از سراسر جهان است که درباره زندگی، دردها و حسهایشان میگویند. دردهایی که آنها را از نوجوانی به دوران بزرگسالی میرساند. در این تکگوییها، انسلر مشکلات اجتماعی را که مورد بررسی قرار میدهد به طور کارآمدی انسانی و قابل درک کرده است.
بردهداری برگشته، هرچند که هیچ وقت نرفته بود
انسلر در این نمایشنامه علاوه بر طرح معضلات گوناگون از جمله بردگی جنسی، ناقصسازی جنسی، جراحی زیبایی، معضل لاغری و زیبایی، کار کودکان و... به طور آگاهانه و مسئولانهای به مسائلی اشاره میکند که سرمنشاء تولید همه مشکلات ذکرشده و انواع بحرانهای بزرگ و نابرابریها در جهان امروز است. معضلاتی که زیر سیطره سیاستهای نولیبرالیستی سرمایهداری هار در جهان به تعمیق بحران ناشی از اختلاف طبقاتی در تمام قارهها، تفاوت فاحش سطح درآمد، بحران زیست محیطی، جنگ و بنیادگرایی و تروریسم، خشونت و بردهداری نوین در هزاره سوم دامن میزند.
در مونولوگ «تو به من بگو الان چطور باید یک دختر بود؟»، به طور موجز به تفاوتها، تبعیض و نابرابریهایی اشاره میکند که گویی چکیدهی دراماتیکی برخی موضوعات مقالات فعالین عدالتخواه شهیر دنیا همانند آرونداتی روی، واندانا شیوا، نوامی کلاین و... میباشد.
صدای آلترناتیو
امی گودمن، نویسنده، روزنامه نگار و گزارشگر تحقیقی آمریکایی، تولیدکننده و میزبان یک برنامه رادیو وتلوزیونی مستقل به نام DemocracyNow! میباشد. رسانه آلترناتیو، اکنون دموکراسی!، در برابر صداهای فراگیر رسانههای کورپوریت Corporate و جریان غالب قرار میگیرد، که ممکن است بخشی از حقایق را در اطلاعرسانی کتمان کنند.
گودمن همزمان با چاپ کتاب «من موجودی احساساتی هستم» در سال ۲۰۱۰ مصاحبهای با انسلر انجام داد. او اشاره میکند که طی دوازده سال گذشته، به دلیل مراسم V-Day به سراسر جهان سفر کرده و با شرایط و مشکلات زنان و دختران در مناطق مختلف کم و بیش مواجه شده، با آنها گفتگو کرده و مدارک جمع کرده، دربارهشان تحقیق و آنها را بازنویسی کرده است. انسلر میگوید نوشتن این کتاب ۵ سال به طول انجامید.
به نظر انسلر، گویی یک دستور جهانی، خانوادگی، اجتماعی و مذهبی فارغ از طبقه اجتماعی برای فرمانبرداری زنان وجود دارد. دختران محلات ثروتمندنشین شهرهای بزرگ به خودشان گرسنگی میدهند تا یک جور خاصی به نظر برسند. دختران در کنیا مجبور میشوند تن به ناقصسازی جنسی بدهند. دختران در اسراییل اگر به ارتش ملحق نشوند، قسمتی از آن فرهنگ نیستند. پایبندی دختران به خشنود کردن دیگران مورد انتظار است. ۷۴ درصد از دختران مصاحبهشونده، اذعان کردند که همواره و در هر زمانی به خشنود کردن دیگری فکر کردهاند. انسلر به چالش کشیدن عمل «خشنودسازی دیگران» را به عنوان یک اعتراض نسبت به این پدیده میداند. او به یک واقعیت دیگر اشاره میکند، اینکه در حال حاضر از هر ۵ دختر آمریکایی که در رابطه هستند، یکی از آنها با ضرب و شتم شریکش مواجه میشود. این اتفاقات در قرن بیست و یکم روی میدهد. برای خشنود نگه داشتن دوستپسر یا شریک.. اگر با این شرایط کنار نیایی دیگر دوست پسر نخواهی داشت و تنها خواهی ماند. در واقع هویت اصیل، عاملیت و ارزشهای وجودیتان را برای رضایت دیگری فراموش میکنید.
باربی را آزاد کنید.
انسلر برای مدت طولانی خود وسواس ذهنی عروسک باربی داشته است و خیلی چیزها دربارهی باربی میداند. او میگوید باربی الگوی یک عروسک جنسی به نام Lilli هم شده و همه این مسائل باعث شد داستان دخترک باربیساز شکل بگیرد.
