مراسم تشییع پیکر مرشد ولی‌الله ترابی صبح دوشنبه 14 مردادماه از تالار وحدت به سوی بهشت زهرا (س) برگزار شد و فرزند این هنرمند فقید در بخشی از این مراسم تصریح کرد: پدرم در طول روزهایی که در بیمارستان بود خیلی غریب بود و می‌پرسید دوستانم برای عیادت نیامدند؟
 
 پایگاه خبری تئاتر:  تالار وحدت این روزها بیش از پیش میزبان مراسم تشییع هنرمندان عرصه‌های مختلف بخصوص تئاتر است. این روزها وقتی نام تالار وحدت آورده می‌شود بیشتر از اینکه ذهن انسان به یاد اجرای نمایش یا کنسرت موسیقی و یا حتی برگزاری همایش‌های موضوعی بیفتد به یاد برگزاری مراسم تشییع پیکر هنرمندان به سوی بهشت زهرا (س) می‌افتد. طی دو ماه اخیر تالار وحدت میزبان مراسم تشییع سعدی افشار و محمود استادمحمد بود و برای سومین بار میزبان مراسم تشییع پیکر مرشد ترابی.


دختر مرشد ترابی که در محوطه تالار وحدت که مکان برگزاری این مراسم بود حضور داشت با صراحت گفت: پدرم در طول روزهایی که در بیمارستان بود خیلی غریب بود و مدام می‌پرسید دوستانم به عیادتم نیامدند؟

اما تالار وحدت پذیرای برخی دوستانی بود که در بیمارستان به عیادت مرشد ترابی نرفتند اما در محوطه تالار وحدت حضور داشتند و خود را در عزای فراق نقال چشم از جهان فروبسته شریک می‌دانستند. همین دوستان با همین منش و طریقت در مراسم تشییع سعدی افشار و محمود استادمحمد نیز حضور داشتند ولی در زمان حیات این هنرمندان نیز در بیمارستان و منزل عیادتی از افشار و استادمحمد نداشتند.

 

در بین حاضران در مراسم برخی افراد بودند که لباس ویژه نقالی و پرده‌خوانی به تن داشتند و از این رو می‌شد تشخیص داد که لقب مرشد را در پس اسم خود یدک می‌کشند. آشناترین چهره، مرشد محسن میرزاعلی بود که فرزند خلف مرشد ابوالحسن میرزاعلی است که این روزها به دلیل بیماری نقالی و پرده‌خوانی نمی‌کند و هیچ کدام از دوستان نیز به عیادت‌اش نمی‌روند.

"آبی که آبرو برد بر گلو نریز/ از تشنگی بمیر و به کس آبرو مریز". به گفته مرشد میرزاعلی این بیت آخرین جملاتی بود که مرشد ترابی در بیمارستان با اشکی که از چشمانش سرازیر می‌شد به زبان آورد. اما همچون دیگر مراسم تشییع پیکر هنرمندان در تالار وحدت، برخی از هنرمندان مانند ایرج راد؛ مدیرعامل خانه هنرمندان و داود فتحعلی‌بیگی دبیر جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی به ارائه سخنانی پرداختند.

راد با بیان اینکه استاد ترابی از میان ما رفت یادآور شد: آیا هنر ایرانی و نمایش‌های ایرانی و سنتی باید با این عزیزان و بزرگواران که سال‌های سال زحمت کشیدند، به اتمام برسد. چرا هیچوقت فکر نکردیم که باید داشته‌های فرهنگی و هنری ما تداوم پیدا کند تا استاد ترابی‌ها همواره زنده و ماندگار و در جریان فرهنگ و هنر ما سیال باشند.

 

وی درباره روند فعالیت و رشد مرشد ترابی گفت: مرشد ترابی از تعزیه و علی‌اکبر خوانی شروع کرد و به نقالی رسید و از بین شیوه‌های مختلف نقالی شاهنامه‌خوانی را برگزید. وی طی سال‌های سال در دل مردم و با مردم و با کسانی که عاشق فرهنگ و هنر هستند ارتباط برقرار کرد و رشد کرد. این رشد بدون کمترین کمک و حمایت بود. توان مرشد ترابی بود که او را به جریان‌های بین‌المللی و جهانی کشاند.

مدیرعامل خانه تئاتر تصریح کرد: هیچ دلسوزی روی فرهنگ هنری رو به زوال ایران تأمل نکرد و به آن نپرداخت. در حالیکه درونمایه‌های ارزشمندی در این نمایش‌های ایرانی وجود دارند. اگر فرهنگ تئاتر ایرانی نظیر تخته حوضی تکامل پیدا می‌کرد امروز ما یک تئاتر ایرانی داشتیم با شناسنامه ایرانی. متأسفانه نهادی نداریم که درباره فرهنگ تئاتر ایرانی پژوهش انجام دهد.

داود فتحعلی‌بیگی نیز سخنان خود را با این جمله که "با شنیدم خبر درگذشت مرشد ترابی همه وجودم فریاد است" آغاز کرد و درگذشت مرشد ترابی را به همه ایرانی‌های غیرتمند و وطن پرست و همه کسانی که برای فرهنگ و هنر ایران تلاش می‌کنند تسلیت گفت.

 

وی یادآور شد: طی سال‌های متمادی مدام به مدیران و مسئولان گفتم شاهنامه را با اجرای مرشد ترابی ثبت و ضبط کنیم ولی گوش شنوایی وجود نداشت. امیدوارم مدیران و مسئولان با توجه به اینکه هاشم فیاض، سعدی افشار، محمود استادمحمد و مرشد ترابی را نمی‌توان نگه داشت، به داد فرهنگ و هنر ایران برسند تا آیندگان درباره عملکردشان قضاوت درستی داشته باشند.

بعد از این سخنان هنرمندان حاضر در مراسم بر پیکر مرشد ترابی نماز خواندند و پیکر این نقال با سابقه به بهشت زهرا (س) تشییع شد.