چارسو پرس: بهزاد خاکی نژاد: مگر نه اینکه تئاتر دانشگاهی ترکیبی است از تئاتر دانشجویی و تئاتر مدرسان دانشگاه؟ مگر نه اینکه ریشهاش با همین نگاه و برای تعامل میان استادان و دانشجویان شکل گرفته است؟ تئاتر دانشگاهی با این تعریف از حدود یک دهه پیش وارد دور تازهای از آموزش و پژوهش و تعامل دانشگاهیان شد و امسال در بیست و یکمین دوره با خلاقیت تازهتری ، بخش مدرسان را حذف کردند تا چونان دو دهه گذشته فقط با دانشجویان هویت داشته باشد و البته با خلاقیتی دیگر چند اثر غیر دانشجویی را در بخش بیهویتی با عنوان «بخش میهمان» ، میهمان تئاتر دانشجویی کردهاند!
دگرگونی ناگهانی جشنواره امسال را میتوان با معیارسنجی دوران گذشته تا امروز و خلاقیتهای مدیریتی به تماشا نشست.
جشنواره تئاتر دانشجویان کشور از سال 1364 تا سال 1381 پانزده دوره برگزار شد. از سال 1376 بخش دیگری با عنوان تئاتر دانشگاهی به جشنواره تئاتر فجر افزوده شد اما با همان نگاه دانشجویی. این رویداد در سال 1382 تنها جشنواره تئاتر دانشگاهی بود چراکه تئاتر دانشجویان کشوری تا سال 1381 ادامه داشت. از سال 1384 در دوره هشتم عنوان فجر کنار رفت و این مهم به طور مستقل با عنوان جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی پا گرفت. از دوره دهم در سال 1386 با ایجاد بخش مدرسان ، توانست برای نخستین بار هویت تئاتر دانشگاهی بیابد و چونان گذشته فقط با بخش دانشجویان پا نگیرد و به اشتباه عنوان دانشگاهیان را یدک نکشد.
در سال 86 با افزودن بخش مدرسان به جشنواره تئاتر دانشگاهی ، این رویداد مهم با حضور مدرسان کارآزموده تئاتری و همکاری ایشان با دانشجویان توانست رنگی حرفهای بگیرد. این روند حرفهای تا حدود یک دهه ادامه داشت و هر سال شمار دانشجویان متقاضی بیشتر و شمار مدرسان کارآزموده متقاضی کمتر شد... در سال گذشته تا چند روز مانده به جشنواره هم آثار مدرسان اعلام نشد و میخواستند این بخش را حذف کنند اما به یکباره چند اثر در فهرست قرار گرفت. به گفتهی دبیر امسال جشنواره "بیشتر آثار بخش مدرسان سال گذشته کیفیت مناسبی نداشت اما سرانجام تصمیم گرفتند چند اثر در جدول گنجانده شود". حال اینکه آثار سال گذشته با چه معیار و چه ارتباطی در جشنواره 1396 جای گرفت مهم نیست اما مهم است که این شیوه ، دروازهی باغ سبزی در اختیار جشنواره تئاتر دانشگاهی بیستم گذاشت که نتیجهاش حذف کامل بخش مدرسان در اردیبهشت 1397 به دبیری «حسین عبداللهی» است که بیشک این خلاقیت هم به نام ایشان در کتاب تاریخنگاری جشنواره ثبت خواهد شد ؛ همانگونه که نخستین بار در سال 1394 بخش مدرسان جشنواره هجدهم به دبیری «امیرمهدی مرسلی» برای نخستین بار حذف شد و این نارسایی در خاطر دانشگاهیان ماندگار است.
