مراسم بزگداشت پری صابری غروب پنجشنبه، 17 بهمن ماه به عنوان یکی از شب‌های بخارا و با سخنانی از ژاله آموزگار، امید روحانی، خسرو خورشیدی، محمد حاتمی و علی دهباشی برپا شد.

پایگاه خبری تئاتر: مراسم بزگداشت پری صابری غروب پنجشنبه، 17 بهمن ماه به عنوان یکی از شب‌های بخارا و با سخنانی از ژاله آموزگار، امید روحانی، خسرو خورشیدی، محمد حاتمی و علی دهباشی برپا شد.

در آغاز این مراسم که همزمان با هشتادمین زادروز پری صابری بود، علی دهباشی با تاکید بر حضور مهم زنان در عرصه‌های گوناگون در 35 سال گذشته، پری صابری را یکی از چهره‎های درخشان و مؤثر در عرصه تئاتر ایران دانست و یادآور شد: ایشان در چندین دهه از سال های دهه چهل تا کنون همواره با آثار ارجمندی که خلق کردند وجهی دیگر از توانایی زنان ایران را در عرصه هنر به ویژه هنر تئاتر به ما نمایاندند.

دهباشی ادامه داد: کارنامه پر برگ و درخشان خانم صابری گویای تلاش پی گیر و مستدام ایشان در حوزه‎ای است که عاشقانه کار کردند. خانم صابری این امکان و شانس و شرایط را داشتند که با هنرمندان مهمی همکاری و همفکری و نشست و برخاست داشته باشند.

او به دوستی و همکاری نزدیک صابری با فروغ فرخزاد و آشنایی وی با سهراب سپهری، اوژن یونسکو و ... اشاره کرد و افزود: مجموعه این مناسبات و همکاری‌ها و بعد آشنایی و مطالعه جدی در تئاتر جهان این امکان را به ایشان داد که بتوانند با توانایی‎های بیشتر در حوزۀ اقتباس از آثار کلاسیک ادبیات فارسی همچون شاهنامه و مولانا و دیگر متون کلاسیک همچون عطار آثار مدرن و خلاقی را ارائه کنند که بسیاری از حاضران این نمایشنامه‏‌ها را دیده‎اند که از جمله موفق‎ترین آثار نمایشی تئاتر ایران است.

دهباشی با اشاره به فعالیت های صابری در عرصه ترجمه اضافه کرد: ایشان آثار نمایشنامه‎نویسان مهم فرانسه زبان همچون کامو، یونسکو، ژان پل سارتر و ... را ترجمه کرده اند.

در ادامه، دکتر ژاله آموزگار، از صابری به عنوان « بانوی نستوه» یاد کرد و ادامه داد: کیست که از سابقۀ پر بار تحصیلی و علمی پری صابری آگاه نباشد. زمانی که خانوادۀ روشنفکرش این مجال را برای او فراهم می‎کنند که تحصیلات دانشگاهی‎اش را در پاریس در رشتۀ تئاتر و سینما ادامه دهد، دری از پیشرفت به سوی او گشوده می‎شود که برای بسیار کسان آرزویی دست نیافتنی است. او قدر این موقعیت را می‏‌داند، فرصت را هدر نمی‏‌دهد. خوب می‎آموزد و خوش می‏درخشد همچنان‌که اولین فیلم کوتاهش دربارۀ خیام در 1954 در پاریس بهترین فیلم دانشجویی شناخته می‏‌شود. او نیز مانند بیشتر دانش‏‌آموختگان آن زمان، با بار اندوخته‎‌هایش به ایران بازمی‏‌گردد تا صفحات کارنامه‏‌اش را با کارهای برجسته‎اش در سرزمین خودش زرین کند.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: بیش از همه در کارهای پری صابری تحسین‌برانگیز است، همت، جرأت و تحمل اوست. او می‎توانست در شرایط نامطلوب، با امکاناتی که داشت و دارد، به دور از هر قیل و قالی به کناری بنشیند، چنان که بسیار کسان چنین راهی را برگزیدند. اما او چنین نکرد.

آموزگار یادآور شد: فراموش نکنیم زمان پرتنشی را که او با عزمی زنانه پا به میدان گذاشت و در شرایط سختی که همه به یاد داریم هنرمندانِ زن و مرد را با همه دلزدگی‏‌ها و زودرنجی‎‏هایشان به کار گرفت، با ظرایف و حساسیت‏‌های شغلی آنها مدارا کرد و شرایط ناگواری را گردن نهاد که از تحمل بسیار کسان خارج است و نتیجه‏اش آثار هنری ارزنده‏ای شد که در آن سال‌ها همه را با اشتیاق به سالن‏‌های نمایشش کشاند.