یک میلیارد باربی در جهان فروخته شده است. هر سه ثانیه یک باربی به فروش میرسد. این یک اسباببازی جنسی است که برای دختران سراسر جهان بازاریابی میشود. در واقع باربی به نوعی یک ایدئولوژی یا یک تصویر تحمیلی است. انسلر دربارهی سازندگان باربی و شرایط کارخانهها و دختران کارگر تحقیق کرد.. دخترانی که در شرایط نامطلوب کارگاهها برای مدت طولانی با دستگاههای خطرناک و برای دستمزد ناچیزی کار میکنند. این مونولوگ دربارهی تخیل عمیق دخترکی است که از آرزوهایش میگوید. انسلر داستان ساخت و تکثیر باربی را به نوعی داستان جهان امروز میداند. دخترک گرسنه و فقیر چینی در کارخانه، عروسک تولید میکند که به غرب بیاید و در آنجا دختران تشویق به گرسنگی میشوند تا مثل باربی شوند. این نوعی تکامل گرسنگی است از شکلی به شکل دیگر... استثمار کودکان در کشورهای فقیر به شکل دیگری به غرب میرسد.. ایدئولوژی بدن مطلوب لاغر با تشویق به غذا نخوردن، تحمیل و همهگیر میشود. غذا نیروی فکر کردن است. بنابراین دختران وادار میشوند کمتر فکر کنند..
بردهداری جنسی
انسلر در مورد مونولوگ «۳۵ دقیقه وقت دارم تا اون بیاد سراغم» میگوید عینا بر اساس داستان واقعی اتفاق افتاده است. وقتی برای مراسم وی-دی به بلغارستان سفر کرده بود با دخترک ۱۵ساله، فقط ۳۵ دقیقه فرصت داشته مصاحبه کند تا قبل از اینکه پا اندازش سر برسد. برای انسلر این مصاحبه، بسیار آزاردهنده بود. پوست بدن دختر پر از جای سوختگی ناشی از سیگار بود. انگار به جای جاسیگاری ازش استفاده شده بود. در سن ۱۲ سالگی توسط دوست پدرش مورد تجاوز قرار گرفته بود و حتی بعدها پلیسها هم بهش تجاوز کرده بودند. خودش در مونولوگ میگوید ممکن است در پاریس یا هر جای دیگری باشد. او قربانی سیستم کثیف قاچاق انسان و بردهداری جنسی در قرن بیست و یکم است.
در مونولوگ دیگر نمایش، «راهنمای دختران نوجوان برای نجات از بردگی جنسی»، از تجاوز و بردگی جنسی در کنگو گفته میشود. کنگو یکی از محورهای اصلی فعالیتهای انسلر نیز هست. این کشور یکی از نقاط بحرانی از لحاظ تجاوز و خشونت به زنان تلقی میشود. شرایط جنگی و کشمکشهای نظامی منجر به آسیبپذیری بسیار بالای زنان و کودکان در این منطقه میشود. از طرفی انسلر ابراز امیدواری میکند که جنبش زنان در آنجا در حال تکوین است. زنان در حال بازپسگیری صدای خود و حق و سرنوشت خود هستند.
زنانگی و رستگاری
ایو انسلر یکی از صداهای مبارز دنیا است. او نسبت به وقایع پیرامونش بیتفاوت نیست. در واکنش به انتخابات سال گذشته آمریکا و به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، اعتراضات بسیاری را ترتیب داد. در مقالهای که در روزنامه گاردین به چاپ رسید نوشته:«ترامپ یک کابوس زنده است.. من، دونالد ترامپ را که یک ملیگرا، اسلام هراس، نژادپرست، انکارکننده تغییرات آب و هوایی زمین و کسی که خودش به آزارجنسی زنان معترف بوده است، به عنوان رییس جمهورم نمیپذیرم.»
زنانی همانند ایو انسلر ثابت میکنند زنانگی و زن بودن واقعی یعنی مبارزه شجاعانه برای ساختن هستی بهتر و زیستی مملو از عدالت و برابری و عشق.
او که بعد از نجات یافتن از ترومای دهشتناک تجاوز دوران کودکیاش، در ۶۰ سالگی دچار بیماری سرطان شد با مقاومت و پایداری احترامبرانگیزش بر بیماری غلبه کرد. هنوز هدفهای زیادی را به عنوان یک چریک مدنی برای ساختن جهانی بهتر پیشرو دارد.
انسلر تنها راه رستگاری را مهربانی میداند.
https://teater.ir/news/12470