بر اساس فراخوان امسال باید تا 25 فروردین ماه ، آثار مدرسان به جشنواره میرسید. همین مدیریت ناقص در تاریخ دریافت آثار هنوز طی سالیان گذشته نتواسته تغییر کند چراکه تحویل اثر تا نیمه سوم فروردین با علم بر تعطیلی دانشگاهها و عدم امکان تمرین در دانشگاه و پلاتوها نشانی از ناآگاهی مدیران جشنواره بر جزییات کار حرفهای دارد. بگذریم از اینکه نه دانشگاهها و نه دبیرخانهی جشنواره کوچکترین حمایتی حتی در اندازه مکان تمرین در اختیار گروهها نمیگذارند و بعد شعارشان تعامل استادان و دانشجویان در تئاتر دانشگاهی است. این تعامل کجا و چگونه باید شکل بگیرد؟ این آثار با کدام بودجه و امکانات و فضای کاری باید در یک روند آموزشی-پژوهشی-اجرایی که اساس جشنواره است ، شکل بگیرند؟ مدام میگویند آثار مدرسان در دهههای گذشته بسیار حرفهایتر بود. درست میگویند اما نمیگویند که آن آثار با حمایت مرکز هنرهای نمایشی از مکان تمرین شبانهروزی تا حمایت مالی با هدف اجرای عمومی در تماشاخانه های دولتی شکل میگرفت و با هدفها و امکانات کوچک امروز فرسنگها فاصله دارد. همه میدانند که شمار مدرسان امروز که با دانشجویان کار میکنند و برای آنها وقت و انرژی و هزینه میگذارند ، به زحمت به شمار انگشتان دو دست میرسد «که آمار سالهای گذشته همین جشنواره گویا است». آیا نمیتوان فرایند این چند گروه را که با تعامل دانشجو-مدرس به صورت آموزشی-اجرایی پا میگیرد ، از ابتدای تمرین ، مدیریت و حمایت کرد که به شعار تعاملی جشنواره دست یافت؟
اگر به فراخوان بازگردیم تا 30 فروردین باید نتیجه این بخش مشخص میشد اما وعده اعلام نتیجه روز به روز در اردیبهشت پاسکاری شد که نشان از تمایل دبیرخانه برای برگزاری آن بود و در نهایت بدون اعلان قبلی و حتی بدون نام بردن از هیات بازبینی «چونان بخشهای دیگر» گروه ها را در سرگردانی قرار دادند و به یکباره جدول جشنواره را در 11 اردیبهشت رونمایی کردند. شگفتانهی جدول امسال ، حذف بخش مدرسان بود و افزودن بخش خلاقهای با عنوان «میهمان» که برآیند ترکیبی از آثار مدرسان و دانشجویان با کارهای از پیش آماده است. دبیرخانه حتی جسارت اعلام رسانهای حذف مدرسان را نداشته و افزونتر اعلام معیارهای انتخابی بخش تازهوارد ، اعلام اسامی هیات بازبینی ، مخفی بودن تعداد آثار رسیده ، چرایی عدم اعلام نتیجه در ده روز و....
روشن است که حذف بخش مدرسان برابر میشود با بیهویتی تئاتر دانشگاهی و هویت گرفتن این جشنواره با عنوان قدیمی تئاتر دانشجویی ؛ بازگشتی تاریخی به دو دهه گذشته همچون بسیاری از رویدادهای مهم دیگر در اثر مدیریت ناکارآمد فرهنگی-هنری و انتصاب مدیران ارتباطی بدون تجربه بر مسند مهمترین جشنواره دانشگاهیان که هویت بینالمللی هم دارد!
و ناگفته پیداست که در وضعیت تجارتزدهی تئاتر امروز ، عدم حمایت دانشگاهها تا عدم حمایت و نظارت معاونت فرهنگی وزارت علوم ، از مکان تمرین تا بودجهی کار آموزشی-پژوهشی-اجرایی جملگی خواسته یا ناخواسته فضایی را مهیا کرده تا در چند سال گذشته بخش مدرسان را نارساتر کند و در مقصد دورهی بیست و یکم بر زمین بکوبد.
هر چه هست و هر چه هدف بوده ، جشنواره بیست و یکم دیگر تئاتر دانشگاهی نیست – حتی با حضور بخش جعلی میهمان– و چونان دو دههی گذشته به هویت تئاتر دانشجویی بسنده کرده است. این عقبگرد تاریخی را میتوان در عرصههای هنری گوناگون این سرزمین در اثر ناکارآمدی سیاستگذاران به تماشا نشست و تنها راه برونرفت از این گرداب ، حمایت واقعی و نه صوری از تعامل استاد و دانشجو در قالب گروههایی آموزشی-پژوهشی-اجرایی بر شیوههای مشخص و با بوجه مشخص است وگرنه در چند سال گذشته فقط مدرسان و دانشجویان را فرسوده کردهاند و نتیجهاش تعطیلی مهمترین بخش تئاتر دانشگاهیان بوده است. با روندی که پیش روست باید به انتظار تعطیلی بخشهای دانشجویی و پژوهش هم در سالهای آینده نشست. و بینالمللی بودن جشنواره هم با نگاهی به بزرگترین رویداد بینالمللی تئاتر کشور «فجر» قابل پیشبینی است. فراموش نکنیم که روند کاهشی حضور مدرسان تئاتر از سال آتی در این مهم با چنین رویکردی از شمار دو دست به چه تعداد خواهد رسید!؟
بیگمان جشنواره بیست و یکم ، دیگر تئاتر دانشگاهی نیست و تا دیر نشده باید عنوانش را به تئاتر دانشجویان تغییر داد که هویت علمی و تعامل دوسویهی تئاتر دانشگاهی را بیش این زیر سوال نبرد.