این پژوهشگر تصریح کرد: پری صابری هم در زمینی پر سنگلاخ قدم گذاشت. جرأت، همت و جسارت خود را به کار گرفت. با مهارتی خاص دوباره رنگ و حریر و زیبایی و حرکات موزون را آرام آرام به روی صحنه آورد و صدای لطیف زن را کنار آوای مردان به گوش تماشاچیان رساند. صحنۀ تئاتر به دست او پس از مدت‎ها رنگین شد و آهنگین.

آموزگار گفت: هنر ارزندۀ دیگر او این بود که با موضوعات اصیلی که برای آثار نمایشی‏اش برگزید پلی شد میان شاهکارهای ادبی وگنجینه‎های کم نظیر سرزمین ما. به همت او برای نسل جوان و همچنین نسل فراموشکار و غرق در ظواهر و گرفتاری‏ها، از ورای رنگ و حریر و آهنگ، دری به دنیای دیگر گشوده شد. با کارهای او اسطورۀ سیاوش نه تنها در ایران که در تالار یونسکو نیز دل‎ها را لرزاند،

وی به ویژگی های شخصیتی صابری اشاره کرد و توضیح داد: اما اگر از اینها بگذریم، پری صابری با وجود همه این لیاقت‎ها و توانایی‌های شغلی در زندگی روزانه ، بانویی است آرام، مهربان، متواضع، خوش قلب و بردبار که هرگز موفقیت‏های بیشمارش پرده‎ای از غرور بر او نکشیده است و او با معنویتی سرشار از صمیمت همیشه برای دوستان قدیم و جدیدش همچنان دلسوز، مهربان و مهمان‏نواز باقی مانده است.

در ادامه این برنامه، خسرو خورشیدی طراح صحنه پیشکسوت تئاتر به نقش مهم صابری در تئاتر دانشگاهی و راه اندازی تالار مولوی اشاره کرد و یادآور شد: تئاتر دانشگاهی ما مرهون زحمات بی‎دریغ و جسارت هنرمندانۀ ایشان بوده و امروز اگر نامی از تالار مولوی برده می‎شود این نام در زمان مدیریت خانم پری صابری آن چنان درخشید که در کنار تئاتر شهر که هم زمان در زمستان 1351 با هم فعالیت خود را آغاز کردند قرار گرفت.

این استاد دانشگاه به فعالیت هنرمندانی چون حمید سمندریان، علی رفیعی، هوشنگ حسامی و محمد کوثر در تالار مولوی اشاره کرد و گفت: در این تالار بود که علاقمندانِ تئاتر در فضای دوست داشتی‎اش چند اثر از گارسیا لورکا، از برتولت برشت ، تنسی ویلیامز، آرتور میلر، لوئیجی پیراندللو، آلفرد دوموسه، دورنمات و دیگر بزرگان عالم نمایش دیدند. و همانطور که اشاره شد تالار مولوی جای بسیار ویژه‎ای در تئاتر ایران پیدا کرد.

خورشیدی که در نمایش‏‌های «رند خلوت نشین»، «یوسف و زلیخا » و «لیلی و مجنون» با صابری همکاری داشته است، یادآور شد: در اجرای این نمایش ها شاهد بودم که در تالار وحدت مردم تا آخرین طبقات آن به دیدن تئاتر آمده بودند و این چیزی نبود جز پیوند درست خانم پری صابری با مردم مملکت خود.

سپس امید روحانی، دوران فعالیت هنری پری صابری را به دو دوره تقسیم کرد و سخن گفت: دورۀ اول دوره‎ای که از بازگشت ایشان از فرانسه آغاز می‏شود و عملاً تا زمان انقلاب به طول می‎انجامد. در این دوره ایشان به همراه حمید سمندریان، پدیدۀ جدیدی را به نام دراماتورژی به تئاتر ما آوردند که به معنای خوانش جدید از آثار قدیمی و کشف امکانات نمایشی در آثار قدیمی، کشف امکانات جدید بود.

وی با اشاره به آثار پری صابری در سال های بعد از انقلاب افزود: ایشان در دوران پس از جنگ چیزی را بنا می‏کند که بسیار مهم‎تر از دوران اول است. یعنی خلق اُپرت ایرانی. کوشش برای پیدا کردن اپرت که خودش باز ریشۀ قدیمی دارد. و بیست سال گذشته و خانم صابری همچنان خستگی ناپذیر کار می‎کند.»

همچنین رامین آزادآور از نقش موسیقی در آثار صابری و تفکیک‎ناپذیری آن از اثر نمایشی سخن گفت و ادامه داد: گونه‏‎ای که کار موسیقی و تمرین نمایش توأمان پیش می‎رود و به هیچ روی نمی‏توان این دو را از هم جدا کرد.

محمد حاتمی، بازیگر تئاتر که سال‌ها در نمایش‎های پری صابری کار می‎کند با اشاره به آغاز همکاری اش با این هنرمند در نمایش «من به باغ عرفان» گفت: از یک روز پاییزی در 26 سال پیش که پا به باغ عرفان گذاشتم، شاید به جرأت بگویم دری تازه بر من گشود. از همان آغاز یعنی روز اول تمرین که نمایشنامه را ورق زدم. تقریباً همان نخست زیرزیرکی بیش از هفت بار خواندم تا متوجه بشوم. باید از کدام در وارد این عشق بشوم و از کدام پله بالا بروم تا بتوانم همکلام حافظ و مولانا و ... دیگران بشوم و کدام پردۀ پنجره را کنار بزنم تا نور حق را ببینم که هنوز هم نفهید‌ه‏‌ام.

این بازیگر تئاتر ادامه داد: تمرینات به مرور گذشت و فقط شعر بود و موسیقی و آواز و حرکت. ما فعل حرکت را به جا آوردیم، نور خوردیم، موسیقی نوشیدیم و کلاممان (دیالوگ) تبدیل به نوشداروی اشعار حافظ وفردوسی بزرگ و مولانا و عطار شد. و فردا و فرداهای تمرین تو این گونه آموختی که انسان جان جهان است و بی‎یاورمندی او جهان مرده بود و اهریمن پیروز.

در بخش پایانی برنامه، پری صابری در سخنانی خطاب به حاضران گفت: پری صابری هستم ،زاده آب و خاک ایران. حرفه‎ام تئاتر، نویسندگی و گردش در باغ هنر است. تئاتر دلبستگی من است. جایگاه شناخت آدمی است. خودشناسی است. نمایش بزک نشدۀ تقواها و شرارت‎هاست. ادراک حس بلوغ و آزادی است. غوغای زندگی است! کجا می‎توان دلپذیرتر از تئاتر به آگاهی رسید ،به پناهگاهی علیه دلمردگی!

این هنرمند تئاتر اضافه کرد: ما کارگزاران تئاتر، به تعّهد عشقی رو در رو و کارساز، گردن نهاده ایم و باور داریم هنر مولّد بروز استعدادهای غیره منتظره ی آدمهاست! به انسان امکان زیستن می دهد. امکان شاعر شدن .امکان معرفت!هر انسانی میتواند به خلاقیت دست پیدا کند وبه آگاهی برسد و استعداد های نهفته اش را باور کند و از سرچشمه ی خرد توشه بردارد که : «خرد سرچشمه خوشبختی است.»

صابری در ادامه سخنانش با ارج نهادن به جایگاه شاعرانی چون مولوی، سعدی، فردوسی و خافظ، قطعاتی از اشعار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری را خواند و اضافه کرد: به هیچ باید و نبایدی دل نبستم. پناهگاهم را علیه روزمرگی و دلمردگی در گرمای سیّال هزار چهره ی تئاتر جستجو کردم و جان گرفتم. در گلزار تئاتر پرسه زدم و از هر گلی بهره ای بردم . گاه گریستم ، گاه خندیدم، گاه تعجّب کردم، گاه رنجیدم و هر بار از دیدن گونه گونه های نمایش به فکر فرو رفتم. هر گز دو نقاب قدرتمند "خنده و گریه" حاکم بر تئاتر را از یاد نبردم . دو نقابی که به امر الهی بر چهره ی هر انسانی نقش بسته است. با چشمانمان گریه می کنیم با دهانمان می خندیم؛ با رعایت کامل حفظ اعتدال و نزاکت که نه افسرده شویم و نه لوده!

این هنرمند پیشکسوت تئاتر در بخش دیگری از سخنانش با طرح پرسشی درباره چیستی تئاتر خاطرنشان کرد: راستی تئاتر چیست و هدفش چیست؟ که گاه آنچنان لعنت و نفرین و تکفیر شده است و گاه آنچنان تعریف و تمجید؟حرفه بحث انگیز اسرار آمیزی که حتّی سایه ی پر طمطراق حمایت لوئی چهاردهم، سلطان قدر قدرت فرانسه ، ملقّب به خورشید شاه، در قرن 17 ، نتوانست از قهر کلیسا علیه "مولیر"جلوگیری کند."مولیر"سلطان کمدی جهان، طرد شده ، تکفیر شده با بی آبرویی تمام به خاک سپرده شد.

کارگردان نمایش های«من از کجا عشق از کجا» و «رند خلوت نشین» با اشاره به جایگاه تئاتر در گذشته یادآور شد: تئاتر مشارکتی بود خودجوش، بی ریا، مسلّم و آشکار! تعهدی بود که بر ریشه‌های آئین، ایمان وصداقت وخلوص صحّه می گذاشت. تعّهدی بود که به مرورسست شد وبی اعتبار. تئاتر بند ناف خود را از گهواره ی تقدّس پاره کرد؛ تکفیر شد و رانده شد و بدنام. کلیسا به مردم پشت کرد و مردم به کلیسا! همه ازهم گسستند .هرکی به سوئی و سودایی. در زمان شکوفایی تئاتر، هم تعزیه داشتیم هم روحوضی، هم سیاه بازی هم تراژدی، هم کمدی هم ملودرام، هم درام هم سیرک و هم مضحکه . انواع تئاتر پهلو به پهلو حرکت می کرد.

وی با طرح پرسش هایی درباره نقش اجتماعی تئاتر ، بر ضرورت جذب دوباره مخاطب این گونه نمایشی تاکید کرد و افزود: چگونه می‎شود دوباره خیل تماشاگرانی را که از میادین آمفی تئاترهای یونانی پا به میادین ورزشی فوتبال گذاشته‎اند به تالارهای نمایش برگرداند؟ ذهنیتی باز و خلاق و کارآمد و هوای تازه می خواهد؛ با راه و روش امروزی.

صابری اضافه کرد: آیا برای رفع مسئولیّت خودمان بی رغبتی تماشاگران را به تئاتر، به محافظه کاری و کند ذهنی آنان نسبت نمی دهیم؟ آیا توّجه نداریم که سردمداران امر نمایش جهان چگونه با تردستی برنامه ریزی می کنند و چندیدن ماه و چندین سال نمایش های منتخب زبده خود را به دور جهان می چرخانند و مردم برای بدست آوردن بلیط و دیدن کارشان سرودست می شکنند ؟

او در پایان سخنانش با برشمردن نمونه های موفق تئاتر در ایران و جهان ادامه داد: بهارتا، فیلسوف بزرگ هندی، تئاتر را موّلد و معلّم شور و حالی می دانست که از رحمت کامل الهی برخورداراست. به بازیگران هندی توصیه می کرد نمایش را با تقدیم قربانی و خیرات آغاز نمایند. من نیز شور و حال مقدّسی که ما را به سرشاریها، وجد و معرفت دعوت کند: انتظار دارم، با مراعات کامل حسّ صداقت و نزاکت و زیبایی.

در پایان، کیک تولد پری صابری بریده شد و پرتره این هنرمند که اثر فخرالدین فخرالدینی است، به وی اهدا شد.

همچنین بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار ، دکتر توفیق سبحانی نیز کتابهایی را به او هدیه دادند و هدیه‎ای نیز از سوی شبکه بین المللی میراث فرهنگی ناملموس در کره جنوبی ICCN وابسته به یونسکو، توسط نماینده این سازمان ، صدری شریفی ، با امید به حضور پری صابری در اجلاس زنان و میراث فرهنگی در اکتبر 2014 / مهر ماه 1393 در اصفهان، به این هنرمند اهدا شد.

این برنامه با همکاری بنیاد فرهنگی هنری ملت در کانون زبان فارسی موقوفات دکتر محمود افشار و با حضور فرزندان پری صابری، مریم و تیمور شیرین لو، خسرو سینایی، دکتر توفیق سبحانی، ماندانا صدیق بهزادی، پوران صلح کل، گلی امامی، فریده زندیه، تورج اتحادیه، فرهاد مشار، آناهیتا قبائیان، دکتر حسن حاج سید جوادی، دکتر حمیده مروج، صدیق تعریف، دکتر خوشنویس، مهندس کورش زعیم، هایده مشایخ، فروزنده اربابی، فروغ بهمن پور، ترانه شایگان و همچنین احمد مسجد جامعی، ریاست شورای شهر تهران، و علی مرادخانی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. برگزار شد.